مقوله ارتباطات بین سازمانی از دیر باز و در قالبهای متفاوت مطرح بوده و در حال حاضر به واسطه رقابت روزافزون از یک سو و پیشرفت و گسترش چشمگیر فنآوریهای نوین در زمینههای تولید، بازاریابی، اطلاعات از سویی دیگر بیش از پیش برجسته گردیده است. امروزه کارکردهای مختلف سازمانها به گونهای با یکدیگر پیوند خورده که تداوم حیات آنها را به صورت جدی تحت تاثیر قرار داده است به گونهای که سازمانها در برقراری ارتباطات از اشکال گوناگون نظیر سرمایهگذاری مشترک, شبکه,کنسرسیوم, اتحاد, اتحادیه بازرگانی و هیات مدیره مشترک استفاده میکنند. در این خصوص شکلگیری صحیح ارتباطات بین سازمانی مزیتهای فراوان و شکلگیری نادرست آنها، معایب قابل توجهی به دنبال دارد. شناخت مبانی نظری گزینههای مختلف ارتباطات بین سازمانی میتواند بسیار سودمند باشد. در این راستا شش پارادایم اصلی تئوریک ، که هر یک از زاویهای تبیین و ریشه در حوزههای مختلف علوم دارند، ارائه شده که این امر دلالت بر ماهیت چند بعدی موضوع دارد. این پارادایمها عبارتند از هزینههای اقتصادی مبادله، وابستگی منابع، اتحاد استراتژیک، تئوری ذینفعان، تئوری یادگیری و تئوری نهادینه شدن. در این مقاله پارادایمهای مزبور تشریح و نقاط قوت و ضعف هر یک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که هیچیک از تئوریها در تبیین کلیه اشکال ارتباطات بین سازمانی موفق نمیباشد بلکه تلفیق آنها تطابق بیشتری با واقعیت دارد.