فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵۹۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
همه حکومت ها برای حل مسائل فراروی جامعه خود، بهبود شرایط و بهره گیری از فرصت ها، به سازوکارهایی به نام خط مشی های عمومی متوسل می شوند. برای ارتقا کیفیت چنین خط مشی هایی مدل های متعددی پیشنهاد شده است، یکی از جدیدترین این مدلها، خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد است. خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشورهای مختلف مورد استقبال واقع شده است. هدف این پژوهش طراحی مدلی برای نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشور است. با توسل به پژوهش کیفی (مصاحبه با خط مشی گذاران و کارشناسان ارشد خط مشی گذاری نظام سلامت کشور و تحلیل داده بنیاد متن مصاحبه ها) و احصا مضامین کلیدی، مدل نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد طراحی شده است. در نهایت راهکارهای پیشنهادی برای رفع موانع موجود در راه بکارگیری خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت کشور ارائه شده است.
برنامهریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی شرکتهای مادر: مطالعه موردی شرکتهای مادر مدیریتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکتهای مادر، ماهیت متفاوتی در مقایسه با شرکت های تجاری دارند. شرکت مادر با داشتن سیاست مشخص در قبال محصولات و خدمات به حمایت، پشتیبانی و کنترل شرکت های تابعه خود می پردازد. از آنجا که دو شرکت مادر با سبد محصولات و خدمات مشابه، حتی در سطح بین المللی به ندرت یافت می شود، مفهوم رقابت و برنامه ریزی استراتژیک در بین آنها با شرکت تجاری معمولی متفاوت است. این تفاوت در نقش اساسی حمایت و پشتیبانی از شرکت های تابعه به ظهور می رسد. برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی بدین جهت صورت می گیرد تا محور سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباط را با اهداف استراتژیک سازمان همسو نماید. از آنجائیکه هدف استراتژیک و مفهوم رقابت در میان شرکت مادر از شرکت تجاری متداول تک یا چند محصولی متمایز است، لذا مراحل برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی نیز برای شرکت های مادر از فرایند متفاوت تبعیت می کند. این ماهیت متمایز باعث در نظر گرفتن ملاحظات در مراحل برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی می شود. این مقاله با بکارگیری روش ارزیابی متوازن، منابع محدود سرمایه گذاری را روی فرآیندهایی متمرکز می کند که در تحقق اهداف استراتژیک شرکت های مادر نقش اساسی دارند.
طراحی برنامه استراتژیک آموزشی شرکت ره آرتین با رویکرد SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از مدیریت استراتژیک در حوزه های مختلف و از جمله حوزه منابع انسانی و آموزش سازمانی از اقبال گسترده ای برخوردار بوده و بسیاری از شرکت ها تلاش می نمایند با شناسایی آینده مطلوب مورد نظر و تمرکز برآن، زمینه تحقق هر چه بیشتر اهداف خود را فراهم آورند. هدف این مقاله تدوین برنامه استراتژیک آموزشی شرکت ره آرتین با بکارگیری روش تحقیق آمیخته بوده است. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران ستادی و صفی، کارشناسان و مدیر آموزش به تعداد 35 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند(غیر احتمالی ) تعداد 9 نفر به عنوان اعضاء کمیته راهبردی و تعداد 25 نفر به عنوان اعضاء تیم اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب شدند. شرکت کنندگان در بخش کمی کلیه ذینفعان آموزشی به تعداد 90 نفرمی باشند که تعداد70 نفر مطابق جدول مورگان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه گروه های کانونی و در بخش کمی پرسشنامه بوده است. و از روش کدبندی گزاره های بیانی، آزمون توافق نظر کاپای کوهن، روش تحلیل سلسله مراتبی و ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج بدست آمده از سوال اول تحقیق بعد از کدگزاری نتایج حاصل از مصاحبه های کانونی ، 10 نکته اصلی را نشان داد که بعد از انجام آزمون توافق نظر، سه نکته پایانی حذف و سایر موارد جهت قرار گرفتن در چشم انداز آموزشی مطرح گردید. همچنین، نتایج تحلیل سوال دوم و سوم به ترتیب حاکی از پیشی داشتن فرصت ها بر تهدیدها و بالا بودن میزان ضعف ها بر قوت ها داشت که این موضوع بیانگر آن است که موقعیت استراتژیک واحد آموزش شرکت ره آرتین در خانه استراتژی های محافظه کارانه (WO ) قرار گرفته است. با توجه به موقعیت مذکور از طریق تشکیل ماتریس SWOT ، 16 استراتژی شناسایی و بعد از مشخص شدن جذابیت هریک بوسیله ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک، پنج استراتژی با اولویت "" توسعه زیرساخت های آموزشی IT ، بازگشت سرمایه گذاری مالی آموزشی ، هدفمندی آموزش های شغلی ، تعاملات هدفمند فرآیندی و بهبود مشارکت خبرگان درون سازمانی "" توسط کمیته راهبردی و اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب و جهت تدوین برنامه های عملیاتی معرفی گردید.
ارائه مدلی برای افزایش عملکرد از طریق هماهنگ سازی استراتژی های تغییرسازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، دریافت بررسی رابطه هماهنگی گونه های پذیرش استراتژی های تغییر سازمانی(گونه های ساختار، تکنولوژی، فرهنگ، نیروی انسانی، اهداف) بر افزایش عملکرد است.
روش: جامعه پژوهشی حاضر شامل شرکت های هواپیمایی خارجی فعال در ایران است و کل شرکت های مذکور در طول سال های 79-1384 به عنوان نمونه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند.
در اجرای این تحقیق از روش ترکیبی با رویکرد کیفی و کمی استفاده شد.روش کیفی استفاده شده در این تحقیق، مطالعه موردی بود و به منظور اجرای آن از مشاهده، مصاحبه و بررسی متون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روش کمی مورد استفاده در این تحقیق، میدانی و همبستگی بود. به منظور جمع آوری اطلاعات در این روش از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.
یافته ها: با استفاده از روش کیفی و روش کمی مشخص شد که به موازات افزایش عملکرد شرکت های هواپیمایی، گونه های استراتژی های تغییر سازمانی تغییر پیدا می کنند. در ضمن با افزایش میزان هماهنگی گونه های استراتژی های تغییر سازمانی، میزان عملکرد (کارایی و اثربخشی) آن ها نیز بالا می رود.
نتیجه گیری: سازمان های درون یک صنعت می توانند به گروه های عملکردی مختلف تقسیم شوند ( به عنوان نمونه عملکرد بالا، عملکرد متوسط، عملکرد پایین).
افزایش عملکرد از طریق هماهنگ سازی گونه های استراتژیهای تغییر به دو طریق انجام پذیر است: الف-افزایش عملکرد بین گروهی: به موازات افزایش هماهنگی بین گونه های استراتژی های تغییر، سازمانها می توانند صرف نظر از این که در چه گروهی هستند (عملکرد بالا ،عملکرد متوسط،عملکرد پایین)، به صورت فزاینده عملکرد خود را افزایش دهند؛ ب- افزایش عملکرد درون گروهی: به موازات افزایش هماهنگی بین گونه های استراتژی های تغییر یک سازمان درون یک گروه خاص ( به عنوان نمونه ،گروه سازمان های با عملکرد پایین) می توان انتظار افزایش عملکرد آن سازمان خاص را درون گروه خود داشت.
بررسی رابطه بین استراتژی کسب و کار با کیفیت سود و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین استراتژی کسب وکار با کیفیت سود و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1384 تا 1391 می پردازد. نمونه تحقیق شامل 99 شرکت است. این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بوده و برای آزمون فرضیه ها از مدل داده های ترکیبی و روش حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده می شود. در این تحقیق شرکت ها از نظر استراتژی کسب وکار به دو دسته ی شرکت های آینده نگر و شرکت های تدافعی تقسیم می شوند. برای تعیین استراتژی هر شرکت از سیستم امتیازدهی ترکیبی ایتنر و همکاران (1997) استفاده شده است. همچنین برای اندازه گیری متغیر کیفیت سود از دو شاخص محافظه کاری حسابداری و مدیریت سود استفاده می شود. برای اندازه گیری محافظه کاری حسابداری از شاخص محافظه کاری گیولی و هاین (2000) ، و برای اندازه گیری مدیریت سود از مقیاس مجموع اقلام تعهدی اختیاری طبق مدل تعدیل شده جونز استفاده نموده ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان مدیریت سود در شرکت های تدافعی نسبت به شرکت های تهاجمی (پیشگام) بیشتر است. همچنین، نتایج بیانگر آن است که محیط اقتصادی بر رابطه بین راهبردهای تجاری شرکت و کیفیت سود آن موثر می باشد. علاوه بر این، نتایج رابطه معناداری بین سطح محافظه کاری و بازده سهام با نوع استراتژی شرکت ها را نشان نمی دهد. نتایج حاکی از آن است که محیط اقتصادی بر رابطه بین راهبردهای تجاری شرکت و بازده سهام آن موثرنیست.
بررسی مدل کارت امتیازی متوازن به عنوان مدلی برتر در ارزیابی استراتژی سازمان
حوزه های تخصصی:
این مقاله مدل ارزیابی متوازن را به عنوان یکی از بهترین مدل های مدیریت استراتژیک و ارزیابی استراتژی ها مورد بررسی قرار می دهد. در این مقاله مواردی چون، سیر تکامل مد bsc، چارچوب مدل، مراحل اجرای مدل و نتایج حاصل از اجرای مدل مورد بررسی قرار گرفته است. مدل ارزیابی متوازن bsc، یک سیستم مدیریت عملکرد استراتژیک برای کل سازمان می باشد....
موقعیت استراتژیک و ارزشیابی عملکرد شرکت
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر موقعیت استراتژیک بر عملکرد شرکت، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. با توجه به نوع فعالیت شرکت، وضعیت رقبا و نیاز و سلیقه های مشتریان، شرکت ها نیازمند اتخاذ استراتژی خاصی می باشند تا بتوانند به طور کارآمد با رقبا به رقابت بپردازند، که موجب بهبود عملکرد مالی در سال های آتی می شود. پژوهش حاضر با انتخاب 38 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1381 تا 1387، انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره و تجزیه و تحلیل ANOVA استفاده شده است.
نتایج حاکی از آن است که اگرچه بکارگیری استراتژی تمایز و رهبری هزینه ها منجر به ایجاد عملکرد موفق مالی می گردد، اما تنها با بکارگیری استراتژی تمایز می توان این عملکرد موفق مالی را در سال های آتی حفظ نمود.
تدوین استراتژی تحقیق و توسعه با استفاده از گسترش عملکرد کیفی تکنولوژی: رویکرد کشش بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات شرکت های داخلی، نبود استراتژی تحقیق و توسعه برای مدیریت انتقال تکنولوژی در پروژه های طراحی محصول است. بنابراین این مقاله به دنبال ارایه روشی جهت تدوین استراتژی تحقیق و توسعه به منظور شناسایی تکنولوژیهای همسو با نیاز مشتری و ارایه راهکاری جهت اکتساب تکنولوژیهای مورد نیاز شرکت ها است. بدین منظور، شاخص های مؤثر جهت تدوین استراتژی تحقیق و توسعه شناسایی شدند؛ و با اختصاص دادن محورهایی به هر یک از مؤلفه ها، چارچوبی جهت تدوین استراتژی تحقیق و توسعه با رویکرد کشش بازار طراحی شده است . با رسم نقشه تکنولوژی بر اساس ارزیابی ابعاد خارجی و داخلی توسط تکنیک گسترش عملکرد کیفی تکنولوژی و مدل مدیریت نیازمندیهای تکنولوژی، ضمن مشخص نمودن وضعیت تکنولوژیکی شرکت در هر تکنولوژی (نقاط قوت و ضعف)، تکنولوژیهای کلیدی شرکت و همچنین موقعیت رقابتی هر تکنولوژی (فرصت ها و تهدیدات)، شناسایی خواهد شد. روش شناسی فوق برای اعتبار سنجی، در شرکت صنایع دریایی ایران(صدرا) جهت تدوین استراتژی تحقیق و توسعه در طراحی و ساخت بدنه کشتی آفراماکس اجرا شده است.
برون سپاری دروازه چابکی و استراتژی آن
حوزه های تخصصی:
طراحی نظام ارزیابی و کنترل راهبردی در الگوی مدیریت راهبردی طرح گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"با توجه به نقش و اهمیت ارزیابى و کنترل راهبردى در طراحى و اجراى راهبردهاى پویا و منطبق بر شرایط تجارى متغیر کنونى، در این مقاله تلاش شده است، که چگونگى تدوین و طراحى یک نظام ارزیابى و کنترل راهبردى جامع و مناسب در جهت اجراى الگوى مدیریت راهبردى طرحگرا در یکى از شرکتهاى بزرگ صنعتى کشور تشریح شود.براى این منظور ابتدا الگوى مدیریت راهبردى طرحگرا مورد بحث قرار گرفته و پس از آن به مرور کارهاى انجام شده در زمینه ارزیابى و کنترل راهبردى پرداختهایم.سپس براى آشنایى با محیطى که طرح تحقیق در آن انجام یافته، تصویرى کلى از شرکت صنایع آذرآب ارایه گردیده است.پس از آشنایى مختصر با شرکت مزبور، گامهایى که جهت طراحى نظام ارزیابى و کنترل راهبردى براى این شرکت برداشته شده، به صورت مختصر توضیح داده شده است.
"
کارآفرینی استراتژیک و دستیابی به مزیت رقابتی: مطالعه تجربی در حوزه صنعتی سازی صنعت ساختمان و مسکن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی استراتژیک به عنوان محرکی جهت دستیابی به مزیت رقابتی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه عمل می-کند، زیرا در آن کارآفرینی، به شناسایی فرصت ها و مدیریت استراتژیک به عنوان عاملی جهت تبدیل فرصت ها به مزیت رقابتی درک می شود. مطالعات نشان داده اند که کارآفرینی استراتژیک دارای ابعادی است که به واسطه آنها در جستجوی فرصت های کارآفرینانه و کسب مزیت رقابتی می باشد. هدف این مقاله، بررسی روابط میان ابعاد مزبور و مزیت رقابتی می-باشد. در این راستا، مدلی که نشانگر رابطه بین ابعاد کارآفرینی استراتژیک با مزیت رقابتی باشد، ارایه شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی در کلیه نهادهای متولی صنعت ساختمان ایران با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفت. روایی پرسشنامه به روش اعتبار محتوی توسط اساتید دانشگاه و تحلیل عاملی بررسی و تأیید شد و پایایی آن با آلفای کرونباخ 95 درصد مورد تأیید قرار گرفت. پس از دسته بندی شاخص ها با تحلیل عاملی، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار AMOS)، روابط ساختاری مدل آزمون شد. یافته ها نشان داد که مقادیر شاخص های برازش مدل، مناسب بوده و از 5 فرضیه، 1 فرضیه رد شد که این امر بیانگر تأثیر معنی دار ابعاد کارآفرینی استراتژیک بر مزیت رقابتی می باشد. نتایج پژوهش، مدیران عالی را به پیاده سازی مفهوم کارآفرینی استراتژیک که علاوه بر شناسایی و بهره برداری از فرصت های بالقوه، راه را برای صنعت جهت دستیابی به مزیت رقابتیِ بیشتر هموار می-سازد، ترغیب می کند.
درخت تصمیم فازی ؛ رویکردی نوین در تدوین استراتژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان و عدم قطعیت در فرآیند برنامهریزی استراتژیک نقش مهمی را ایفا میکنند. در دنیای متغیر امروزی داشتن استراتژی متناسب با شرایط متغیر محیطی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و رویکردهای کلاسیک تدوین استراتژی، قابلیت پاسخگویی سریع و مناسب به نیاز سازمانها، در محیط متغیر امروزی را ندارند. درخت تصمیم فازی که حاصل ترکیب الگوریتم ID3 و تئوری مجموعههای فازی میباشد، مدلی سیستماتیک ارائه میکند که سازمانها با استفاده از آن میتوانند در برابر تغییرات محیطی، واکنش سریع و مناسب داشته باشند. مزیت دیگر این رویکرد، توانایی کار آن با متغیرهای کلامی است که دانش حاصل از آن برای انسان از قابلیت درک بالایی برخوردار میباشد. این رویکرد به دلیل فازی بودن توانایی برخورد با عدم قطعیت را داشته و با در نظر گرفتن حالتهای مختلف در پایگاه داده، واکنش مناسب در برخورد با تغییرات محیطی دارد. این رویکرد ابتدا صفات اصلی دخیل در امر تدوین استراتژی را شناسایی کرده و اقدام به ایجاد پایگاه داده و تشکیل درخت با محاسبه آنتروپی صفات میکند تا پایگاه قوانین حاصل شود. در نهایت با فازی سازی ورودیها (صفات) و خروجیها (استراتژیها)، سیستم استنتاج فازی اولویتبندی استراتژیها را ارائه میدهد.
رویکردهای جایگزین طراحی استراتژی در شرایط عدم قطعیت، رویکردی تحلیلی-تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای سنتی برنامهریزی استراتژیک در مواجهه با آشفتگی و عدم قطعیت در محیط، منعطف نبوده و از قابلیت پاسخگویی مناسبی برخوردار نیستند. در شرایط عدم قطعیت کنونی بسیاری از افراد و سازمان ها بر این باورند که استراتژی معنا و مفهوم و جایگاه خود را از دست داده است، چرا که زمانی که آینده کاملاً قابل پیشبینی است، برای طراحی استراتژی میتوان از رویکردهای متعارف استراتژی استفاده کرد. اما زمانی که آینده غیرقابل پیشبینی و با عدم قطعیت مواجه باشد دیگر این قبیل رویکردها، غیرکاربردی بوده و بی معنی میباشند و میبایست از رویکردهایی که مناسب با شرایط ناپایدار است سود جست. این مقاله با هدف معرفی رویکردهای برنامهریزی استراتژیک در شرایط عدم قطعیت، با رویکردی تحلیلی-تطبیقی به بررسی این رویکردها میپردازد و برای همه موارد یک نمونه عملی ذکر میکند و همچنین پیام کلیدی آن رویکرد را برای مدیران برمیشمرد.
استراتژی سه جانبه؛ یک روش جدید برای تدوین استراتژی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۴ شماره ۱۵۸
حوزه های تخصصی:
طراحی برنامه نظام یافته (1)
حوزه های تخصصی:
در حین طراحی برنامه ، مختصاتی ایجاد می شود که برنامه نویسان را در ساختن برنامه برای سیستم ،و در حین مرحله استقرار آن هدایت خواهد کرد. روشن است که مختصات خوب به مجموعه ای برنامه خواهد انجامید که خواسته های کاربر از سیستم را برآورده ساخته و نگهداری آن نیز آسان خواهد بود. طراحی برنامه نظام یافته مجموعه ای از فنون ، خط مشی ها و روشی برای کدگذاری و ازمایش برنامه است و نگهداری سیستم را با کاهش پیچیدگی برنامه آن آسانتر می سازد. طراحی نظام یافته پیچیدگی برنامه ها را با شکستن آنها به اجزای کوچکی به نام سلول کاهش می دهد . درحالت مطلوب هر سلول برنامه باید وظیفه یا فعالیت متفاوتی را انجام دهد و آن وظیفه را مستقل از سایر سلولهای نسبتاً ساده که کد گذاری ، آزمایش و نگهداری آنها ساده تر از چند برنامه بزرگ و پیچیده در طراحی سیستم معمولی است به انجام برساند . فنونی که برای طراحی برنامه نظام یافته بکار گرفته می شود ، نمودار ساخت و زبان تعریف برنامه است . نمودار ساخت این امکان را فراهم می سازد که فهرستی از رئوس مطالب برنامه با ذکر سلولها و چگونگی اتصال آنها با یکدیگر ایجاد شود . زبان تعریف برنامه قوانینی برای ارزیابی پیچیدگی مدلها به عنوان نمودار ساخت و زبان تعریف برنامه برای هر یک از برنامه ها فراهم می آورد. شکل شماره یک فرایند طراحی برنامه را به طور خلاصه نشان می دهد . ورودیهای فرایند طراحی نمودار جریان اطلاعات (DFD) ، رویه های کاربر ، مشخصات پایگاه اطلاعات و تعامل و ذخیره طراحی یا فرهنگ اطلاعات است و خروجیهای آن نیز عبارت است از فرهنگ اطلاعات و مشخصات برنامه برای هر سلول ، نمودارهای جریان شغل ، سلولهای بار ، استراتژی کد گذاری و ازمایش برای سلولهای برنامه . ممکن است این سؤال به ذهن شما خطور کند که چرا کدگذاری و ازمایش برنامه ها به طور مستقیم از روی نمودار جریان اطلاعات صورت نمی پذیرد تا بدینوسیله نیاز به استفاده از نمودار ساخت و زبان تعریف برنامه پیش نیاید. در پاسخباید گفت نمودار جریان اطلاعات ، شرحی از سیستم را ارائه می دهد که کاربران بتوانند بر اساس آن میزان شناخت خواسته های خود را به وسیله طراحان سیستم مورد ارزیابی قرار دهند. نمودار جریان اطلاعات ، اطلاعاتی را تشریح می کند که مربوط به ورودی سیستم ، خروجی سیستم و چگونگی فرایند تبدیل ورودی به خروجی است . به هر حال شرح اطلاعات شامل اطللاعاتی که برای کنترل فرایند برنامه های کامپیوتری ضروری است نمی شود. اطلاعات تفضیلی طراحی مانند ویژگیهای پایگاه اطلاعاتی ، خطاهای پیام و شرایط پایانی هر پرونده در نمودار جریان اطلاعات ذکر نمی شود. « نمودار ساخت » و « زبان تعریف برنامه » راه هایی را بیان اطلاعات فراهم می اورند و بنابراین برای طراحی برنامه بکار می رود. شکل شماره 2 فرایند طراحی برنامه برای سیستم پیگیری سفارش شرکت عدالت گستر را نشان می دهد . به عنوان نخستین گام ، برنامه « ایجاد صورتحساب » با استفاده از نمودار جریان اطلاعات آن فراهم می شود ( شکل شماره 3 ) و نخستین پیش بینی « نمودار ساخت » ایجاد برنامه در شکل شماره 4 آمده است .
بهینه کاوی رقابتی ابزاری برای تحلیل گلوگاه استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم سازی در شرایط رقابتی چالشی است که مدیران با آن روبرو هستند. شناسایی عوامل موفقیت استراتژیک هر شرکت و تعیین موقعیت خود نسبت به رقبا با توجه به آن عوامل راه کاری است که مدیریت عالی شرکت ها برای بقا در شرایط رقابتی از آن بهره می برند. هدف مقاله ی حاضر توسعه یک روشی کمی به منظور بهینه کاوی رقابتی است . در مقاله حاضر متوسط هزینه ی تولید یک تن محصول، ارزش ویژه برند شرکت، کیفیت محصول، قابلیت بازاریابی و فروش، قابلیت خرید و دسترسی به منابع، رضایت مشتری، انعطاف پذیری تولید، قابلیت های بخش مهندسی، قابلیت تحقیقات فنی، تعداد طرح های توسعه به کمک نظر خبرگان صنعت عنوان عوامل موفقیت حیاتی شرکت های تولیدی در صنعت لوله و پروفیل فولادی در نظر گرفته شده است. سپس به کمک روش تاپسیس راه حل بهینه ی مثبت به عنوان الگوی بهینه ی مثبت و راه حل بهینه ی منفی به عنوان الگوی بهینه ی منفی تعیین گردید.این دو الگو به عنوان الگوی های بهینه یابی رقابتی مد نظر قرار گرفته است.پس از آن با توجه به محدودیت سیستمی بودجه، با استفاده از برنامه ریزی آرمانی صفر و یک دو هدفه برای هر یک رقبا سعی شده تا فاصله ی هر رقیب از الگوی بهینه ی مثبت حداقل و فاصله از الگوی بهینه ی منفی حداکثر گردد. نتایج نشان می دهد که هریک از رقبا به منظور رسیدن به الگوی بهینه می بایست به کدام یک از عوامل حیاتی موفقیت توجه نماید.
ارتباط تفکر راهبردی و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی ارتباط بین تفکر راهبردی و عملکرد به عنوان شاخص موفقیت در شرکت ها و همچنین به تاثیر تعدیل کنندگی متغیر یادگیری سازمانی بر ارتباط بین تفکر راهبردی و عملکرد می پردازد بدین منظور ابتدا مدل جامعی برای تفکر راهبردی مبتنی بر ادبیات موضوع استنتاج و طراحی می گردد و سپس با استفاده از روش تحقیق پیمایشی/تحلیلی در معرض آزمون قرار می گیرد. جامعه آماری تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس هستند که در شهر مشهد مستقرند. به دلیل تعداد اندک شرکت هااز سرشماری استفاده شد. پرسشنامه محقق ساخته تفکر راهبردی بین مدیران ارشد و پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی بین مدیران میانی توزیع شد. داده های ناشی از بازده دارائیها به عنوان عملکرد شرکتها، از صورتهای مالی موجود در بورس استخراج شد. نتایج نشان داد، بین تفکر راهبردی و عملکرد در شرکت های مورد بررسی ارتباط مستقیم وجود دارد اما یادگیری سازمانی رابطه بین تفکر راهبردی و عملکرد را تعدیل نمیکند.