فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، اندازه گیری رشد توانش ترجمه ای با درنظرگرفتن الگوی تربیت مترجم تکلیف محور است. این مطالعه شامل دو مرحله می باشد: در مرحلة اول، پرسش نامة توانش ترجمه ساخته شد و اعتبار ساختاری آن با استفاده از تجزیه وتحلیل فاکتور عاملی، ثبات درونی و مدل سازی معادلات ساختاری سنجیده شد. در مرحلة دوم، دو نوع تمرین ترجمه به نام های تمارین متنی و تمارین فنی انتخاب گردیدند و به طور جداگانه، بر روی دانشجویان دو گروه آزمایش کار شدند. درابتدا و انتهای آزمایش، هر دو گروه پرسش نامة توانش ترجمه را دریافت کردند و از آن ها خواسته شد تا به آن پاسخ دهند. تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات حاصل نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در 05/0= α، اختلاف آماری معناداری وجود داشته است. همچنین، با درنظرگرفتن اجزای توانش ترجمه ای دو گروه تمارین متنی و مفهومی، افزایش چشمگیری در آزمون ثانویه نسبت به پیش آزمون در 05/0 = α وجود داشت. به همین-صورت، همة اجزای توانش ترجمه ای، در گروه تمارین فنی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون پیشرفت آماری معناداری داشتند. درنهایت، همة اجزای توانش ترجمه ای به-صورت تک تک در هر دو گروه آزمایش بررسی شدند. نتایج نشان داد در گروه متنی، اجزای «توانش دوزبانگی» و «توانش ابزاری» رشد بیشتری داشته اند؛ درحالی که در گروه فنی، در چهار اجزای دیگر، در توانش ترجمه ای رشد بیشتری وجود داشته است.
گزارش دینکرد از دعای ینگهه هاتام*
حوزه های تخصصی:
نیایش «ینگهه هاتام» (yeŋ́hē hātąm) یکی از دعاهای مقدس زردشتی است. این دعا به زبان اوستایی جدید است که به گونه گاهانی درآمده و به احتمال بسیار از بند بیست و دوم یسن گاهانی 51 مشتق شده است ولی فهم آن، به مراتب، از الگوی گاهانیِ آن، ساده تر است. ینگهه هاتام، که در اوستای کنونی بند پانزدهم از یسن بیست و هفتم است، در پایان یسن هایی که در آن ها نام بسیاری از ایزدان برشمرده شده است و نیز پس از سرودن یشت هایی که ستایش ایزدان ِخاص است زمزمه می شود و مراد از آن، ستایش همه ایزدانی است که به آفرینش مینوی تعلق دارند و نیایش آنان بر بهدینان واجب است. سومین فرگرد بغ نسک از کتاب نهم دینکرد در تفسیر این نماز دینی است که در این گفتار متن آن بر اساس دستنویس های J5 و D10، متن پهلوی ویراسته مدن (Madan) و سنجانا (Sanjana) و نسخه درسدن (Dresden)، تصحیح، آوانویسی و به فارسی ترجمه شده است.
حشره ای هندواروپایی در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی واژه ترده به معنی «موریانه» است که در دست کم دو متن کهن فارسی (ترجمه تفسیر طبری و کشف الأسرار و عدةالأبرار) آمده است. در این مقاله نشان خواهیم داد که واژه ترده پیشینه ای بسیار کهن دارد و از ریشه هندواروپایی *terh1- به معنی «مالیدن، ساییدن، شکافتن، سوراخ کردن» مشتق شده است. شکلِ واژه ترده در ایرانی باستان *tardaka- بوده است. از آنجا که *-rd- ایرانی باستان در زبان های ایرانی شمال غربی بر جای مانده، اما در زبان های ایرانی جنوب غربی به -l- بدل شده و مصوت پیش از آن کشیده شده است، بازمانده های واژه ایرانی باستانِ *tardaka- را می توان دست کم به دو صورت «ترده» و «تال» در برخی از زبان ها و گویش های ایرانی یافت.
