فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
رتوریکِ سیاسی از اَشکال نوینِ علمِ رتوریک یا همان شیوه به کارگیری ابزارهای اقناع در کلام، به شمار می آید و به طبع آن رتوریک پارلمانی نیز که از مظاهر مهمِ گفتمانِ سیاسی کشورهاست نیاز به مطالعه و بررسی قابل توجهی دارد. پنج کانون اصلی خلق (اِتوس، لوگوس،پاتوس)، جاگذاری در متن، فصاحت، ارائه و به خاطرسپاری از فازهای مهم بررسی رتوریکِ سخنرانی ها از نگاه سنتی تا مدرن، هستند. در این تحقیق با هدف بررسی نقاط ضعف و قوت مذاکرات نطق عمومیِ نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به خوانشی جدید از رتوریک پارلمانی در ایران خواهیم رسید و با بررسی الگوی نطق عمومی در نمایندگان دو فراکسیون امید و ولایت درمی یابیم که در بیشتر موارد فارغ از تفاوت در نوع پاتوس، ناطقین در بخش جاگذاری و ارائه دچار ضعف هستند. درنهایت، براساس نتایج به دست آمده هدف، ارائه الگویی جهت دستیابی به نطقی اصولی و منطبق با موازین رتوریکی ارائه است تا رتوریکی پویا و کارآمد را بر حسب نیازهای روز شاهد باشیم.
بررسی ارتباط بین ابعاد ویژگی شخصیتی با مهارت نوشتاری ( دقت و روایی) زبان آموزان سطح متوسط با میانجیگری انگیزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مهارت نوشتاری در تسلط بر زبان انگلیسی و در نظر گرفتن مهارت نوشتاری به عنوان چالش برانگیزترین مهارت یادگیریِ زبان، تحقیق حاضر به بررسی روابط بین ویژگی های شخصیتی با انگیزش و مهارت نوشتاری در زبان آموزان می پردازد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی برازش مناسب مدل روابط بین مؤلفه های ویژگی شخصیتی و مهارت نوشتاری زبان آموزان با میانجگری انگیزش است. بدین منظور، 120 زبان آموز از بین جامعه آماری در سطح متوسط، در رشته های آموزش، ادبیات و مترجمی انگلیسی در این تحقیق انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نام ه 5 ویژگی بزرگ شخصیتی جان وسریواستاوا ( 1999 ) ، آزمون نگرش/ انگیزش گاردنر ( 2004 ) و آزمون زمان بندی شده نوشتاری به دست آمد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد، بین ابعاد ویژگی های شخصیتی با انگیزش و مهارت نوشتاری زبان آموزان رابطه وجود دارد و مؤلفه های برون گرایی، وجدان و توافق پذیری به طور غیر مستقیم تأثیر مثبت و معنی داری بر مهارت نوشتاری زبان آمو زان دارند و مؤلفه روان رنجوری نیز به طور غیر مستقیم تأثیر منفی و معنی داری بر مهارت نوشتاری زبان آموزان دارد. همچنین ، مشخص شد انگیزش زبان آموزان روابط بین ویژگی های شخصیتی با مهارت نوشتاری آنان را به طور نسبی میانجیگری می کند. در نهایت، نتایج این مطالعه می تواند چشم انداز بسیار روشنی برای برنامه ریزان و مربیان دوره های آموزشیِ مهارت های نگارش در توجه بیشتر به متغیرهای نگرشی و غیر شناختی، مانند صفات شخصیتی و انگیزش زبان آموزان در کلاس های آموزش زبان انگلیسی داشته باشد.
نشانداری در بیان شفاهی و تکرار بیماران زبان پریش: مطالعه ای بر پایه رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
247 - 273
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، خطاهای دو بیمار زبان پریش بروکا و یک بیمار ترانس کرتیکال حرکتی در تولید اسم های ساده و مرکبی با ساختار «اسم+اسم»، «صفت+اسم» و «اسم+ستاک فعل» مورد مطالعه قرار گرفت. سپس نشان داری این خطاها، با توجه به نظریه بهینگی پرینس و اسمولنسکی (Prince & Smolensky, 1993) بررسی شد. خطاها و فرایندهای واجی بیماران زبان پریش، در تکالیف نامیدن در مواجهه با و یا تکرارِ 32 اسم ساده و 32 اسم مرکب، بر اساس الگوها ی حذف، پیشین شدگی، انسدادی شدگی، حذف همخوان پایانی، کوتاه شدگی خوشه همخوانی پایانه هجا و واکداری همخوان های گرفته آغازه هجا تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که خطاهای این بیماران واجی اند و در هیچ یک ازخطاها فرایند درج در رفتار زبانی بیماران مشاهده نمی شود. فرایند حذف و کوتاه شدگی در خوشه های پایانی واژه ها صورت می گیرد، در حالی که فرایند واک داری بیشتر در همخوان های گرفته آغازه هجا رخ می دهد. مرتبه بندی محدودیت ها در خطاهای بیماران نشان می دهد که آواهای پیش زبانی در مقایسه با آواهای بدنه ای و نیز انسدادی ها در برابر سایشی ها بی نشان هستند. این آواها، به ترتیب از طریق محدودیت های نشان داری *بدنه زبانی و *سایشی نشان داده شده و نظریه نشان داری یاکوبسون (Jakobson, 1972) را تأیید می کنند. بیماران زبان پریش بروکا و ترانس کرتیکال حرکتی بیشتر همخوان های گرفته واک دار را در آغازه هجا به کار می برند. این امر با یافته های یاکوبسون (Jakobson, 1972) همخوانی ندارد و نمایانگر آسیب پذیر تر بودن همخوان های انسدادی بی واک در مقایسه با جفت های واک دار است. در میان واکه ها، واکه های افراشته بی نشان ترین واکه ها هستند.
بحثی در باب چپ نشانیِ1 فارسی و چالش های نظری آن برای دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا به معرفی چپ نشانی و پیامدهای ساخت اطلاعی آن در زبان فارسی می پردازیم. چپ نشانی در زبان فارسی از منظر ساخت اطلاع در قالب دو ساخت چپ نشان مبتداساز و تقابل ساز تحقّق می یابد. ساخت ملکی بیرونی دوگانه به عنوان یک ساخت چپ نشان مبتداساز میزبان دو سازه گسسته چپ نشان در حاشیه بند می شود. دو ویژگی درون بندی بودن و کانونی بودن سازه چپ نشان ساخت چپ نشان تقابل ساز را از ساخت مبتداساز جدا می کند. هر یک از این دو ساخت ویژگی های نحوی و ساخت اطلاعی ویژه ای دارند که ساخت لایه ای بند در دستور نقش و ارجاع به عنوان چارچوب نظری این پژوهش از تبیین آن ها باز می ماند. نگارنده در این مقاله می کوشد تا با الحاق مؤلفه های ساخت اطلاعی چون برجستگی گفتمانی و تقابل به معنی گزینش از میان مجموعه ای با اعضای مشخص به واژگان ساخت اطلاعی در این الگوی دستوری، دو جایگاه نحوی زبان- ویژه را به حاشیه چپ مرکز در ساخت لایه ای بند معرفی کرده تا بر کفایت رده شناختی ساخت لایه ای بند بیفزاید.
