Teaching English as a Second Language
آموزش مهارت های زبان (JTLS) سال هشتم بهار 1395 (2016) شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعه کنونی با تکیه بر نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی، تاثیر تعامل دوسویه هم سطح و غیرهمسطح در دانشجویان ایرانی را بر درک و تولید کنش های گفتاری درخواست و عذرخواهی بررسی کرده است. مشارکت کنندگان شامل 25 زبان آموز بودند که به صورت تصادفی در گروههای کنترل و آزمایش (تعامل) قرار گرفتند. مشارکت کنندکان گروه آزمایش براساس نمراتشان در پیش آزمون که شامل آزمون شنیداری منظورشناسی و آزمون شفاهی تکمیل کلام بود در گروههای همسطح و غیرهمسطح قرار گرفتند. هر دو گروه آزمایش و کنترل تحت آموزش فرامنظورشناسی (metapragmatic) در مورد کنش های گفتاری مورد مطالعه قرار گرفتند، اما گروه آزمایش به مدت 9 جلسه درگیر فعالیت های تعاملی حل مساله نیز شدند. پس از آن پس آزمون برگزار گردید که نتایج آن حاکی از عملکرد بهتر گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بود. علاوه بر این گروه غیرهمسطح در هر دو شاخص درک و تولید کنش های گفتاری عملکرد بهتری را نسبت به گروه همسطح ارایه داد. نتایج به دست آمده پیامدهای آموزشی برای معلمان در زمینه نحوه گروه بندی زبان آموزان در فعالیت های مشارکتی دارد.
The Use of Hedging in Discussion Sections of Applied Linguistics Research Articles with Varied Research Methods (بررسی استفاده از راهبرد نرم سازی کلام در بخش بحث مقالات زبانشناسی کاربردی با روشهای تحقیق مختلف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل کلام در بخش بحث و بررسی مقالات پژوهشی از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که در این بخش یافته های پژوهشی با نگاهی به ادبیات تحقیق مورد تفسیر قرار می گیرد و مولف سهم عمده ای در تولید گفتمان این بخش از مقاله دارد (هایلند، 1999). به همین دلیل، محتوا و ساختار بخش بحث و بررسی در مقالات مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است. با این حال، تعداد کمی از پژوهش ها به کارکرد نشانه های تردید در این بخش با توجه به روش تحقیق به کار گرفته شده اعم از کمی، کیفی و ترکیبی پرداخته اند. لذا، جهت پرداختن به این موضوع، در تحقیق حاضر کاربرد نشانه های تردید در بخش بحث و بررسی 150 مقاله پژوهشی (50 مقاله با روش کمی، 50 مقاله با روش کیفی و 50 مقاله با روش ترکیبی) در رشته زبانشناسی کاربردی مورد بررسی قرارگرفت. به این منظور، ساختار و کارکردهای نشانه های تردید بر اساس مدل وارتالا (2001) و مدل هایلند (1998) تحلیل شد. داده ها به روش های کمی و کیفی با به کار گیری راهبردهای کدگذاری و یادداشت برداری آنالیز شد. نتایج نشانگر تعدد و تواتر ساختاری نشانه های تردید از بیشتر به کمتر به ترتیب در مقالات کمی، ترکیبی و کیفی است. همچنین، افعال کامل و کمکی و قیدها بیشترین کاربرد را در میان انواع نشانه های تردید داشتند و به واسطه آزمون مجذور خی معنا داری تفاوت میان این انواع تایید شد. علاوه بر موارد ذکر شده، یافته ها حاکی از آن است که کاربرد نشانه های تردید در مقالات ترکیبی و کمی مشابه است. برخی کاربردهای مربوط به نتایج مقاله حاضر نیز در پایان مورد بحث قرار می گیرد.
The Impact of Task Complexity along Single Task Dimension on EFL Iranian Learners' Written Production: Lexical complexity (تاثیر پیچیدگی در کنار کار ساده بر تولید نوشتاری یادگیرندگان زبان خارجی ایرانیان: پیچیدگی واژگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس فرضیه شناختی رابینسون، این مطالعه - اثرات پیچیدگی کاربرد پیچیدگی واژگانی استدلال فراگیران ایرانی زبان انگلیسی پرداخته است. برای این منظور با اجرای آزمون پیچیدگی کار ذهنی و فکری همراه با بعد ساده بودن کار و تأثیر آن از لحاظ تسلط بر پیچیدگی واژگانی در مهارت نوشتاری زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از آزمون نوشتاری که از متن تافل انتخاب گردیده بود، 48 زبان آموز به عنوان شرکت کننده در تحقیق انتخاب شدند. سپس به دو گروه یعنی گروه اول به تعداد 24 نفر که به آن ها کار واحد ساده بدون پیچیدگی ذهنی ارائه شد و گروه دوم به تعداد 24 نفر که به آن ها کار با پیچیدگی ذهنی بیشتر ارائه شد. به شرکت کنندگان گروه کار ساده 8واحد تصویر داستان با قالب و فریم مرتب شده ارائه و به گروه کار پیچیده نیز همچون گروه ساده- 8 تصویر داستان اما نامرتب داده شد. ابتدا از گروه دوم خواسته شد قالبها را مرتب و بعد در خصوص وقایع اتفاق افتاده در تصویر به صورت واژگانی توضیح دهند. خروجی هر دو گروه بر اساس اندازه گیری تسلط کدگذاری گردید. نتایج حاصله حاکی از آن بود که فرضیه صفر به خاطر تأثیر مثبتی که بعد کار واحد ساده بر پیچیدگی واژگان داشت، رد شد. به عبارتی می توان گفت وقتی شرکت کنندگان درگیر مرتب کردن تصاویر از لحاظ محتوی در بعد کار پیچیده بودند زبان آموزان مجبور شدند به منظور پیدا کردن ترتیب منطقی بین تصاویر از سیستم پردازش عمیق تر معنایی استفاده نمایند که منتهی به فعال شدن سیستم مبتنی بر معنا- محور شد. یافته ها نشان داد پیش بینی مدل رابینسون در جامعه ایرانی بیشتر مورد تانید است.
Autonomously Noticing Incorrect Language Use: Does it Improve EFL Learners' Grammatical Accuracy? (توجه به کاربرد نادرست دستور زبان بصورت مستقل و خود مختار: آیا این صحت دستوری زبان فراگیران را بهبود میبخشد؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترویج تعاملات ارتباطی همزمان با هدایت توجه زبان آموزان به دستور زبان به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه درتحقیقات فراگیری زبان دوم مورد توجه بوده است. مطالعه حاضر بر تاثیر تمرینات بازنویسی گفتار بر صحت دستوری زبان آموزان سطح متوسط زبان انگلیسی می پردازد. این پژوهش در دو کلاس سطح متوسط و دو کلاس سطح پیشرفته زبان آموزان (یک کلاس به عنوان گروه کنترل و کلاس دیگر به عنوان گروه آزمایشی در هر سطح آموزشی) انجام شده است. هر جلسه در طی یک دوره 20 هفته ای یک تمرین گفتاری به صورت بحث گروهی به هر چهار گروه داده شد. برای این منظور زبان آموزان در هر کلاس به گروه های سه یا چهار نفره تقسیم شدند. از زبان آموزان خواسته شد که مکالمه گروه خود را هر جلسه ضبط کنند. زبان آموزان در گروهای کنترل مکالمات ضبط شده خود را بدون انجام هیچ نوع فعالیت بعد از مکالمه به معلم خود تحویل دادند. برخلاف گروهای کنترل به گروهای آزمایشی فعالیت های بعد از مکالمه داده شد. به صورت انفرادی و جداگانه زبان آموزان در گروهای آزمایشی ابتدا مکالمات گروه خود را روی کاغذ پیاده کرده و سپس به صورت مستقل تلاش کردند تا اشتباهات گفتاری خود و هم گروهی شان را پیدا کنند. سپس با همکاری هم هر گروه به بحث و بررسی مجدد اشتباهات انجام شده پرداختند. نتایج نشان داد که زبان آموزان گروهای آزمایشی قادر به پیدا کردن و تصحیح اشتباهات گفتاری خود بودند. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون ANOVA یک سویه نشان داد که رونویسی از گفتار و تصحیح اشتباهات خود و هم گروهی زبان آموزان تاثیر قابل توجهی بر صحت دستوری گفتار زبان آموزان گروهای آزمایشی داشته است.