تحلیل شناختی پاره ای از استعاره های دل در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر در چهارچوب زبانشناسی فرهنگی به بررسی برخی از مفهوم پردازی های استعاری واژة دل در بوستان سعدی پرداخته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که این اندام به شکلی زایا در امر تن آیش ذهن زبانمندان فارسی از طریق یک الگوی فرهنگی مشارکت می جوید و از خلال آن به مفهوم پردازی عناصری از حوزه های مفهومی احساسات (عشق، شادی، غم)، قوای ذهنی (درک کردن، فکرکردن)، ارزش های فرهنگی (بخشندگی، صداقت)، ویژگی های شخصیتی (بی رحمی، آگاهی) و طبیعت و ماده (باغ، آیینه) می پردازد. مفهوم پردازی احساسات در این میان از تنوع بیشتری برخوردار است؛ لذا می توان دل را اندام نمونة اعلا در انتقال احساسات به ویژه «غم» و «عشق»، به-شمارآورد. همچنین معلوم شد که آفرینش عبارات مبتنی بر این اندام، با تبعیّت از نظام های استعاری و بهره گیری از ابزارهای شناختی چون استعاره، مجاز و طرحواره های تصویری همراه است.
Nonverbal Messages and Intercultural Communication(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Intercultural communication takes place when individuals influenced by different cultural communities negotiate shared meanings in interaction. As every country has its own cultural value system; consequently, nonverbal communication is different from country to country. Therefore, having knowledge about the similarities and differences of nonverbal communication in different cultures increases the possibility of being understood and reduces the risk of being misunderstood and misinterpreted by people from different cultural backgrounds. The current paper aims to investigate and compare the interpretations of nonverbal messages between the findings of Pease and Pease (2004), two prominent figures in the field of nonverbal communication in Western societies and the Iranian students of English and non-English major as an example of an Eastern society. In this study, 32 body gestures were selected from among 170 pictures used by Pease and Pease (2004) and the Iranian students’ interpretations of those body gestures were investigated. The results showed that the interpretations were significantly different across Western and Iranian students; however, there was no significant difference between English and non-English major students’ interpretations.
Qur’anic Metaphors and Their English and Persian Translations: Dead or Alive(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aims at discussing whether metaphors in the Qur’an, revealed more than 1400 years ago, are dead, moribund or live and how these three types of metaphors have been translated in three English and three Persian translations of the Qur’an. The results reveal that among 70 metaphors examined, while only about 32.85% are live metaphors, about 67.14% are moribund, but none of the cases are completely dead. Furthermore, based on Newmark’s (1988a) classification of procedures for translation of metaphors, there is no image in 15.21% of the procedures used in the English and Persian translations of live metaphors while there are images in 84.78% of them. On the other hand, 43.26% of the procedures used in translations of moribund metaphors transfer the images whereas 56.73% of them omit the images, although these metaphors are not dead. Yet the point is that when the majority of Qur’anic metaphors, that are moribund, had been considered by translators as dead metaphors and their images had been omitted, the translations fail to represent one of the important aspects of the original text’s literary style that is its metaphorical and literary language.
مقاله به زبان انگلیسی: گفتگوکاوی پرسش معلمان در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی (A Conversation Analytic Study on the Teachers’ Management of Understanding-Check Question Sequences in EFL Classrooms)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Teacher questions are claimed to be constitutive of classroom interaction because of their crucial role both in the construction of knowledge and the organization of classroom proceedings (Dalton Puffer, 2007). Most of previous research on teachers’ questions mainly focused on identifying and discovering different question types believed to be helpful in creating the opportunities for learners’ interactions. Drawing on conversation analysis through adopting socio-cultural perspective, this study, however, aims to examine how EFL teachers manage understanding-check questions in their talk-in-interaction. For this purpose, six EFL teachers’ discursive classroom practices were observed, video-recorded, and transcribed line-by-line in its entirety. Through the microanalysis of the transcribed data, our findings suggest that EFL teachers vary in their management of understanding-check questions and the teachers’ understanding-check questions tend to serve different functions in the different micro-contexts identified. Three major sequential environments emerged to feature understanding-check questions in this study: Activity-boundary environment, post-instruction environment and within-activity environment. The findings of the study indicate that understanding-check questions at activity boundary environment are designed to accomplish dual functions, however those launched in post-instruction and within-activity environments maintain a singular focus on ensuring absolute understanding of the just-given explanation or instruction.