تحلیل انتقادی شناختی مجاز در سرخط های انتخاباتی روزنامه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه میان ایدئولوژی سیاسی در گفتمان رسانه ای و مجاز مفهومی در سرخط روزنامه های ایران می پردازد. در این پژوهش، با اتخاذ دیدگاه تحلیل انتقادی مجاز (ژانگ، 2014)، به تحلیل انتقادی شناختی مجاز در سرخط های انتخاباتی روزنامه های ایران پرداخته می شود، تا مشخص شود کدام مجاز های مفهومی در سرخط روزنامه های ایران با موضوع انتخابات به کار رفته است و چگونه ایدئولوژی های سیاسی روزنامه های اصلاح طلب و اصولگرا، در انتخاب مجاز های مفهومی در سرخط خبرهای انتخاباتی تأثیرگذار است. داده های پژوهش از میان سرخط های خبری انتخاباتی 12 روزنامه اصولگرا و اصلاح طلب،(تعداد=289 شماره) در بازه زمانی نیمه فروردین تا نیمه خرداد 1396 به مدت 2 ماه، به صورت در دسترس جمع آوری و مجاز ها بر اساس اصول نظریه مجاز مفهومی شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه این بررسی نشان می دهد که هر دو نوع مجاز کل به جای جزء (3 نوع)و جزء به جای کل (2 نوع) به ترتیب با نقش های برجسته سازی و گسترش، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج مؤید این است ایدئولوژی بر چگونگی شکل گیری مجاز تأثیرگذار است و مجازها ابزاری برای بازتولید ایدئولوژی در رسانه هستند. بدین ترتیب، مطالعه مجاز مفهومی، در کنار سایر سازوکارهای شناختی، به تحقق اهداف مطالعات تحلیل گفتمان انتقادی کمک می کند.
The Impact of Collocation Activities on Iranian Intermediate EFL Learners’ Knowledge of Vocabulary
حوزههای تخصصی:
The primary aim of this study was to open up new ways with which teachers could help learners improve their knowledge of vocabulary via collocation activities. This study investigated the effect of collocation activities on Iranian intermediate EFL learners’ vocabulary knowledge in order to solve their vocabulary problems. To this end, 60 female students from Pardis Institute in Lahijan, Iran participated in this study. They were divided into two groups of 30, one as an experimental group that received collocation activities as the treatment and a control group which received traditional method of vocabulary instruction. The researchers used a quasi-experimental, pre-test/post-test control group design. The data were analyzed using an Independent Samples T-test and a series of paired Samples T-tests. The findings of this study showed that collocation activities improved significantly participant learners’ vocabulary knowledge. The findings from paired-sample t-test indicated that the learners in the experimental group outperformed the control group in vocabulary knowledge.
تعریف نگاری فعل و زبان شناسی شناختی: مطالعه موردی فعل افشاندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
179 - 208
حوزههای تخصصی:
مطالعات نظری زبان شناسی و تجربه عملی در فرهنگ نویسی، دو شاخه مستقل از بررسی های زبان ی اندکه هرکدام با پرسش ها و مسائل ویژه خود روبه رو هستند. هر چند در حوزه «معنا شناسی واژگانی» کار زبان شناس و فرهنگ نویس بیشترین مرز مشترک را با هم دارند، اما بیشترین همگرائی در مبحث «چندمعنایی» به چشم می خورد. در پژوهش حاضر، بررسی چندمعنایی در پیوند با مقوله واژگانی «فعل» انجام شد. همچنین داده هایی مشتمل بر حدود 500 جمله و پاره گفته در ارتباط با فعل حرکتی «افشاندن» به دست آمد. «زبان شناسی شناختی» بحث های معناشناسی واژگانی را در مرکز مطالعات خود قرار داده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر به توصیف چند معنایی فعل «افشاندن» در چارچوب نظریه «معنا شناسی چارچوب»، «شبکه واژگانی» و «دستور ساختی» که از نظریات موردتوجه در زبان شناسی شناختی هستند، می پردازد. در بررسی چندمعنائی فعل افشاندن به منظور ایجاد تفکیک های معنائی، به طرح دو پرسش پرداخته شد: 1) مرز دو برش معنائی کجاست؟ 2) آیا بین معانی مختلف یک واژه چندمعنا ارتباط وجود دارد و این موضوع چطور می تواند در فرهنگ نویسی مؤثر باشد؟ بر پایه یافته های پژوهش، مسئله «هم معنایی» و «شمول معنایی» و وجود «شبکه معنایی» بین معناهای گوناگون یک فعل چندمعنا از جمله مبحث های زبان شناسی شناختی است. این مبحث ها در مرحله «تفکیک معانی» از کار تعریف نگاری فعل و در پاسخ گوئی به پرسش های پژوهش حاضر بسیار اهمیت دارند. در این میان، اگر تعریف نگار بتواند بیشتر از ابزار توصیفی که زبان شناسی و به خصوص شاخه شناختی در اختیار او قرار می دهد استفاده کند، کار او نظام مند تر و از خطاهای شخصی بیشتر دور می شود.