Genre Analysis and Genre-mixing Across Various Realizations of Academic Book Introductions in Applied Linguistics (تحلیل نوع متن و ترکیب آن در مقدمه کتاب های دانشگاهی در زبانشناسی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن بود که سه نوع متن از مقدمه کتاب های دانشگاهی یعنی؛ سرآغاز، مقدمه و پیش گفتار را از لحاظ کاربردها و ساختارهای متنی بالقوه، آنچنان که در نظریه نوع متن توسط سویلز (۱۹۹۰) و باتیا (۱۹۹۳) استدلال شده، بررسی نماید. علاوه بر این، مطالعه فعلی بر این هدف بود که پدیده اختلاط نوع متن را به عنوان عامل بیناگفتمانی، در سراسر انواع متن فوق الذکر بررسی نماید. در انجام این کار، پردازش جز به کل به عنوان رویکردی به تجزیه و تحلیل حرکت بلاغی، به منظور دستیابی به دیدگاه نسبتا عینی از ماهیت این گونه های نوع متن مقدماتی دانشگاهی اتخاذ گردید. داده ها که شامل سه مجموعه داده ی جداگانه با تعداد کل ٧٥ نمونه متنی مستخرج از کتاب های درسی زبانشناسی کاربردی بودند، به منظور شناسایی اختلاف آماری محتمل در بکارگیری حرکت بلاغی در سراسر سه مجموعه داده ی مورد مطالعه، بررسی شدند. یافته های این مطالعه، مدل های ساختاری تقریبا مشابهی را برای سه نوع متفاوت از مقدمه کتاب دانشگاهی نمایان کرد. با این وجود، تحلیل آماری داده ها حاکی از وجود تفاوت هایی ملموس تنها در دو حرکت بلاغی بود. علاوه بر این، بررسی صناعات فراگفتمانی و ویژگی های بلاغی در هر سه مجموعه داده، نشان داد که چگونه نویسنده های مقدمه کتاب ، منابع متنی را با موفقیت به تصرف درآورده و یک هدف تبلیغاتی را با یک هدف آموزنده درآمیخته اند. یافته های این تحقیق، نه تنها برای نویسندگان در تالیف یک بخش مقدماتی موفق برای کتاب های درسی خود در زبانشناسی کاربردی سودمند می باشد بلکه همچنین می تواند به عنوان دستورالعمل هایی در راستای تغذیه آموزش انگلیسی با اهداف ویژه از نظر محتوا و طراحی برنامه درسی و نظام آموزشی استفاده شود.
Do Heavy-NP Shift Phenomenon and Constituent Ordering in English Cause Sentence Processing Difficulty for EFL Learners? (آیا پدیده جابجایی گروه اسمی سنگین و ترتیب سازه ها ایجاد مشکل پردازش برای فراگیران زبان انگلیسی می کند؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جابجایی گروه اسمی به اصطلاح «سنگین» هنگامی اتفاق می افتد که افراد ترجیح می دهند تا گروه اسمی مفعولی مستقیم را که طویل یا سنگین باشد در جایگاه انتهایی شبه جمله در درون جمله قرار دهند تا اینکه آن را در جایگاه پسا فعلی قرار دهند. در این مطالعه دو آزمایش مورد استفاده قرار گرفت که نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که وجود گروه اسمی طویل موجب تغییر در ترتیب گذاری سازه ها (گروه اسمی و گروه حرف اضافه) در جمله توسط فراگیران پیشرفته ایرانی زبان انگلیسی می شود. در آزمایش اول، با افزایش طول گروه اسمی مفعولی با اضافه کردن اطلاعات به آن ترجیح شرکت کنندگان بر آن بود تا بیشتر جملاتی با ساختاری که در آن ترتیب عادی سازه ها تغییر کرده است بسازند و کمتر جملات را با ساختار عادی زبان انگلیسی شکل دهند. نتایج آزمون قضاوت دستوری که در آزمایش دوم مورد استفاده قرار گرفت نشان داد که شرکت کنندگان جملاتی را که دارای ساختار متغیر هستند بیشتر از لحاظ دستوری درست فرض کرده اند تا اینکه آنها را نادرست فرض کنند. یافته های موجود این نظر را تایید می کند که فراگیران پیشرفته زبان انگلیسی همانند افرادی که انگلیسی برای آنها زبان مادری محسوب می شود تمایل دارند هنگامی که طول گروه اسمی مفعولی افزایش می یابد جملات را با ساختار متغیر شکل دهند. از نتایج به دست آمده از این مطالعه می توان در تهیه مطالب برای زبان آموزان در سطوح مختلف استفاده کرد. همچنین، مدرسین زبان می توانند از نتایج حاصل در تطبیق دادن نحوه ی تدریس این ساختار با سطح زبان آموزان با در نظر گرفتن احتمال وجود مشکل در پردازش این ساختار استفاده کنند.