بررسی مختصّات دستگاه زبانی قصیده ای از انوری و استقبال نظیری نیشابوری ازآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد حسین نظیری نیشابوری(؟-1021ه.ق) از شاعران فارسی زبانی است که بخش اعظم عمر خویش را در هند گذرانده است. وی در اشعارش از شاعران نامدار پیش از خود مانند سعدی، حافظ و بابا فغانی استقبال کرده است. یکی از شاعرانی که نظیری در اشعار خویش بویژه قصایدش از وی استقبال وگاهی تقلید کرده و بدین نکته نیز اشاره نموده، انوری ابیوردی است. تحلیل و مقایسه استقبال نظیری از انوری می تواند چگونگی و میزان خلّاقیّت یا تقلید محض وی را نشان دهد.
در این پژوهش با به کار گیری روش هلیدی(1994) در زبانشناسی نقشگرا - سیستمی و تحلیل فرآیندهای مختلف و اجزای آن ها و نیز بررسی دستگاه های آوایی، واژگانی و نحوی قصیده ای از انوری و استقبال نظیری ازآن (68 بیت) میزان تشابه دو متن، خلّاقیّت یا تقلید نظیری بررسی شده است. حاصل تحقیق نشان می دهد قصیده ی نظیری، مشابهت های فراوانی در بخش های مختلف با قصیده ی انوری دارد و حتّی در مواردی، فراوانی نتایج مانند عناصر پیرامونی، کنشگرها و کنش پذیرها، ساخت های متعدّی و ... در قصیده ی نظیری، بیش از ابیات انوری است که می توان آن را نتیجه ی مؤانست زیاد شاعر با شعر انوری دانست.
بررسی ونقد معانی حرف جر «باء» از دیدگاه ابن هشام انصاری
حوزه های تخصصی:
جمال الدین بن هشام انصاری (761م) در تاریخ نحو عربی و تحول و پیشرفت و احیای این علم، سهمی بسزا و نقشی عظیم دارد. او که خالق اثر «مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب» است، نحوی مبتکر و صاحب نظری است که در فهم، بررسی، مقایسه، استنباط و بیان مسائل و قضایای نحوی از شیوه ها و اسلوب های بدیع و منحصر به فرد خود استعانت می گیرد. حرف جر «باء» از دیدگاه ابن هشام دارای چهارده معناست که یک معنای آن زائد و سایر معانی غیر زائد است. از جمله این معانی می توان به الصاق، تعدیه، استعانت، سببیت، مصاحبت، ظرفیت، بدل، مقابلة، مجاوزت، استعلاء، تبعیض، قسم، غایت، تفدیة و تأکید اشاره نمود. نگارندگان در این مقاله می کوشند به بررسی و نقد مقوله حرف جر «باء» از دیدگاه ابن هشام انصاری از طریق قرائن مقالیه و حالیه بپردازند.
تحلیل و توصیف فرایند کشش جبرانی در گویش کردی کلهری بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش بر آن است، تا با استفاده از نظریه بهینگی، به تحلیل و توصیف فرایند ی در گوییِی پرداخته شود. در این مقاله سعییی با فرایندهای حذف و اضافه در این گویش مورد بررسی قرار گی های انتخابِ این فرایند، نسبت به سایر فرایند ها، در قالب نظریه بهینگی نمایش داده شود. همچنین نشان داده شده است نظریه بهینگی با گزینه های زنجیره ای در توجیه فرایی نسبت به نظریه بهینگیییِ بالاتری برخوردار است. شیوه گردآوری داده ها نیز به صورت میدانی ازمیان افراد سالخورده تا جوانان تحصیین از شم زبانی نویسنده نیز استفاده شده است.
