امید قادرزاده

امید قادرزاده

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه کردستان و پژوهشگر پژوهشکده کردستان شناسی(نویسنده مسئول)
پست الکترونیکی: o.ghaderzadeh@uok.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۸ مورد.
۱.

مردم نگاری فرهنگ سیاسی عالمان دینی و دلالت های آن برای توسعه در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تکثرگرایی فرهنگ سیاسی محدود مشارکت مدنی و سیاسی تصدیق نهادی روحانیت اهل سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
این پژوهش از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی و با روش مردم نگاری به بررسی نظام معنایی و تجربه و درک عالمان دینی  از ابژه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یعنی فرهنگ سیاسی عالمان دینی و دلالت های آن برای توسعه در کردستان معطوف است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی هدفمند و با حداکثر تنوع چهل نفر از عالمان دینی شهر سنندج در این مطالعه شرکت کردند. با توجه بنیان های پارادایمیک روش شناسی کیفی، تفسیر مشارکت کنندگان، ماهیت تفریدی داشته و یافته های حاصله قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر مبنای داده های حاصل از مصاحبه، بیش از نیمی از مشارکت کنندگان نسبت به پذیرش تکثر گشوده نبودند و از عدالت تناسبی حمایت می کردند و مشارکت آنان در زندگی سیاسی و اجتماعی کم دامنه و گستره اعتماد اجتماعی آنان محدود بود. بر این اساس، مختصات فرهنگ سیاسی مشارکت کنندگان بیش تر با «فرهنگ سیاسی محدود» قرابت دارد. ارزیابی تفسیری فرهنگ سیاسی بیانگر این است که فرهنگ سیاسی محدود، همگرایی زیادی با توسعه در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ندارد. برای مشارکتی شدن فرهنگ سیاسی، بسط ساخت فرصت های سیاسی و بازتصدیق نهادی عالمان دینی اهل سنت ضروری به نظر می رسد.
۲.

تحلیل تماتیک ابعاد و منابع جامعه پذیری جنسیتی در بستر مردسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه پذیری جنسیتی خود وابسته زن به مثابه ناموس مردرسالاری هویت یابی بر مدار خانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۴
ججامعه پذیری جنسیتی از سازه های مفهومی و نظری راهگشا در فهم مردسالاری و فرودستی زنان است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا به میانجی روایت زنان، به ابعاد جامعه پذیری جنسیتی و منابع آن بپردازد. پژوهش حاضر با روش شناسی کیفی و روش تحلیل تماتیک در میان نمونه ای از زنان سنندجی به انجام رسیده است. در نمونه پژوهش،30 نفر زن مشارکت داشتند. یکی از ابعاد جامعه پذیری جنسیتی، نقش های جنسیتی است که بر مبنای تحلیل اظهارات زنان، به 4 تم اصلیِ «هویت یابی بر مدار خانه»، «نقش های ابزاری»، «نظم مراقبتی مردسالار» و «سقف شیشه ای و دشواری ارتقای زنان شاغل» دست یافتیم. دومین بُعد جامعه پذیری جنسیتی، کلیشه های جنسیتی است. بر مبنای روایت زنان، کلیشه های جنسیتی بر خودپنداره و شخصیت زنان سیطره دارد و ردپای آن را می توان در فضاهای همگانی، مدیریت خانواده، ازدواج دختران و روابط زناشویی پیدا کرد. «جنسیتی شدن فضای همگانی» و «نا امنی فضای همگانی و مقصرانگاری زنان» از جمله کلیشه های مستتر در فضاهای همگانی و «هویت ابرازی» و «جنسیتی شدن کار و تحصیل» کلیشه های مربوط به شخصیت زنان را شکل داده-اند. هم چنین، «ریسک ناپذیری و تصمیم گیری وابسته» و «تفکیک جنسیتی مدیریت و برنامه ریزی در خانواده» ناظر بر کلیشه های حوزه مدیریت خانواده و «تعجیل و سخت گیری در ازدواج»، «زن به مثابه ابژه جنسی» و «زن به مثابه ناموس»، کلیشه جنسیتی حاکم بر انتخاب همسر و مسائل و روابط زناشویی محسوب می شود. الگوپذیری از «خانواده و بستگان» و «رسانه های ارتباط جمعی»، اصلی ترین منابع جامعه پذیری جنسیتی زنان مورد مطالعه را شکل داده اند.
۳.

