اشرف السادات موسوی لر

اشرف السادات موسوی لر

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه الزهرا تهران - ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۴ مورد.
۲۲.

مجسمه در میدان یا غار افلاطونی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران مدرنیسم میدان مجسمه شهری فلکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۱ تعداد دانلود : ۶۴۰
پس از دوره قاجار با الگوبرداری از مدرنیسم غربی، در شهر تهران فضاهایی موسوم به میدان ایجاد شد که از معنای تاریخی «میدان» در زبان فارسی به مثابه فضایی تعاملی، تجمع پذیر و پیاده مدار، دور و به «فلکه» به منزله فضای مناسب برای تردد سواره نزدیک بوده است. متأسفانه امروز این دو عنصر شهری- میدان و فلکه- یکی انگاشته می شود. از پیامدهای مخرب این انطباق، قرارگیری مجسمه در مرکز این فلکه هاست که در حال حاضر تبدیل به اصل زیبایی ساز و هویت بخش منظر شهری شده است. نتیجه این رفتار آن است که امروزه مدیریت شهری، هنرمندان و شهروندان، این فلکه ها را معادل ذهنی و تاریخی میدان تلقی کرده و مرکز آن را مناسب ترین مکان برای قرارگیری مجسمه شهری می شناسند. این مقاله نشان می دهد که با توجه به تعریف هنر شهری به مثابه هنری ویژه فضاهای عمومی، میادین [فلکه های] تهران محمل مناسبی برای حضور مجسمه نیست؛ چراکه فضای آنها در رده فضای جمعی به معنای فضاهایی اجتماعی و تعاملی با مخاطب جای نمی گیرند و مجسمه فلکه ها قادر نیست نقش مورد انتظار از هنر شهری را ایفا نماید.
۲۳.

بازیابی لایه های هویتی در هنر دوره قاجار (مطالعه موردی روی کاشی های دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر دوره قاجار لایه های هویتی ایران باستان ایرانی _اسلامی فرنگی مآبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۹ تعداد دانلود : ۳۱۴۰
مساله هویت در هنر ، به عوامل گوناگونی چون اعتقادات و اندیشه های مذهبی ، جهان بینی ، روابط اجتماعی و سیاسی ، پیشینه و قدمت تاریخی و مواردی از این دست بستگی دارد . همچنین هویت موجود در اثر هنری ، هویتی تک بُعدی نیست بلکه دارای وجوه و لایه های مختلفی است که هر وجه از آن به عوامل متفاوتی باز می گردد . لذا   هر اثر هنری می تواند دارای تعداد لایه های هویتی باشد که یک یا چند لایه در سطوحی پنهان از مخاطب قرار دارند و یک لایه شاخص در اولویت قرار می گیرد .لازم به ذکر است که این لایه های پنهان یا کم اهمیت تر ، بر نمود لایه هویتی بارز تاثیر خواهند داشت . دوره قاجار از جمله ادوار شاخص در ایران است که هنر آن با توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی و رجوع به فرهنگ ایران باستان و نیز ارتباط گسترده با غرب ، از وجوه مختلفی برخوردار است لذا می توان لایه های هویتی چندگانه ای را در هنر دوره قاجار  باز شناخت . این مقاله درصدد پاسخ به این سوال ها است: لایه های هویتی موجود در هنر دوره قاجار کدامند ؟ در کاشیکاری دوره قاجار ، کدام لایه های هویتی بروز و ظهور بیشتری داشته اند ؟     نتایج نشان داد که چهار لایه هویتی شامل :  ایران باستان ، ایرانی _اسلامی ، فرنگی مآبی  و اسلامی در هنر دوره قاجار قابل بازیابی است و در هر گونه هنری ، هر کدام از این لایه ها اهمیت بیشتری داشته اند . روش تحقیق این مقاله توصیفی _ تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات ، کتابخانه ای است.
۲۵.

مطالعة تطبیقی تقابل های دوتایی سورة مبارکة «اللیل» با رنگ های کتیبه های قرآنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعة تطبیقی تقابل های دوتایی سورة اللیل رنگ کتیبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۸ تعداد دانلود : ۶۲۶
قرآن معجزة پیامبر اکرم (ص) وجوه متعدد و سبک ادبی خاصی دارد. یکی از جلوه های زیبایی سبک ادبی قرآن انواع تقابل ها ی موجود در آیات است؛ تقابل های دوتایی مانند: «روح و جسم»، «شب و روز»، «معقولات و محسوسات»، و «مرد و زن» از زمان باستان تا کنون از موضوعات بحث برانگیز دانشمندان بوده است. در این مقاله تقابل های دوتایی در سورة مبارکة «اللیل» و تطبیق این جفت واژگان با تقابل های دوتایی رنگ های کتیبه های قرآنی با تأکید بر نسخ خطی قرآن کریم بررسی شده است. هدف این تحقیقِ کتاب خانه ای برقراری ارتباط بین الهیات و هنر است. نتایجْ نشان دهندة آن است که تعداد تقابل های دوتایی موجود در سورة «اللیل» هشت مورد است. تطبیق تقابل های دوتایی موجود در سوره با تقابل های دوتایی رنگ های کتیبه های قرآنی بدین شرح است: «لیل و نهار» و «یَغشی و تَجَلّی» با لاجورد و طلایی؛ «ذَکَر و اُنثی» با سرخ و سبز روشن؛ «أعطیَ و بَخِلَ»، «إِتَّقیَ و استَغنیَ»، و «صَدَّقَ و کَذَّبَ» با سفید و سیاه؛ «یُسریَ و عُسریَ» با آبی روشن و نارنجی؛ «آخرة و أُولی» با بنفش و زرد روشن، زرد تیره و سبز تیره.
۲۶.