The Effect of Self-Assessment and Conference on EFL Students’ Production of Speech Acts and Politeness Markers: Alternatives on the Horizon?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Alternative assessment approaches received considerable attention soon after a discontent with traditional, one-shot testing. These approaches, however, have been used only to improve learners’ linguistic ability despite communicative models of language which pointed that knowledge of language also involves pragmatic ability (Bachman, 1990; Bachman & Palmer, 1996). The present study tries to explore the effect of two alternative assessment approaches (self-assessment and conference) on students’ production of four speech acts (apology, complaint, request, and refusal) plus politeness markers. A sample of 64 EFL students participated in this study. Metapragmatic explanations were given to three groups of university students studying English as a foreign language. The two treatment groups received instruction through self-assessment and conference and a comparison group was exposed to the conventional one-shot testing. The results of the One-Way ANOVA conducted after the treatment revealed an outperformance of alternative assessment approaches to the conventional one in the production of the four speech acts and politeness markers in WDCTs. A qualitative analysis of students’ self-ratings in the self-assessment group revealed that they focused more on linguistic criteria during the initial sessions and on pragmatic ones by the end of the treatment. It can be concluded that alternative assessment approaches are beneficial to students’ production of speech acts and politeness markers. In the end, the applicability and the positive effect of alternative approaches in pragmatic assessment are emphasized.
An Analysis of Social Systems in the Translation of The Great Gatsby(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This article was written based on the key concept of polysystem theory which, in translating any literary text, emphasizes the transference of the social systems in which a text is embedded. As stated by Tynjanov (1978a), polysystem theory saw translated literature as a system operating in the larger social systems of the target text. Thus, the task of understanding as well as transferring such systems in their translations, which can certainly affect the readers’ adequate understanding of texts, is a challenging job for most of the literary translators. After identifying three main social systems in The Great Gatsby as the corpus which was ranked second in the lists of the 100 Best Novels of the 20th Century, the source and the target texts were studied attentively, to study the way the respective systems were translated by the Iranian literary translators. Therefore, the prominent element of Nord’s textual analysis (1991), macrostructure, was focused throughout data collection procedure. Then, it was demonstrated that especially through an appropriate transference of the major conflict between the two predominant classes in the novel, the translator has managed to suitably convey most of the text’s social systems in his translation. Finally, it could be deduced that most of the literary translators in Iran, somehow transferred the concerned systems into some significantly adequate equivalents in their works.
How is Islam Portrayed in Western Media? A Critical Discourse Analysis Perspective
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۲, Summer ۲۰۱۳
57 - 75
حوزه های تخصصی:
This study tries to critically unravel the way Islam is represented in western discourse through establishing the relationship between language and ideology, the forms it takes and its potential effect. To that end, headlines from widely circulated print media of the west including the Independent, the New York Times, the Herald Tribune, and The Times from January 1, 2008 to December 30, 2012 were selected and Islam and Muslim reproductions were studied therein. This study was carried out using a synthesis of Edward Said's notion of "Orientalism" and Van Dijk's notion of "ideological square", characterized by "positive self-presentation" and a simultaneous "negative other presentation". The analysis demonstrated that Islam is repetitively stereotyped and Muslims are negatively represented, both through various types of linguistic choices selected and via special construction of the headlines. The educational implications of critical discourse analysis in general and the present study in particular are discussed in relation to teaching, learning and translating the English language.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی ارتباط فراگیری زبان دوم و هوش هیجانی با تکیه بر توانش کاربرد شناسی زبان بینابین (Emotional Intelligence and SLA: The Case of Interlanguage Pragmatic Competence)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه توانشهای زیر مجموعه زبان دوم تحت تاثیر عوامل مختلفی چون عوامل شناختی، فردی، و اجتماعی است ( الیس، 1994) که در این میان طیف وسیعی از عوامل فردی در مطالعات آموزش زبان مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند لیکن تاکنون در این مطالعات هوش هیجانی به عنوان یک عامل فردی مورد توجه جدی قرار نگرفته است (پیشقدم، 2009). از سوی دیگر برخی از کنشهای زبانی که از جمله عناصر اصلی توانش کاربردشناسی زبان بینابین به شمار می رود دارای ویژگی «تهدید وجهه» می باشد. این نکته تاثیر و یا ارتباط هوش هیجانی - که ارتباط مستقیم با توانایی و مهارت افراد در مدیریت و کنترل احساسات دارد – را با توانش کاربرد شناسی زبان بینابین بسیار محتمل می سازد. در مطالعه حاضر محقق به بررسی این ارتباط محتمل می پردازد و با این هدف پرسشنامه «بار-آن» به عنوان معیار هوش هیجانی ، آزمون تافل به عنوان معیار سطح مهارت و توانایی زبانی و دو آزمون کاربرد شناسی زبان بینابین بر روی 52 زبان آموز ایرانی اجرا شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشانگرعدم وجود ارتباط موثر و معنا دار میان هوش هیجانی و توانش کاربرد شناسی و سطح مهارت زبانی زبان آموزان می باشد در حالی که میان توانش کاربرد شناسی زبان بینابین و سطح مهارت زبانی ارتباطی معنا دار و موثر وجود دارد. افزون بر این نتایج به دست آمده بیانگر آن است که هوش هیجانی نمی تواند به عنوان معیار مناسبی برای پیش بینی میزان توسعه توانش کاربردشناسی زبان بینابین و یا سطح مهارت زبانی مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه با استناد به نتایج تحقیق حاضر می توان گفت که در فرآیند یادگیری زبان دوم به طور عام و توسعه توانش کاربرد شناسی زبان بینابین به طور خاص نمی توان هوش هیجانی را به عنوان یک عامل فردی تاثیر گذار و مهم به شمار آورد.
تحلیل وجه القایی زبان تصویری تبلیغات از دیدگاه کنشی و تنشی بر اساس رویکرد نشانه- معناشناختی (بررسی موردی: گفتمان تبلیغاتی داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین هدف گفتمان تبلیغاتی اعتمادسازی در هر بیننده یا خواننده جهت تشویق وی به خرید کالاست. این گفتمان، حاوی کارکردهای القایی مختلفی از جمله کارکردهای القایی کنشی و تنشی است. در کارکرد القایی کنشی، یک کنش منشأ القا می شود، در حالی که در کارکرد القایی تنشی نتیجه کنش، منشأ القاست. بنابراین، می توان ادعا کرد کارکردهای القایی تنشی در ادامه یک القای کنشی شکل می گیرند. از سوی دیگر، تبلیغات القایی کنشی و تنشی داخلی و خارجی شباهت هایی با یکدیگر دارند که به پیشینه ذهنی و دیدگاه فرهنگی سازندگان آنها مرتبط می شود. این مقاله بر آن است با مقایسه ابعاد مختلف کارکردهای کنشی و تنشی در تبلیغات داخلی و خارجی، از وجود ارتباط میان این دو کارکرد اطمینان یابد. بنابراین، هدف اصلی، تحلیل وجه القایی کنشی و تنشی نظام گفتمانی تبلیغات جهت مشخص نمودن رابطه بین این دو کارکرد زبانی در گفتمان مورد نظر است. بر این اساس، در تحقیق حاضر نمونه هایی از گونه های تبلیغاتی مربوط به بیلبوردها، مجلات و رسانه ها از سایت های اینترنتی استخراج و بر اساس کارکردهای گفتمانی کنشی و تنشی مطالعه شده اند.
شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب زبان فارسی از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة ویژگی های صرفی، نحوی، آوایی و معنایی اسامی مرکب همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است. شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب از موضوعاتی است که در حوزة معنا شناسی محل مطالعات مختلف است. در پژوهش های انجام شده انواع اسامی مرکب به لحاظ دارا بودن یا نبودن هستة معنایی، شناسایی و توصیف شده اند و با استناد به معیار وجود یا نبود هسته، اسامی مرکب به دو گروه اصلی درون مرکز و برون مرکز تقسیم شده اند. گروه اول دارای هسته و به لحاظ معنایی شفاف اند و گروه دوم فاقد هسته اند و معنای تیره دارند. تا جایی که نگارنده آگاهی دارد، پژوهش های انجام شده دربارة این واژه ها مبتنی بر توصیف صرفی و نحوی و ایجاد تمایز معنایی بین اسامی مرکب است و علت شفافیت و تیرگی این نوع واژه ها به روشنی تبیین نشده است. در این مقاله، با رویکردی شناختی به تبیین شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب پرداخته می شود. دستاوردهای نظریة کارین (1997 و 2001) در روان شناسی زبان- که اهداف دیگری را در زمینة تولید و پردازش اسامی مرکب در ذهن گویشوران دنبال می کند- به طور غیر مستقیم برای تبیین شفافیت و تیرگی معنای اسامی مرکب راهگشاست. این مقاله کوششی است نوآورانه برای رسیدن به این تبیین.