کولبری؛ زمینه های تکوین و تداوم آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد سیاسی مرز بحران بازنمایی سیاسی تقسیم فرهنگی کار ساختار نابرابر کولبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
در مناطق مرزی کُردنشین، کولبری به یک سبک معیشتی و یکی از مهمترین مجاری امرار معاش تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل روایت کولبران از زمینه های تکوین و تداوم کولبری است. روش شناسی پژوهش کیفی بوده و از روش تحلیل روایت استفاده شده است. میدان مورد مطالعه، فضای کولبری در شهرستان بانه است و نمونه آماری آن کولبران هستند. به این منظور با 19 نفر که حداقل 3 سال سابقه کولبری در مرزهای بانه داشتند، مصاحبه شد. در خصوص زمینه ها و بسترهای تکوین و تداوم کولبری به دو تم اصلی «اقتصاد مرزی تخریب شده» و «ساختار نابرابر» دست یافتیم. بنا به روایت کولبران، اقتصاد سیاسی مرز با حفظ و بازتولید وضعیت پیرامونی مناطق مرزی و نابرابری ساختاری پیوند دارد؛ از این منظر، کولبری نوعی تمهید و سیاست فرودست سازی تلقی می شود؛ سیاستی که بدنبال ادغام فرهنگی مناطق مرزی است بدون آن که در تقسیم ملّی کار، نقش اقتصادی و اجتماعی برای این مناطق تعریف کند. بر مبنای این روایت، کولبری نه محصول انتخابِ اقتصادیِ حسابگرانه کولبران و نه نتیجه طبیعی اقتصاد محلی، بلکه پدیده ای تحمیلی است و بر بحران نمایندگی (بازنمایی) سیاسی مناطق مرزی کُردنشین دلالت دارد.  
۴.

تهیدستان شهری و تاکتیک های مقاومتی (مورد مطالعه: تهیدستان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتنوگرافی انتقادی تاکتیک های مقاومت تهیدستان شهری سنندج نادیده انگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۰
پژوهش حاضر به میانجی توصیف تجربه تهیدستان شهری چگونگی اعمال قدرت کارگزاران نهادی و تاکتیک های مقاومتی فرودستان را واکاوی کرده است.روش پژوهش حاضر اتنوگرافی انتقادی و میدان مورد مطالعه تهیدستان (سازندگان غیررسمی خانه و دست فروشان) دو محله اسلام آباد و تپه سید حسین شهر سنندج است که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، 25 نفر برای مصاحبه نیمه ساخت یافته انتخاب شدند. بر مبنای یافته ها، کارگزاران نهادی با توسل به استراتژی های قدرت کیفردهنده، قدرت تعاملی، طفره رفتن، دام تعلیق و نادیده انگاشتن، قدرت خود را بر تهیدستان اعمال می کنند. تهیدستان شهری نیز به انحای مختلف می کوشند در برابر کارگزاران نهادی مقاومت کنند. در شکل جمعی مقاومت، با توسل به تعلیق نظم اجتماعی، تجمعات اعتراضی هوشمندانه، تحصن/ نافرمانی مدنی و رهبران خودانگیخته و به کارگیری اشعار اعتراضی، نارضایتی را به عرصه های عمومی و فضاهای رسمی عمومی سوق داده اند. شکل فردی مقاومت شامل تمارض، اقناع، تهدید بیانی و تمرد است.تهیدستان شهری با همراهی یکدیگر در مواقع اضطرار می کوشند فشارهای زندگی را تخفیف دهند. حمایت های متنوع همسایگان و آشنایان در تنگناهای زندگی روزمره، نوعی فرهنگ بدیل و شامل همیاری در ساخت مسکن، ارائه خدمات شهری موقت/ دائم، حمایت کلامی و عاطفی، همیاری سنتی و غیرمادی آشنایان و به کارگیری پنهانی خدمات شهری است.
۵.

کولبری و دلالت های هویتی آن: تحلیل مضمون روایت کولبران بانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه حیات برهنه طرد اجتماعی زندگی شرافتمندانه کولبری قومیت به مثابه سپر محافظتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
هدف پژوهش حاضر، مطالعه کولبری به مثابه سبک زندگی با دلالت های هویتی است. روش شناسی پژوهش، کیفی و از تحلیل مضمون در مقام روش و استراتژی مدیریت و تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. میدان مطالعه شده، کولبران شهرستان بانه اند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. در همین راستا 19 نفر از کولبران با روش نمونه گیری هدفمند و با حفظ حداکثر تنوع انتخاب شدند. بر مبنای تحلیل مضمونی داده ها، 4 مضمون اصلی به شرح زیر استخراج شد: در ارتباط با معانی کولبری، به دو مضمون اصلی «مبارزه برای حفظ کرامت» و «تجربه حیات برهنه» دست یافتیم. در ارتباط با دلالت های هویتی کولبری، دو مضمون اصلی «تردید در بازشناسی کولبر به مثابه ایرانی» و «قومیت به مثابه سپر محافظتی» به دست آمد. این همانی کُردبودن با کولبری، بازنمای طرد اجتماعی ساختاری مناطق مرزی است و بر دگردیسی کولبری از یک امر اقتصادی و معیشتی صرف، به کرداری سیاسی- فرهنگی و هویتی دلالت دارد که از سوی کولبران به شیوه ای مبدعانه فهم و تفسیر می شود و روایت مسلط را به چالش می کشد.
۶.