هستی شناسی ریتم در نقاشی نزد ژیل دلوز با تاکید بر زیباشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی ریتم ارتعاش رزنانس احساس شدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۵۶
ریتم یکی از ارکان مهم استتیک دلوز است. این مفهوم نزد او رویداد هم طنینیِ ساحت های مختلف است. سوال اصلی این مقاله این است که چگونه وحدت امور کثیر و متفاوت در نقاشی بدون توسل به عاملی فراتر از سطح نقاشی فراهم می شود؟ در نقاشی سطوح متفاوت احساس، رنگ ها، تاش ها و ضربه قلم ها، رنگ و نور، امور نامتناجس و قیاس ناپذیر به ترکیب بندی، سرهم کردن و مدولاسیون نیاز دارند تا هماهنگ شوند. با اتکا به مفهوم ریتم، توانِ حیاتیِ آن و نقشِ بنیاد این پرسش در دو قسمت 1-ریتم در نقاشی ، 2- رابطه احساس و ریتم پاسخ داده می شود. ضمن اینکه مفهوم بنیاد و ریتم نزد هایدگر و ملدینه به عنوان سابقه این بحث بسط داده شده است. با وجود ریتم به عنوان تناوب دو لحظه ی انقباضی-انبساطی و یا شدت-ضعفی، امکان هماهنگی و رابطه آشوب سطح مادی و نظمِ فیگور، نسبت رنگ های نامتعارف و نیز سطوح احساس ، و نیز رابطه بسیاری از امور متفاوت و حتی نامتناجس و قیاس ناپذیر با درجه ی توان نابرابر فراهم می شود. هماهنگی امور نامتناجس، ناهمگن و قیاس ناپذیر حالت پیچیده تری دارد. حاصل این ارتباط شدت محض است که تنها می توان آن را زیست یا حس کرد و ذات وصف ناپذیر هنرمند را رقم می زند. ارتعاش و کژریخت شدگی، رزنانس یا تشدید و در نهایت شدت مبین انواع گوناگون ریتم در نقاشی نزد دلوز است که متناظر با مفاهیم هستی شناسی وی است.
۲۷.

بررسی تحول ادراک در رسانه های هنری جدید از نگاه پدیدارشناسی مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر رسانه جدید ادراک هنر پدیدارشناسی مرلوپونتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۲ تعداد دانلود : ۵۰۳
رسانه به عنوان واسطی برای انتقال افکار و اطلاعات، مفهومی گسترده است که همراه با تحولات هر دوره، تغییر کرده و به همین دلیل، تعریف واحد و جامعی برای آن وجود ندارد. در هنر معاصر، رسانه های هنری در مواردی ادغام شده، مرزهای آنها محو گردیده و از دل آن ها اشکال جدیدی ظهور کرده اند. پرسش آن است که مخاطب انواع هنریِ جدید، به چه نحوی با آن ها ارتباط برقرار می کند و امر ادراک اثر هنری چگونه میسر می گردد؟ این مقاله با هدف تبیین تحولات ادراک هنر در رسانه های هنری جدید با رویکرد پدیدارشناسی مرلوپونتی، در پی آن است که معنا و جایگاه مفهوم رسانه در هنر را مورد بررسی قرار داده و نشان دهد، جریان های مسلط هنری، چگونه مرزبندی های رسانه ها در هنر را تحت شعاع قرار داده اند. پدیدارشناسی توصیفی، به عنوان رویکرد مقاله، شامل بررسی، تحلیل و توصیف مستقیم رسانه، به نحوی آزاد از پیش فرض های پیشین است. رویکردی که با مشخصه ی عدم تعین هنر معاصر، در تناسب است. این پژوهش یک بررسی توصیفی-تحلیلی از متون و داده هایی است که توضیح دهنده روند تحولِ ادراکِ مخاطب آثار هنری در رسانه های جدید هنری است. نتیجه ی یافته ها، نشان می دهد که با تغییر کارکرد رسانه در هنر، تجربه ی ادراک اثر هنری، امری است که تنها، به واسطه رسانه، میسر نمی شود. رسانه های هنری -که عامل برقراری ارتباط و ادراک هنری بودند- در هنرِ رسانه های جدید، مادیّت زدایی شده اند و مخاطب، با تجربه ی ادراکی خود، اثر را تکمیل می کند.  
۲۸.

