فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
منبع:
رادیو دی ۱۳۹۱ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
شیوه های مدیریتی برای حل مشکلات
منبع:
رادیو دی ۱۳۹۱ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
چگونگی اثرگذاری رسانه های جمعی (تلویزیون) در توسعه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر تلاش می کند به این پرسش اساسی که نحوه تأثیرگذاری تلویزیون در توسعه کارآفرینی چگونه است، پاسخ دهد. در عصر حاضر، برای ادامه حیات و موفقیت در تمام عرصه های زندگی با رقابتهای مستمر و نیاز مبرم به نو آفرینی مواجه ایم و کارآفرینی می تواند به عنوان یکی از راهبرد های همراه شدن با این مسئله مورد توجه قرار گیرد. یکی از راهکارهای توسعه کارآفرینی، توجه رسانه ای به کارآفرینی بویژه توجه تلویزیون است. بر همین اساس برای پاسخگویی به این پرسش از روش تحلیل محتوا (کیفی) و به صورت توصیفی سیزده برنامه تلویزیونی که رویکرد کارآفرینانه داشته اند و بهره گیری از دیگر تحقیقات انجام شده کتابخانه ای، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد هر کدام از برنامه های تلویزیونی مانند: آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم کارآفرینی، ارائه داستانهای موفقیت کارآفرینان، پوشش دادن خبری وقایع کارآفرینی، الگوسازی رفتار کارآفرینانه، پخش فیلم ها و سریال ها با مفهوم کارآفرینی، مسابقات با مضمون راه اندازی کسب و کار، نشستهای تخصصی با حضور کارآفرینان و مسئولان در قالب میزگرد، انتقال تجربیات کارآفرینان به مخاطبان، ارائه تصویری از زندگی کارآفرینان بر توسعه کارآفرینی تأثیرگذار هستند.
خلاقیت و نوآوری در مدیریت
منبع:
رادیو دی ۱۳۹۱ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
جایگاه خلاقیت و نوآوری در سازمان ها
منبع:
رادیو دی ۱۳۹۱ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
ارایه الگوی مناسب مدیریت خبرتلویزیون از دیدگاه کارشناسان (مطالعهی موردی سیمای جمهوری اسلامی ایران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ی حاضر که برگرفته از پژوهش نویسنده - درسال 1388 - درارتباط با خبر سیمای جمهوری اسلامی است ، هدف اصلی ارایه الگویی مناسب برای مدیریت خبر تلویزیون است . این پژوهش که با بهره گیری از دیدگاه چهارده کارشناس و با روش دلفی انجام شده در پی پاسخ گویی به سه سؤال عمده است: جایگاه خبرتلویزیون ازدیدکارشناسان چیست؟ الگوی اجرایی مناسب در مدیریت خبر سیما چه میتواند باشد؟ چه متغیرهایی برمدیریت خبر اثر مطلوب میگذار ند؟ نتایج این پژوهش که از سه مرحله دلفی به دست آمده ، نشان میدهد که جایگاه خبر سیما از جهت وضعیت پوشش جغرافیایی مناسب است ، اما از لحاظ اعتبار در وضعیت متوسط قرار دارد و از دیگر نتایج پژوهش میتوان به احصاء هفت متغیر تأثیرگذار بر مدیریت خبر نام برد که اگر مدیریت خبر سیما به آن ها توجه کند به الگویی مناسب دست خواهد یافت . از این متغیرها میتوان به توجه به نیازهای خبری مردم ، نقش های مدیریت و سرعت در انتشار نام برد . مهم ترین نتیجه این پژوهش دستیابی به الگویی اجرایی است که از آن به الگوی سه گام نام برده شده و برگرفته از توافق جمعی کارشناسان پژوهش است . سه گام ""تعیین""، ""تولید"" و "" توزیع"" از مراحل مختلف مدیریت خبر است که اگر توسط مکانیزمی واحد انجام شود در سطوح پایین با تغییرات جزیی همراه خواهد بود و فاصلهی بین تولید و توزیع کاهش مییابد و مهم تر اینکه از دپوی اخبار جلوگیری میشود.
حقوق ارتباطات
منافع ملی؛ قطب نمای رسانه ملی؛ گفت و گو با دکتر محمد حسن زورق درباره مدیریت استراتژیک در رسانه ها
حوزه های تخصصی:
رسانه و سقف شیشه ای: تبیین نقش تلویزیون در ارتقاء زنان به سطوح مدیریتی جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود رشد چشمگیر حضور زنان در محیط های کار، میزان پیشرفت آن ها در مشاغل مدیریتی متناسب با تعداد آن ها در سازمان ها نیست و این در حالی است که هیچ گونه شواهد منطقی در خصوص عدم توانایی مدیریتی زنان به چشم نمیخورد، بلکه آنان با مسایلی نظیر تبعیض شغلی و نگرش های غلط و محدود کننده در جامعه مواجهند که حرکتشان را به سمت مشاغل مدیریتی با مشکلات فراوانی مواجه میسازد. هدف این مقاله تبیین نقش رسانه های جمعی در ارتقاء زنان به سطوح مدیریتی است که بدین منظور به بررسی ارتباط میان سازگاری برنامه های تلویزیون از ابعاد شناختی، هنجاری، تنظیمی و شکلی با موضوع رشد زنان از یکسو و ارتقاء آنان به سطوح مدیریتی از سوی دیگر پرداخته شده است.این کار از طریق پرسشنامه ای که روایی آن مورد تأیید قرار گرفنه و پایایی آن 84 درصد برآورد شده بود، در قالب یک پژوهش پیمایشی در سطح استادان رشته های مدیریت و ارتباطات دانشگاه های دولتی سطح تهران انجام گرفت. بر اساس یافته های پژوهش و در سطح اطمینان 95 درصد میزان اثر معناداری برنامه های تلویزیونی بر ارتقاء زنان در جامعه 42 درصد به دست آمد که بیانگر این است که حدود 42 درصد تغییرات در ارتقاء زنان در جامعه مربوط به تلویزیون بوده و 58 درصد بقیه به عوامل دیگری مربوط میشود.
مدیریت و وجدان کاری
طراحی سنجه های تاثیر بر مخاطب برای آگهی های بازرگانی در رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود رسانه های جدید و جذب مخاطبان بیشتر توسط آن ها تلویزیون در خطر از دست دادن سهم خود از بازار آگهی ها است. یکی از مهم ترین دلایل این کاهش عدم وجود سنجه هایی برای اندازه گیری میزان تاثیرگذاری آگهی هاست که ازطریق آن آگهی دهندگان بتوانند اثربخشی آگهی خود را ارزیابی کنند و برنامه ریزی بهتری انجام دهند، در حالی که رقیب آن یعنی رسانه های نوین اطلاعات بسیار جزیی و مفصلی از واکنش های مشتریان نسبت به تبلیغات در اختیار آگهی دهندگان قرار می دهند. با توجه به تقاضای آگهی دهندگان برای اندازه گیری دقیق تاثیر تبلیغات، مدیران تلویزیون برای حفظ و افزایش سهم خود از بازار آگهی ها باید به دنبال ابزارهای جدیدتری برای اندازه گیری تاثیر تبلیغات باشند. مقاله ی حاضر با بررسی ادبیات موضوع و رویکرد تحلیل محتوا و نیز استفاده از نظرهای خبرگان، با طرح شش شاخص عمده، سنجه هایی را مطرح می کند که عبارتند از رتبه بندی تبلیغات، درگیر سازی، تماشای کل، فعالیت های انتخابگری، مشارکت مخاطب، تاثیر فروش و سنجه های عملیاتی مربوط به هریک. در پایان پیشنهادهایی برای مدیران اقتصادی تلویزیون و به ویژه رسانه ملی بیان می کند که منجر به افزایش توجه آگهی دهندگان و کارآمدتر نمودن سازوکار جلب آگهی آنان می شود.
نقش بازنمایی رسانه ای الگوهای مصرف در شکل گیری نگرش ها و رفتارهای مصرفی مخاطبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلویزیون یکی از عوامل تاثیرگذار در شکل دهی به فرهنگ مصرف در جامعه است. یافته های پژوهشی طی دو دهه اخیر نشان می دهند که برنامه های تلویزیونی (سریال ها و آگهی های بازرگانی) بیشتر به بازنمایی سبک زندگی طبقات مرفه پرداخته اند و از این طریق، عناصر مصرف تجملی را به نمایش درآورده اند. در پژوهش حاضر، در خصوص اثرات رسانه ها، از نظریه کاشت و در مورد نحوه مواجهه مخاطب با پیام های رسانه، از نظریه استفاده و رضامندی بهره گرفته شده است. بر اساس نظریه کاشت، محتوای برنامه های تلویزیونی در دراز مدت می تواند ارزش ها و نگرش های مخاطبان را شکل دهد، در بررسی محتوای مجموعه های تلویزیونی و آگهی های بازرگانی، سازوکار هایی شناسایی شدند که در فرایند برنامه سازی می توانند سبک مصرف تجملی را شکل دهند. این سازوکارها عبارتند از: سناریو، فضاسازی و بازنمایی. با این حال، بر مبنای رویکرد استفاده و رضامندی استدلال می شود که پیام های یاد شده، تاثیری مستقیم و یکسان بر همه مخاطبان نخواهند داشت.
نتیجه کلی پژوهش آن است که در محتوای برنامه های تلویزیون، عناصری وجود دارد که می تواند زمینه ساز ایجاد نگرش مصرف تجملی در مخاطبان شود، اما مخاطبان در مواجهه با این پیام ها، بر حسب ویژگی های روان شناختی خود واکنش های متفاوتی نشان می دهند و به این ترتیب، تاثیرات متفاوتی از این پیام ها دریافت می کنند.