فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۴ مورد.
تجربه زیسته زنان شاغل در کارگاه های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تجربه زیسته زنان شاغل در کارگاه های تولیدی (خیاطی) و مسائل و مشکلاتی که آنان مواجه هستند پرداخته است. این مطالعه به روش تحقیق کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. مصاحبه های باز و بدون ساختار با زنان صورت گرفته که در طی آن تجربیات آن ها از موضوع بیان شده است. حجم نمونه 15 نفر می باشد و تعداد این حجم، با رسیدن به اشباع نظری پایان یافت. داده های به دست آمده با روش تماتیک تحلیل و تفسیر شد. از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش از طریق روش تماتیک، چهار تم اصلی پیرامون مسائل و آسیب های زنان شاغل در کارگاه های تولیدی استخراج شد که درواقع تصویری سازمان یافته از تجربیات آنان است. این تم ها عبارتند از: عدم احساس امنیت، نبود امنیت شغلی و حمایت های اجتماعی کارآمد، تعدد مسئولیت ها و نقش ها و ضعف مهارت های اجتماعی و زندگی. نتایج تحقیق بیانگر آن است که اکثریت زنان مرتبط با موضوع تحقیق دارای شرایط ابتدایی دشواری بوده و به گونه ای در معرض آسیب هستند و زمانی که زمینه های اشتغال مناسب و مشارکت اجتماعی اصولی آنان در مکان هایی نظیر کارگاه های تولیدی، فراهم نمی شود مسائل و مشکلات آنان مضاعف می شود. درواقع شرایط و ویژگی های حاکم بر محیط کار به گونه ای است که زمینه شکل گیری تنش و آسیب پذیری هرچه بیشتر زنان را موجب می شود. واژه های کلیدی : زنان کارگر، کارگاه های تولیدی، مسائل و آسیب های اجتماعی، تجربه زیسته
سبک مدیریت در سازمان ها و حضور زنان در پست های مدیریتی با تأکید بر رابطة هویّت زنانه و تاکتیک های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین هویّت زنانه با سبک های رهبری و تاکتیک های ارتباطی در سازمان انجام شده است. بدین منظور متغیر هویّت زنانه، سه متغیر تاکتیک های ارتباطی نرم، منطقی و سخت به همراه دو متغیر سبک رهبری مشارکتی و استبدادی بررسی شد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان زن ادارات دولتی شهرستان ملایر بودند که تعداد نمونه آماری پژوهش نیز با استفاده از فرمول نمونه گیری از جامعه محدود و واریانس نامعلوم انتخاب شد. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار لیزرل و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد هویّت زنانه با سبک ارتباطی نرم و منطقی رابطة مثبت و معنادار و با سبک ارتباطی سخت رابطة معکوس و معناداری داشت. همچنین هویّت زنانه با سبک رهبری مشارکتی رابطة مثبت و با سبک رهبری استبدادی رابطة منفی داشت، امّا این دو رابطة معنادار نبودند. سبک ارتباطی نرم با رهبری مشارکتی رابطة مستقیم و معنادار و با رهبری استبدادی رابطة معکوس و معناداری داشت؛ سبک ارتباطی منطقی با رهبری مشارکتی رابطة مستقیم و با رهبری استبدادی رابطة معکوس داشت؛ امّا رابطة معنادار نبود، در نهایت سبک ارتباطی سخت با رهبری مشارکتی رابطة معکوس و معنادار و با رهبری استبدادی رابطة مستقیم و معناداری داشت. می توان نتیجه گرفت اگر ویژگی های هویّت زنانه با تاکتیک های ارتباطی ترکیب شود، می تواند سبک های مدیریتی موفقی را برای زنان به همراه داشته باشد.
بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر فرهنگ اشتراک گذاری دانش مورد مطالعه: کارکنان زن ادارة آموزش وپرورش استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی در به اشتراک گذاری دانش کارکنان زن اداره آموزش و پرورش استان مازندران انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی- پیمایشی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. پایایی سؤالات با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تعیین شد و روایی پرسشنامه ها به وسیله خبرگان مدیریت منابع انسانی، رفتار سازمانی و مدیریت دانش تأیید شد. یافته ها، تأیید مسیر ارتباط بین متغیرهای این پژوهش را نشان می دهد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که توانمندسازی روان شناختی و ابعاد آن پیش بینی کننده معناداری برای به اشتراک گذاری دانش کارکنان است. به عبارت دیگر توانمندسازی روان شناختی بر اشتراک گذاری دانش کارکنان اثرگذار است.
تحلیل اثرات دورکاری زنان شاغل و متأهل بر تعادل کار- زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی اثرات طرح دورکاری بر ایحاد تعادل میان کار و خانوادة زنان شاغل بود.روش این بررسی کیفی و از دو شیوه نظام مند تحقیقات انجام شده و مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته استفاده شد. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق (با 20 نفر از زنان شاغل و متأهل در ادارات دولتی شهر تهران که تجربه دورکاری را داشته اند) به صورت نیمه ساخت یافته بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته های پژوهش بیان کننده آن است که دورکاری موجب کاهش تعارض کار و خانواده و بهبود توازن میان زندگی کاری و خانوادگی زنان شاغل می شود. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که زنان شاغل به پذیرش دورکاری تمایل دارند، اما مدیران، حامی دورکاری نیستند. شرکت کنندگان ضمن اشاره به اثرات مثبت دورکاری بر تحکیم خانواده و پررنگ شدن نقش مادری و همسری، تأثیر طرح فوق را بر ایجاد تعادل کار و خانواده در زنان شاغل مثبت ارزیابی کرده اند. از نگاه آن ها ساعات کاری مناسب، شناور و منعطف، باعث افزایش بهره وری فعالیت های شغلی و در نتیجه بهره مندی سازمان از نیروی کاری باثبات تر و با انگیزه تر و افزایش توجه به خانواده خواهد شد و اجرای آن بهایی است که برای سلامت خانواده و جامعه پرداخت می شود.
تأثیر سبک رهبری بر باورهای سقف شیشه ای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود افزایش حضور زنان در محیط های کار، میزان ارتقاء زنان به سطوح عالی مدیریت با پیشرفت تحصیلی و تجربیات حرفه ای آن ها همخوانی ندارند. بنابراین، وجود نوعی مانع نامرئی به نام سقف شیشه ای بارز است. زنان در مواجه با این مانع باورهای مختلفی دارند که می تواند ارتقاء شغلی آن ها را افزایش یا کاهش دهند. این باورها شامل انکار، انعطاف پذیری، پذیرش ، استعفا است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سبک رهبری بر باور سقف شیشه ای در بانوان شاغل در بخش ستادی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بود. تحقیق با اتخاذ ماهیت توصیفی پیمایشی از طریق تحلیل همبستگی، سبک های رهبری باس و آوولیو و باورهای زنان ا در مواجه با سقف شیشه ای بررسی کرد. جامعه آماری از میان بانوان شاغل در بخش ستادی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی با تحصیلات دیپلم به بالا، در نظر گرفته شده است. سپس بر حسب تحلیل های آماری نمونه مناسبی از آن ها انتخاب شد و در نهایت با استفاده از پرسشنامه های ساختارمند نسبت به اخذ دیدگاه افراد اقدام شد. نتایج حاصل نشان می دهد، سبک رهبری تأثیر معنادار و مثبتی بر باور سقف شیشه ای بانوان دارد.
تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامه ریزی و مدیریت توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی: شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی و تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه پایدار روستایی، سکونتگاه های روستایی شهرستان رستم انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، محدوده روستایی (شامل؛ روستاهای شوسنی، ضامنی و میرخیرالله) از بخش مرکزی شهرستان رستم می باشد که دارای 2813 نفر جمعیت و 773 خانوار است که 966 نفر از جمعیت را زنان بین 18 تا 59 سال تشکیل می دهند که 275 نفر از زنان بین 59-18سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. یافته ها حاکی از آن است که پاسخ دهند ه گان باورهای بازدارنده اجتماعی مشارکت زنان را با میانگین 54.37 نسبت به باورهای بازدارنده فرهنگی مشارکت زنان با میانگین 49.67 در فرایند برنامه ریزی و توسعه روستایی مناطق روستایی شهرستان رستم مشهود تر دانسته اند و با قاطعیت بیش تری پاسخ دادند. هم چنین، نتایج آزمون نیز تفاوت معناداری را به خوبی نشان می دهد. از آنجائی که مقدار p.value کوچکتر از(05/0=α) است فرض H0 را در تمامی موارد ذکر شده نمی توانیم بپذیریم.
گذار از نظام ناشایستگی به سوی شایسته سالاری پژوهشی چند مقطعی در مورد وضعیت شغلی زنان دانشگاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان گونه های متعدد نظام های مدیریتی و حکومتی, دو گونه در موفقیت سازمان ها و جوامع از یک سو و در اضمحلال آنها از سوی دیگر بسیار تاثیرگذار بوده اند. این دو گونه عبارتند از : ناشایست سالاری یا کاکیستوکراسی و شایسته سالاری یا مریتوکراسی. در تحقیقی چند مقطعی, نگارنده وضعیت چند دانشگاه کشور را از منظر گزینش مسوولان رده های مدیریتی و همچنین جو فرهنگی حاکم بر آنها مورد بررسی قرار داده است. سه دانشگاه تهران, شهید بهشتی, و علامه طباطبایی در یک دوره بیست ساله بررسی شدند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که چنانچه کاکیستوکراسی و مریتوکراسی را در دو سر یک پیوستار قرار دهیم, ثقل گزینش ها فاصله قابل تاملی با قطب مریتوکراسی داشته است.
به نظر می رسد چنانچه انتخاب ها بدون سوگیری های خاص صورت می گرفت, شتاب پیشرفت دانشگاه ها افزایش می یافت و توسعه متعادل نظام دانشگاهی و به تبع آن کل کشور, عملی تر می شد. در انتهای مقاله پیشنهادهایی مطرح می شوند که امید است با کاربست آنها فاصله موجود در نظام دانشگاهی با قطب مریتوکراسی کاهش یابد و کشور از توانمندی های نیروی انسانی متخصص خود به درستی بهره مند شود.
چگونگی آزار جنسی زنان در محیطکار: به کارگیری روششناسی کیفی نظریه داده بنیاد برای بررسی احساس ناامنی زنان در محیطکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) هدف پژوهش حاضر میباشد، در این راستا با20 نفراز زنان شاغل شهر اصفهان مصاحبه شد. روششناسی پژوهش حاضر روششناسی کیفی است و از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمساخت یافته، مشاهده، مشاهده مشارکتی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظریه دادهبنیاد استفاده گردید. این روش شامل پنج رویه است و در آخر با استفاده از مقولههای حاصل از سه مرحله کدبندی (باز، محوری و گزینشی) به یک نظریه و یا الگوی پارادایمی دست یافته میشود. یافتههای به دست آمده در قالب شرایط علی، استراتژیها و پیامدها شامل محیطکار، سبک زندگی، شگردهای مواجهه و فرسایش روانی و شغلی است. محیط کار و سبک زندگی (تجلی رفتاری جنسیت زده و نمای ظاهری) باورها و کلیشههای جنسیتی، قدرت نامتوازن از شرایط علی مهم و اثرگذار در به وجود آوردن مسأله ناامنی زنان در محیط کار می باشد.
بررسی نابرابری جنسیتی در سازمان های بوروکراتیک (مورد مطالعه: کارکنان سازمان های دولتی شهرستان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی در جهت مطالعه نابرابری جنسیّتی در سازمان های دولتی ایران با تمرکز بر ساختار بوروکراتیک سازمان است. این پژوهش به شیوه پیمایش و از طریق پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه آن شامل 400 کارمند می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده از 30 سازمان دولتی در شهرستان اهواز انتخاب گردیده است. نتایج این پژوهش نشان داد؛ زنان در سازمان ها درصد اندکی از نیروی کار را تشکیل داده و در برابر اکثریت مردان در اقلیت می باشند. تفاوت میان پست های سازمانی برحسب جنس نشانه تفکیک جنسی مشاغل در این سازمان ها است. همچنین زنان در مقایسه با مردان در موقعیت های نابرابری از لحاظ حقوق و فرصت های ارتقاء شغلی، آموزش و ثبات شغلی، شبکه روابط شخصی و تمرکز قدرت در ساختار سازمان قرار دارند. بعلاوه، آنان بیش تر از مردان در سازمان های بوروکراتیک احساس بی قدرتی را تجربه می کنند.
بررسی شاخص های عملکرد اجتماعی مربیان تربیتی زن از نظر اولیاء دبیرستان های شهرستان داراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مبتنی بر پژوهشی توصیفی و از نوع پیمایشی است. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت عملکرد مربیان تربیتی زن در دبیرستان های شهرستان داراب از جنبه علمی، مذهبی، الگو بودن، تعامل با دانش آموزان، اوقات فراغت و نگرش نسبت به آنان از نظر مدیران، معلمان و مربیان تربیتی بود. جامعه آماری در این پژوهش تمامی اولیاء دبیرستان های زن شهرستان داراب بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. حجم نمونه مورد بررسی در این پژوهش120 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان محاسبه شد. از این تعداد 101 نفر در این مطالعه شرکت نمودند. داده های این پژوهش متناسب با شاخص های فوق با استفاده از یک پرسشنامه 24 سئوالی گردآوری شدند. برای تأمین اعتبار محتوایی پرسشنامه از منابع علمی موجود و نظر متخصصین موضوعی استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ برابر 0.86 برآورد گردید داده های حاصل از این مطالعه با استفاده از شاخص های آماری میانگین، انحراف استاندارد، چولگی و آزمون های تی، تحلیل واریانس، ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که؛ مربیان تربیتی ذیل شاخص های عمل به وظایف، وضعیت علمی، رضایتمندی، دادن اطلاعات مذهبی و نگرش، به ترتیب با 0.245، 0.182، 0.175، 0.093 و 0.013 میزان چولگی، ارزیابی پایینی را به خود اختصاص داده اند. این نتایج در سطح (P<0.000) معنادار می باشند. هم چنین از جنبه علمی بودن، مدیران ارزیابی مثبت تری از عملکرد مربیان در این زمینه نسبت به خود مربیان داشته اند (P<0.025).
تأثیر سرمایه انسانی و اجتماعی کارکنان زن بر کسب پست های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
امروزه شواهد و تحقیقات در کشور ما نشان می دهد که با وجود افزایش سطح تحصیلات خانم ها و تمایل آن ها به کار در سازمان های دولتی، پیشرفت آن ها در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. تحقیقات مختلفی نشان داده اند که سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی از عوامل تأثیر گذار در موفقیت و ارتقاء شغلی محسوب می شوند. در این پژوهش تأثیر سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی زنان بر کسب پست های سازمانی بررسی شده است. داده های میدانی از طریق پرسشنامه ای استاندارد از نمونه ای از زنان کارمند در بانک سپه خراسان رضوی به تعداد 115 نفر جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که سرمایه انسانی در کلیه سطوح سازمانی می تواند خانم ها را در کسب پست های سازمانی کمک کند و سرمایه اجتماعی بر کلیه سطوح سازمانی تأثیر یکسانی دارد و خانم ها، پست های بالاتر را به دلیل داشتن سرمایه انسانی بیش تر به دست آورده اند.
مدل یابی معادله ی ساختاری مدیریت ریسک در بین زنان برنج کار شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر در مدیریت ریسک در بین زنان برنج کار شهرستان ساری و طراحی مدل انجام شد. جامعه ی آماری تحقیق 1677نفر از زنان برنج کار شهرستان ساری می باشند. نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این مطالعه به کاربرده شد و 248 انتخاب شدند. روش شناسی پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و توصیفی- استنباطی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از SPSS 16 و Smart PLSاستفاده شد. میانگین سن زنان مورد مطالعه 68/46 سال بوده است. میانگین سابقه ی کار برنج کاری زنان روستایی 17/26 سال بود. مدل به دست آمده بیانگر آن بود که 2/19 درصد از واریانس استفاده از روش های مدیریت ریسک توسط زنان برنج کار شهرستان ساری توسط پنج متغیر منابع دریافت اطلاعات، منابع وام گیری، میزان مشکلات مالی در زمینه ی برنج کاری، سابقه ی کار برنج کاری و سطح تحصیلات زن برنج کار تبیین می شود و با توجه به ضرایب مسیر، میزان مشکلات مالی در زمینه ی برنج کاری، بیش ترین اثر را بر استفاده از روش های مدیریت ریسک توسط زنان برنج کار شهرستان ساری داشت.
رابطه جهت گیری زندگی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی دبیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه رابطه جهت گیری زندگی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی بوده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دبیران زن ناحیه 2 شیراز در سال تحصیلی 1392- 1391 بوده اند، که تعداد آنها برابر با 1000 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 278 نفر بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع آوری داده ها و اطلاعات از طریق پرسشنامه عملکرد شغلی منصور (1381)، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1399) و پرسشنامه جهت گیری زندگی آنتونوفسکی (1987) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده گردیده است. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین جهت گیری زندگی با رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. از بین مولفه های جهت گیری زندگی، دو مولفه مدیریت پذیری و معناداری با عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معنادار دارند و بین تمامی ابعاد جهت گیری با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی براساس کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و مدیریت دانش مدیران زن دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق ارائه مدل ساختاری پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی مدیران زن دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک براساس کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و مدیریت دانش است. این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری مورد بررسی این تحقیق شامل 340 نفر از مدیران زن گروه های مختلف آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با استفاده از جدول مورگان تعداد 180 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های تحقیق، از سه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، کیفیت زندگی کاری والتون (1973)، تعهد سازمانی می یر (1990) و مدیریت دانش شرون لاوسون (2003) استفاده گردید که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی کلیه پرسشنامه ها محاسبه گردید. با استفاده از آمار استنباطی شامل استفاده از روش همبستگی، تحلیل مسیر جهت ارائه الگو، استفاده از رگرسیون جهت بررسی رابطه بین متغیرها و ابعاد مرتبط با هر متغیر، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج نشان داد که: 1- بین کیفیت زندگی کاری و دو بعد فرسودگی شغلی (خستگی عاطفی و مسخ شخصیت) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد و کیفیت زندگی کاری به ترتیب متغیرهای خستگی عاطفی و مسخ شخصیت را پیش بینی نمود.
2- تعهد سازمانی تنها قادر به پیش بینی عملکرد فردی در فرسودگی شغلی مدیران بود.
3- مدیریت دانش قادر به پیش بینی ابعاد فرسودگی شغلی نبود به جز بعد عملکرد فردی که یک رابطه مثبت و مستقیمی را با مدیریت دانش نشان داد.
بررسی عوامل سازمانی و روانشناختی موثر بر تعارض کار- خانواده پرستاران زن متاهل (ارائه الگوی تحلیل مسیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرستاری نقش حیاتی در نظام مراقبت درمانی ایفا می کند. واقعیت های امروز جامعه پرستاری ایران، مانند حضور چشم گیر زنان سبب تجربه سطوح بالایی از تعارض کار- خانواده توسط آنان شده است. این تحقیق در پی یافتن عوامل سازمانی و روانشناختی موثر بر تعارض کار- خانواده پرستاران متاهل زن بیمارستان های خصوصی شهر شیراز می باشد. داده های لازم از طریق پرسشنامه ای ترکیبی که توسط یک نمونه 214 نفری تکمیل شده است، جمع آوری گردید. افراد نمونه از میان 481 نفر جامعه آماری از طریق یک روش چند مرحله ای نمونه گیری (خوشه ای، طبقه ای و تصادفی) انتخاب شدند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل مسیر (به وسیله نرم افزار لیزرل8.50) و شاخص های نیکویی بر ارزش تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد، حمایت سرپرستان سبب کاهش تعارض و ابهام نقش و نیز کاهش تعارض کار- خانواده می گردد. درگیری شغلی نیز اثر مشابهی بر تعارض و ابهام نقش داشته اما با تعارض کار- خانواده دارای ارتباط مستقیم می باشد. تعارض و ابهام نقش نیز، تعارض کار- خانواده را افزایش می دهند. اتخاذ سیاست های حمایتی مناسب توسط سرپرستان می تواند به طور مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تعارض و ابهام نقش) سبب کاهش تعارض کار- خانواده شود. (هم اثر مستقیم و هم اثر غیر مستقیم نقش واسطه تایید شده است) از سوی دیگر هر چند تأثیرگذاری غیر مستقیم درگیری شغلی بر تعارض کار- خانواده منفی است، ولی شدت این تأثیرگذاری به حدی نیست که سبب منفی شدن اثر کل گردد.
حمایت اجتماعی و سلامت عمومی معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات روانی یکی از نگران یهای عمده جهان امروز است که سبب کاهش بهره وری سیستم آموزش و پرورش می شود . مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی با سلامت عمومی معلمان زن شاغل در مدارس شهر قدس انجام ش د. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است . حجم نمونه 131 نفر و نمونه گیری به روش خوش های بوده اس ت. جهت گردآوری طلاعات از پرسشنام ههای استاندارد سلامت عمومی گلدبرگ و و ضریب همبستگی ANOVA حمایت اجتماعی فلیپیس استفاده ش د. داده های جم عآوری شده با آزمو نهای آماری پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت . بدین ترتیب ، ارتباط حمایت اجتماعی با حیطه های علایم جسمانی ، اضطراب ، عملکرد اجتماعی ، افسردگی و سلامت عمومی کل با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بررسی ش د. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی با میانگین نمره اضطراب ، اختلاف آماری معنی دار و معکوس وجود دار د. همچنین ،در بین خرده مقیاس های مختلف سلامت عمومی اعم از علایم جسمانی ، اضطراب ، عملکرد اجتماعی ، افسردگی تنها بین حیطه اضطراب با حمایت اجتماعی ارتباط آماری معنی دار وجود دار د، به گونه ای که با افزایش سطح حمایت اجتماعی در کشده ، میزان اضطراب در بین معلمان کاهش می یابد . بنابراین ، به نظر می رسد با بکارگیری رویکردهای آموزشی و مداخله ای مناسب ، جلب مشارکت مسئولان و سازما نهای ذی ربط بتوان وضعیت سلامت روان معلمان کشور را بهبود بخشید .
تجربه تعارض های هویّتی در سبک زندگی زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویّت، درک فرد از کیستی خویشتن است. در دنیای معاصر بابرداشته شدن مرزهای ارتباطی و گسترده شدن چشم اندازهای زندگی، مؤلّفه های فردی و اجتماعی متنوعی برای تحقق هویّت در اختیار فرد قرار می گیرد. تلاش برای بهره گیری از این مؤلّفه ها در جهت ساخت روایتی منحصربه فرد، در سبک زندگی خاص هر شخص نمود می یابد. اگرچه زنان متاهل و شاغل در سبک زندگی خود، به سان دیگر افراد، به دنبال تأمین بالاترین ارتباط و نزدیکی میان سویه های هویّتی هستند، اما پذیرفتن تعهدات و انگاره های دو نقش متفاوت شغلی و خانگی برای آن ها با دغدغه های عینی و ذهنی بسیاری همراه است، امری که تا حدی از هویّت جنسیّتی آنان تأثیر می پذیرد. این پژوهش با هدف شناسایی و توصیف سبک زندگی زنان متاهل و شاغل و درک عمیق تر مسائل هویّتی ملازم با آن، از روش کیفی بهره گرفته است. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با 22 نمونه فردی و یک نمونه گروهی گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان دهنده آن هستند که این زنان به واسطه تعدد نقش و تفاوت و گاه تعارض زمینه های فکری و فرهنگی حامی این نقش ها، با چالش های هویّتی خاصی مواجه هستند که به اشکال گوناگون در ابعاد مختلف سبک زندگی، یعنی زندگی روزمره، روابط و مصرف نمود می یابد.
تحلیل عاملی مشکلات زنان قالیباف روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مشکلات زنان قالیباف روستایی استان همدان، به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را مجموعه زنان قالیباف روستایی استان همدان تشکیل
می دهند که از بین آن ها 163 نفر با استفاده از فرمول کوکران از راه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. پرسشنامه مهم ترین ابزار جمع آوری داده ها در آن پژوهش است، اما در کنار پرسشنامه از روش مصاحبه نیز استفاده شده است. پرسشنامه مورد استفاده براساس پیش نگاشتههای پژوهش تهیه شده و روایی آن به وسیله متخصصان فن مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه در اختیار تعدادی از زنان قالیباف قرار گرفت و نتایج آن بررسی و آلفای کرونباخ 0 بدست آمد که رقم قابل قبولی است. بمنظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل / آن 87 عاملی استفاده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده مشکلات زنان قالیباف روستایی در 6 عامل دسته بندی شدند. عامل نخست که با توجه به متغیرهای تشکیل دهنده مشکلات اقتصادی و مالی 15 درصد از واریانس به عنوان مه مترین مشکل معرفی شد. عامل نخست / نام گرفت با تبیین 46 50 درصد / همراه با عوامل بهداشتی، آموزشی، اجتماعی– فرهنگی، فردی و حمایتی در مجموع 71 از واریانس را تبیین نمودند. در آخر با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهادهایی در جهت حل مشکلات زنان قالیباف روستایی ارائه شده است.