هستی شناسی ریتم در نقاشی نزد دلوز با تأکید بر زیباشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریتم زیباشناسی تجربه زیباشناختی نمودار بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۷۲۹
دلوز با توسل به «ریتم» دو شِقِ زیباشناسی را گرد هم می آورد. فرض مقاله حاضر این است که زیباشناسی دلوز می تواند شکل گیری شرط تجربه زیباشناختی را در خودِ آن تجربه و نیز شرط ترکیب بندی زیباشناختی را در خود سطح ترکیب بندی با توسل به ریتم توضیح دهد. پرسش اصلی، چگونگیِ رفع شکافِ دوگانه رایج زیباشناسی است. این پرسش در سه بخش، با توضیح شکل گیریِ شرط تجربه در خود آن تجربه، شرط تجربه زیباشناختی در خود تجربه زیباشناختی و  شکل گیری نمودار در سطح ترکیب بندی زیباشناختی پاسخ داده می شود. این شروطِ واقعی خود پیدا نیستند، اما شرطِ ظهور و پیدایی هستند و به نوعی ریتم در هر سه بخش بر اساس آنها شکل می گیرد. این شروط که از آشوب، ناهماهنگی و عدم تعین پدیدار می شوند، «نسبت های تعین بخش» اند و ماحصلِ آنها در هر بخش ریتم است. با توجه به این توضیح، به جای تعیناتِ سوبژکتیو و ابژکتیو، تمرکز دلوز بر نسبت ها، روابط، اتصال ها و در نتیجه «ترکیب یا تألیف»، « ترکیب بندی»، «سنتز» و «ریتم» است. ریتم حاصل از یک نسبت تعین بخش است؛ نسبتی که از وقفه در یک سیلان ایجاد می شود. در نتیجه شرطِ ایجاد نسبت ها و متعاقباً ریتم های تازه چه در یک نسبت هستی شناختی و زیباشناختی و چه در سطح ترکیب بندی، به طور کلی  «بنیاد»  است که امور نامتعین  و متفاوت را در ارتباط با هم قرار می دهد. از آنجا که تفاوت دو ساحت یا شکافِ مرسوم زیباشناسی، نزد دلوز به تفاوت درجه ای تبدیل می شود، در نتیجه ریتم حاصل از تنظیم شدگیِ درجه های متفاوت است.
۲۹.

نگرش عارفانه احمد غزالی و استحاله عشق عُذری لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لیلی و مجنون عشق عذری احمد غزالی سوانح العشاق ادب عرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۶۴۴
اندیشمندان حوزه عرفان ایرانی همواره نظرات گوناگونی را در باب مفهوم عشق ابراز داشته اند که بیانگر اهمیت مقام عشق در تعالیم و آموزه های اندیشه دینی ایرانی است. احمد غزالی (520-452 ه.ق) با خلق آثار عرفانی خویش، تحولاتی چشمگیری در باب سرشت عشق پدید آورده است و در سوانح العشاق که نخسین اثر وی در ساحت عشق و به زبان فارسی است، تعابیر و تفسیرهای بدیعی از حکایت دلدادگی لیلی و مجنون ارائه نموده است. از آنجایی که داستان عشق لیلی و مجنون ریشه در عشق عُذری ادب عرب دارد، این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، با هدف شناخت مراحل استحاله عشق عُذری لیلی و مجنون در نگرش احمد غزالی شکل گرفته و تلاش شده به این پرسش پاسخ دهد، در یک مطالعه تطبیقی، وجوه افتراق و اشتراک میان عشق لیلی و مجنون در نگرش احمد غزالی با عشق عُذری عرب چگونه تفسیر می شوند؟ بر اساس نتایج بدست آمده، عشق عفیفانه، ناسوتی، دردآور، کُشنده و بی فرجام عُذری با مبانی نظری ناب عاشقانه و عارفانه احمد غزالی مبتنی بر اتحاد رابطه عاشق و معشوق با عشق؛ به عشقی پسندیده، لاهوتی، خوشایند و امیدبخش استحاله یافته و عاملی مهم برای استکمال وجودی انسان می شود.
۳۰.

استراتژی توسعه اقتصاد فرهنگی صنعت مد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران صنایع خلاق صنعت مد اقتصاد فرهنگی راهبردهای گزینشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۶ تعداد دانلود : ۵۱۰
بیان مسئله: صنعت مد در دهه های اخیر ایران، علی رغم پیشینه تاریخی از یک سو با منطق اقتصادی و از سوی دیگر با ملاحظات اجتماعی و سیاسی ویژه ای روبه رو بوده که آن را با چالش های فراوانی مواجه کرده است. بر این اساس، نهادهای اجتماعی بر آن شدند تا با فعالیت های تجاری، تبلیغاتی و فرهنگی، این هنر-صنعت را به حوزه صنایع خلاق وارد کنند و در عمل نیز موجب شکل گیری جریانی شدند که در سپهر توسعه اقتصادی صنایع فرهنگی کشور به نمایش درمی آید. از آن جا که بررسی دگرگونی های ارزشی در جامعه یکی از عناصر کلیدی در نظام فرهنگی هر جامعه به حساب می آید، مسئله اصلی پژوهش حاضر، با تمرکز بر صنایع فرهنگی و پذیرش دگرگونی در نظام ارزشی جامعه ایران، دستیابی به شناخت ارزش های اقتصادی هنر-صنعت مد و ابعاد آن و نقاط ضعف، قدرت و تشدیدکننده هایی است که موجب ساماندهی مفهوم و موقعیت اقتصاد خلاق در این حوزه از طریق تعاملات برون مرزی و فرایند فرهنگ سازی شده اند. هدف پژوهش: مقاله حاضر در پی دستیابی به فرایند ارزش محور در مداخله عوامل زمینه ساز و تبیین راهبردهای گزینشی توسعه اقتصاد فرهنگی صنعت مد ایران و پاسخ گویی به این پرسش های اساسی است که صنعت مد در تحقق چشم انداز اقتصاد فرهنگی کشور می تواند چه نقشی را ایفا کند؟ چگونه می توان با تغییر در نظام های ارزشی به رشد اقتصادی هنری که تولید می شود شکل داد؟ روش تحقیق: روش تحقیق این مقاله کیفی، توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و یافته های میدانی و مبتنی بر تحلیل محتواست. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است آمیزش هنر با ابتکار و خلاقیت، مدیریت دانش، تولید و فن آوری روز و مهندسی مجدد فرآیندهای کسب وکار از طریق برکشیدن اقتصادخلاق در صنعت مد، موجب افزایش رشد اقتصادی کشور خواهد شد.
۳۱.

تحلیل الگوهای بصری و مفهومی مرگ آزاده در ایران باستان، ساسانی و سلجوقی با رویکرد شمایل شناسی پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر ایران باستان ساسانیان سلجوقیان بهرام گور آزاده شمایل شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۹ تعداد دانلود : ۲۶۴۴
بررسی الگوهای بصری شکار بهرام گور و آزاده در سفالینه های مصور سلجوقی نشان می دهد که برخی از آنها، علاوه بر ترسیم چنگ نوازی و همراهی آزاده در شکار، به هلاکت رسیدن او به زیر پاهای شتر با جامه ای متفاوت را نیز مورد توجه قرار داده اند. تحقیق حاضر با هدف شناخت الگوهای بصری و مفهومی دو رویداد چنگ نوازی و مرگ آزاده با دو جامه متفاوت که در سفالینه های سلجوقی به تصویر کشیده شده اند، شکل گرفته و تلاش شده به این پرسش ها پاسخ داده شود: الف. اشتراک و تفاوت های الگوهای بصری و مفهومی دو رویداد چنگ نوازی و مرگ آزاده در ایران باستان، ساسانی و سلجوقی کدامند و بر استمرار کدام اندیشه دلالت دارد؟ ب. وجوه مشترک آثار هنری با موضوع آزاده و بهرام در آثار ساسانی و سلجوقی کدامند؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی تحلیلی است و مطالب به طریق اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده اند. همچنین، تعداد هشت نمونه انتخابی از آثار برجای مانده از دو دوره تاریخی ساسانی و سلجوقی با محوریت داستان بهرام گور و آزاده با ﺭﻭیﮑﺮﺩ شمایل نگاری و شمایل شناسی ﭘﺎﻧﻮﻓﺴﮑی مطابقت داده شده است. نتایج نشان می دهد که الگوهای بصری و مفهومی مرگ آزاده، به گفتمان ادبی شاهنامه ارجاع دارد که خود برگرفته از یک حکایت شفاهی کهن ایرانی است و از منظر جهان بینی اسطوره ای ایران باستان؛ به نظر می رسد مرگ آزاده با جامه متفاوت به مرگ زهره، دلدار ورثرغنه (خدا- خورشید)، هنگام تولد خورشید و روزی نو دلالت دارد.
۳۲.

تبیین مفهوم پدیدارشناسی هرمنوتیکی در طراحی محصول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی هرمنوتیک طراحی محصول زمانمندی آشکارگی حضور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۵۰۵
پدیدارشناسی از نوع هرمنوتیک، برقراری نسبت های وجودی است. اینکه این نسبت ها چگونه می تواند در مواجهه انسان با جهان برقرار شود، از مهم ترین دغدغه های فلاسفه مختلف از جمله هایدگر، فیلسوف مشهور آلمانی است. این پژوهش در نظر دارد تا تفسیری از پدیدارشناسی ارائه دهد که بتواند در فرآیند طراحی، قابل تعمق و اجرا باشد. در این راستا، بعد از توصیف کامل پدیدارشناسی هرمنوتیک (که به طور خاص با اندیشه های هایدگر قابل شناسایی است)، پنج گام مشخص از آن استخراج شده که شامل زمانمندی، برقراری رابطه معنادار با ساحت های سه گانه زمان، برقراری شبکه نسبت های وجودی بین انسان و محصول، برقراری رابطه هرمنوتیک، و آشکارگی است. سپس به روش مطالعه موردی، سه محصول نمونه، برای تفسیر گام های استخراج شده از این رویکرد، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در ادامه با ارائه یک مدل، ارتباط بین رویکرد پدیدارشناسی با فرآیند طراحی، طریقه بکاربستن آن و همچنین قابلیت تعمیم پذیری آن در این فرآیند، نشان داده شده که ساحت های سه گانه زمان (بودگی، حضور و آیندگی) هسته مرکزی آن را تشکیل می دهند. در انتها محصول دیگری برای آزمون مدل ارائه شده، مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این مقاله روشن می کند که نه تنها می توان در طراحی محصول به شیوه پدیدارشناسانه عمل کرد و از آن بهره گرفت، بلکه مطالعات موردی نشان می دهد که بکارگیری این روند در طول تاریخ طراحی صنعتی توانسته است در موفقیت محصولات در ارتباط با کاربر، تاثیرگذار باشد.
۳۳.

خشونت در مجالس رزم با تأکید بر نگاره های اسطوره ای دوالیستی نگارگری ایران از منظر اسلاوی ژیژک (خشونت اسطوره ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشونت اسطوره ای ژیژک مجالس رزم نگارگری هنر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۵۸۹
رزم در باور ایرانیان قدمت بسیاری دارد و مبارزه همیشه از مهم ترین چالش های پیش روی قهرمانان ایرانی بوده است. این مبارزه ابتدا با درگیری دائمی خیر و شرّ مطرح می گردد و سپس به صورت های متفاوت در دوره های مختلف هنر ایران، بازنمود پیدا می کند. اسلاوی ژیژک، متفکر معاصر غربی، در کتاب ها و مقالات خود به مبحث خشونت پرداخته و سویه های پنهان آن را افشاء کرده است. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی تطبیقی، درصدد است بررسی کند که در نگارگری ایران، خشونت چگونه و با چه مفاهیمی (دوالیستی) تصویر شده است و سپس با بررسی دیدگاه ژیژک در باب خشونت (خشونت اسطوره ای) گفتار وی را با نگاره های اسطوره ای ایران تطبیق دهد. این مقاله، سه نمونه از نگاره های شاهنامه فردوسی را با نظریه خشونت اسطوره ای تطبیق داده و میزان انطباق گفتار اسلاوی ژیژک و والتر بنیامین درباره خشونت را بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این نظریه قابلیت مطالعه تطبیقی با نگاره های ایرانی را دارد و می تواند روشی برای نقد هنری ایران باشد.
۳۴.

بررسی آرایه های تزئینی امامزاده عبداله شوشتر

کلید واژه ها: آرایه ها تزئینی بقعه امامزاده عبداله شوشتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۳۸۶
تزئین به عنوان یکی از مهم ترین مراحل تکامل هنر و معماری اسلامی، بر دیوارها و سطوح داخلی و خارجی بنا، نسبت به دیگر عناصر معماری اولویت خاصی دارد. تزئین ها گنجینه ای از نقوش هستند که علاوه بر ارزش ها و زیبایی ها، بیانگر معانی و هدف خاص در معماری اسلامی به ویژه امامزاده ها محسوب می شود. استان خوزستان به عنوان دروازه ی ورود تشیع به ایران با وجود مکان های مقدسی چون امام زاده ها و نوادگان آن ها یکی از منابع تزئینات و آرایه های معماری اسلامی است.  بقعه امامزاده عبداله شوشتر، یکی از این امام زاداگان و متعلق به دوره المستنصربالله خلیفه عباسی است که در قرن هفتم هجری (629 ه .ق) تجدید بنا و در دوره صفوی و قاجار؛ مزین به آرایه های تزئینی زیبا و ارزشمندی شده است. هدف این مقاله شناخت عناصر و نگاره های تزئینی این بنا  و بررسی و دسته بندی انواع نقش مایه های آن است. تحقیق حاضر مترصد پاسخگویی به این سؤالات است: مشخصه های نقش مایه های نقاشی های این بنا چیست و  چه معناهایی در نقوش تزئینی بقعه مذکور نهفته است. این مقاله به شیوه توصیفی و تحلیلی است که براساس داده های مبتنی بر منابع و  شواهد بصری، دستاورد خود را ارائه می کند.
۳۵.

سبک شناسی حاشیه قالی های ایران قرن دهم ه. ق. بر اساس مراکز قالیبافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قالی صفویه حاشیه ساختارهای تزئینی سبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۶۴
بیان مسئله: حاشیه قالی چهارچوبی از نظام های تزئینی مستقل از زمینه قالی و حاصل تکرار مجموعه نقوش، با ظرفیت های بصری قابل تأمل است؛ حضور پایدار حاشیه با خصایص متمایز در قالی های صفویه می تواند مُبیّن ارائه سبک هایی باشد که در چارچوب تولیدات منطقه ای تعریف شوند. بنابراین تمایزات حاشیه ها در هر گونه ای می تواند شناسه تولیدات قلمداد شود. در این راستا به دو پرسش پاسخ داده شده است: آرایه های تزئینی حاشیه قالی های قرن دهم ه. ق. نمایانگر چه سبک هایی در تولیدات مناطق مختلف هستند؟ موقعیت فرهنگی-هنری مناطق بافندگی چگونه با سبک های حاکم بر حاشیه قالی ها ارتباط می یابند؟ هدف پژوهش: با درنظرداشتن کم توجهی به حاشیه ها در طبقه بندی قالی ها، هدف اصلی از سبک شناسی قالی های قرن دهم ه. ق. براساس تمایزاتِ حاشیه، ارائه الگوهای اصیل حاشیه هر منطقه به طراحان معاصر در زمینه طراحی قالی های منطقه ای است. روش پژوهش: این پژوهش کیفی و به روش تحلیل محتوای ساختاری برپایه داده های کتابخانه ای و اینترنتی است. پنجاه و هفت قالی صفویه متعلق به قرن دهم ه. ق. (دوره شاه اسماعیل و شاه طهماسب) به شیوه هدفمند و غیرتصادفی از منابع اسنادی استخراج شدند. برپایه پرتکرارترین ساختارهای خطی مستخرج (سی وهشت نمونه) از حاشیه ها، سبک های مرتبط با آن ها تعریف شد. نتیجه گیری: با تحلیل نظام های بصری حاکم بر حاشیه قالی ها، سبک های غالب براساس نقوش غالب (اسلیمی گل دار، اسلیمی ماری و تقابل های حیوانی) و ترکیب بندی غالب (قلمدانی، تصویری و مایگان هراتی) معرفی شدند. مداومت یک نگاره یا ساختار تزئینی با اشکال متنوع در تولیدات مناطق مختلف این گمان را قوت بخشید که نظام های بصری، شناسه های متأثر از پیشینه های فرهنگی (مذهب، سیاست و هنر) مناطقی هستند که محصول هنری در آن ها تکوین یافته است.
۳۶.

مقایسه تجلی الهه زولو و خدای پدر در دیوارنگاره دوربان با تکیه بر نظریه فضای سوم هومی بابا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای سوم هنر معاصر آفریقای جنوبی هنر پسااستعماری نوم خوبولوانا دیوارنگاره دوربان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۹۷
هومی بابا، تأکید می کند دورگه گی، حاصل حرکت گفتمان های استعمارگر و استعمارشده به سوی یکدیگر در فضای سوم است. آنچه پدید می آید (هیبرید)، ابژه ای تازه ا ست که می تواند سبب تحول گفتمان قدرت و حرکتی جدید در اجتماع گردد. این نوشتار با هدف مقایسه المان های بصری و مفهومی دیوارنگاره دوربان در آفریقای جنوبی با گفتمان های پدیدآورنده اش گفتمان مسیحیت (استعمارگر) و باورهای قوم زولو (فرهنگ استعمارشده) در فضای سوم؛ و تأثیر فضای میانه در هنرهای تجسمی شکل گرفته؛ و می کوشد اثرات فضای سوم را در شکل گیری جریان های اجتماعی متأثر از هنر نمایان سازد. تلاش شده به این پرسش پاسخ داده شود: دیوارنگاره نام برده، محصولی دورگه است یا تنها تلفیقی ساده را نشان می دهد؟ در مقایسه با گفتمان های پیش از خود چه عناصری را اتخاذ کرده و چه تحولاتی را در آنان ایجاد نموده است؟ در جریان پژوهش، به شیوه ای تطبیقی، بیان هنری دیوارنگاره با دو گفتمان استعمارگر و استعمارشده، از جهاتِ عناصر بصری، و نمادشناسی مقایسه می گردد. تطبیق عناصر، متکی بر توصیف و تحلیل (کیفی)، و با استناد به آثار هنر بومی و مسیحی؛ و اسطوره شناسی غنی آفریقا صورت گرفته؛ و گردآوری داده ها، به شیوه کتابخانه ای با تأکید بر نگارش های اسطوره شناسی در دانشگاه های آفریقای جنوبی پیش رفته است. پژوهش حاضر با تکیه بر آرای مخاطبان بومی و اروپاییان مهاجر؛ و جریان اجتماعی که پس از اجرای دیوارنگاره به راه افتاد (مبارزه با ایدز و جلوگیری از پایمال کردن حقوق دختران بومی)، نشان می دهد دیوارنگاره دوربان نه تنها تلفیق عناصر هنر بومی و وارداتی است بلکه ویژگی تحول گفتمان اجتماعی سیاسی در نظریه بابا را نیز بازمی نمایاند.
۳۷.