تجربه و درک مردان سنندجی از خشونت جنسیتی؛ واکاوی زمینه ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مردسالاری خشونت نهادی خشونت نمادی خشونت جنسیتی جامعه پذیری جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۰
خشونت جنسیتی بر نامتقارن بودن روابط اجتماعی زنان و مردان در عرصه های مختلف دلالت دارد. در مطالعات انجام شده، این پدیده اغلب از منظر زنان مورد مطالعه قرارگرفته و نگرش مردان در این مورد کمتر بررسی شده است. پژوهش حاضر با مراجعه به تجربه مردان درباره خشونت جنسیتی، به شناسایی زمینه ها و دلایل بروز این رفتار و بررسی پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی زنان می پردازد. این مطالعه با روش شناسی کیفی و روش نظریهٔ زمینه ای در میان نمونه ای از مردان سنندجی انجام شده است. برای انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبهٔ نیمه ساخت یافته استفاده شده است. نمونهٔ پژوهش، متشکل از 30 نفر از مردان 32 تا 46 ساله سنندجی است. نتایج بیانگر آن است که زمینه هایی چون پدرسالاری، جامعه پذیری جنسیتی و نادیده انگاری در بروز خشونت جنسیتی نقش دارند. در این میان، خلأ و ضعف قانون و اهمال کارگزاران نهادی، تفاوت اجتماعی و فرهنگی زوجین و محدودیت اختیار به عنوان زمینه تسهیلگر و ناهماهنگی و فشار ساختاری، انتظارات پایان ناپذیر، شبکه های اجتماعی و صنعت مستهجن نگاری به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. بازسازی معنایی تجربه و درک مردان بر عواملی مانند عادی شدن خشونت، ناامنی فضای عمومی، زنان به مثابه محرک و هراس از سیطر زنان دلالت دارد. در نگاه مردان موردمطالعه، زنان برای مواجهه با خشونت به راهبردهایی چون کتمان، ترس از انگشت نما شدن، استیصال، مواجهه عاطفی، مساوات طلبی و به چالش کشیدن اقتدار مردانه متوسل می شوند که پیامدهایی چون اختلال روانی، درماندگی آموخته شده، انزوای اجتماعی، نابسامانی و تعارض در خانواده، تسری بی اعتمادی، تلافی و انتقام برای زنان در پی دارد. مقوله هسته یعنی «خشونت جنسیتی به مثابه تداوم فرادستی مردان» بر خشونت نمادین و نهادی در مورد زنان در عرصه های غیررسمی، عمومی و نهادی دلالت دارد.
۷.

بنیان های فرهنگی اعمال قدرت در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ مدرسه قدرت انضباطی تئوری های ضمنی معلمان مدرسه زدگی خانه اتنوگرافی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
این پژوهش در پی آن است که شیوه های اعمال قدرت و مؤلفه های فرهنگ مدرسه را توصیف و تحلیل کند و نشان دهد چگونه این دو در تلاقی با هم معانی و دیدگاه های بدیل دانش آموزان را زمین گیر می نمایند. چارچوب نظری و روشی  پژوهش بر اتنوگرافی انتقادی استوار و جهت ارتقای حساسیت نظری از سازه های نظری فوکو، بوردیو، اپل و ایلیچ بهره گرفته شده است روش پژوهش، اتنوگرافی انتقادی و جامعه ی پژوهش، مدارس مقطع تحصیلی متوسطه ی دوم پسران در شهر سنندج بود. نمونه ها به روش هدفمند و از خلال مشاهده و کار اتنوگرافیک در میدان پژوهش انتخاب و داده ها از طریق یادداشت از رهگذر مشاهده ی غیرمشارکتی، گپ و گفت با سوژه ها و مطلعین کلیدی انتخاب شد و طی32 مصاحبه ی فردی با دانش آموزان، معلمان و اولیاء و 5 مصاحبه گروهی متمرکز  با دانش آموزان داده ها گردآوری، کدگذاری و تحلیل شد. بر اساس یافته ها، قدرت انضباطی، قدرت تعاملی، گروه معلمان، فشار به والدین و رویکرد اداره از شیوه های اعمال قدرت در مدرسه بود که از رهگذر فرهنگ مدرسه ممکن و بازتولید می شود. حفظ شأن مدرسه و حریم معلمان، ناهمنوائی هم چون آسیب، مدارا و نگهداری، بهره گیری از قدرت والدین و همچنین الگوها و فرایندهای سیطره ی امر انضباطی و امر درسی، ساخت دانش مدرسه و برساخت نوع دانش آموز از مؤلفه های فرهنگ مدرسه و ایده های مبنایی و تئوری های ضمنی معلمان به شمار می رود. مدرسه از رهگذر ارتباط نزدیک با  خانه و آموزش و پرورش، درگیر مجموعه ای از روابط سیستم است که ارجاع به آن، قدمی مؤثر برای فهم تم ها و رویه های فرهنگی است.
۸.

سلفیت به مثابه سبک زندگی؛ تحلیل روایت سلفی های جهادی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۹۷
مناطق اهل سنت در کرمانشاه به پایگاه گفتمان های مختلف اسلام گرا از جمله سلفیت تبدیل شده است. نظر به حضور، کنشگری و گسترش سلفیت در این مناطق، مقاله حاضر درنظر دارد تا با روش تحلیل روایت به واکاوی سبک زندگی سلفی ها بپردازد. بر مبنای یافته ها، تجارب فراغتی سلفی ها محدود، هدفمند و سلامت محور است و با هدف تبلیغی به فراغت مجازی روی می آورند. تنوع در عین ساده گرایی، تردید نسبت به غذاهای جدید، پرهیز غذایی فقه محور، ساده زیستی در مهمان داری از مختصات سبک غذایی سلفی ها به شمار می آید و اولویت هزینه ای آن ها معطوف به نیازهای اولیه است. به لحاظ سبک پوشش و آرایش، ضمن پرهیز از مصرف تظاهری، بر برتری آراستگی بر آرایش، پوشش عرفی، مصرف زیستی و کارکردی تأکید دارند. در مدیریت بدن، ضمن همراهی با طب نوین و ضرورت تناسب اندام، بر جراحی زیبایی مشروط و حرام بودن عقیم سازی تأکید داشته و از سقط جنین اجتناب می ورزند. در چیدمان منزل، ضمن پرهیز از تجمل به ابعاد کارکردی و کالاهای فرهنگی توجه ویژه ای دارند. در مصرف فرهنگی بر ناهم ذات پنداری با شبکه های داخلی، تصدیق دوگانه خیر و شر در استفاده از وسایل فرهنگی، بهره گیری از اینترنت برای تثبیت هویت دینی و بر فیلترینگ هدفمند تأکید و ضمن دوری از مصرف فیلم، سینما و موسیقی، از چندزبانگی استقبال می نمایند. با نظر به داده های میدانی، سبک زندگیِ سلفی های مورد مطالعه، ماهیت «جهادی»، «بازگشت به سنت» و «مقاومت» دارد.
۹.

روحانیان کُرد اهل سنت و دغدغه شناسایی: مطالعه کیفی کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کنش سیاسی روحانیان اهل سنت محدودیت منابع در دسترس طرد سیاسی اختلال و نابرابری در شناسایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۲
با وجود پیوند دین و سیاست در دوره جمهوری اسلامی و  مشارکت فعالانه ی روحانیان اهل تشیع در سیاست، کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان وجوه متفاوتی پیدا کرده است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا با واکاوی تجربه و درک نمونه ای از روحانیان اهل سنت سنندج  به شناسایی شکل های کنش ورزی سیاسی روحانیان، بسترهای موجود موثر و پیامدهای آن بر زندگی فردی و اجتماعی بپردازد. این پژوهش، با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است و طی آن با  27 نفر از روحانیان سنندج مصاحبه بعمل آمده است. نتایج پژوهش مبیّن آن است که بسترهایی چون «محرومیت از شهروندی و حقوق اجتماعی»، «اختلال روابط نهادی»، «زوال مدارای مذهبی و هویتی»، «بی اعتمادی سیاسی» و «محدودیت منابع در دسترس» عرصه را برای کنش ورزی سیاسی روحانیان و ائمه جماعت در سنندج محدود  ساخته است.از این رو، تجربه و درک روحانیان با احساس بی قدرتی سیاسی همراه بوده است و به رغم دغدغه های سیاسی و تأکید بر تشکل یابی سیاسی به مثابه ضرورت فعالیت سیاسی، آن ها از مجاری نهادی برای پیگیری مطالبات ناامید بوده و به لحاظ سیاسی منزوی و با ناامیدی از صندوق رأی، به کنش های فرهنگی روی آورده اند. کنش ورزی سیاسی برای روحانیان پیامدهایی چون «محرومیت  اجتماعی»، «وابستگی به مردم» و «زوال اعتماد عمومی» به همراه داشته است که ناظر بر مقوله ی هسته ی «اختلال و نابرابری در شناسایی» است. 
۱۰.

مردم نگاری انتقادی طرد اجتماعی و خشونت ورزی در میدان مدرسه (مورد مطالعه: دانش آموزان مدارس متوسطه دوم پسرانه شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال در بازشناسی دانش آموزان خشونت ورزی طرد اجتماعی قدرت انضباطی مردم نگاری انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۲۹۳
در جامعه ایرانی با تغییرات شگرف اجتماعی اش، هویت و منابع هویت ساز افراد به ویژه جوانان، همیشه مطمح نظر سیاست گذارن فرهنگی و پژوهشگران بوده است. در این میان، تعارضات هنجاری به وجود آمده بین هنجارهای رسمی و غیررسمی از یک سو و هویت مدرن و دینی از سوی دیگر، ما را بر آن داشت که در پژوهش حاضر به مطالعه هویت مدرن و دینی دانشجویان به مثابه جوانان تأثیرگذار اجتماعی، پرداخته و به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که بین هویت دینی و مدرن دانشجویان چه ارتباطی حاکم است؟ جامعه آماری تحقیق دانشجویان دانشگاه تهران با حجم نمونه 380 نفر است. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین هویت مدرن و دینی رابطه معکوس وجود دارد و تمایل پسران به هویت مدرن بیش از دختران است. همچنین یافته ها نشان داد که بین رشته های دانشکده فنی و رشته های دانشکده هنر در گرایش به ارزش های مدرن اختلاف معنی دار وجود دارد و دانشجویان فنی در مقایسه با دو گروه دیگر و دانشجویان علوم اجتماعی در مقایسه با دانشجویان هنر گرایش بیشتری به ارزش های مدرن دارند؛ با بررسی ارزش های دینی نیز آشکار شد که دانشجویان رشته های فنی بیشترین تأثیرپذیری را دارند و همین امر نشان دهنده کیفیت سیال و تعامل گرایانه میان دو دسته از ارزش های مذکور است که در دانشجویان درونی شده و می تواند برهم زننده پیش بینی ها از رفتار دانشجویان در وضعیت های آتی باشد و هم نویدبخش تعاملی سازنده میان دو دسته از منابع هویت ساز سنتی و مدرن باشد.
۱۱.

وضعیت سرمایه اجتماعی در استان کردستان؛ آسیب ها، راهبردها و برنامه های تقویت سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارزیابی از آینده اعتماد سازمانی سرمایه اجتماعی عدالت اجتماعی مشارکت اجتماعی کردستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۵
سرمایه اجتماعی یک سازه نظری و سیاستی به شمار می رود و به میانجی سنجش سرمایه اجتماعی به مثابه نبض سنجی اجتماعی می توان جهت و آهنگ تغییرات جامعه در ساحت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و نیز پیامدهای سیاست گذاری عمومی و اجتماعی را شناسایی و تحلیل نمود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی وضعیت سرمایه اجتماعی در بین نمونه ای از شهروندان استان کُردستان به انجام رسیده است. این پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه درمورد 1007 نفر از شهروندان استان کُردستان در بازه سنی20 تا 54 سال انجام گرفت. شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بوده است. برمبنای یافته ها، میانگین شاخص ترکیبی سرمایه اجتماعی در سطح متوسط ارزیابی می شود. کمّ و کیف سرمایه اجتماعی، به ویژه در بُعد سرمایه اجتماعیِ کلان پایین است و این مسأله نشان از زوال اعتماد عمومی به اهمیت و موفقیت عملکرد نهادها در حوزه های چهارگانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. نوع غالب سرمایه اجتماعی در استان کردستان، سرمایه اجتماعیِ خُرد است و سرمایه اجتماعی میانی در سطح متوسط قرار دارد. براساس نتایج تحلیل واریانس، میانگین سرمایه اجتماعی بر حسب جنسیت، رده سنی، وضع تأهل، سواد، وضع فعالیت پاسخ گویان تفاوت می پذیرد. در بخش پایانی پژوهش، با نظر به مختصات سرمایه اجتماعی، آسیب ها و مخاطرات، راهبردها، برنامه ها و مجریانِ ارتقای سرمایه اجتماعی در کُردستان ارائه شده است.
۱۲.

فعالیت در سازمان های مردم نهاد ؛ برساخت شبکه ارتباطی جدید به مثابه جایگزین محدودیت های ساختاری: ارائه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان های مردم نهاد مسئولیت پذیری اجتماعی همبستگی اجتماعی نابرابری اجتماعی ناکارآمدی نظام تصمیم سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۵۳۱
با نظر به اهمیت نهادهای مدنی به­ عنوان اصلی­ترین شاخص توسعه اجتماعی، پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به مطالعه­ زمینه­ ها و دلایل رشد سازمان ­های مردم نهاد در شهر سنندج و تجربه و درک فعالیت مدنی در نزد نمونه ای از شهروندان کُرد سنندجی بپردازد. روش­شناسی پژوهش، کیفی است و داده­های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش نظریه زمینه­ای استفاده شده است. بر اساس روش­ های نمونه­ گیری هدفمند و حداکثر تنوع و لحاظ معیار اشباع نظری 27 نفر از شهروندان کُرد سنندجی در این مطالعه شرکت کردند و درک و تفسیر آن­ها نسبت به دلایل و زمینه­ های فعالیت در سازمان­های مردم نهاد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زمینه‌هایی چون ناکارآمدی دولت و نظام تدبیر در منطقه، و نابرابری اجتماعی (احساس تبعیض و عینی شدن فشار ساختاری) در حضور و مشارکت در سازمان­ های مردم نهاد نقش دارند. در این میان، بهره ­مندی از مجاری سازمانی و رهایی از روزمرگی و معنابخشی به زندگی به ‏مثابه زمینه­ تسهیل‌‏گر و مسئولیت‌پذیری اجتماعی و کسب اعتبار اجتماعی به ‏منزله شرایط مداخله‏ گر عمل کرده ‏اند. بازسازی معنایی تجربه و درک فعالان مدنی، از حضور و مشارکت در سمن­‌ها بر سمن‌­ها به مثابه مجرایی برای مشارکت و همبستگی اجتماعی، تغییر فرهنگی و اجتماعی و پل ارتباطی ذی­نفعان و دستگاه‌­های اجرایی دلالت دارد. مقوله­ی هسته نیز بر سازمان‌های مردم‌نهاد؛ برساخت شبکه ارتباطی جدید به مثابه جایگزین محدودیت­‌های ساختاری» دلالت دارد.
۱۳.

مدرنیته و مواجهه روشنفکران کٌرد در روزنامه کردستان (۱۹۰۲-۱۸۹۸)

کلید واژه ها: مدرنیته استعماری امپراتوری عثمانی روشنفکران کرد گفتمان های رقیب روزنامه ی کٌردستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۵۹
مدرنیزاسیون تدافعی امپراتوری عثمانی از منظر سیاسی و نظامی، افول تکثر فرهنگی و پیدایش تمرکزگرایی سیاسی را رقم زد. از منظر اجتماعی و فرهنگی، اصلاح ساختار آموزشی و بروکراسی را به دنبال داشت که منجر به شکل گیری اقشار اجتماعی مدرن و پیدایش روشنفکرانی شد که بعدها بانی ایده های ناسیونالیسم، لیبرالیسم و روشنگری شدند. پژوهش حاضر  با تکیه بر مفاهیم نظری ای همچون مدرنیته استعماری، مسئله روشنفکران و ایده ملت و استفاده از روش شناسی تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف به بررسی متون روزنامه ی کٌردستان (۱۹۰۲-۱۸۹۸) به مثابه یکی از تجلی های ایده های مدرن روشنفکری اواخر امپراتوری عثمانی می پردازد. نتایج تحلیل ها نشان می دهد روزنامه کٌردستان مدرنیته و مواجهه آغازین با آن را به مثابه روشنگری و درک عقب ماندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کٌردها توصیف می کند. با توجه به بافت موقعیتی و بینامتنیت این روزنامه می توان از گفتمان های رقیبی همچون گفتمان اصلاحات عثمانی و ملی گرایی کٌردی درون آن نام برد. همچنین این گفتمان های متناقض برآمده از توسعه ناموزون امپراتوری و شکل گیری یک ملی گرایی نابهنگام است که چندان پایه های مادی اش در آن دوران فراهم نبود. خلاصه اینکه، آنچه  نسل اول روشنفکری کٌرد از مفهوم مدرنیته برساخت، مفهومی روشنگرانه نسبت به درک عقب ماندگی جامعه کٌردی بود که علم، معرفت و یادگیری فنون را راه پیشرفت جامعه کٌردی و اتحاد و فهم تاریخ گذشتگان را مسیر توسعه سیاسی قلمداد می کرد. این درک از مدرنیته درواقع بنیان گذار دو مسئله اساسی در گفتمان سیاسی-روشنفکری کٌردها بود که عبارتند از: علم و آگاهی به مثابه راه برون رفت از عقب ماندگی جامعه و ایده ملت همچون راه نجات و توسعه سیاسی جامعه کٌرد.
۱۴.

مدارای اجتماعی در جوامع چندفرهنگی: مطالعه پیمایشی اقوام شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکل های سرمایه جهت گیری های دینی و قومی مدارای اجتماعی چندفرهنگ گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۶۱۹
مدارا، عنصر ضروری برای فرهنگ دموکراتیک و شهروندی و مفهومی کلیدی در سیاست اجتماعی به شمار می رود که بدون آن، زندگی جمعی در جوامع چندفرهنگی دشوار و پرهزینه خواهد بود. با نظر به بافت چندفرهنگی شهر میاندوآب (به عنوان میدان موردمطالعه) و سابقه مسئله دارشدن روابط بین فرهنگی در این شهر، در پژوهش حاضر، با الهام از سنخ شناسی مدارای اجتماعی پیترسون کینگ به بررسی وضعیت مدارای اجتماعی پرداخته شده است. این پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه، روی 313 نفر از شهروندان میاندوآب در بازه سنی 18 تا 50 سال با نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام شد. برمبنای یافته های توصیفی، مدارای اجتماعی دربین پاسخ گویان در سطح متوسط ارزیابی شد. درمیان ابعاد مدارا، بیشترین میانگین به مدارای هویتی اختصاص داشت. برمبنای نتایج تبیینی، شکل های سرمایه (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) با مدارای اجتماعی در ابعاد چهارگانه آن رابطه مستقیم داشتند. همچنین، با شدت یافتن جهت گیری قومی و دینی پاسخ گویان، مدارای اجتماعی کاهش یافت. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای شکل های سرمایه و جهت گیری های قومی و مذهبی 3/52 درصد از تغییرات مدارای اجتماعی را تبیین کردند.
۱۵.

زمینه ها و دلالت های نظم اجتماعی؛ مطالعه کیفی کارکنان ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکنان ناجا نظم اجتماعی نظم انتظامی نظم انسجامی اجتماعی کردن پلیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۳۲۹
هدف پژوهش حاضر واکاوی، شناسایی معانی، زمینه ها و راهبردهای برساخت نظم اجتماعی به میانجی تجربه زیسته نمونه ای از کارکنان ناجا است. رویکرد مدنظر ما از نوع کیفی بوده و با روش نظریه زمینه ای با انتخاب میان نمونه ای از کارکنان ناجا در شاهین دژ انجام شده است. همچنین، برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است و در نمونه پژوهش، 32 نفر از افسران ناجا مشارکت داشته اند. برای کارکنان ناجا نظم اجتماعی چارچوب مدار و قانون مدار است و در تقابل با ناامنی تعریف می شود؛ چنانکه متضمن مشارکت اجتماعی و نهادی است. ازنظر کارکنان ناجا نظم اجتماعی به کمک فرهنگ سازی در بر داشتن قواعد، تعمیق شهروندی، وجدان کاریِ کارگزاران نظم اجتماعی و اقدامات و رویکردهای بسترمند و اقتضایی بر ساخته می شود. آنها پی ریزی و قوام بخشی نظم اجتماعی را به استفاده از راهبردهایی چون اعتمادسازی اجتماعی- نهادی، عدالت رویه ای، انعطاف پذیری در روش، و ارتقا- کارآمدی سازمانی وابسته می دانند. بازسازی معنایی بر درک و تفسیر کارکنان ناجا از جهان اجتماعی و اعیان اجتماعی و بازسازی فرهنگی بر «سازش ناپذیری با مخلان نظم عمومی و افراد فرصت طلب»، «پذیرش اعتراض و مطالبه محوری»، «ضرورت مدیریت فضای مجازی» و «بازگشت به هویت اسلامی» دلالت دارد. مقوله هسته نیز ناظر بر «مسئله ساز شدن نظم اجتماعی؛ نظم اجتماعی در میانه نظم انتظامی و نظم انسجامی» است که بر اختلاطی شدن نظم اجتماعی و وجود هم زمان وجوه آمرانه و اجتماعی (برگرفته از جامعه و مشارکت اجتماعی) دلالت دارد.
۱۶.

مطالعه ی تجربه ی زیسته و درک زنان از مشارکت در نهادهای مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت مدنی منابع دردسترس انجمن های مدنی بازتعریف هویت اجتماعی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۳۶۹
انجمن های مدنی به مثابه بنیان نظم اجتماعی دموکراتیک در واسازی رده بندی های اجتماعی نقش قابل توجهی ایفا می نماید. در پژوهش حاضر، به قصد راه بُردن به تجربه و درک زنان از مشارکت در انجمن های مدنی، به روش نظریه زمینه ای با ۲۰ نمونه زن دارای تجربه فعالیت انجمنی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته به عمل آمد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که حضور و مشارکت زنان در انجمن های مدنی تابع منابع در دسترس زنان و تجربه ی زیسته ی فعالیت اجتماعی است و زمینه ی مذکور به مثابه شرایط علّی، کمّ و کیف مشارکت زنان را رقم می زند. در این میان، بازتعریف و بازسازی خود، تکوین اخلاق مدنی، بسط تعلقات و مسئولیت پذیری اجتماعی به مثابه زمینه ی تسهیل گر، و ازجاکندگی اجتماعی و مکان زدایی و بسترزدایی از زنانگی و تقویت ساخت فرصت های اجتماعی به عنوان شرایط مداخله گر عمل نموده اند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از کنش مدنی  بر سیاست حضور و تقدیس کنش ورزی زنانه، کارآمدی، ندای درون، برون رفت از ملال زندگی، و بسترزدایی فرهنگی از زنانگی دلالت دارد.  بر اساس کنش های زنان، انجمن های مدنی پیامدهای فردی، اجتماعی و فرهنگی وسیعی برای زنان در بر داشته است که در ذیل  مقوله هسته توانمندساز- ساختاربخش متمرکز است.
۱۷.

مطالعه پیمایشی هویت طلبی قومی و سیاسی شدن قومیت کُردهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت طلبی قومی احساس تبعیض میزان توسعه مناطق کردنشین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۹ تعداد دانلود : ۵۳۰
در دنیای معاصر، مسائل قومی از بغرنج ترین و همچنین، تأثیرگذارترین مسائل اجتماعی و سیاسی محسوب می شوند. در چند دهه اخیر شناسه های هویتی در مناطق کُردنشین برجسته شده و رنگ سیاسی به خود گرفته است. جغرافیای سیاسی منطقه نیز این مسئله را پیچیده و به تبع آن، مدیریت مسالمت آمیز منازعات اجتماعی را دشوار کرده است. با در نظر گرفتن نوع زندگی چندقومی جامعه ایران و تحولات جهانی بررسی تعلقات و ترجیحات هویتی به طور فزاینده ای اهمیت پیدا کرده است. این پژوهش به روش پیمایش انجام شده و در آن با 1103 نفر از کُردهای ساکن مناطق کُردنشین مصاحبه شده است. مطابق نتایج توصیفی در میان افراد نمونه، هویت طلبی قومی در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اجتماعی شدت یافته است. همچنین، بر مبنای نتایج تبیینی در این مناطق، متغیرهایی مانند میزان توسعه مناطق کردنشین، همبستگی قومی، میزان الگوپذیری از نخبگان قومی، میزان ارتباطات درون قومی و بین قومی، میزان استفاده از رسانه های ارتباطی، میزان احساس محرومیت و تبعیض و نیز هم جواری جغرافیایی با عامل هویت طلبی قومی به طور مثبت و معناداری رابطه دارند و درمجموع، این موضوع 67درصد از تغییرات هویت طلبی قومی را تبیین کرده است.
۱۸.

بررسی رابطه رسانه های ارتباط جمعی بر توسعه اجتماعی (مطالعه موردی: جوانان شهر اسلام آبادغرب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسانه های ارتباط جمعی توسعه اجتماعی انسجام اجتماعی کیفیت زندگی اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۷
توسعه اجتماعی یکی از مؤلفه های اصلی توسعه بشمار می رود که دست یافتن به فضای مفهومی آن از طریق شاخص های آن امکان پذیر است دست یابی به این شاخص ها زمانی محقق می شود که تمامی دانش و فن آوری های بالقوه جامعه بطور مؤثری در میان آحاد جامعه اشاعه یابد رسانه های ارتباط جمعی نقش مهمی در عرصه تغییر و تحولات اجتماعی، تقویت سرمایه اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی و توسعه اجتماعی در مناطق شهری و روستایی ایفا می کند. هدف تحقیق حاضر نیز، بررسی تاثیر رسانه های ارتباط جمعی بر توسعه اجتماعی شهر اسلام آباد غرب است به همین جهت با بهره گیری از نظریه های لرنر، دی کراکر و جان تامپسون به بررسی تجربی فرضیه های پژوهش پرداخته شده است. روش پژوهش کمی و با استفاده از روش پیمایش صورت گرفته است و از تکنیک پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است.جامعه آماری جوانان 18 تا 35 ساله شهر اسلام آبادغرب هستند که روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده نمونه گیری شده اند. بر مبنای نتایج تحقیق عامل مصرف رسانه های ارتباط جمعی با توسعه اجتماعی در دو بعد آن یعنی؛ کیفیت زندگی، اخلاقیات توسعه اجتماعی همبستگی مثبت وجود دارد. در بخش پایانی مقاله، با نظر به تاثیر رسانه های ارتباط جمعی بر توسعه اجتماعی، راهکارهای عملیاتی در جهت ارتقای توسعه اجتماعی ارایه شده است.
۱۹.

زمینه ها و حوزه های تصمیم گیری زنان؛ بازسازی معنایی تجربه و درک زنان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت خانوادگی حوزه های تصمیم گیری زنان سیاست زندگی کلیشه های جنسیتی منابع در دسترس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۰
گستره و دامنه قدرت زنان به دلیل جایگاه شکننده و آسیب پذیر در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی با محدودیت هایی همراه است. یکی از عرصه هایی که به میانجی آن می توان به کندوکاو در باب قدرت زنان پرداخت، فرایند تصمیم گیری در زندگی روزمره است. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربه زیسته زنان متأهل از تصمیم گیری ها و کشف زمینه ها، پیامدها و نحوه مواجهه زنان با پدیده تصمیم گیری از طریق ادراک و معنای ذهنی کنش هایی است که زنان با استفاده از آن ها تلاش می کنند از موقعیت های زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای میان زنان متأهل شهر سنندج به انجام رسید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. نتایج حاصل از مصاحبه با 28 نمونه از زنان سنندجی بیانگر آن است که خودباوری، بازاندیشی و خطرپذیری، پشتوانه خانوادگی، کلیشه های جنسیتی، تجربه (سابقه ) تصمیم گیری و منابع در دسترس زنان از زمینه های تصمیم گیری زنان به حساب می آیند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از تصمیم گیری نشان می دهد که زنان برای تصمیم گیری از استراتژی هایی چون گفت وگوی منطقی، انجام دادن درست و به موقع مسئولیت ها، استقلال و پشتوانه مالی، قرار دادن همسر در عمل انجام شده، بسنده نکردن به وضع موجود و بالا بردن سطح توقع از زندگی مشترک و اعتصاب زنانه بهره می گیرند. تجربه تصمیم گیری برای زنان پیامدهای احساس ارزشمندی، تعمیم و تعمیق تعلق جمعی، خوداتکایی، توانمندسازی و اعتماد به نفس در پی داشته است.
۲۰.

جایگاه زن در جامعه ازمنظر اعضای جماعت دعوت و اصلاح کردستان: ارائه سنخ شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان گذشته نگری انتقادی سنت گرایی اخلاق گرایی اسلامی جماعت دعوت و اصلاح ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۷ تعداد دانلود : ۲۸۰
عدالت، آزادی، برابری و رهایی از تبعیض و نابرابری درمیان انسان ها، به ویژه میان زنان و مردان، از پیام های اصلی ادیان آسمانی و به خصوص دین اسلام است. هدف این پژوهش، بررسی رویکرد یکی از جریان های مذهبی فعال اهل سنت در کردستان، یعنی جماعت دعوت و اصلاح،  به زنان است. روش مطالعه حاضر کیفی است و برای انجام عملیات میدانی از روش مردم نگاری و برای تحلیل داده ها از نظریه مبنایی استفاده شده است. با استناد به مصاحبه نیمه ساخت یافته با 30 عضو فعال جماعت دعوت و اصلاح ساکن شهر سنندج، اعضای جماعت با اتخاذ رویکرد نو به مسئله زنان و با اعطای مسئولیت به آنان، رویکردی جدا از سنت گرایی ملی و دینی درقبال زنان اختیار کرده اند. جریان مذهبی مزبور، با تفسیر جدید از فقه و متون دینی، به دفاع از حقوق زنان و انتقاد از وضع موجود در کردستان درباب زنان پرداخته و رویکرد اسلامی را بهترین مدافع و حافظ حقوق زنان معرفی می کند. رویکرد جماعت دعوت و اصلاح درباب زنان و جایگاه آنها در جامعه، بازاندیشانه، اصلاحی و در پیِ حمایت از حضور و فعالیت زنان در عرصه های اجتماعی و سیاسی در جامعه است. رویکرد اعضای جماعت به زنان ذیلِ سه سنخ تناسب گرایی، سنت گرایی، و اخلاق گرایی اسلامی تقسیم پذیر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان