فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
رهبران تحول آفرین به سطح بالایی از هوش سیاسی نیاز دارند تا بتوانند به صورت شایسته ای با مقاومت پنهان و آشکار برای تغییر و تحول سازگار شوند و آن را تسهیل کنند. اعمال نفوذ و قدرت وجودی رهبران، آن ها را در جهت ایجاد تغییر در کارکنان و سازمان یاری داده و به تحقق اهداف سازمانی کمک می کند؛ لذا هدف پژوهش، شناسایی سبک رهبری مؤثر در اجرای تحول اداری و تحلیل اهمیت و جایگاه مدیران برخوردار از توانمندی هوش سیاسی در پیاده سازی تغییرات سازمانی و برنامه های تحول اداری است. در این مقاله به بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر تغییرات سازمانی با میانجی گری هوش سیاسی در سازمان های دولتی استان گیلان پرداخته شده است؛ بنابراین ابتدا با مرور مبانی نظری، فرضیه های پژوهش نوشته شد و سپس با استفاده از پرسش نامه، داده ها جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش شامل سازمان های دولتی استان گیلان است که برنامه تحول اداری در سال های گذشته در آن ها اجراشده یا در حال اجرا است. از این جامعه آماری، 64 سازمان دولتی به روش تصادفی ساده برای نمونه آماری انتخاب شدند. پژوهش حاضر کاربردی و روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده که اطلاعات به روش میدانی جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS)استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری تحول آفرین با میانجی گری هوش سیاسی بر روی تغییرات سازمانی تأثیرگذار است. افزایش درک هوش سیاسی رهبران، موفقیت سازمانی را افزایش، اضطراب را کاهش و روابط خارجی سازمان را بهبود می بخشد.
تبیین نقش راهبردهای تعالی منابع انسانی بر تعهدسازمانی کارکنان (مورد:کارکنان شرکت خودروسازی سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش راهبردهای تعالی منابع انسانی بر تعهد سازمانی کارکنان شرکت خودروسازی سایپا، انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بوده است. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، حجم نمونه 155 نفر از کارکنان انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای تعالی منابع انسانی با پایایی94/0 و پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و می یر (1991) با پایایی81/0 استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی تحلیل شد. نتایج نشان داد، راهبردهای تعالی منابع انسانی به طور معناداری پایین تر و تعهد سازمانی کارکنان، بالاتر از حد متوسط بوده است. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل پژوهش از برازش نسبتاَ خوبی با داده ها برخوردار بوده است و براین اساس، استراتژی های منابع انسانی با ضریب مسیر58/0 بر تعهد سازمانی تأثیرگذار بوده است اما رهبری منابع انسانی بر تعهد سازمانی تأثیر نداشته است. نهایتاَ، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی دانت تی3 نشان داد، وضعیت راهبردهای تعالی منابع انسانی در بخش های شرکت با یکدیگر تفاوتی نداشته، اما تعهد سازمانی کارکنان بخش مدیریت ایمنی و بهداشت با بخش مدیریت نیروی انسانی متفاوت بوده است.
تأثیر سرمایه انسانی و ویژگی های سازمانی بر ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه انسانی و ویژگی های سازمانی بر ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کارمندان ستادی معاونت بهداشت وزارت بهداشت و درمان واقع در شهر تهران است که 270 نفر می باشند. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز درباره افراد جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم نمونه و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 155 نفر تعیین شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته بودند که از طریق محاسبه آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه ها به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولاً تأثیر سرمایه انسانی بر میزان ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات معنی دار است. به عبارت دیگر یافته ها نشان می دهد زمانی که میزان سرمایه انسانی در نمونه آماری افزایش می یابد، این امر باعث افزایش میزان ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات می گردد. از سوی دیگر نتایج نشان می دهد که ویژگی سازمانی تأثیر معنی داری بر ارزش آفرینی کسب وکار فناوری اطلاعات نداشته است.
کاوش و طراحی مدل اجرایی اثربخشی آموزش سازمانی: مطالعه ای مبتنی بر نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیت های روش پژوهش نظریه زمینه ای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکت کنندگان دوره های آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و سازمان جهانی گمرک، مدل اجرایی اثربخشی آموزش ارائه شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد کارکنان بر مبنای عوامل سازمانی مانند: ماهیت وظیفه ای سازمان، مسئولیت اجتماعی سازمان، پویایی سازمانی؛ عوامل شغلی مانند: حساسیت وظیفه، سطح تخصصی بودن وظیفه و سیالیت وظیفه در آموزش و توسعه حرفه ای مشارکت می کنند. مشارکت آن ها در آموزش و یادگیری حرفه ای از طریق: آمادگی فراگیر، انگیزه برای انتقال، ظرفیت فرد برای انتقال، خودکارآمدی عملکردی صورت می پذیرد. چگونگی تخصیص بودجه، حمایت مدیریت، اسناد بالا دستی آموزش، شایسته سالاری و چگونگی اجرای قوانین بستری خاص برای راهبردهای آموزش کارکنان و مدیران فراهم می آورند. همچنین راهبردهای ساختاری: انطباق ساختار با فرایند آموزش سازمانی، ایجاد مجتمع آموزش، ظرفیت سازی انسانی و توسعه ظرفیت؛ راهبردهای نیازسنجی؛ راهبردهای طراحی: تناسب محتوا، مکانیزم های انگیزشی آموزش، تقویم آموزشی، طرح انتقال؛ راهبردهای اجرا: زمان بندی آموزش، روش های بین فردی، آموزش بین المللی و مجازی (Clikc) و راهبردهای ارزشیابی: امتحان، تمرین، نگرش سنجی، تکالیف، سنجش عملکرد متأثر از شرایط مداخله گر سازمانی مانند: جایگاه سازمانی (تأثیرگذاری آموزش در سازمان)، عوامل ساختاری (موازی کاری، یادگیری سازمانی) و مسائل و مشکلات کارکنان (مسائل و مشکلات کاری، فردی، شرایط اقلیمی و رفتارهای سیاسی) هستند. یافته های پژوهش نشان داد راهبردهای اثربخشی آموزش در کنش و واکنش سازنده با عوامل زمینه ای و محیطی پیامدهای مثبت: بهبود کیفیت خدمات، افزایش منافع مالی و در نهایت شکل گیری یک گمرک یادگیرنده را به همراه خواهد داشت.
تبیین رابطه فلات زدگی شغلی با بی تفاوتی سازمانی و تمایل خروج از خدمت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی پدیده فلات زدگی شغلی و رابطه آن با بی تفاوتی سازمانی و تمایل به خروج از خدمت کارکنان شرکت بیمه ایران است. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر مطالعات کمی و از نوع پیمایش است. پرسشنامه های استاندارد فلات زدگی شغلی، تمایل به خروج از خدمت کارکنان و بی تفاوتی سازمانی میان ۳۵۵ نفر از کارشناسان شرکت بیمه ایران توزیع شد. به جهت گستردگی زیاد جامعه اماری و تجمع کارشناسان بیمه در دفتر مرکزی پرسشنامه در ستاد مرکزی شرکت که در تهران مستقر است توزیع شد. داده ها جمع آوری و با رگرسیون و ANOVA تحلیل گردید. برای اعتبار سازه از آزمون تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد، شاخص کفایت نمونه پرسشنامه (KMO) برای مؤلفه ی فلات زدگی شغلی، مقدار 786/0 بوده است که نشان دهنده اعتبار سازه ای مناسبی است. برای بررسی پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج به ترتیب 88%، 85 % و79% برای فلات زدگی شغلی، تمایل خروج از خدمت و بی تفاوتی بوده است. نتایج این پژوهش وجود فلات زدگی شغلی در میان کارکنان شرکت بیمه ایران را نشان می دهد، اما برخلاف انتظار این پدیده رابطه زیادی با تمایل خروج از خدمت کارکنان نداشته، اما با متغیر ""بی تفاوتی سازمانی"" رابطه قوی را نشان می دهد.
بررسی تاثیر وفاداری کارکنان و کیفیت خدمات بر عملکرد شرکت در صنایع خدماتی (مطالعه موردی بانک مهر اقتصاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین وفاداری کارکنان ، کیفیت خدمات و عملکرد شرکت در صنایع خدماتی بانک مهر اقتصاد می پردازد . معرفی و شناسایی مشتری به عنوان یکی از مهمترین عناصر بقای سازمان، کمک به مدیران بانکها در جهت ارائه خدمات بهتر به مشتریان ، ارائه راهبردهایی برای مشتری مداری ، شناسایی اولویت ابعاد کیفیت خدمات بانکی جهت تامین رضایت بیشترمشتری، بررسی رابطه میان کیفیت خدمات و رضایت مشتری در سطح شعب بانک مهر اقتصاد شهرستان تهران ، بررسی رابطه میان کیفیت خدمات و وفاداری کارکنان در سطح شعب بانک مهر اقتصاد شهرستان تهران ، بررسی رابطه میان رضایت مشتری و وفاداری مشتری در سطح شعب بانک مهر اقتصاد شهرستان تهران ، بررسی رابطه میان وفاداری مشتری و سوددهی بانک در سطح شعب بانک مهراقتصاد شهرستان تهران از اهداف این پژوهش بوده اند. برای دستیابی به این اهداف ، روش لیزرل بعنوان ابزار ارزیابی مورد استفاده قرار گرفته ، در ضمن محقق از مدل یابی معادلات ساختاری در جهت تحلیل عاملی تأییدی بهره برده است.
با عنایت به آنچه گفته شد در این تحقیق قصد برآن است که در قالب شش فرضیه رابطه بین وفاداری کارکنان ، کیفیت خدمات و عملکرد شرکت در صنایع خدماتی بررسی شود . طبق بررسی های بعمل آمده و جمع آوری نتایج پرسشنامه های توزیع شده بین ۲۰۴نفر از کارکنان و مشتریان ، در نهایت محقق به این نتیجه رسیده است که وفاداری کارکنان بر کیفیت خدمات و کیفیت خدمات بر رضایت مشتریان و رضایت مشتری بر وفاداری مشتری و وفاداری مشتری بر سود دهی بانک اثر گذار است و زمانی که صرف می شود تا ارتباط بین کارکنان و مشتریان برقرار شود بر رضایت مشتری اثر گذار است نه بر کیفیت خدمات
ارتقاء کیفیت آموزش منابع انسانی آموزش عالی با تأکید بر تولید و ساخت سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سیاست گذاری های مهم آموزش عالی در اغلب کشورها می تواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستم های آموزشی می توانند با فراهم آوری فرصت های کیفی آموزش برای همه ی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزه های مختلف عمومی و اجتماعی را فراهم آورند. اما آنچه باید در ارزیابی این سیاست گذاری مدنظر قرار گیرد توجه به مفاهیم نظری مختلف کیفی سازی آموزش است. یکی از مهم ترین مفاهیم نظری تأثیرگذار بر کیفیت توسعه منابع انسانی در دهه های اخیر، توجه به ارتباط و بسط کیفیت آموزش با ساخت و تولید سرمایه اجتماعی است. لذا در این مقاله با رویکرد توصیفی، تحلیلی و کیفی به بررسی این مقوله مهم می پردازد. بنابراین با تحلیل مفهوم سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با کیفیت مهارت های آموزشی مورد نیاز منابع انسانی می توان سیاست گذاری مناسبی برای ارتقاء کیفیت آموزش عالی به عمل آورد و در نهایت نتیجه گرفته شده است که برقراری توازن و تعادل در ابعاد اقتصادی و فرهنگی، ضرورت سیاست گذاری عالمانه در کیفیت آموزش عالی است.
بررسی رابطه بین نقض قرارداد روان شناختی با رفتار شهروندی سازمانی و نیت جابجایی با نقش تعدیلی فاصله قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افراد نسبت به وعده های داده شده در بدو استخدام حساس هستند و اگر این وعده ها نقض شوند افراد به صورت های متفاوت نسبت به آن واکنش نشان می دهند. این واکنش در جوامع مختلف به دلیل وجود تفاوت های فرهنگی متفاوت است. لذا هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نقض قرارداد روان شناختی با رفتار شهروندی سازمانی و نیت جابجایی با نقش تعدیلی فاصله قدرت است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی از گروه پژوهش های توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مدارس دخترانه مقطع متوسطه دوم در شهرستان علی آباد کتول تشکیل می دهند که تعداد آن ها برابر با 268 نفر است که حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 154 نفر به دست آمد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه نقض قرارداد روانی رابینسون و موریسون (2000)، رفتار شهروندی پودساکف و همکاران (1991)، ترک خدمت کامن و همکاران (1979) و فاصله قدرت دورفمن و هاول (1980) است که آلفای کرونباخ همگی آن ها بالای 7/0 می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر نرم افزار PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین نقض قرارداد روان شناختی و رفتار شهروندی رابطه منفی و بین نقض قرارداد روان شناختی و نیت جابجایی رابطه مثبت وجود دارد. هم چنین فاصله قدرت نقش تعدیل کنندگی در رابطه بین قرارداد روان شناختی با رفتار شهروندی سازمانی و نیت جابجایی ندارد.
نقش رهبری تحولی مدیران در توسعه ی رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل عمده در جهت دهی رفتار کارکنان، سبک رهبری اعمال شده در سازمان می باشد. هر چه ساختار سازمانی ارگانیک تر و سبک رهبری تحول آفرین باشد، احتمال توسعه ی رفتارهای شهروندی سازمانی از طرف کارکنان بیشتر خواهد بود. گمر ک به عنوان مرزبان اقتصادی کشور ، جایگاه ویژه و مهمی در اجرای سیاست های اقتصادی کشور دارد. یکی از عواملی که می تواند بر کیفیت خدمات در این بخش تأثیرات عمیقی بگذارد، رفتار شهروندی سازمانی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری تحول آفرین در توسعه و ارتقاء رفتارهای شهروندی سازمانی در بین کارکنان گمرک می باشد. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان گمرکات سیستان و بلوچستان بود. نمونه مورد بررسی بر اساس جدول کوکران 110 نفر تعیین شد که با روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده و برای تحلیل داده ها از آزمون های T و تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. با نظر اساتید و میانگین واریانس، روایی سئوال ها در حد مطلوبی ارزیابی شد. آلفای کرونباخ تمامی متغیرها بزرگتر از 6/0 بوده بنابراین از نظر پایایی تمامی متغیرها مورد تأیید است. مقدار میانگین واریانس استخراج شده AVE همواره بزرگتر از 5/0 است بنابراین روایی همگرا نیز تأیید شد. مقدار روایی مرکب CR نیز بزرگتر از AVE است. نتایج تحقیق بیانگر این بود که میان مؤلفه رهبری تحول آفرین و رفتار شهروندی سازمانی با ضریب تأثیر 0.712همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی رابطة رهبری اخلاقی با رفتارهای انحرافی در محیط کار: نقش میانجی تعهد عاطفی و جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة رهبری اخلاقی و رفتارهای انحرافی در محیط کار، همچنین، نقش میانجی تعهد عاطفی و جو اخلاقی انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش شامل همة کارکنان سازمان جهاد کشاورزی خوزستان بود که از این تعداد 220 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با به کارگیری پرسشنامه های رهبری اخلاقی، رفتارهای انحرافی در محیط کار، تعهد عاطفی و جو اخلاقی جمع آوری، و با روش مدل سازی معادلات ساختاری و بوت استرپ تحلیل شد. تحلیل های مدل سازی معادلات ساختاری، برازندگی مدل پیشنهادی را با داده ها تأیید کرد. نتایج حاکی از اثر مستقیم رهبری اخلاقی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار و اثر غیرمستقیم رهبری اخلاقی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق تعهد عاطفی و جو اخلاقی بود. به کارگیری سبک رهبری اخلاقی با انجام دادن رفتارهای انحرافی کارکنان در محیط کار ارتباط دارد. بنابراین، سازمان ها می توانند با به کارگیری این سبک از رهبری از بروز این رفتارها در محیط کار جلوگیری کنند و موجب افزایش بهره وری سازمان شوند.
ارائه الگوی عوامل مؤثر بر جهت گیری های کارراهه شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم بسیار حائز اهمیت در حوزه مدیریت منابع انسانی، مدیریت مسیر پیشرفت شغلی کارکنان است. کارراهه شغلی، دربردارنده یک الگو یا جهت گیری ترقی در کار، مطابق با نگرش ها و انگیزه های کارکنان است که آنها در نقش های کاری خود ایفا می کنند و موجب پیشرفت در طی سنوات خدمت خود می شوند. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، آزمون الگوی بلوک ها یا جهت گیری های کارراهه شغلی یا به تعبیر دیگر لنگرگاه های مسیر ترقی در سازمان های دولتی است. به لحاظ روش شناسی، پژوهش از نوع پیمایشی کاربردی بوده و مبتنی بر روش های اکتشافی - زمینه یابی است. داده ها توسط پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. در تدوین این مقیاس، اعتبار محتوای عوامل احصا شده با نظر خبرگان و اعتبار سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و شاخص کی ام او تأیید شد. پایایی سنجه نیز به روش آلفای کرونباخ محاسبه و تأیید شد. یافته های پژوهش، نشان از تأیید الگوی پیشنهادی پژوهش دارند، به این معنی که متغیرهای مطرح شده، تبیین کننده های مناسبی از مرجع های کارراهه یا مسیر ترقی شغلی بوده اند و روابط مفروض در نمونه نیز به طور معنی داری مورد تأیید واقع شدند. سایر نتایج، حاکی از رتبه ابعاد و شاخص های مطرح شده و نیز برازش و درجه تقریب مناسب نمونه در جامعه مورد مطالعه است.
رهبری و مدیریت دانش: بررسی سبک رهبری تحول آفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲
29 - 44
حوزه های تخصصی:
در عصر پر آشوب امروز سازمان های دانش آفرین شانس بیشتری برای بقا در اکوسیستم سازمانی دارند. دانش به منبع اصلی برتری رقابتی سازمان ها تبدیل شده و مدیریت دانش وظیفه حیاتی آنها محسوب می گردد. رهبری علاوه بر فناوری، فرهنگ و اندازه گیری یکی از چهار توانمندساز مدیریت اثربخش دانش است. در میان سبک های مختلف رهبری، سبک رهبری تحول آفرین مورد مطالعه گسترده ای قرار گرفته و بررسی نتایج حکایت از تاثیر مثبت و اثربخش رفتارهای ناشی از این سبک در موفقیت سازمان های امروزی دارد. است. این پژوهش به بررسی رابطه میان سبک رهبری تحول آفرین با مدیریت دانش پرداخته است. فرضیات این پژوهش در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بررسی شد. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه صورت گرفته و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان می دهند بین تمام مولفه های رهبری تحول آفرین و مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادهایی نیز ارائه شده است.
تبیین مدل سازی پارادایم مذاکرات حسابرس- صاحبکار پیرامون گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل اصلی شکل گیری گزارش های مالی، فرایند مذاکره ای است که حسابرس و شرکت صاحبکار بواسطه ایجاد اختلاف نظر و تعارض وارد آن می شوند. نتایج حاصل از این مذاکرات در کیفیت گزارش های نهایی نقشی تعیین کننده دارد و در نتیجه می تواند برای خود افراد درگیر مذاکره، سازمان آنها و کل جامعه پیامدهایی را به همراه داشته باشد. هدف تحقیق حاضر مدل سازی این فرایند به روش نظریه برخاسته از داده ها و از طریق مصاحبه عمیق با خبرگانی از هر دو سوی مذاکره یعنی شرکای حسابرسی و مدیران شرکت ها پرداخته است. این تحقیق با انجام 30 مصاحبه به روش گلوله برفی به اشباع رسید. با توجه به سطوح مختلف عرضه کنندگان حسابرسی (موسسه حسابرسی و تیم حسابرسی مذاکره کننده) تلاش شده تا مدلی جامع از کلیه عوامل تعیین کننده در هر یک از این سطوح ارائه شود. بعلاوه در انجام مصاحبه ها موضوعات نیازمند مذاکره و چالش های موجود در این فرایند در هر سطح شناسایی گردید. بر اساس نتایج بدست آمده از مصاحبه ها علت اصلی ایجاد اکثر اختلافات و تعارضات بین حسابرسان و صاحبکاران که مذاکره را امری اجتناب ناپذیر می سازد عبارتند از: 1. علل دانشی (کمبود دانش با کیفیت طرفین مذاکره)، 2. علل اطلاعاتی (عدم تقارن اطلاعاتی) و 3. علل ارتباطی (ماهیت کسب و کار صاحبکار و شیفت کلیه ارتباطات به آخر سال) و 4. مشکل ابزاری (کیفیت قوانین و استانداردهای حسابداری). با توجه به مصاحبه ها، با شروع فرایند مذاکره به دلایل فوق، مهم ترین بسترهای لازم عبارتند از کیفیت دانش و مهارت های مذاکراتی طرفین مذاکره و رسالت آنها. همچنین بر اساس نظر خبرگان راهبردهای پیاده سازی پارادایم پیوسته و دستیابی به مذاکره برد-برد عبارتست از گفتگو منطقی و مستقل، اعتماد سازی، و مذاکره از مجرای مکانیزم های مناسب حاکمیت شرکتی. مهم ترین چالش های شناسایی شده در این فرایند عبارتند از عدم تخصص صنعتی حسابرسان، نگاه اشتباه صاحبکاران به حسابرسی و نبود مکانیزم های مناسب حاکمیت شرکتی است. در نهایت مدل بدست آمده از مصاحبه ها به تایید 2 نفر از مشارکت کنندگان و 2 متخصص حرفه ای و دانشگاهی رسید.
آسیب شناسی فرایند جذب هیئت علمی در دانشگاه های دولتی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق، آسیب شناسی فرایند جذب هیئت علمی در دانشگاه های دولتی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. برای این منظور از روش پدیدار نگاری و ابزار مصاحبه پاره ساختاریافته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی سؤالات مصاحبه توسط متخصصان و پایایی تحلیل ها با روش پایایی بازآزمون (91/0) و پایایی بین کدگذران (78/0) تأیید شد. جامعه موردنظر، تمامی متخصصان آموزش عالی و متصدیان جذب هیئت علمی بودند که با روش نمونه گیری هدف دار، شناسایی و مورد مصاحبه قرار گرفتند که تحقیق در تعداد 25 نفر به اشباع نظری رسید. مصاحبه ها، ضبط، پیاده سازی و تحلیل و کدگذاری شد که منتج به شناسایی 24 آسیب در ابعاد چهارگانه: برنامه ریزی، نیرویابی، انتخاب و انتصاب شد که مهم ترین آسیب در هر یک از ابعاد به ترتیب: عدم وجود استانداردهای مشخص برای تخصیص سهمیه های استخدام، ضعف سامانه ثبت نام، یکسانی استانداردهای صلاحیت های علمی برای همه دانشگاه ها و رشته ها، تعویق در صدور حکم استخدامی برخی متقاضیان و طولانی شدن فرایند استخدام شناخته شد. درپایان نیز مبتنی بر ادبیات تحقیق و واقعیت های دانشگاه های کشور، راهکارهایی اصلاحی پیشنهاد شد که ازجمله مهم ترین آنها ، تغییر در برخی قوانین بود.
بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش تجارت الکترونیکی در بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش تجارت الکترونیکی در بخش کشاورزی انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوة جمع آوری داده ها و اطلاعات از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری پژوهش قسمت خریدوفروش سایت بازار بزرگ کشاورزی بود که در آن 300 نفر در بخش خریدوفروش فعالیت می کنند. نمونه ای به حجم 201 نفر به روش تصادفی ساده از بین آن ها انتخاب شد. ابزار تحقیق پرسشنامه است و داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد نگرش در رابطة سودمندی درک شده و ریسک های امنیتی، عملکردی، مالی و زمانی با پذیرش تجارت الکترونیکی نقش میانجی دارد. اثر همکاران با واسطة هنجار ذهنی بر تمایل به پذیرش تجارت الکترونیکی مؤثر است. در این پژوهش سهولت استفاده ادراک شده و قابلیت سازگاری بر نگرش تأثیری نداشتند. در نهایت، پیشنهادهایی بر مبنای نتایج تحقیق بیان شد.
طراحی مدل ارزشگذاری نیروی انسانی در دانشگاه یزد با رویکرد حسابداری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی با ارزش ترین سرمایه کشور است و محور توسعه به شمار می آید. بنابر این، برای تحقق رشد و توسعه این سرمایه ارزشمند، نیاز به برنامه ریزی دقیق است. بحث اصلی در Human Resourc Accounting این است که آیا نیروی انسانی، دارایی است و چگونه می توان این دارایی را به عنوان ارزش سنجید؟ پس منابع انسانی باارزش ترین عامل در تولید است و نقش قابل ملاحظه ای در بهره وری سازمانها دارد. هدف این مقاله، ارائه مدلی برای ارزیابی دقیق ارزشگذاری نیروی انسانی است. روش:در این مطالعه، نخست مؤلفه های مربوط از ادبیات تحقیق استخراج شد. سپس شاخصهای شناسایی شده توسط خبرگان جرح و تعدیل شد؛ به طوری که در نهایت 100 شاخص در دو طبقه کمّی و کیفی سازماندهی شدند. جامعه آماری کارکنان دانشگاه یزد است. یافته هاو نتیجه گیری:یافته های تحقیق منجر به طراحی الگویی شد که با استفاده از رویکردی جامع، این امکان را برای مدیریت منابع انسانی دانشگاهها به وجود آورده که ضمن برخورداری از شاخصهای کمّی و کیفی و از طریق بهره گیری از یک مدل 500 امتیازی، به ارزشگذاری کارکنان پرداخته، موقعیت مناسبی را در جهت ارتقای سطح کیفی و کمّی نیروهای انسانی فراهم آورد..
مؤلفه های رفتار فرانقشی در سازمانهای آموزشی از منظر آموزه های اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفه های رفتار فرانقشی در سازمانهای آموزشی از منظر اسلام است. رفتار فرانقشی رفتاری داوطلبانه است، از انتظارات رسمی نقش فراتر رفته و مستقیماً به وسیله سیستم های پاداش رسمی سازمان شناسایی نمی شود. روش: روش پژوهش، بررسی اسناد و مدارک و تحلیل محتوای کیفی به شیوه استقرایی- قیاسی است. بدین منظور با استفاده از کدگذاری باز، داده های لازم از منابع اسلامی جمع آوری و مؤلفه ها معیّن شده است. یافته ها: مهم ترین مؤلفه های به دست آمده عبارتند از: وساطت معطوف به خیر، واکنش متعالی، اهتمام به نیکی مضاعف، اهتمامات معنوی، مساعدت پیش از طلب، همیاری هدفمند، تقویت روحیه و نشاط کاری، پرهیز از بزرگنمایی مشکلات، نقش سازنده در انتقاد و پیشنهاد و... . مبانی این مؤلفه ها نیز بر سه محور اساسی اعتقاد به حضور خداوند، باور معاد(ثبت اعمال) و محدودیت فرصت استوار است. نتیجه گیری: رفتارهای فرانقشی در دو شکل ایجابی و اجتنابی و به صورت فراکنشی، واکنشی و گاهی دوگانه بروز می یابند. نیت خالصانه و جلب رضای الهی نیز از شرایط مطلوبیت رفتار فرانقشی است؛ رفتارهایی که علاوه بر مد نظر داشتن افزایش اثربخشی در سازمان، بر رشد و تعالی فردی نیز تأکید می ورزند.
مدیریت منابع انسانی با دیدگاههای نوین
حوزه های تخصصی:
امروزه به منابع انسانی سازمان، بعنوان منابع ارزشمندی برای برتری در رقابت نگاه می شود و بنابراین برنامه ریزی منابع انسانی در سازمان از مهمترین کارهاست. آموزش مهارتها، انگیزش پرسنل و چگونگی بکارگیری آنان را می توان عامل مهمی برای برتری در رقابت به حساب آورد. مدیریت منابع انسانی، تحلیل نیازهای انسانی سازمان با توجه به شرایط متغیر و انجام اقدامات لازم برای پاسخگویی به این نیازهاست. انجام موفقیت آمیز هر کاری در سازمان، اعم از برنامه ریزی، اجرا و کنترل استراتژیهای کلان سازمان، پیاده سازی برنامه های تحول و پیشبرد اهداف سازمانی بدون مدیریت و توجه جدی به منابع انسانی، امکانپذیر نخواهد بود.. واقعیت این است که اگر در سازمانها از وجود انسانهای خلاق، دانشگر، فرصت شناس و تبیین گر مسائل بی بهره باشیم ، بسیاری از فرصتها و موقعیتها را از دست خواهیم داد . برای رسیدن به هدف جهانی شدن و یا حتی ماندن در این سطح، پرورش منابع انسانی الزامی است و آینده صنعت متعلق به کسانی است که برای آن برنامه و هدف دارند.
رابطه تعهد سازمانی و جهت گیری مذهبی با رهبری تحول آفرین در یکی از مراکز علمی نظامی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲
149 - 186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به «بررسی رابطه تعهد سازمانی و جهت گیری مذهبی با رهبری تحول آفرین»، می پردازد. این پژوهش، با توجه به مبانی نظری و عملی، از نوع پژوهشات کاربردی و از نظر نوع روش، از انواع پژوهشات توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه های استاندارد رهبری تحول آفرین باس و اولیو (1997)، سنجش نگرش مذهبی کلارک و استارک (1994) و تعهد سازمانی میر و آلن (2007) می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل 110 نفر از کارکنان شاغل در مرکز علمی نظامی مورد نظر در پژوهش بود. تجزیه و تحلیل داده ها، به کمک نرم افزار آماری SPSS و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون، انجام شد. از دیدگاه پاسخگویان، بین تعهد سازمانی و جهت گیری مذهبی با رهبری تحول آفرین، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین، بین ابعاد رهبری تحول آفرین با تعهد سازمانی و بین ابعاد رهبری تحول آفرین با جهت گیری مذهبی نیز، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در نهایت، نتایج به دست آمده نشان داد که مؤلفه رفتارهای آرمانی نسبت به دیگر مؤلفه های رهبری تحول آفرین، پیش بینی کننده قوی تری برای تعهد سازمانی و مؤلفه انگیزش الهام بخش نسبت به دیگر مؤلفه های رهبری تحول آفرین، پیش بینی کننده قوی تری برای جهت گیری مذهبی می باشد. شایان ذکر است که به دلیل مسائل امنیتی، محقق از ذکر نام محل مورد مطالعه معذور است.
تحلیل نقش نظام ارزشیابی عملکرد در بهره وری سازمان با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر و کارآمد از منابع گوناگون همچون نیروی کار، سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات، هدف تمامی مدیران سازمان های اقتصادی و واحدهای تولیدی صنعتی و مؤسسات خدماتی است. یکی از مهم ترین اهداف در هر سازمان، ارتقای سطح بهره وری آن است و باتوجه به اینکه انسان در ایجاد بهره وری نقشی محوری دارد، بهبود عملکرد و بهسازی نیروی انسانی، نیاز انکارناپذیر هر سازمان است و مدیریت عملکرد، ابزاری برای دستیابی به قابلیت های کارکنان، رشد و شکوفایی برای رسیدن به اهداف سازمان، شفاف شدن نیازهای آموزشی و ارائه بازخورد لازم به آنهاست. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل عوامل مؤثر بر اثربخشی نظام ارزشیابی عملکرد و نقش آن در بهره وری سازمان است. به این منظور ابتدا مفهوم عملکرد و ارزشیابی آن از دیدگاه متخصصان و منابع کتابخانه ای موجود، بررسی و سپس با استفاده از نظریه داده بنیاد و انجام مصاحبه ای نیمه ساختاریافته به شیوه قضاوتی با جمعی از خبرگان و کارشناسان آگاه به موضوع پژوهش، مفاهیم حاصل از موردکاوی ها استخراج و از چهار منظر انگیزشی، آموزشی، محیطی و ساختاری طبقه بندی شده و درپایان، نتایج حاصل در قالب چهار فرضیه ذیل چارچوب مفهومی معرفی شده است.