چندمعناییِ واژه «بیان» در قرآن کریم: نگرش چندمعنایی نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناقشات اصلی در بحث های زبان گذر (cross-linguistic)، بحث قابلیتِ ترجمه از زبانی به زبان دیگر است. در این پژوهش به بررسیِ ترجمه های صورت گرفته از واژه «بیان» ازسوی مترجمان و مفسران قرآن پرداخته شده است. نگاهی به این ترجمه ها و تفاسیر مؤید چندمعناییِ واژه «بیان» نزد این افراد است. هدف از انجامِ این تحقیق، تعیینِ معنای مرکزیِ واژه «بیان» در قرآن کریم است؛ زیرا اعتقادِ نگارندگان بر این است که دانستنِ معنای مرکزیِ این واژه ما را در تعیینِ ترجمه ای دقیق تر از این واژه یاری خواهد کرد. به منظورِ پاسخگویی به پرسشِ پژوهش درزمینه معنای مرکزیِ واژه «بیان»، تمامی مواردِ کاربردِ واژه «بیان» در قرآن استخراج شد و سپس واژه مذکور به عنوانِ نمونه ای از واژه های چندمعنا، در چارچوبِ چندمعناییِ نظام مندِ معرفی شده توسط تایلر و ایوانز در چارچوب معنی شناسیِ شناختی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایجِ حاصل از تحلیل داده ها مؤید این واقعیت است که واژه «بیان» در قرآن به عنوانِ اصطلاحی پوششی برای اشاره به هرگونه آشکارساختنِ مافی الضمیر به کار رفته است. نگارندگان معتقدند اگرچه این آشکارساختن می تواند ازطریقِ زبان نیز صورت پذیرد، اما با توجه به این واقعیت که انسان از طرق دیگر نیز قادر به آشکارساختنِ مافی الضمیر است، برابردانستنِ «بیان» با زبان در ترجمه این واژه (آن گونه که در برخی از ترجمه ها و تفاسیر شاهد هستیم) ترجمه دقیقی نیست و بهترین برابرنهاد برای این واژه همانا پرده برداری از مافی الضمیر است.
واژه ها و اصطلاحات مربوط به بدن انسان در گویش بخش مرکزی میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Impact of Contextual Variables on Internal Intensification of Apology Speech Acts in Persian: Social Distance and Severity of Offense in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۴ , ۲۰۱۹
531 - 558
حوزههای تخصصی:
The current paper primarily provides an account of how apology speech acts are internally intensified in Persian. Moreover, the study checks to what extent contextual variables, namely social distance and severity of offense, may motivate the internal intensification of apology speech acts. To these ends, the study collected the required speech acts through a Discourse Completion Test (DCT) from among Persian male native speakers. The data was analyzed based on the coding scheme developed by Blum-Kulka, House, and Kasper (1989). The results revealed that apology speech acts are intensified in Persian in most cases through universal strategies of internal intensification. Moreover, the Persian speakers are sensitive to severity of the offense, as a context-internal variable, which motivates more internal intensifications of apologies. The findings, however, revealed that social distance as a context-external variable does not prompt the use of internal intensifications differently in situations where there is social distance between interlocutors compared to situations where there is no social distance between interlocutors.
Willingness to Write in EFL Contexts(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۳ , ۲۰۱۹
339 - 364
حوزههای تخصصی:
This research was conducted to measure Persian EFL students’s degree of willingness to write in English. To reach the goal, semi-structured interviews were conducted, deriving inspiration from earlier works of McCrosky and Baer (1985), MacIntyre, Dornyei, Clement, and Noels (1998), and Yashima (2002) on willingness to communicate. The participants of the study were 29 individuals comprising 23 university students from different majors and 6 writing experts with academic statuses varying from BA holders in TEFL to university professors in applied linguistics. They were interviewed in two separate layers via employing the Delphi technique. Content analysis was conducted on the interviews and the components were extracted; the WTW questionnaire was then designed and developed for the first time and was validated via conducting factor analysis and was then administered to 257 university and IELTS students. The final version of the questionnaire included 38 items after having been factor analyzed. The results indicated that there are four factors underlying the construct of willingness to write, which are interlinguaprofession, cognition, involvement, and technology. The findings of the study can bring considerable benefits to EFL students to recognize the influential factors on their degree of willingness to write (WTW) and try to boost the facilitating factors to become more autonomous learners. Academic EFL/ESL writing teachers can enhance their students’ writing ability via embarking upon new strategies through which they can make learners more willing to write by promoting learners’ involvement and engagement in writing, as one of the findings of this study.
