فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از سیاست گذاری های مهم آموزش عالی در اغلب کشورها می تواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستم های آموزشی می توانند با فراهم آوری فرصت های کیفی آموزش برای همه ی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزه های مختلف عمومی و اجتماعی را فراهم آورند. اما آنچه باید در ارزیابی این سیاست گذاری مدنظر قرار گیرد توجه به مفاهیم نظری مختلف کیفی سازی آموزش است. یکی از مهم ترین مفاهیم نظری تأثیرگذار بر کیفیت توسعه منابع انسانی در دهه های اخیر، توجه به ارتباط و بسط کیفیت آموزش با ساخت و تولید سرمایه اجتماعی است. لذا در این مقاله با رویکرد توصیفی، تحلیلی و کیفی به بررسی این مقوله مهم می پردازد. بنابراین با تحلیل مفهوم سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با کیفیت مهارت های آموزشی مورد نیاز منابع انسانی می توان سیاست گذاری مناسبی برای ارتقاء کیفیت آموزش عالی به عمل آورد و در نهایت نتیجه گرفته شده است که برقراری توازن و تعادل در ابعاد اقتصادی و فرهنگی، ضرورت سیاست گذاری عالمانه در کیفیت آموزش عالی است.
اصول مهم انگیزش
حوزه های تخصصی:
رابطه میان ویژگیهای محیطی و اقدامهای سازمانی
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۰شماره ۳۳
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار با ارائه تعریفی روشن درباره محیط خارجی سازمان، گروههای ذی نفوذ داخلی و خارجی را نام برده ام و به تبیین نقش و اثر آنها در سازمان پرداخته ام، در اینجا کارکنان و سهامداران و هیات مدیره عوامل داخلی و مشتریان، رقبا، موسسه های مالی، رسانه های گروهی، اتحادیه های کارگری، گروهای ذی نفوذ خارجی و داخلی محیط و در انها تاثیر می گذارند....
طراحی مدل تفسیری- ساختاری عوامل مؤثر بر تاب آوری زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط آشفته و نامطمئن امروز هر شرکتی در معرض اختلال در زنجیره تأمین خود می باشد. یک اختلال در زنجیره تأمین رویدادی است که جریان عادی کالاها، اطلاعات و مالی را در زنجیره تأمین با مشکل مواجه کرده است که این موضوع می تواند عواقب منفی و شدیدی بر عملکرد حوزه های عملیاتی، مالی و همچنین بازار آن داشته باشد. بنابراین فهم درست اینکه چگونه شرکت ها می توانند اختلالات زنجیره تأمین خود را مدیریت کنند، به موضوع مهمی در میان دانشگاهیان و متخصصان تبدیل شده است. برای مقابله با این اختلالات زنجیره تأمین باید چند بعدی و چندرشته ای تعریف شود تا در صورت وقوع اختلال، ضمن دادن پاسخی مؤثر و کارامد، قادر به بازیابی خود به حالت اولیه بوده و یا حتی بتواند شرایط خود را بعد از وقوع اختلال بهبود دهد و این همان چیزی است که تاب آوری زنجیره تأمین نامیده می شود. با توجه اهمیت موضوع نخست با مرور جامع ادبیات، 12 عامل تاب آوری زنجیره تأمین شناسایی شد. همچنین در مصاحبه دیگری با خبرگان حوزه زنجیره تأمین، رابطه و اهمیت این 12 عامل با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) مشخص شدند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای افزونگی، نوآوری و تسهیم اطلاعات سنگ زیربنای تاب آوری در زنجیره تأمین را تشکیل می دهند و از قدرت نفوذ بالایی برخوردار هستند.
یادگیری ترکیبی
حوزه های تخصصی:
"در بسیاری از مجموعههای نازیبا و ناکارآمد، اجزای موجود در مجموعه هرکدام بهطور جداگانه زیبایی و کارآمدی خاص خود را دارد، اما آن هوشمندی که در ترکیب این اجزا ضروری بوده، وجود نداشته است.
سازمانها در آموزش کارکنان باید بتوانند فناوریها و مواد آموزشی را به نحوی با هم ترکیب کنند که بیشترین هماهنگی بااهداف سازمان که همانا افزایش درآمدها و کاهش هزینههاست حاصل شود. این ترکیب، در مقاله «یادگیری ترکیبی» از «مسعود محمدخانی» مورد بحث قرار گرفته است."
مدل نظام تامین و تعدیل منابع انسانی (کنکاشی در قانون مدیریت خدمات کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است تا با مطالعه و آسیب شناسی وضع موجود به ارائه الگوی مناسب و وضع مطلوب پرداخته شود. مطالعه در چارچوب رویکرد کیفی انجام گرفته است. جامعه آماری و اعضای پانل خبرگان این پژوهش را 20 نفر از اساتید مدیریت دولتی با گرایش منابع انسانی تشکیل دادند. داده های کیفی از میان مصاحبه با مشارکت کنندگان پژوهش گردآوری شد. برای این منظور، مصاحبه هایی بین 45 تا 60 دقیقه انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها در مراحل مختلف انجام گرفت و براساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج بالغ بر 304 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصای121 مفهوم و 36 مقوله یا طبقه فرعی است. پس از تعیین 36 طبقه فرعی، مرحله ساخت طبقه های اصلی شروع شد. باتوجه به طبقه بندی های فرعی، 8 طبقه اصلی تحت عناوین «برداشت های ناصحیح و خطاهای ادراکی»، «برنامه ریزی منابع انسانی در سازمان ها»، «طراحی نظام تأمین و تعدیل منابع انسانی متمایز»، «نظام ارزشیابی معیوب»، «رابطه گرایی»، «ویژگی های سازمانی»، «ویژگی های فردی» و «تأمین و تعدیل منابع انسانی شایسته» شکل گرفت که در قالب شرایط علی، مقوله محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبرد و پیامد تعریف شد.
ارائه مدل مفهومی روش شناسی آینده پژوهی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
951 - 972
حوزه های تخصصی:
روش شناسی آینده پژوهی اسلامی از مباحث پایه ای و اساسی در فرایند تولید دانش آینده پژوهی اسلامی است. تفاوت مبنای معرفت شناسی و هستی شناسی اسلامی موجب می شود روش شناسی آینده پژوهی اسلامی از سایر روش شناسی های موجود در این دانش متفاوت شود. ازین رو، سؤال اصلی این پژوهش این است که روش شناسی آینده پژوهی اسلامی چگونه است؟ هدف این پژوهش نیز ارائه مدلی مفهومی از روش شناسی آینده پژوهی اسلامی مبتنی بر مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی اسلامی است. این پژوهش از نظر هدف بنیادی است. شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای بود و به روش توصیفی پیمایشی تحلیل و بررسی شد. مدل روش شناسی آینده پژوهی اسلامی، که در این پژوهش ارائه می شود، ترکیبی از روش شناسی های تحلیلی و تفسیری و شهودی است. هر یک از روش شناسی های فوق در آینده پژوهی اسلامی اهمیتی ویژه دارد و امکان بهره مندی هم زمان از دو یا چند روش به صورت ترکیبی در آینده پژوهی اسلامی نیز وجود دارد.
ارائه مدلی برای تبیین پیشایندها و پیامدهای خودرهبری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستردگی جغرافیایی دانشگاه پیام نور، همزمان با ظهور فناوری اطلاعات، موجب گسترش روش های تصمیم گیری متمرکز و رسمیت زیاد و درنتیجه قدرت گرایی و خودفرمانی در آن شده است. ایده سازمان خودرهبر و گسترش فرهنگ خودرهبری که کانون اصلی تربیت افراد متخصص برایتصدیرهبریومسئولیتدردنیایرقابتی وپیچیده را فراهم می سازد، راه حل مناسبی برای مشکل فوق است. این پژوهش، به مطالعه و بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری فرهنگ خودرهبری سازمانی در دانشگاه پیام نور می پردازد. در این راستا نمونه ای 340 نفری از کارکنان دانشگاه پیام نور در مراکزی که از لحاظ عملکردی برتر بوده، انتخاب و داده ها به وسیله پرسشنامه پژوهشگرساخته با 91 گویه، گردآوری شد. نتایج نشان داد کهسبک رهبری، شخصیت و ارتباطات سازمانی اثربخش به عنوان شرایط علَی، بر اعتماد به نفس سازمانی تأثیر می گذارند. ظهور خودرهبری سازمانی، پویایی، پیشروی و افزایش بهره وری سازمانی را در پی خواهد داشت. علاوه بر این، عوامل زمینه ای (نظیر تعارض سازمانی، مدیریت استعداد و منابع انسانی و تیم محوری) و شرایط مداخله گر(نظیر فرهنگ، ساختار، جو و ارزش های سازمانی)، روابط را در مدل مطرح شده این پژوهش تحت تأثیر قرار می دهند.
مطالعة تأثیر ابعاد هوش هیجانی بر عملکرد کارکنان (مورد مطالعه: شبکه ورزش سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی برای فهم و تحلیل تجربه های هیجانی به توانایی فهم خویشتن در ارتباط بهتر خود با محیط منجر می شود که تنظیم کارآمد هیجان و تقویت خوب بودن را پرورش می دهد. عملکرد شغلی تحت تأثیر تو نایی کارمند در به کارگیری هیجان ها در تسهیل عملکرد است و کارمندان می توانند هیجان های مثبت و منفی را به عنوان مزیتی برای بهبود عملکرد خود به کار گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ابعاد هوش هیجانی کارکنان شبکة ورزش بر عملکرد آن ها و ابعاد آن است. از این رو، به نظر می رسد این تفاوت ها تأثیر معناداری بر سبک زندگی مانند سلامت جسم و روان، عملکرد، شغلی و روابط اجتماعی داشته باشد. تحقیق حاضر کاربردی و به روش توصیفی – همبستگی انجام گرفته است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. نمونة 140 نفری از کارکنان شبکة ورزش سیما به روش تصادفی ساده انتخاب شد. نتایج حاکی از آن است که هوش هیجانی و ابعاد چهارگانة آن بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معنادار می گذاردو هرگونه افزایشی در خودآگاهی، مدیریت روابط، آگاهی اجتماعی و خودکنترلی افراد عملکرد کارکنان را افزایش می دهد. در نتیجه، هوش هیجانی عاملی سازمان دهنده است که موجب بهبود عملکرد گروه می شود.
مقیاس ارزشیابی عملکرد آموزش دهنده
حوزه های تخصصی:
بررسی کم و کیف آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیخته کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب کننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است.
مقدمه ای بر مهندسی مجدد فرایند تجاری BPR
حوزه های تخصصی:
مدیریت و رهبری / 10 عادت غلط مدیران
حوزه های تخصصی:
مدیریت، دانش، فن، و هنر پرظرافتی است که در صورت به کارگیری آن، شرکت، سازمان، و بنگاه اقتصادی، به ""تعالی سازمانی"" دست می یابد.
""شادابی و سلامت""، بخشی از روح بنگاهها و سازمانهایی است که با مدیریت صحیح هدایت می شوند. درست به عکس، کوچکترین خطای سازمانی، سازمان را تا اعماق درگیر موضوعاتی می سازد که تا سالها به عنوان ""فرهنگ سازمانی"" در ابعاد و وجوه گوناگون سازمان ریشه می دواند.
""10 عادت غلط مدیران"" هشداری است برای مدیرانی که دوست دارند در عصر پررقابت کنونی، سازمانهایی چابک و پیشرو داشته باشند.
اگر تمایل دارید بخشی از ""فرهنگ سازمانی"" خود را به سمت تعالی سازمانی هدایت کنید، این مقاله از زاویه ی ""نبایدهای مدیریتی"" پرداخته است.
تحولات آینده سازمانها
منبع:
حسابدار ۱۳۷۸ شماره ۱۳۳
حوزه های تخصصی:
مقاومت در برابر تغییر
منبع:
تدبیر ۱۳۶۹ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شواهد، بررسی نظام مند و فراترکیبِ تفسیری- کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
115-140
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال پاسخ به سه سؤال به هم مرتبط و وابسته به یکدیگر، درباره چیستی، چرایی و چگونگی توسعه مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شواهد می باشد. روش مرور نظام مند در بررسی و جمع آوری ادبیات و فرا تحلیل تفسیری کیفی در ترکیب و تفسیر مورد استفاده قرار گرفته است. 25 مقاله اصلی در طی فرایند جستجو، ترکیب و تفسیر، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند که در نهایت به کشف پنج نوع دیدگاه غالب درباره مفهوم مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شواهد منجر شد. همین طور شواهدی متفاوت، اگرچه نه چندان قوی درباره اهمیت اتخاذ چنین رویکردی نسبت به مدیریت منابع انسانی در سازمان ها به دست آمد و در نهایت با رجوع و کاوش در ادبیات مربوط به چگونگی توسعه این رویکرد در حوزه های پزشکی و مراقبت های بهداشتی سعی شد تا چارچوبی برای توسعه آن در حوزه مدیریت منابع انسانی ارائه شود. همچنین این نوشته برای توسعه رویکرد مبتنی بر شواهد بخش هایی را که باید روی آن کارکرد، معرفی می کند.
بررسی رویکرد سبک مدارانه به فرایند آموزش و یادگیری (مقایسه بافت های نظامی و غیرنظامی از منظرآموزش و یادگیری زبان های خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه آموزش و یادگیری تداعی گر دو روی یک سکه است، بسته به نوع سبکی که معلم در فرآیند آموزش و یادگیرنده در فرآیند یادگیری اتخاذ می کند، می توان به این دو پدیدة متناظر از منظر متفاوت نگاه کرد. از طرفی لحاظ متغیری به نام «بافت آموزشی» که مختصات خود را دارد و فرض می شود که بر نوع سبک اتخاذی هر دو گروه تأثیر بگذارد، در این میان حائز اهمیت است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی انطباق یا افتراق سبک های تدریس و یادگیری استادان و دانشجویان از یک طرف، میزان انطباق و افتراق سبک ها با لحاظ بافت آموزشی نظیر بافت نظامی و غیر نظامی از طرف دیگر بوده است. در این راستا، 32 استاد زبان انگلیسی و 72 دانشجوی زبان آموز از دو بافت متمایز دانشگاهی یعنی از دانشگاه امام علی(ع) به عنوان محیط نظامی و از یک دانشگاه غیر نظامی تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه (به عبارتی هر چهار گروه؛ دو گروه استادان شاغل در محیط نظامی و دو گروه دانشجوی نظامی و غیر نظامی) به پرسش نامة متمایز و معطوف به ارزیابی سبک های تدریس و یادگیری پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل تطبیقی- مقابله ای داده ها نشان داد که این سبک های تدریس استادان و سبک های یادگیری دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد. بدین معنا که علی رغم وجود پاره ای تفاوت ها در اعمال سبک ها، هماهنگی و انطباق نسبتا مطلوبی بین سبک های استادان و دانشجویان هر بافت آموزشی به طور جداگانه و استادان هر دو موقعیت در مقایسه با یکدیگر وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که برخلاف سایر مؤلفه ها و متغیرهای شخصیتی انسان، سبک های تدریس و یادگیری چندان از عوامل محیطی متأثر نمی شوند.
سرمایه اجتماعی و عملکرد ماموران پلیس در حراست از جامعه
حوزه های تخصصی: