فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۵۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
میزگرد: بخش دوم و پایانی میزگرد «آینده شناسی؛ ضرورتی برای ورود مقتدرانه به فردا»: آینده نگاری؛ بستری
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۷۹
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع انسانی در عرصه جهانی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۹ شماره ۱۴۵
حوزه های تخصصی:
عوامل مؤثر در پرورش خلاقیت دانشجویان دانشگاه امام علی (ع)
حوزه های تخصصی:
بررسی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک رهبری تحولی، فرهنگ یادگیری و یادگیری سازمانی بر هوش سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی(منطقه هشت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک رهبری تحولی، فرهنگ یادگیری و یادگیری سازمانی بر هوش سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی (منطقه هشت) انجام شده است. روش پژوهش از نوع مدل یابی علّی یا مدل معادلات ساختاری بوده است.نمونه پژوهش حاضر 311 نفر از اعضای هیئت علمی واحدهای دانشگاهی منطقه هشت دانشگاه آزاد اسلامی بودند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه هوشی سازمانی، سبک رهبری تحولی، جوّ یادگیری و ممیزی یادگیری سازمانی گردآوری شدند. از روش تحلیل عاملی تائیدی (CFA) و مدل معادلات ساختاری (SEM) بر پایه ی نرم افزار لیزرل برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. براساس نتایج مدل معادلات ساختاری، متغیرهای نهفته سبک رهبری تحولی، یادگیری سازمانی و فرهنگ یادگیری بـه طور مستقیم و غیر مستقیم بر هوش سازمانی تاثیر می گذارند و هر چه سبک رهبری ویژگی های تحول گرایی بیشتری داشته باشد و جو مناسبی برای یادگیری وجود داشته باشد احتمال افزایش هوش سازمانی وجود دارد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج این پژوهش، توجه به این سه متغیر اثر گذار می تواند در ارتقاء هوش سازمانی دانشگاه ها نقش مهمی داشته باشد و این عوامل باید در برنامه ریزی جهت هوشمند سازی دانشگاه ها مورد توجه قرار گیرد.
طراحی مدل بهینه سازی فرایند مدیریت استعداد ؛ مطالعه موردی شرکت نفت و گاز پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه موردی حاضر، به منظور بهینه سازی فرایند مدیریت استعداد جاری در شرکت نفت و گاز پارس انجام شد. روش پژوهش، روش آمیخته (کمی – کیفی) دو مرحله ای است. در مرحله کمی، با بکارگیری پرسشنامه محقق ساخته و با روش نمونهگیری تصادفی و حجم نمونه به تعداد 267 نفر از میان کلیه کارکنان با استفاده از فرمول کوکران و از طریق بکارگیری پرسشنامه محقق شاخته، شکاف بین وضعیت موجود مدیریت استعداد و حالت مطلوب بررسی شد. در مرحله کیفی، با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختار یافته در بین 24 مدیر انتخاب شده به روش نمونهگیری هدفمند، شکافهای موجود در ابعاد مدیریت استعداد به روش تحلیل محتوای جهتدار و تلخیصی تحلیل شد. نتایج حاصل از دادههای کمی نشان داد که بین وضعیت موجود در تمام مؤلفههای مدیریت استعداد (کشف، توسعه، ارزیابی و نگهداشت) و حالت مطلوب آنها فاصله معنادار وجود دارد. با توجه به اختلافهای آشکار شده حاصل از تحلیل محتوای کیفی مصاحبهها در هر بعد، به منظور بهینهسازی سیستم مدیریت استعداد کنونی در شرکت، مدل پیشتهادی ارائه گردید. این مدل به مسئولین امر کمک میکند تا به جای تکرار آنچه در مدیریت منابع انسانی انجام میشود، چارچوب منسجمی را برای کشف، توسعه، ارزیابی و نگهداشت سرمایههای انسانی ارزشمند پیش روی داشته باشند و بدین وسیله پاسخگوی چالشها و نیازهای نو ظهور باشند.
بررسی تأثیر فرهنگ مدیریت خطا بر نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خطا و شکست های سازمانی نزدیک به دو دهه است که به عنوان منبعی مؤثر در ارتقا یادگیری سازمانی مورد توجه واقع شده است. استقرار فرهنگ مدیریت خطا در سازمان به عنوان راهکاری است که یادگیری از خطاهای سازمانی را تسهیل کرده و موجب بهبود بلندمدت و پایدار در نوآوری و عملکرد سازمانی می شود. هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه ی بین فرهنگ مدیریت خطا و نوآوری سازمانی و تبیین نقش یادگیری سازمانی در این رابطه می باشد و به آزمون پنج فرضیه می پردازد. جامعه آماری تحقیق شرکت های داروسازی و بیمه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. از 200 پرسشنامه توزیع شده در 16 شرکت داروسازی و سه شرکت بیمه، تعداد 151 پرسشنامه بازگشت داده شد. با استفاده از آزمون های T تک نمونهای و همبستگی، ثابت شد که جایگاه فرهنگ مدیریت خطا در جامعه آماری از موقعیت مطلوبی برخوردار است. همچنین، رابطه ی آن با هریک از متغیرهای یادگیری سازمانی و نوآوری مورد تأیید واقع شد. نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی حاکی از آن است که یادگیری سازمانی در رابطه بین فرهنگ مدیریت خطا و نوآوری سازمانی نقش متغیر میانجی را دارد.
آثار اجتماعی و روحی بازنشستگی اعضای هیأت علمی:مورد مطالعه در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مقاله حاضر آثار اجتماعی، روحی و روانی بازنشستگی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران را بررسی میکند. این موضوع به دلیل مسائل خاص بازنشستگان و سالمندان در جوامع مختلف اهمیت بسزایی دارد و مورد توجه اقشار مختلف جامعه نیز است؛ زیرا تا زمانی که وضعیت اقتصادی، اجتماعی، روحی و روانی یک بازنشسته سر و سامان نداشته باشد، کارکنان امروز به دلیل نگرانی از آینده خود با دلگرمی و علاقه فعالیت نخواهند کرد و بهرهوری آنها به شدت کاهش پیدا میکند.
در این مقاله از طریق یک مطالعه پیمایشی، وضعیت بازنشستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران و آثار و عواقب بازنشستگی این قشر بررسی میشود. بر اساس یافتههای این تحقیق اعضای هیأت علمی بازنشسته علاوه بر مشکلات معیشتی و اجتماعی دارای مشکلات متعدد روحی و روانی از جمله: افسردگی، نگرانی از آینده، احساس پوچی و بیمصرفی میباشند. برای کاهش این مشکلات، براساس یافتههای تحقیق پیشنهاد «بازنشستگی تدریجی» به جای «بازنشستگی یکباره» ارائه شده است."
توسعه نظریهها در علم الاجتماع: ضرورت تدوین معیارهای ارزیابی تولید علم نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"موتور محرکه جنبش نرمافزاری در کشور، دانشگاهها و مراکز علمی- پژوهشی میباشند. آنان که حرکت این موتور محرکه را تنظیم میکنند اندیشمندان، استادان و دانشجویان میباشند. این جنبش که در تولید علمی متجلی میشود، محصول پژوهشهای بنیادی، کاربردی و بعضاً پژوهشهای ارزیابی است [1، صص 62-65]. دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکترا) میتوانند نقش ارزندهای در این تولید علم داشته باشند. رسالههای دکترا و بعضاً کارشناسی ارشد و همین طور مقالههای علمی میتوانند محملی برای عرضه محصولات علمی کشور باشند. در واقع دانشگاهها، نه تنها دانش را انتقال میدهند بلکه از طریق پژوهشهای دانشگاهی به خلق دانش جدید و گسترش مرزهای آن اقدام میکنند و دانش کسب شده جدید را در جامعه اشاعه میدهند. این دانش خلق شده (تئوری) باید ارزیابی شود. بنابراین در این مقاله پس از بحث در مورد رابطه دانش و تئوری، ضمن نگاهی مختصر به مفهوم تئوری و ارکان سازنده آن معیارهایی برای ارزیابی تئوریهای جدید (دانش
علمی جدید) ارائه میشود."
ذات گرایی در یادگیری از عمل به نظر
حوزه های تخصصی:
در بیست سال گذشته، افراد بسیاری از کاربرد ساخت گرایی 1 در تدریس آگاه شده اند، آن را جانشین تدریس سنتی کرده اند و امروز پس از گذار از عصر رفتار گرایی و رشد شناختی به مقبولیت آن در عرصه آموزش و پرورش پی برده اند. با این وجود دلالت های معنایی و کاربردی ساخت گرایی برای یاددهی/ یادگیری و تدریس دروس مختلف بسیار متنوع، نامنظم و با شبهه و ابهام مواجه بوده است. نمونه های عملی کاربرد ساخت گرایی توسط معلمان و دانش پژوهان آنقدر شفاف نبوده که معنای واقعی آن در یاددهی/ یادگیری را بشناساند. در این مقاله، ذات گرایی در یادگیری به عنوان جانشین شفاف تر، کامل تر و مدلل تر ساخت گرایی معرفی شده و ادعا می شود که آن نظریه به دور از کم و کاست های ساخت گرایی می تواند ذات یادگیران را محور تلاش های آموزشی همه موضوع ها و رشته های درسی قرار دهد و موجب تاثیرات آموزشی و پرورشی عمیقی گردد. این مقاله با مقدمه ای کوتاه، پیشینه ای برای الگوی ذات گرایی در تدریس به جای معلم محوری و محتوا محوری فراهم می آورد، نمودهای عمده ذات گرایی را از تحلیلی برخی از زمینه های نظری موضوع کشف و فهرست می کند، به منظور عملیاتی کردن نمودهای ذات گرایی در یاددهی/ یادگیری نحوه استفاده از چهار خانواده الگوهای تدریس را معرفی می کند، حرکت به سوی استفاده از ذات گرایی در یاددهی/ یادگیری را آغاز می کند، برای نشان دادن اجرایی بودن الگوی ذات گرایی و بستر خیزش دارا بودن قابلیت تحول آموزشی آن، نمونه هایی از تدریس علوم تجربی سال های سوم و چهارم ابتدایی، جغرافیای پنجم ابتدایی، زبان انگلیسی و عربی و خواندن و نوشتن سال اول ابتدایی که در آنها از این الگو استفاده شده و با روش نیمه تجربی سنجیده شده اند را معرفی می کند. و سرانجام بیان پیشنهادها و توصیه ها پایان بخش مقاله می شود.
الگوهای اندازه گیری سرمایه فکری با نگاهب به بخش خدمات
منبع:
تدبیر ۱۳۸۸ شماره ۲۰۳
حوزه های تخصصی:
رشد نوین اقتصادی، از دانش و اطلاعات سرچشمه می گیرد. این امر موجب افزایش اهمیت سرمایه فکری (IC= Intellectual Capital) به عنوان مقولهای پژوهشی و اقتصادی شده است. نقش و سهم سرمایه فکری در پیشرفت مدیریتی، فنی و اجتماعی اقتصاد موضوع تحقیقات جدید قرار گرفته است، به گونه ای که دانش سازمانی، عامل اصلی مزیت رقابتی و خلق ارزش شناخته شده است. بنابراین، دستیابی به مزیت رقابتی و بقای سازمان در گرو توانایی آن در خلق، ذخیره، توزیع و کاربرد داراییهای دانشی است. اندازه گیری سرمایه فکری بر اساس رویکردی راهبردی از داراییهای نامشهود استوار است. اثر این داراییها بر مبنای میزان خلق ارزش و منافعی که برای سازمان در پی دارد، سنجیده می شود. در سالهای اخیر برای اندازه گیری سرمایه فکری، چندین رویکرد و الگو مطرح شده است. این مقاله رویکردها و الگوهای اندازه گیری سرمایه فکری را به اختصار مرور می کند. سپس، با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM= Structural Equation Model)، الگوی مناسبی برای بخش خدمات ارائه می دهد.
رفتارشناسی فعالیت های توأم (رسمی و غیر رسمی )
حوزه های تخصصی:
سازمان ، مفهوم دو جنبه « رسمی » و« غیر رسمی » از فعالیتها و روابط را توأمان داراست . تلفیق مذکور ، در عمل بر اثر پذیری بعد رسمی سازمان از نیازها و تمایلات درونی کارکنان و متقابلاً اثر پذیری رفتاری آنان از جنبه رسمی سازمان دلالت دارد. از این رو لازم است اجزای فعل و انفعالات دو جانبه ، با انتظاراتی که سازمان رسمی از سلوک و رفتار منابع انسانی دارد ، مستمراً قیاس گردد و از نتایج تجزیه و تحلیل جامع رفتاری بعمل آید. بدیهی است فعالیتها و روابط غیر رسمی ، تماماً متاثر از نقش منابع انسانی ، نیازهای مادی و روانی و ذائقه های اجتماعی آنان جریان می یابد و از آنجا که شناخت مصداقهای عینی فعالیتها و روابط تلفیق یافته از دو بعد مذکور ، اساسی ترین گام در مدیریت رفتار سازمانی است ، لذا پیشنهاد می شود مدیران با استفاده از : الف - ضریب تلفیق فعالیتهای رسمی و غیر رسمی ب – بررسی تأثیر متقابل فعالیتهای رسمی و غیر رسمی ج – بررسی سلوک غیر رسمی میان سطوح مختلف بر پایه روابط رسمی در مورد میزان تشابه و یا عدم تشابه و نیز درجه تطابق گونه های غیر رسمی بر فعالیتها و روابط رسمی در سازمان تحت تصدی خود به ارزیابی و رفتار شناسی عملی بپردازد.
تحلیلی بر تناسب شغل با شخصیت
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر ابعاد سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری بر میزان بهره وری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه انواع جدیدی از سرمایه های سازمانی مانند سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری مطرح شده اند که سرمایه های فیزیکی در سایه آن ها باعث ارتقای سازمان می شوند. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر همزمان ابعاد سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری بر بهره وری منابع انسانی است. بر این اساس از طریق مرور ادبیات نظری و پیشینه پژوهش، مدل مفهومی و فرضیه های پژوهشی ارائه شدند. سپس داده های مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه بین 265 نفر از کارکنان شعب بانک ملی در استان یزد جمع آوری شد. در نهایت فرضیه ها و مدل مفهومی پژوهش با استفاده از روش رگرسیون گام به گام و بر پایه داده های گردآوری شده مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تمام فرضیه های پژوهشی به صورت جداگانه مورد تایید قرار می گیرد. با این وجود هنگامی که تاثیر تمام ابعاد سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی بر بهره وری منابع انسانی در قالب مدل مفهومی پژوهش مورد آزمون قرار می گیرد، تنها تاثیر سرمایه فکری انسانی و ارتباطی و سرمایه اجتماعی رابطه ای و ساختاری بر بهره وری منابع انسانی مورد تایید قرار می گیرد.
اصول عزل و نصب کارگزاران با رویکرد اندیشه سیاسی امام علی(ع) در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار، شناخت مبانی و اصول عزل و نصب کارگزاران در اندیشه امام علی(ع) است. ضرورت این تحقیق، آسیب شناسی عزل و نصب های غیرمنطقی و کاربرد نتایج آن بر اساس موازین دینی و حکومت علوی در جامعه اسلامی هست. روش تحقیق، ازنظر هدف توسعه ای و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی هست و بر همین اساس، با تحلیل محتوای مضامین خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه، با تکیه بر روش خانواده احادیث نهج البلاغه و نظام مند کردن آن در چارچوب دستگاه یا نهاد عزل و نصب، به سؤال های پژوهش پاسخ داده شده است. در ادامه جهت تأیید مدل از روش دلفی استفاده شد و 30 نفر از خبرگان دانشگاهی و حوزوی در پنل دلفی شرکت داده شدند و پس از دو مرحله انجام فن دلفی نتایج به اشباع رسید. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در نظام علوی، رعایت اصول ایجابی (حریم داری، صراحت و صداقت، پایبندی به کیفیت، استخدام وسیله، اعتدال و میانه روی و تکریم) لازمه و اصول سلبی (نفی خودکامگی، قدرت طلبی، شتاب زدگی، سستی گزینی، نفی شهوت تغییر) خط قرمز کارگزاران در عزل و نصب هست که اصول ایجابی باید ثابت و اصول سلبی باید از آنها پرهیز و به طور کلی نفی گردند.
مقدمه ای بر مهندسی نظام کنترل و نظارت برای جلوگیری از پیدایش فساد نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقویت سلامت اداری، ارتقاء کیفی قوانین و کارکرد سازمان های کنترل کننده و مقابله با گسترش فساد، صرفاً از طریق ایجاد سازگاری میان سیاست های کلان نظام اداری کشور و قوانین مرتبط، هماهنگ کردن عملکرد سازمان های نظارتی با قوانین نظارتی و کنترلی، و سرانجام ""محیط سازی"" و تقویت جایگاه مردم در فرایند نظام نظارت و کنترل میسر است. به عبارت ساده تر، برای جلوگیری از پیدایش فساد نظام مند، چاره نخستین ایجاد یک نظام کنترل و نظارت نظام مند است که میان همه عناصر آن، رابطه سازگار و هم افزایی وجود داشته باشد. البته اگر همین نظام کنترل، با کاراترین روش ها و نیروهای انسانی متخصص، ولی در کالبد محیطی مردم سالار و فرهنگی سالم حرکت نکند، دیر یا زود نظام اداری در بستر فساد نظام مند درمی غلطد .