On the Development of a Software towards Ameliorating Iranian EFL Learners' Reading Proficiency(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۸, Winter ۲۰۱۹
11-22
حوزههای تخصصی:
This article presents the outcomes of how Dynamic Assessment (DA) may be organized to function within a class’s Zone of Proximal Development (ZPD). The testing field also has recently undergone noticeable changes leading to a shift to use technology that is emerged in our era. The study investigated college students’ barriers and motivations for testing reading comprehension ability using the newly designed software. To this end, 30 participants were interviewed and the related data were analyzed thematically to identify emerging themes relating to the current status of the new testing environment. Four themes emerged relating to potential barriers and motivations and the results showed that working with the software provided positive experiences of working in a supportive environment. The study found that using the newly designed software in the classroom generally enhances learning and other outcomes. This novel software does not only aim to reduce barriers in conventional testing environment but also highlights the positive aspects which enhance motivation.
The Relationship between Iranian Upper-Intermediate EFL Learners’ Contrastive Lexical Competence and Their Use of Vocabulary Learning Strategies(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۸, Winter ۲۰۱۹
105-120
حوزههای تخصصی:
Regarding the vital role of lexical competence as an important requisite for the attainment of full mastery of the four language skills, this study tried to investigate the relationship between Iranian EFL learners’ contrastive lexical competence and their use of vocabulary learning strategies. To fulfil this objective, 60 Iranian upper-intermediate male and female language learners were selected based on the results of an Oxford Quick Placement Test (OQPT). Afterwards, the researcher administered the Contrastive Lexical Competence Test (Ziafar, 2017). After carrying out the CLC test, the participants answered the Questionnaire of Vocabulary Learning Strategies. The questionnaire adapted from the taxonomy of vocabulary learning strategies (VLS) developed by Schmitt (1997). After analyzing the data, it was revealed that determination strategies were the most frequently-used strategies of the five vocabulary learning strategies, followed by cognitive strategies. Moreover, the result indicated that the relationship between CLC and vocabulary learning strategies was a strong positive one and this relationship was of statistical significance. The implications of this study can make teachers aware of the importance of choosing an appropriate strategy of vocabulary learning for language learners to pave the way of improving lexical knowledge for them.
نگرشی نقشی-رده شناختی به کارکرد ساخت های کامل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های کامل ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳی، از مقوله های دستوری بحث برانگیز و دارای پیچیدگی از جنبه صوری و معنایی است. علت این پیچیدگی را باید در این ویژگی جستجو نماییم که از یک سو با گذشته و از سوی دیگر با زمان حال پیوند دارد. هم گذشته و هم کامل در پیوند با رویدادی به کار می روند که پیش از هنگام گفتار رخ داده اند، هر چند در مورد ساخت کامل، بر خلاف گذشته، نقطه زمانی ویژه ای مد نظر نیست. ساخت کامل می تواند به همه بازه زمانی رخدادی که ما از آن گفتگو می کنیم یا به هر بخشی از آن پیوند داشته باشد. افزون بر این، پیوند رویداد با نقطه ارجاع وابستگی ساخت کامل را با زمان حال نمایش می دهد که در مورد گذشته نقلی، همان زمان گفتار یا «پیوند با اکنون» است. از سوی دیگر پیوند ساخت های کامل با نمود و زمان دستوری نیز به پیچیدگی آنها می افزاید. در این تحقیق به دو نوع ساخت کامل گذشته نقلی و گذشته نقلی استمراری می پردازیم. بر این پایه، انگیزه نگارش این نوشتار فراهم آوردن تبیینی از کارکردهای گوناگون این دو ساخت در زبان فارسی امروز است به ویژه این که فراوانی کاربرد آنها نسبت به سایر ساخت ها گسترده تر است. در این نوشتار، که داده های آن بیشتر از زبان گفتاری معاصر و از محتوای سریال های تلویزیونی، فیلم های سینمایی، گفتگوهای خبری، روزنامه ها، گاهنامه ها، پیکره زبانی بیجن خان و نیز در برخی زمینه ها برای پشتیبانی از پیشنهادها، از نثر گذشته فارسی نیز فراهم آمده است، با تحلیلی نقش گرایانه از ساخت های یادشده در چهارچوب رویکرد نقشی-رده شناختی دریافتیم که بارزترین کارکردهای گذشته نقلی آگاهی های غیر مستقیم، فراکنش زمانی، کارکرد تجربی، خبر داغ، کارکرد جهانی و شگفت نمایی هستند و گواه نمایی و استمرار رویداد از مهمترین کارکردهای گذشته نقلی استمراری به شمار می رود. افزون بر این دو ساخت یاد شده هم زمان در بر دارنده مفهوم زمان و نمود هستند.
توجیه تقابل های استعاریِ حوزه مفهومی «مرگ» در قالب نظریه تصویرگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهومی شدگی حوزه معنایی مرگ به دلیل پیچیدگی و ناشناختگی از طریق ساختارهای استعاری به طرق مختلف و گاه حتی متقابل صورت می گیرد. هدف اصلی این مقاله بررسی نگاشت های مفهومی مرگ با حوزه های مبدأ متقابل و توجیه آن درقالب نظریه تصویرگونگی است. پیکره مورد بررسی با درنظر گرفتن آثار ادبی زبان فارسی از عواملی چون بازه زمانی، جنسیّت، وزن و گونه های ادبی انتخاب و بررسی شد. برطبق نتایج این بررسی، حوزه های متقابل زیر مشاهده شد: جهت، مسیر، فاصله، طیفِ نور، فضا، جان بخشی، خوراک، درجه حرارت و نیز طیف سلامت و دوام. این ویژگی با توجه به تجربه انسان از مرگ در جهان مادی از یکسو و باورها و اعتقادات مذهبی توجیه شده و نشان می دهد که بین تقابل های استعاری در درون زبان (سطح دالّ) و ویژگی های برون زبانی (سطح مدلول) نوعی هماهنگی از نوع تصویرگونه وجود دارد.
بررسی تاثیر فعالیت های پیش تکلیف پادکست، برنامه های کوتاه ویدیویی و آمادگی موضوعی بر عملکرد زبان آموزان در انواع تکلیف درک شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
879 - 910
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثربخشی سه پیش-تکلیف پادکست، برنامه های کوتاه ویدویی و آمادگی موضوعی بر عملکرد زبان آموزان در انواع تکلیف درک شنیداری بود. به این منظور، تعداد 63 آزمودنی پانزده تا سی ساله به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند و به هر گروه یک پیش تکلیف داده شد. پیش تکلیف شنیداری گروه اول فایل های صوتی پادکست بود، گروه دوم برنامه های کوتاه ویدئویی را تماشا کردند و گروه سوم در مورد موضوع شنیداری گفتگو کردند. سپس هر سه گروه تکلیف های پر کردن جای خالی و معما را انجام دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تنها پادکست عملکرد زبان آموزان را در انجام تکالیف به خوبی پیش بینی کرد. همچنین از تحلیل واریانس استفاده شد تا تعیین کند که آیا تفاوت معناداری بین تاثیرات این سه فعالیت بر روی عملکرد زبان آموزان وجود دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که پادکست و برنامه های کوتاه ویدئویی نقش مهمی در درک مطلب شنیداری و تشویق زبان آموزان دارد. نتایج این تحقیق برای معلمان و تولیدکنندگان محتوا کاربرد دارد.
تحلیل مدیر مدرسه آل احمد بر مبنای سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
991 - 1030
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رمان مدیر مدرسه با روش سبک شناسی انتقادی لسلی جفریز تحلیل شده است. مؤلفه های مورد نظر جفریزعبارتنداز: نامیدن و توصیف (در این رمان، صرفاً شاهد توصیف بودیم)، بازنمایی کنش ها، رخدادها و وضعیت ها (بازنمایی وضعیت ها بسامد بیشتری داشت)، ترادف و تقابل (ترادف صرفاً در حوزه ی واژگان اما تقابل در حوزه ی واژگان، افعال و شخصیت ها دیده می-شود)،مثال آوردن و برشمردن (که جهت تبیین بهتر مطالب استفاده شده است)، اطلاعات و نظرات مهم (که در هر صف حه مطرح می شود)، معانی ضمنی و حقایق مسلم (که حقایق تلخی را بازگو می کند)، منفی سازی (غالباً اعجاب و تأس ف مخاطب را برمی-انگیزد)، فرضیه سازی (که اکثراً با قطعیت همراه است)، ارائه ی سخنان و افکار دیگران (که در این رمان از سه روش بیان مستقیم گفته، بیان مستقیم اندیشه و گزارش راوی استفاده شده) و بازنمایی زمان، مکان و جامعه (که بسیار دقیق نمایانده شده است). هدف از این مطالعه ، یافتن ایدئولوژیهای پنهان متن است.
اللّغهُ الصّامتهُ و فاعلیّتها فی الاتّصال النّاجح
حوزههای تخصصی:
وإذا کانت اللّغه تُعَدُّ الوسیله الاتصالیّه المهیمنه علی حیاهِ أفراد المجتمع، إلّا أنّها لیست الوسیلهَ الوحیدهَ لتحقیق التواصل، لأنّ الإنسان یمتلکُ وسائلَ أخری غیرَ لغویّهٍ ٍ تقومُ بوظیفهِ التّواصلِ تُدعی اللّغه الصّامه، وهی تقومُ بدورٍ فاعلٍ و حاسمٍ فی الکثیر من اللّحظات التّواصلیّه الّتی تتخلّلُ حیاهَ الأفرادِ. إذ أنّ حوالی 30 % إلی 40 % من إتصالاتنا تکون لفظیّه و نحو 60 % إلی 70 % منها غیر لفظیّه. یحاول الباحث فی هذه الورقه البحثیّه باتّباع المنهج الوصفیّ- التحلیلیّ دراسهَ التواصل غیر الشفهیّه کالسّلوکات الجسدیّه، البروکسیمیا، الزّمن، المکان، طرق أخذ الدور فی الکلام ، العلامات الصوتیّه غیر اللغویّه، الصّمت، سلوکیّات الملامسه. نستشفّ من هذا البحث أنّ التّواصل فی بلاد الشرق الأوسط و لاسیّما فی البلاد العربیّ یعتمدُ بدرجهٍ کبیرهٍ علی السّیاق و عدم إلمام الإنسان بثقافه مخاطبیه فی الحوار یؤدّی إلی الانهیار فی التّواصل. بما أنّ تفاوت السلطه یبدو کبیراً للغایه فی الدول العربیّه فتوزیعُ أدوارِ الکلامِ فی هذه الثّقافهِ یعتمدُ علی أمورٍ کالسّنّ، والمکانهِ الاجتماعیّهِ، والسّلطهِ الّتی یحوزها الشّخصُ. إنّ ثقافه العرب تعطی الوقت أدنی منزلهٍ بکثیرٍ من الأهمیّه ممّا تعطیه ثقافهُ البلادِ الغربیّهِ. و حینما نحاور العرب فهم یمیلون بشکلٍ عامٍّ إلی التّقارب الجسدیّ؛ أمّا عدمُ الإحتفاظِ بمسافهٍ مکانیّهٍ فی الثّقافهِ الغربیّه أثناء المحادثهِ یثیر مشاعر جنسیّه أو عدائیّه.
بررسی مفهوم لوگوس از آغاز تا اکنون
منبع:
رخسار زبان سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
۱۱۶-۸۷
حوزههای تخصصی:
استعاره های مفهومی در گونه علمی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: