فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در میان حروف، حروف جر از جایگاه ویژه ای برخوردارند؛ زیرا در جمله، به عنوان رابط میان فعل ها و اسم ها عمل می کنند. در نتیجه، فهم رابطه میان فعل و اسم، منوط بر تعریف دقیق حروف جر و شناخت ماهیت آن ها و نوع رابطه ای است که میان فعل و اسم ایجاد می کنند. نحویان متقدم، حروف جر را رابط میان فعل و اسم می دانند؛ اما نحویان متأخر، عادتا حروف جر را حروفی معرفی می کنند که اسم پس از خود را مجرور می سازند. این اختلاف در تعریف، موجب بروز اختلاف فراوانی در تعیین تعداد حروف جر و تحلیل معانی آن ها شده است. این جستار، با بررسی تعاریف گوناگون حروف جر، به روش تحلیلی-توصیفی، در صدد یافتن تعریفی دقیق برای حروف جر است که با وضع طبیعی این حروف در کاربرد عرب، به ویژه کارکرد آن ها در قرآن منطبق باشد تا با بهره گیری از آن به عنوان یک شاخص علمی بتوان، آراء نحویان را در ماهیت، تعداد، تقسیمات و معانی حروف جر، ارزیابی کرد. بر اساس نتایج این پژوهش، تعریف متقدمان از حروف جر به صواب نزدیک تر و مناسب تر است و آن به معنای رساندن یا تعدیه معنای فعل و مانند آن به اسم است و اسم ها را به فعل ها اضافه می کند پس اصطلاحات «جر» و «اضافه» بر هم منطبقند و اصطلاح «خفض» جنبه عمل اعرابی این حروف را می نمایاند.
قالب های معنایی فعل «خواندن» در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی قالب های معنایی فعل «خواندن» و ارائه معانی مختلف این فعل در زبان فارسی براساس انگاره معناشناسی قالب- بنیاد فیلمور (1982) با رویکرد شناختی است. پیکره مورد بررسی، معانی سرنمون و مجزای فعل خواندن در فارسی است که با روش کتابخانه ای از فرهنگ بزرگ سخن گرد آوری شده است. در این فرهنگ، پانزده معنای مختلف برای فعل خواندن آمده است. پس از استخراج شواهد مشخص شد که معنای سرنمون یا اولیه فعل خواندن ، «قرائت» است. نتایج نشان داد که این فعل علاوه بر معنای سرنمونِ «قرائت» پنج خوشه معنایی شامل « مطابقه، درک و فهم، تحصیل، نامگذاری/ صدا زدن و استعاری » دارد که همگی در زیرقالبِ معنایی خاصِ «ادراکی-بصری» قرار می گیرند. یافته هایِ پژوهش، تصویری روشن از معانی فعل خواندن در زبان فارسی به دست داده است و تبیین های ارائه شده در این پژوهش می توانند در آموزش زبان فارسی مفید واقع شوند و یادگیری آن را برای زبان آموزان سهل نمایند.
Learner-Based and Learner-Context-Based Factors in Lexical Transfer: An Analysis of the Influence of Dongxiang and Chinese on Learners’ English as a Third Language
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۵, No. ۲, June ۲۰۲۰
65 - 86
حوزههای تخصصی:
Language transfer refers to the application of previous language knowledge to the target language learning. Using questionnaires, this paper investigates the lexical transferring behaviors of 230 Dongxiang-Chinese bilingual and monolingual students who are in the early stage of learning English vocabulary. The results display that Chinese predominates the transference, while bilinguals’ Dongxiang Language is described as a barrier during the process of English learning. To show the individual-level differences, several learner-based factors: age, linguistic background, social background, cognitive level, emotion, and learning attitude are also confirmed, which appear to promote or inhibit this transferring behavior. The experiment data suggest that there are two different types of the factors mentioned above, which depend on whether they are affected by context-based factors---learner-based factors and learner-context-based factors. The paper also concludes with suggestions to teachers and policymakers in Dongxiang area for the modification of current teaching methods based on the quantitative analysis of surveys.
تحلیل روابط ساختار بلاغی در پیام های بازرگانی و میزان تأثیرگذاری آن بر مخاطبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ساختار بلاغی رویکردی علمی است که در حوزه مطالعات زبان شناسی رایانشی مطرح شده است و ابزاری کارآمد برای توصیف متن در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. در این ساختار هر بخش از متن نسبت به دیگر بخش های متن نقشی بر عهده دارد. متداول-ترین رابطه متنی، رابطه هسته-وابسته است. در این رابطه بخشی از متن برای بخش دیگر نقش مکمل ایفا می کند. نظام روابط این بخش ها با خواندن متن و ترسیم نمودارهای درختی به تصویر کشیده می شود. در تحقیق حاضر نتایجِ به دست آمده حاکی از آن است که روابط پرکاربرد در ساختار متنِ پیام های بازرگانی مورد بررسی، رابطه هایی چون «بسطی»، «انگیزشی»، «ربطی»، «پس زمینه-ای»، «ممکن سازی»، «مشکل-راه حلی» و «شواهدی» است. طی بررسیِ به عمل آمده درصد فراوانی روابط «بسطی» و «انگیزشی» بیشترین نمود را در میان دیگر روابط دارا است و روابط بعدی، بسته به موضوع آگهی، متغیر بوده است. با شناخت روابط فوق در متن آگهی، می توان به کارکرد زبان بر مبنای نقش ترغیبی آن دست یافت؛ چراکه تمرکز پیام به سمت مخاطب است و به کارگیری چنین روابطی مخاطب را به خرید کالا و استفاده از خدمات ترغیب می کند. آمار و اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش به صورت داده های مقطعی و به وسیله تکمیل پرسش نامه و مصاحبه با تعداد 100 نفر دانشجو به شکل تصادفی به دست آمده و با در اختیار قراردادن تعدادی از 268 نمونه متن پیام های بازرگانی جمع آوری گردیده است؛ سپس 7 رابطه بلاغیِ مورد اشاره به روش OLS (حداقل مربعات معمولی) که روشی متداول برای برآوردهای خطی است، به منظور تخمین میزان تأثیرگذاری بر مخاطبان با به کارگیری نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته است. نتایج حاصل از تخمین روابط مذکور بر میزان تأثیرگذاری بر مخاطبان نشان می دهند روابط «بسطی» و «ممکن سازی» اثری منفی بر مخاطبان داشته و موجب کاهش تأثیرگذاری بر ایشان شده است. از طرفی در دیگر روابط، تأثیرات مثبتی در جذب مخاطبان مشاهده شده است.
دانش و فعالیت عملی سواد سنجش معلمین ضمن خدمت و پیش سرویس: ساکن در برج عاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۹, No. ۲, ِDecember ۲۰۲۰
347 - 375
حوزههای تخصصی:
سواد سنجش معلم نقش محوری در برنامه های آموزش معلمان بازی میکند، با این حال به نظر میرسد هم در سواد سنجش و هم در اجرای آن کاستی هایی وجود دارد. مطالعه حاضر با استفاده از یک کلاس سنجش آنلاین، که شامل مباحث تئوری و همچنین عملی میشود، سواد سنجش 16 معلم (8 معلم ضمن خدمت و 8 معلم پیش سرویس) و میزان استفاده از سواد سنجش آنها را بررسی میکند. بخش کمی مطالعه سواد سنجش معلمان، و بخش کیفی صحت نتایج بخش کمی و همچنین میزان استفاده معلمان از سواد سنجش در قلمرو عملی را مورد بررسی قرار میدهند. داده های این تحقیق با استفاده از پرسشنامه های معتبرجمع آوری شدند، که یکی از آنها از Mertler (2013) اقتباس شد و دو مورد دیگر به وسیله محققین طراحی شدند. به علاوه، از یک پروژه ارزیابی عملی نیز برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان میدهند اگرچه معلمین ضمن خدمت به واسطه تجربه بیشتر، در ابتدای تحقیق از سواد سنجش بیشتری برخوردار بوده اند، در انتهای تحقیق و در مقایسه با معلمین پیش سرویس از درجه کمتری از سواد سنجش برخوردارند. یافته های بخش کیفی تحقیق نیز نشان دهنده عدم ترجیح معلمان برای استفاده از سواد سنجش در فعالیت های کلاسی است. نتایج تحقیق حاضر گنجاندن هم جنبه های تئوری و هم جنبه های عملی سواد سنجش معلمان را در برنامه های آموزش معلمان پیشنهاد میدهد. به علاوه، بررسی دقیق موانعی که مانع استفاده سواد سنجش تئوری معلمان در عمل میشود نیز پیشنهاد میشود.
Language socialization: Recounting an English language teacher's professional identity construction via narrative accounts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this research, the teacher-researcher (henceforth, I) presents a chronological report over some life-long educational experiences in an EFL setting and during a long period—twenty - five years aimed at verifying/authenticating role conflicts. In so doing, I decided to carve my earlier educational paths to describe my diverse roles/realities. To this end, I recounted my past and presented experiences, including my three roles as (A) Language learner, (B) Language teacher, and (C) Language researcher. Using life-history narrative research designs and in line with auto-ethnography approaches, I initially embarked on critically describing my English language educational experiences from a recollection of past events in my memory through my first two roles—language learner and teacher—and mapped them onto my recently assigned role as a language researcher. The findings were self-revealing to me in that while recounting my experiences, I found out how specific intuited conflicts involving ‘impotency in using the English language for non-educational aims’, ‘the gap between theories and practice’, ‘the influence of essential others on my future decisions’, ‘the duality of exposures with people having more vs. fewer authorities’ among others had inflicted me to a great extent. Then and there, during such a long period for demonstrating my professional identity construction, I summarized my intuited conflicts. This was to designate how the unpredictability of affairs in ELT and maintaining intricate interactions with people in the community of practice, which resulted from numerous aims and led to unpredictable directions, might have influenced me as a language practitioner in my future attempts to experience a new being. The findings may promise implications for professional identity construction as mapped on recent narrative accounts for English language teachers.
نقش شباهت ساختاری و زمان فعل در ساخت بازنمایی های نحوی یکپارچه در دوزبانه های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش شباهت ساختاری و زمان فعل در ساخت بازنمایی های نحوی یکپارچه در دوزبانه های فارسی و انگلیسی است. روش پژوهش: این مطالعه در بین افراد دو زبانهه فارسی - انگلیسی صورت گرفته است. پارادایم مورد استفاده در این پژوهش پرایمینگ یا آماده سازی نحوی ِ بین زبانی بوده است. شرکت کننده ابتدا در معرض جمله ای ( جمله پرایم) به زبان الف قرار می گیرد که دارای ساخت نحوی خاصی مثل مجهول است. سپس باید برای توصیف تصویر جمله ای را به زبان ب ( جمله هدف) تولید نماید. چنانچه تولید جمله او به زبان ب به طرز قابل ملاحظه ای تحت تاثیر جمله ای که ابتدا به او ارائه شده بود قرار داشته باشد و به عبارتی از همان ساخت نحویِ جمله پیشین استفاده نماید، در این صورت گفته می شود که اثر پرایمینگ نحویِ بینِ زبانی رخ داده است. برای این پژوهش چهار آزمون طراحی شده است که در آنها زبان جمله پرایم یا فارسی و یا انگلیسی بود و زبان جمله هدف یا فارسی یا انگلیسی بود. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که در هیچ یک از جهت های زبانی (فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی) پرایمینگ نحوی بین زبانی رخ نداد. این نتایج نشان می دهند که تفاوت ساختاری در دو زبان فارسی و انگلیسی عاملی تأثیرگذار در پرایمینگ نحوی بین زبانی است. همچنین، با اضافه کردن قید زمانی بر پرایمینگ نحوی بین « روی تصاویر در دو آزمون مشخص شد که چنانچه زمان جمله پرایم با زمان جمله هدف تفاوت داشته باشد، باز هم رخ نمی دهد.
The Role of Emotioncy in Cognitive Load and Sentence Comprehension of Language Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Emotion and cognition are both considered influential factors in language learning. In this study, the role of "emotioncy" (which is a combination of emotion and frequency) in the cognitive load and sentence comprehension of a group of language learners was examined. Emotioncy includes emotions that are evoked by the senses. To this aim, 200 English as a foreign language (EFL) learners were asked to fill out the NASA Task Load Test, a sentence comprehension test, and an emotioncy scale. Confirmatory factor analysis (CFA) was run to measure the construct validity of the emotioncy scale. Subsequently, Pearson Product-Moment correlation coefficient and structural equation modeling (SEM) were used to analyze the data. The results showed that emotioncy has a significantly negative and positive relationship with cognitive load and sentence comprehension, respectively (p
بازنمایی دشمن در متن خاطرات زنی در اسارت: بررسی موردی کتاب خاطرات من زنده ام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بازنمود دشمن در متن خاطرات خودنوشته یک زن از جنگ عراق با ایران است. با گذشت چند دهه از این جنگ هنوز کسانی که درگیر جنگ بوده اند تصویری از دشمن دارند که با مرزبندی های ذهنی و فرهنگی آن هایی که تجربه حضور در جنگ و برخورد با دشمن را نداشته اند، متفاوت است. از طرفی نوع نگاه یک زن به دشمن تصویری متفاوت از آن به دست می دهد. بدین منظور از میان آثاری که در رابطه با جنگ نوشته شده اند و نویسند ه خانم دارند کتاب من زنده ام اثر معصومه آباد انتخاب شد. این اثر به قلم فردی که در اسارت بوده نگاشته شده و متن تحت تأثیر احتمالی ذهنیت خاطره نگار قرار نگرفته است. به همین دلیل متن مستقیم و دست اول به شمار می آید. با به کارگیری نظریه «سپهر نشانه ای» لوتمان، نظری ه «خلق دشمن» اکو و «مربع نشانه شناختی» گریماس متن موردنظر تحلیل شد. بررسی متن نشان داد که برای بازنمود دشمن از قطبی سازی، تصویرسازی، و دشمن ایدئولوژیک استفاده شده است. شکل دشمن و میزان دشمنی در این اثر ثابت نیست. نویسنده برای هر دیگری میزان دشمنی متفاوتی قائل است؛ یعنی با پیوستاری از دشمن با درجات دشمنی متفاوت روبه روییم. در برخی موارد بنا به اقتضای شرایط مانند احساس خطر یا درماندگی، دشمن نیز خودی تلقی می شود.
بررسی تأثیر آموزش صریح و ضمنی بر پردازش نحو زبان خارجی: آزمون قضاوت گرامری زمان دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث هایی که همواره در حوزه فراگیری زبان دوم مطرح بوده، این است که آیا می توان صورت های زبانی را از طریق یادگیری آگاهانه قواعد فراگرفت و یا اینکه باید در محیط استفاده معنادار زبان یاد گرفته شود. از یک سو، برخی محققان از امکان وقوع یادگیری بدون آگاهی انتقاد می کنند و از سوی دیگر، برخی این بحث را مطرح می کنند که آیا یادگیری صریح می تواند مبنای بازیابی آنی و خودکار دانش را فراهم آورد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر روش های آموزش صریح و ضمنی بر سرعت پردازش نحو در فارسی زبانانی است که زبان فرانسه را به منزله زبان جدید فرامی گیرند. 32 دانشجوی تحصیلات تکمیلی که هیچ گونه آشنایی قبلی با زبان فرانسه نداشتند، در این مطالعه شرکت کردند. آزمون قضاوت دستوری زمان دار متشکل از 60 جمله دستوری و 60 جمله غیردستوری که در آن خطای نحوی وجود داشت به منزله محرک انتخاب و با استفاده از نرم افزار Pschtoolbox ارائه شد. شرکت کنندگان قضاوت خود در مورد درست یا غلط بودن جملات را با فشردن کلید راست یا چپ اعلام می کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تست و تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد، سرعت پردازش نحو زبان خارجی از شرایط آموزشی تأثیر چندانی نمی پذیرد و عملکرد یادگیرندگان هر دو گروه آموزشی صریح و ضمنی تفاوت معناداری نداشت. به علاوه، تحلیل های مجزا بر روی زمان واکنش دو گروه در انواع پاسخ ها به محرک نشان داد زبان آموزان در هر دو گروه در زمان تشخیص «درست» بودن جملات دستوری و یا «غلط» بودن جملات غیردستوری واکنش سریع تری از خود نشان داده اند که گواه این مسئله است که هر دو گروه به دانش ضمنی نحو زبان جدید دست یافته اند.
The Impact of Cognitive Styles on the Speech Act of Apology among Iranian EFL Learners
حوزههای تخصصی:
This study explored the effect of cognitive styles of field dependence (FD) and field-independence (FI) on Iranian EFL learners’ performance in the speech act of apology. Additionally, the investigation also focused on the effect of these cognitive styles on individual differences (IDs) like proficiency, age, and gender of the participants. To this end, 80 EFL learners, studying at two English language institutes in Maybod, were selected through convenient sampling. This study was conducted in three phases by using a variety of instruments, like Oxford Quick Placement Test (OPT), Group Embedded Figures Test (GEFT), and Multiple Choice Discourse Completion Tasks (MCDCTs). With respect to the GEFT, students were divided into two groups, FD/FI. The MCDCTs were administered to measure students’ pragmatic comprehension and restructuring ability of the apology situations. The obtained data were analyzed using SPSS 21 statistical software. The results revealed that FI participants outperformed the FD ones in apology contexts. Individual differences like gender and age had a significant effect on the performance of the participants in both cognitive groups. Although the proficiency level demonstrated some variations, but it did not have any statistically significant impact on the performance of the participants in these two groups. The major pedagogical implication of the present study is that when assessing the interlanguage pragmatics (ILP) of EFL learners, teachers and other teaching administrations should take not only cognitive styles but also individual differences into consideration so that they could adopt and apply teaching methods in line with the learners’ various cognitive styles.
Pre-service TEFL teachers’ instructional practice and its relation to academic self-concept(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آهنگ پاره گفتارهای پرسشی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به مقایسه منحنی آهنگ پاره گفتارهای خبری و پرسشی فارسی بر حسبِ الگوی تغییرات آهنگیِ تکیه های زیروبمی پیش هسته و هسته و نواحی مرزی پاره گفتار می پردازد. پیشینه مطالعات آهنگِ فارسی نشان داده است که برای تغییرات فرکانس پایه در مرز پایانی پاره گفتارهای خبری به صورت نزولی و پاره گفتارهای پرسشی به صورت صعودی است. به علاوه اشاره شده است که سطح ارتفاع قله تکیه زیروبمی هسته و دامنه زیروبمی صدا در آهنگ پرسشی به طور قابل توجهی از آهنگ خبری بالاتر است. هدف از انجام تحقیق حاضر، پاسخ گویی به این پرسش بود که چه تفاوت های آهنگی بین پاره گفتارهای خبری و پرسشی در نواحی مهم منحنی آهنگ گفتار شامل تکیه زیروبمی پیش هسته، تکیه زیروبمی هسته، نواخت کناری و نواخت مرزنما وجود دارد. برای این منظور از روش شناسی واج شناسی آزمایشگاهی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ساخت نواختیِ منحنی F0 در فاصله بین تکیه زیروبمی هسته و مرز پایانی منحنی در پاره گفتارهای خبری به صورت L-L% و در پاره گفتارهای پرسشی به صورت L-H% است. همچنین، این نتایج نشان داد که تفاوت های آهنگی بین پاره گفتارهای خبری و پرسشی محدود به نواحی پایانی منحنی آهنگ گفتار نمی شود و این پاره گفتارها از نظر الگوی سطح ارتفاع قله و دره F0 تکیه زیروبمی هسته و پیش هسته نیز با هم متفاوت اند.
بررسی تحول و تعداد وقوع فعل سبکِ «داشتن، دیدن، آمدن، آوردن و گرفتن»از سال 1220 تا 1320 هجری شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل سبک فارسی در طول زمان به لحاظ بسامد کاربرد و انواع آن دچار تطور شده است. مطالعه تغییرات بسامدی و انواع فعل سبک رایج در دوره های طولانی تاریخ تطور زبان فارسی امری معقول به نظر می رسد، اما مطالعه افعال سبک در دوره زمانی نسبتاً کوتاه حدوداً یک قرن برای تحولات نحوی امری جالب توجه می باشد که تحقیق حاضر به آن پرداخته است. بررسی در زمانی میزان کاربرد فعل سبک فارسی در دوره های مختلف می تواند ظهور و شکل گیری فعل سبک زبان فارسی را نشان دهد. بنابراین بررسی تعداد وقوع برخی از افعال سبک طی یک قرن می تواند به کشف چگونگی روند سبک شدن آن ها بیانجامد. به این منظور در این پژوهش، در پنج دوره 15000 فعل (ساده /مرکب) از متون روزنامه ای استخراج گردیده؛ سپس پنج فعل سبک «داشتن، آمدن، آوردن، گرفتن و دیدن» که از افعال سبک فارسی به حساب می آید، در طول یک قرن (1220-1320) در پنج دوره مورد بررسی قرار گرفته اند. با تحلیل افعال مرکب به دست آمده درهر دوره میزان افعال هم به لحاظ «نوع» و هم به لحاظ «رخداد» مشخص گردیده است. این پژوهش نشان می دهد که فعل «داشتن» فعل سبک اصلی در هر پنج دوره مورد بررسی بوده است. همچنین فعل «دیدن» در سه دوره آخر کاربردی از آن به عنوان فعل سبک مشاهده نشده است؛ در صورتیکه در دو دوره اول رواج داشته است، که نشان می دهد در دوره های اولیه به عنوان فعل سبک رواج داشته ولی به مرور زمان کاربرد فعل واژگانی پیدا کرده است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که بسامد فعل سبک در دوره های پنج گانه مورد بررسی دارای نوساناتی می باشد، ولی می توان از نظم حاصل از تغییرات بسامدی قواعدی استخراج و نتایجی مطرح نمود.
Using Graphic Markers to Highlight Syntactic and Emphatic Prosody and its Impact on ESP Readers' Foreign Language Reading Anxiety and Fluency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study aimed at examining the effects of scaffolding ESP readers, by using graphic markers and highlighting syntactic and emphatic prosody, on their Foreign Language Reading Anxiety (FLRA) and fluency. A mixed-methods research design was used for a deeper understanding of the obtained data. An experimental design was planned with a control and an experimental group including 38 students of two fields, museum studies, and conservation of historic buildings in Shiraz University of Arts. Participants of the experimental group were scaffolded to develop reading fluency with different graphic markers, while members of the control group had their usual ESP classes. The participants’ FLRA and reading fluency levels were assessed prior to the study and after it ended. Statistical analysis of the results proved that scaffolding the students with graphic markers had the potential to lower their FLRA. Also, the results of fluency assessment frameworks including Words Read Correctly per Minute (WCPM), Multidimensional Fluency Scale (MDFS) and National Assessment of Educational Progress (NAEP) confirmed the effectiveness of scaffolding the readers with graphic markers. For a deeper understanding, the data were explored using qualitative data classification and analysis by the NAEP framework. The qualitative analysis of the observations showed while graphic cues can scaffold the learners to notice their shortcomings toward an optimum level of fluency, they could not be the sufficient condition for achieving the goal. It was also concluded that online decoding, sight-word reading, and sensitivity to stress and intonation are pre-requisites of fluent and prosodic reading with expression.
آموزش ادراکی سیستمی: تاثیر سه نوع تفکر کلامی در یادگیری وجه مجهول توسط فراگیران انگلیسی به عنوان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق سه نوع تفکر کلامی که در روش تدریس ادراکی جامع رایج است را مورد بررسی و مقایسه قرار داد تا تاثیر این سه شیوه به زبان آوری فکر را در فراگیری وجه مجهول در بین فراگیران زبان دوم مشخص کند. بنابراین چهار کلاس پایه دوازدهم از یک دبیرستان انتخاب شدند و به بطور تصادفی به سه گروه آزمایش و یک گروه گواه تقسیم شدند و به تمام دانش آموزان وجه مجهول آموزش داده شد. در واقع به هر کدام از سه گروه آزمایش به یکی از شیو ه های رایج آموزش ادراکی سیستمی: الف) تفکر کلامی درونی، ب) تفکر کلامی بیرونی، ج) تفکرکلامی درونی و بیرونی آموزش داده شد وبه گروه گواه به روش معمول استقرایی آموزش داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که هر سه شیوه ادراکی سیستمی در یادگیری وجه مجهول توسط فراگیران موثربود. البته شایان ذکر است که از سه روش فوق دو روش تفکر کلام بیرونی و روش تفکر کلامی بیرونی و درونی از روش تفکر درونی موثرتر بودند. در حقیقت علت این برتری را می توان در ماهیت منحصر به فرد روش تفکربیرونی جست که همزمان به دو شکل باعث توسعه ذهنی می شود. شکل اول توسعه ذهنی از طریق مفاهیم می باشد که از ویژگی بارز آموزش ادراکی سیستمی است و شکل دوم حالت توسعه ذهنی از طریق تعامل می باشد که از ویژگی های بارز ارزیابی پویا است. به عبارتی دیگردر روش تفکر بیرونی بستری فراهم می شود تا دو مدل آموزش ادراکی سیستمی و ارزیابی پویا نمایان شوند.
The Generic Structure of Book Acknowledgements(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۹, No. ۱, June ۲۰۲۰
357 - 381
حوزههای تخصصی:
Studies on the generic structure of thesis and dissertation acknowledgments have resulted in some influential models such as Hyland’s (2004) and Al-Ali’s (2010) models. Few studies, if any, have investigated the generic structure of acknowledgments in books. Therefore, the present study was an attempt to find out whether the acknowledgments of books follow an organizational pattern. To this end, 200 books (100 written by native and 100 by non-native speakers of English) which included acknowledgements section, from a mass of 1000 books, were considered. The data were analyzed with reference to Hyland’s (2004) scheme. The results obtained from the analysis of the acknowledgments written by both native and non-native writers of English revealed that the overall structure of the acknowledgements section of the books follows an organizational pattern which is a combination of two models: Hyland’s (2004) scheme (all moves and steps), Al-Ali’s (2010) model (Praising and Thanking God Step and Signing off Move) and two new moves: Copyright Move and Commenting Move. The findings suggest that a full appreciation of this organizational pattern can help writers to enjoy this unique space for thanking all those who have contributed to completion of their work and academic identity formation.
Etymological Vs. Literal Teaching of Idiomatic Expressions in an EFL Context: No Difference in Retention of Idioms Constituents
حوزههای تخصصی:
In an attempt to profile the effect of two methods of teaching Second Language (L2) idioms, Etymological vs. Literal, a group of English Language learners (n= 14) were selected to participate in this study. It was a within-subjects study and the chosen idioms were taught in 6 sessions regarding the two methods to the same group (each method in three sessions). In the first three sessions, 30 idioms were taught literally. In the next three sessions, 30 other idioms were taught etymologically. Then, their post-tests were performed immediately after instruction. Finally, a delayed posttest was conducted after one-week interval to find out the amount of retention of idioms’ constituents. The results indicated no significant effect in the retention and later production of L2 idioms and their constituents in English as a Foreign Language (EFL) context. Following either of these methods regarding time and goals of instruction can be considered as an implication of this study.
تحلیل کیفیت معنابخشی به پدیدار ها در زبان گفتمان عرفان بر مبنای آرای لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشواری های مخاطب در مواجهه با متون عرفانی، ناتوانی در درک تجربه زیسته عارف است. کشف چگونگی معنابخشی به جهان پدیدارها در گفتمان عرفانی بدون توجه به زبان و فهم علمی نشانه های زبانی ممکن نیست. اگر چونان هایدگر زبان را خانه وجود بدانیم، حقیقت عرفان نیز در زبان متجلی است، اما به دلایلی چون نقضان زبان عادی در بیان تجارب، موانع فهم مخاطب در درک حقیقت و تجارب عرفانی، دشواری موضوع و غیرعادی بودن تجارب عارف و... زبان عرفان دشواریاب و پیچیده می نماید؛ به ویژه اینکه در گفتمان عرفانی، عارف سوژه به عنوان کنشگر و روایتگر عرفان با ابژه هایی متفاوت روبه روست. در یک سو، جهان حسی پدیدارها و تجربه حسی او قرار دارد و در سوی دیگر با تجربه ذهنی عرفانی او مواجه ایم که بخش بی واسطه و غیرقابل انتقال از تجربه زیسته اوست. جستار حاضر تلاش می کند به کمک آرای پدیدارشناسانه و مبانی زبان شناختی فلسفی لاندوفسکی چگونگی فرایند معنابخشی به جهان پدیدارها را در دو نظام نگرشی وحدت شهودی و وحدت وجودی در گفتمان عرفانی رمزگشایی کند. عارف سوژه با توجه به رویکرد وجود شناسی عرفان نظری از دریچه دو نگرش وجودی و شهودی، ارتباط خود با جهان متن را به تصویر می کشد. او به عنوان سوژه به گونه ای تازه به جهان پدیدارها معنا می بخشد و درنتیجه، فرایند متفاوتی برای زایش و یا دریافت معنا پیش رو خواهد داشت.
Mediation and EFL Learners’ Willingness to Communicate: A Micro Sociocultural Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۹ , N. ۴ , ۲۰۲۰
449 - 476
حوزههای تخصصی:
Exploring various dimensions associated with classroom Willingness to Communicate (WTC) appears to have become a focal issue among researchers. Despite previous studies on WTC, there still exists the paucity of research reflecting actual learners’ WTC behavior via the lens of the Sociocultural Theory (SCT). The present study, therefore, delved into the role task-mediation and teacher scaffolding might play in EFL learners’ WTC, juxtaposing STC, and task-based instruction. Through a multiple case study approach, six types of tasks were applied with 11 Iranian EFL learners over 9 weeks. Relying on triangulation, the authors of the present study collected the data using observation, stimulated recall interviews, and learners’ reflective journals. To treat the data, the qualitative method of analysis was utilized. The results showed that the learners behaved variably in their WTC with respect to the tasks. Furthermore, teacher scaffolding was found to contribute to the learners’ WTC. Mediation via task and teacher scaffolding carry implications for English teachers, which have been discussed at the end of this article.