نقد نشانه شناختی نگاره بهرام گور در گنبد سپید براساس رمزگان تصویری امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی رمزگان تصویری اکو نقد نگارگری خمسه نظامی هفتپیکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
از اوایل قرن بیستم نشانهشناسی به مثابه "روشی از نقد متون"، بستری مناسب را در بررسی سازوکار تولید و ادراک معنا پیش مینهد. رمزگان، از مفاهیم بنیادین در نشانهشناسی است. هر نظام نشانهای تنها به واسطه آگاهی مخاطب از رمزگان حاکم بر آن، امکان معنامندی مییابد. دستهبندی دهگانه امبرتو اکو از رمزگان تصویری، یکی از روشهای کارآمد را در بررسی متون تصویری ارائه داده که از طریق آن میتوان جوانب متنوع یک تصویر را حتی در پیوند با متونی وابسته به دیگر نظامات نشانهای ملاحظه کرد. نگارگری ایرانی عمدتاً در پیوند با ادب فارسی، با کارکرد تصویرگری، ظاهر میشود. هفتپیکر نظامی گنجوی، به لحاظ کیفیت روایی و موضوع غنایی خود موضوع تصویرسازیهای بسیاری قرار گرفته است. مقاله پیشرو، با هدف تبیین روشی مناسب در نقد نگارگری ایرانی با قابلیت پرداخت به وجوه بینامتنی نگاره ها در پیوند با متون ادب فارسی، در عین تمرکز بر ویژگیهای متنی اثر، نگاره بهرام گور در گنبد سپید را از نسخه خمسه موزه متروپولیتن با بهرهمندی از دستهبندی رمزگان اکو، تحلیل کرده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و منابع به صورت کتابخانهای، جمعآوری شده است. محتوای انسانگرایانه مشهود در نگارگری مکتب بهزاد ممکن است تضادی را در انتقال محتوای نمادین داستان نظامی ایجاد کند. اینکه موفقیت نگارگر در انتقال محتوای نمادین متن ادبی چه میزان بوده و این محتوا از نظام نشانهای زبان به نظام نشانهای تصویر چگونه انتقال یافته است، از سؤالاتی است که در این مقاله بررسی شده است. پرسشهای دیگر مقاله، به میزان پیروی نگارگر از توصیفات متن ادبی و علت سرپیچی احتمالی وی از توصیفات متن، توجه دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد باوجود برخی محدودیتهای خاص رسانه تصویری، نگارگر در انتقال فحوای نمادین داستان بسیار دقیق عمل کرده و واقعگرایی نوظهور در نگارگری آن زمان نیز مانعی در انجام این مهم نبوده است. پیام نمادین متن ادبی از یک سو به یاری تدابیر صوری، شامل کاربست نقوش راستخط و ترکیببندی متقارن، پرداخت ظریف به تزئینات هندسی دوّار و انتظام فضای معماری کشیده و از سوی دیگر بهرهمندی از برخی استعارات ادبیِ دالّ بر مفاهیم کمال و آگاهی که درونمایه اصلی داستان هفتپیکر است، در نگاره به نمایش درآمده است. در برخی موارد نیز جزئیاتی خارج از توصیفات متن مرجع خلق شده است.
۳۸.

خوانش شخصیت زنان در شاهنامه عامیانه 948ه.ق/1540م مکتب تبریز 2 با روش پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه صفوی زن پانفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۶۳
جایگاه زنان در دوره های مختلف تحت تأثیر تحولات جامعه ای که در آن زندگی می کنند، قرار دارد.  با بررسی کتاب های به تصویر کشیده خارج از دربار می توان به مطالعه وضعیت آنها در ادوار مختلف پرداخت. شاهنامه یکی از کتب قابل توجه شاهان صفوی بوده که بارها به تصویر درآمده است. این تحقیق با روش توصیفی -تحلیلی و با بهره گیری از منابع اسنادی انجام شده بررسی جایگاه زن در شاهنامه 948ه.ق/1540م انجام شده است. در این راستا، به تفسیر و نقش زنان در نگارگری این شاهنامه با اتخاذ رویکرد آیکونولوژی و آیکونوگرافی پرداخته می شود. نتایج تحقیق حاکی از این است که زنان دربار در دوره صفوی، شاهنامه و نگارگری همواره مورد توجه بوده اند و  نکات مشترک زیادی بین آن ها دیده می شود. در تمامی این نگاره ها فقط از زنان درباری یا شاهزاده ها یاد شده است و از زنان کوچه و بازار خبری نیست؛ بنابراین زن ها  به واسطه خردمندی، سیاستمداری و  نیکوکاری شان در شاهنامه مطرح شده اند. از طرفی در تاریخ دوره صفوی همه زن ها به طبقه اجتماعی بالایی  تعلق دارند. در ارتباط بین متن و تصویر، نگارگر در تصویرگری در مواردی براساس ذوق و سلیقه خود عمل کرده است. همچنین، مشخص شد که درون مایه های تصویری در نگارگری این شاهنامه به عوامل زیادی مانند تحولات جامعه صفوی، جایگاه زن در آن دوره، نگاه فردوسی به زن و سنت نگارگری ایرانی و.... بستگی دارد که در پروسه معنایابی این نگاره ها، باید به متون دیگری رجوع و ارتباط ها را مشخص کرد. اهداف پژوهش 1. واکاوی نقش و جایگاه زن در نگارگری شاهنامه عامیانه دوره صفوی؛ 2. بررسی نقش و جایگاه زن در دوره صفوی و نگارگری مکتب دوم تبریز. سؤالات پژوهش 1. نگارگر شاهنامه عامیانه از چه الگوهایی برای نشان دادن جایگاه تصویر زنان براساس نظریه پانوفسکی استفاده کرده است؟ 2. نقش و جایگاه زنان در دوره صفوی، با نگاه فردوسی و نگارگری مکتب تبریز چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد؟
۳۹.

شمایل شناسی پیکره حضرت مریم در نقاشی های دوره رنسانس و تطبیق آن با صفات حضرت مریم(س) در آیات سوره های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیات قرآنی حضرت مریم (س) اروین پانوفسکی تصویرسازی نمادین شمایل شناسی نقاشی دوره رنسانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
«شمایل شناسی» از منظر نشانه شناسی یکی از روش های مطالعات هنری اس ت که در قرن بیستم به آن توجه شده است. این مقاله با تأکید بر آرای اروین پانوفسکی به مطالعه تطبیقی شمایل های حضرت مریم با مفهوم آیات قرآنی می پردازد. هدف کلی آن خوانش شمایل شناسانه نقاشی های مریم(س) در دوره رنسانس و رمزگشایی از زبان تصویری قرآن در رابطه با زندگانی آن حضرت است. مقاله حاضر درصدد پاسخ گویی به تطبیق ویژگی های شمایل شناسانه نقاشی های مریم با تصویرسازی نمادین از صفات قرآنی ایشان است که امکان نقد موضوعی و محتوایی از داستان زندگی حضرت مریم(س) را فراهم می کند. مسئله اصلی تحقیق چگونگی تبدیل متن به تصویر است که در کتاب مقدس و قرآن کریم، هر دو، به تقدس و توصیف صفات او پرداخته شده است. در هنر رنسانس، این متن به تصویر کشیده شده، اما در اسلام همچنان متن باقی مانده است. این مقاله به دنبال تطبیق متون و تصاویر است. لزوم پیاده سازی مطالعات جدید در مطالعات نقاشی های مریم به منزله روشی برای شناخت ضرورت دارد. جامعه آماری شامل 20 نمونه از آثار نقاشی دوره رنسانس است که 8 نمونه از آن ها به صورت تصادفی انتخاب شده است و جهت تحلیل بصری مطالعه می شود. یافته های تحقیق نمایانگر انعکاس سه گونه شمایل از باکره عذرا در سه دوره متوالی رنسانس است. دوره رنسانس آغازین شمایل حضرت مریم به لحاظ فرم و محتوا با مفاهیم مقدس قرآنی تطبیق بیشتری داشته است. در دوره میانی و رنسانس پیشرفته شمایل ها به تدریج تقدس زدایی شده و نمادهای مقدس و تجریدی آن به نمادهای انسان مدار و زمینی تبدیل شده اند.
۴۰.

مطالعه تطبیقی شاخصه های صوری نقاشی قاجار با چند نگاره از شاهنامه عمادالکتّاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تطبیق قاجار نقاشی شاهنامه عمادالکتّاب محمد داوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۲۲
نقاشی عصر قاجار به طور عمده، به دو دوره تقسیم می شود: دوره نخست؛ مقارن با سلطنت فتحعلی شاه نضج می یابد تا عصر ناصری دوام می آورد؛ بر تلفیق صور نگارگری و تزئینی با دستاوردهای هنر ناتورالیستی تکیه دارد و سیطره کلی دستاوردهای هنر ایرانی در آن، حائز اهمیت است. دوره دوم، با سلطنت ناصرالدین شاه و ظهور هنرمندان اروپارفته، شکل می گیرد و مبتنی بر بازنمایی از هنر طبیعت گرای غرب است. شاهنامه عمادالکتّاب، محصول نیمه دوم است. شاهنامه ای که به عنوان آخرین نسخه دست نویس و مصور شاهنامه، به عهد مظفرالدین شاه تعلق دارد اما احراز هویت شاخص های ساختاری صور نگارگرانه نیمه نخست قاجار در آن، وانمود محسوسی دارد. بنابراین، در پژوهش حاضر این پرسش مطرح است که: نگاره های شاهنامه عمادالکتّاب براساس دستاوردهای هنری کدام سبک نقاشی قاجار خلق شده است. هدف این مطالعه، تطبیق نگاره های شاهنامه مذکور با مؤلفه های نقاشی مکتب اول و دوم قاجار است. بنابراین پس از معرفی شاخصه های نقاشی قاجار، پنج نگاره از شاهنامه عمادالکتّاب به روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود: نخست، دو نگاره از این نسخه را تشریح و سپس به منظور فراهم آوردن پشتوانه استدلالی غنی، سه نگاره از شاهنامه عمادالکتّاب با نمونه های همتای آن در شاهنامه های دیگر عصر قاجار ازجمله شاهنامه داوری، مقایسه می گردد. چراکه بررسی ها نشان داده اند که تصاویر نسخه عمادالکتّاب برخلاف آنکه در نیمه دوم حکومت قاجار خلق شده اند، با نمایش چهره های عاری از فردیت، غلبه عناصر تزئینی، بهره گیری از رنگ های گرم و شفاف و استفاده از دورنماهای ساده در تمامی شئون، به سبک نگارگرانه نیمه نخست قاجار ادای دین کرده اند. مسئله ای که در قیاس با سبک تصویرسازی محمد داوری در شاهنامه داوری که چندی پیش تر از نسخه عمادالکتّاب رقم خورده، ارائه هرگونه توجیهی چون ارجاع به سلیقه زمانه و غیرممکن بودن راهیابی تکنیک های هنر غرب به تصویرگری این کتاب را باطل می سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان