فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۶٬۶۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، جزء پژوهش های توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوه های مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونه های پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضیه های پژوهش براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوه های مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه یادگیری سازمانی پیش بینی کننده سطح نوآوری سازمان می باشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه می نماید.
نقش مشارکت کارکنان در توانمندسازی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی افراد، مشارکت را راه حل همه مشکلات می دانند و عده ای دیگر بر آن خرده می.گیرند. با نگاهی به نتایج و دستاوردهای مشارکت می توان گفت، مشارکت افزایش توانمندی و احساس تعلق و تعهد سازمانی کارکنان را فراهم می آورد و آنان را در راستای رساندن سازمان به هدفهای عالی یاری می کند. در این نوشتار تلاش می شود با استفاده از دیدگاه صاحبنظران و متخصصان حوزه مدیریت به نقش مشارکت کارکنان در امور مربوط به سازمان اشاره شود و تأثیر آن در روابط مدیران و کارکنان و تغییراتی مورد بررسی قرار گیرد که در کارآیی آنان حاصل می شود. البته به رغم مزایا و برخورداریهای مثبت ناشی از مشارکت کارکنان در امور سازمان، دشواریها و مشکلاتی را نیز به همراه دارد که پرداختن به آنها مدیریت را در رسیدن به هدفهای سازمانی و حل مشکلات کمک می کند. توجه به نقاط قوت و ضعف این مسئله در زمانی که تغییر و تحول در جهان امروزی، اجتناب ناپذیر شده است، موجب رشد و توسعه سازمان خواهد شد.
تاثیر استراتژی های سازمان های غیردولتی در ایجاد و ارتقا سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سازمان ها برای رسیدن به اهدافشان با توجه به شرایط محیطی ازجمله فرصت ها، تهدیدها و نقاط ضعف و قوت خویش، استراتژی هایی را اتخاذ می کنند که سازمان های غیردولتی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی استراتژی های سازمان های غیردولتی در جهت رشد و توسعه سرمایه اجتماعی پرداخته است.روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی ـ پیمایشی می باشد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه محقق ساخته از طریق 196 نفر از مدیران ارشد سازمان های غیردولتی در شهر تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای گردآوری شده است. بدین منظور پرسشنامه ای در رابطه با این دو متغیر طراحی شد و پس از اطمینان از روایی و پایایی آن در میان جامعه نمونه توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها از تکنیک های همبستگی شامل: کلموگروف، اسپیرمن، تاوکندال بی، دی سامرز و برای تعیین اولویت بندی عوامل موثر شناخته شده از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که به کارگیری استراتژی های نهادهای غیردولتی، موجب ایجاد و ارتقا سرمایه اجتماعی در سازمان ها خواهد شد.نتیجه گیری: سازمان های غیردولتی و نفوذ قابل توجه آنها در جامعه موجب افزایش سرمایه اجتماعی می گردد و می توانند شرکای نوپای دولت در عرصه های خدمات بشر دوستانه و عام المنفعه محسوب گردند.
مقایسه ی کارکرد های منابع انسانی دانشگاه با کارکردهای مدیریت راهبردی منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
کارکردهای مدیریت منابع انسانی طی دو دهه ی گذشته با یک سری دگرگونی های اساسی همراه بوده است. انتظار می رود بر مبنای رویکردی راهبردی ونظام مند‘ این نوع مدیریت بهترین استفاده از منابع انسانی را برای نیل به اهداف اصلی سازمان در کانون توجه خود قرار دهد. براین اساس‘ هر سازمان اثر بخشی تلاش می کند کارکردهای سنتی مدیریت کارکنان را‘ در یک چارچوب نظام مند و جامع‘ بازآفرینی نماید و به وظایف اساسی که باید در حوزه مدیریت منابع انسانی انجام شود‘ در راستای راسالت و اهداف سازمان‘ توجه نماید. بررسی ها نشان می دهد که شکاف عمیقی میان آن چه از منابع انسانی دانشگاه در عصر دانش و دانش گران انتظار می رود با آن چه در عمل مورد توجه قرار می گیرد‘ وجود دارد. این مقاله‘ به استناد پژوهشی که در جامعه ی آماری دانشگاه تهران انجام شده است‘ تلاش می کند بر پایه ی مبانی نظری و تحقیقات تجربی گذشته و با توجه به رویکرد تطبیقی و راهبردی‘ وضعیت کارکردهای منابع انسانی دانشگاه را مورد بررسی قرار دهد و شناختی علمی از اختلالات‘ بی رویه گی ها و ناترازمندی های مربوط به فرآیندهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه ارایه نماید.
فرآیند معرفت پذیری
حوزه های تخصصی:
پارادیمهای تئوریک تبیینکننده شکلگیری ارتباطات بین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله ارتباطات بین سازمانی از دیر باز و در قالبهای متفاوت مطرح بوده و در حال حاضر به واسطه رقابت روزافزون از یک سو و پیشرفت و گسترش چشمگیر فنآوریهای نوین در زمینههای تولید، بازاریابی، اطلاعات از سویی دیگر بیش از پیش برجسته گردیده است. امروزه کارکردهای مختلف سازمانها به گونهای با یکدیگر پیوند خورده که تداوم حیات آنها را به صورت جدی تحت تاثیر قرار داده است به گونهای که سازمانها در برقراری ارتباطات از اشکال گوناگون نظیر سرمایهگذاری مشترک, شبکه,کنسرسیوم, اتحاد, اتحادیه بازرگانی و هیات مدیره مشترک استفاده میکنند. در این خصوص شکلگیری صحیح ارتباطات بین سازمانی مزیتهای فراوان و شکلگیری نادرست آنها، معایب قابل توجهی به دنبال دارد. شناخت مبانی نظری گزینههای مختلف ارتباطات بین سازمانی میتواند بسیار سودمند باشد. در این راستا شش پارادایم اصلی تئوریک ، که هر یک از زاویهای تبیین و ریشه در حوزههای مختلف علوم دارند، ارائه شده که این امر دلالت بر ماهیت چند بعدی موضوع دارد. این پارادایمها عبارتند از هزینههای اقتصادی مبادله، وابستگی منابع، اتحاد استراتژیک، تئوری ذینفعان، تئوری یادگیری و تئوری نهادینه شدن. در این مقاله پارادایمهای مزبور تشریح و نقاط قوت و ضعف هر یک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که هیچیک از تئوریها در تبیین کلیه اشکال ارتباطات بین سازمانی موفق نمیباشد بلکه تلفیق آنها تطابق بیشتری با واقعیت دارد.
عوامل موثر بر مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیم گیری سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی یران
حوزه های تخصصی:
طراحی و تایید مدل مفهومی بهره وری کارکنان با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ترکیب متفاوت عوامل موثر بر بهره وری کارکنان در سازمان های مختلف، این پژوهش با هدف طراحی مدل مفهومی بهره وری کارکنان با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری طبق نظر مدیران و سپس تایید مدل طراحی شده براساس دیدگاه کارکنان در دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردیده است. روش تحقیق، زمینه یابی از نوع پیمایشی است. دو جامعه آماری این تحقیق متشکل از کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه در سال 1389می باشد. حجم نمونه آماری مدیران 86 نفر وکارکنان 181 نفر برآورد گردید. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. برای جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشنامه تایید گردید. برای شناسایی عوامل موثربر بهره وری کارکنان از روش دلفی استفاده شد و تعداد 59 شاخص در زیرمجموعه7 بعد مشخص گردید. ابعاد شامل کیفیت نیروی کار، ارتباط مدیران و کارکنان، فرهنگ سازمانی، ویژگی های محیط کار، فناوری، عوامل فردی و عوامل انگیزشی است. سپس مدل مفهومی بهره وری کارکنان با استفاده از فن مدل سازی ساختاری تفسیری طبق نظر مدیران طراحی شد. مدل مذکور بر اساس دیدگاه کارکنان با روش رگرسیون چند متغیری در نرم افزار لیزرل موردآزمون و تایید قرار گرفت. نتایج آزمون بر معنادار بودن ضرایب مسیر بین ابعاد و نهایتا تایید مدل دلالت دارد. این مدل دارای دو سطح می باشد. بعد محیط کار به عنوان سنگ زیربنای مدل، سطح زیرین مدل و دیگر ابعاد سطح بالایی مدل را تشکیل می دهند. بنابراین فرآیند بهره وری کارکنان دانشگاه می بایست با بعد محیط کار شروع شود تا زمینه برای بهره ور شدن سایر ابعاد در سطح بالاتر فراهم گردد.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی
حوزه های تخصصی:
امروزه، در عصر دانش، سازمان ها با به کار گیری دارایی های نامشهود که منابع ارزشی جدیدی محسوب می شوند، از مزیت رقابتی خاصی بهره می جویند . این وضعیت، با اهمیت فرایند خلق و تسهیم دانش تعریف شده که گویای اهمیت سرمایه اجتماعی به عنوان پدیده مدیریتی جدید می باشد. از سوی دیگر، کارآفرینی درون سازمانی نیز به توسعه محصولات و خدمات جدید، نوآوری در محصولات و خدمات و همچنین ایجاد واحد و شعبات جدید منجر شده و در نهایت مزیت رقابتی خاصی برای سازمان فراهم می آورد. از این رو هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه کارآفرینی دورن سازمانی و سرمایه اجتماعی در یک شرکت صنعتی می باشد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این تحقیق نیز شامل 151 مدیر از یک شرکت صنعتی می باشد که با توجه به نمونه گیری صورت گرفته، 89 نفر از این تعداد آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی(و ابعاد آن یعنی شناختی و ساختاری) با کار آفرینی درون سازمانی رابطه ای مثبت وجود دارد. به عبارتی روشن تر، با افزایش سرمایه اجتماعی کارآفرینی درون سازمانی افزایش می یابد.
ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف توسعه یک مدل بومی برای ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی یکی از سازمان های دانش محور دفاعی ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 1100 نفر از کارکنان دانشی سازمان است که برای انتخاب نمونه 212 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای محقق ساخته بود که پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 0.895 محاسبه و روایی آن با شیوه روایی صوری و محتوا مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتیجه این تحقیق منجر به توسعه مدلی گردید که شامل چهار دسته فعالیت برای ارزیابی عملکرد کارکنان دانشی و 25 شاخص برای اندازه گیری این فعالیت ها می باشد. شاخص های مربوط به فعالیت های پژوهشی بیشترین وزن را به خود اختصاص دادند و فعالیت های علمی، آموزشی و اجرایی به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفتند.
نقش تئوری پیچیدگی در تحول سازمان ها
منبع:
تدبیر ۱۳۸۹ شماره ۲۱۶
حوزه های تخصصی:
رهبری بصیر: اهمیت چشم انداز سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، تشریح یکی از رویکردهای نوین در عرصه رهبری، تحت عنوان رهبری بصیر میباشد. بدین منظور مفهوم چشم انداز که از مفاهیم محوری در رهبری بصیر است، مورد مطالعه قرار گرفته و ارتباط آن با بصیرت دهی و رهبری بصیر مورد بررسی نظری قرار گرفته است. روش مطالعه، مطالعه کتابخانه ای و گردآوری اطلاعات از طریق فیش برداری از منابع کتابخانه ای بوده است. در نتیجه تحلیل محتوای داده های گردآوری شده، تعریف، چگونگی ایجاد و چیستی محتوای چشم انداز ارائه شده، و ارتباط چشم انداز و رهبری بصیر مورد تأیید قرار گرفته است. در نهایت رابطه رهبری بصیر با دو رویکرد رهبری تحول آفرین و رهبری کاریزماتیک تحلیل شده و وجوه اشتراک و افتراق این رویکردها ارائه شده است.
بررسی رابطه بین فرآیند جانشین پروری و بلوغ سازمانی کارکنان و سبک رهبری مدیران در کسب و کارهای خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات متعدد پیرامون مبحث کسب و کارهای خانوادگی نشان داده است که این کسب و کارها عمدتا از عمر طولانی مدت برخوردار نبوده و با موانعی برای بقای خود مواجه اند. جانشین پروری به عنوان یکی از مهمترین چالش های این کسب و کار ها مطرح است. تحقیق حاضر ضمن استخراج فرآیند جانشین پروری در این کسب و کارها، دو متغیر مستقل سبک رهبری مدیران و بلوغ سازمانی کارکنان را به عنوان عوامل تأثیرگذار در نظر گرفته و چنین فرض کرده است که این دو، رابطه مثبت و معناداری با فرآیند جانشین پروری در کسب و کارهای خانوادگی دارند. در این تحقیق کاربردی با انتخاب نمونه آماری شامل 45 کسب و کار خانوادگی فعال در استان خراسان رضوی به شیوه نمونه گیری هدفمند و با روش مدلسازی معادلات ساختاری، فرضیات تحقیق از طریق توزیع پرسشنامه در سطوح مختلف سازمانی در 45 کسب و کار، مورد سنجش قرار گرفته و تأیید شدند. پاسخ دهندگان به سوالات پرسشنامه شامل مدیران ارشد شرکتها (72) و با استعدادترین کارمندان زیردست آنها (135) (منتخب مدیران برای پاسخگویی به سوالات) بودند که با توجه به شایستگی آنها احتمال اینکه روزی به جایگاه مدیر ارشد برسند، وجود داشت. نهایتا پیشنهاد شده است مدیران ارشد کسب و کارهای خانوادگی شخصا به فرآیند جانشین پروری بپردازند و نیز سبک رهبری خود را مطابق با بلوغ کارکنان انتخاب کنند.
آموزش و نقش آن در توسعه منابع انسانی
حوزه های تخصصی:
میزان توانایی سازمانها و شرکتها و مؤسسات آموزش در شناسایی و حفظ نیروی کار واجد شرایط میباشد ، یکی از عوامل مورد توجه در اتخاذ این توانایی پرورش و توسعه سرمایه انسانی در این مؤسسات است ، سرمایه و توسعه نیروی انسانی به تواناییها و قابلیتهای سازنده و کارآمد افراد اشاره به این دارد تواناییها و قابلیتها شامل دانش ، مهارتها و تجربه میشود که دارای ارزش اقتصادی هستند . متغیرهای چندی در تعیین سرمایه انسانی یک کشور دخیلند و مهمترین عامل فرصتهای تحصیلی و آموزشی مهیا برای نیروی کاری در سازمانها است...
بررسی ارتباط سرمایه فکری و عملکرد سازمانی صنعت بانکداری ایران : مطالعه موردی استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و محاسبه نرخ ریسک تجمیعی پروژه های پژوهش و توسعه تحت محیط فازی تصمیم گیری گروهی
حوزه های تخصصی:
ارزیابی؛ مرحله ی مهمی در فرآیند تصمیم گیری کمیته های تخصصی – پژوهشی سازمان های بزرگ و مراکز پژوهشی است که با عدم اطمینان ناشی از فقدان دانش و اطلاعات درباره ی اقدامات و پیامدهای آنها آمیخته شده است. یک رویکرد سنتی برای بیان عدم اطمینان در سیستم های گوناگون یا بررسی و ارزیابی پروژه های پژوهش و توسعه ریسک است که در گذشته از طریق تئوری احتمال مدل سازی می شد. با طرح ایده ی تئوری مجموعه های فازی؛ پژوهشگران مختلف از این تئوری برای تسخیر عدم اطمینان ها و مدل سازی آنها در فرآیند ارزیابی و محاسبه ریسک تجمیعی توسعه ی نرم افزارها بهره برده اند. در این مقاله پژوهشگران روشی برای ارزیابی و محاسبه ی ریسک تجمیعی پروژه های پژوهش و توسعه با استفاده از تئوری مجموعه فازی طراحی شده اند. این روش برای محاسبه ی نرخ ریسک تجمیعی پروژه های پژوهش و توسعه مرکز تحقیقات مخابرات ایران اجرا شده است.
برنامه های توانمندسازی کارکنان
حوزه های تخصصی:
شناسایی چالش های فرهنگ سازمانی و پیشنهاد راهکارهای تغییر آن مورد مطالعه: سازمان های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ از مفاهیم بنیادین رفتار سازمانی در سطح کلان است که صبغة مفهومی آن در انسانشناسی و جامعهشناسی سازمانی ریشه دارد. طرح این مفهوم در مطالعات سازمان و مدیریت رهآورد پارادایم تفسیرگرایی است که در استعارة سازمان به مثابة فرهنگ مورگان متبلور شده است. هدف پژوهش حاضر شناخت چالشهای فرهنگ سازمان در دستگاههای دولتی شهر تهران است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار تحقیق، پرسشنامة محققساخته بر اساس مدل رابینز است. روایی صوری و پایایی (آلفای برابر با 92 درصد) پرسشنامه تأیید شد. سطح تحلیل پژوهش بر ارزشهای سازمانی متمرکز است. جامعة آماری، کارکنان سازمانهای دولتی در شهر تهران است. نمونهای به روش طبقهای و با حجم 1008 نفر انتخاب شد. آمار توصیفی و استنباطی (تی همبسته) برای تحلیل دادهها بهکار گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود چالشهایی در همة مؤلفههای فرهنگ سازمانی است. در نهایت، یافتههای پژوهش تببین و راهکارهایی برای تغییر فرهنگ سازمانی با توجه به مدلهای نوین تغییر سازمانی پیشنهاد شد.
مهارت و هنر خوب گوش دادن (2)
حوزه های تخصصی:
رابطه بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان در نیروگاه شهید محمد منتظری اصفهان صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری آن، شامل کلیه ی کارکنان شاغل در نیروگاه (610=N) در سال 1390 بود که از این تعداد 203 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه، به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ی رهبری اخلاقی دهوق و دن هارتگ (2008) و پرسش نامه ی توانمندسازی اسپریتزر (1995) بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد (48/0=R).