فاطمه کوپا

فاطمه کوپا

مدرک تحصیلی: استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۰ مورد.
۱.

تحلیل شعر واحه ای در لحظه سهراب سپهری بر مبنای بنیان های عرفان بودیستی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واحه لحظه مراقبه سمادی پرگیا بودیسم سپهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 510 تعداد دانلود : 265
سهراب سپهری شاعر بزرگ معاصر با عرفان اسلامی آشناست. تأثیرپذیری وی از عرفان اسلامی و به ویژه اندیشه های مولانا را در مجموعهشرق اندوه به وضوح می توان دید. علاوه بر آن سیر آفاقی اش در معابد شرق دور، موجبات آشنایی او را با آیین بودیسم و ذن و طریقه عرفانی آنان فراهم آورد. او خود در کتاباتاق آبی به این مسأله اشاره می کند. با وجود اینکه زمینه و پایه های عرفان سپهری را، عرفان اسلامی، بودیسم و ذن تشکیل می دهند اما باید گفت عرفان او تلفیق ویا التقاط این طریقه ها نیست؛ بلکه سپهری از هر سه عبور می کند و به معرفت خاص خویش می رسد. غایت در سلوک اسلامی، رسیدن به مقام مشاهده است و در عرفان بودایی رسیدن به «سمادی» و در ذن «ساتوری». شعر واحه ای در لحظه نیز رسیدن به شهود است، سپهری در این شعر، شهود خویش را گزارش می کند. اما شهود او برخلاف فرقه های یاد شده، نه در عالم لاهوت بلکه در ناسوت و نه در افلاک بلکه در خاک است. او خاک را به تماشا نشسته است وشهودش را گزارش می کند. پرسش اصلی جستار حاضر این است که آیا سهراب سپهری تنها از طریق تطابق و همپوشانی مفاهیم عرفان شرقی و اسلامی به کشف یک لحظه روشن شدگی می پردازد؟ بررسی مفاهیم و نشانه ها نشان می دهد که وی با عبور از این دو نحله فکری به واسطه تلقی فلسفی مدرن و البته بر پایه مبانی اسلامی- بودیستی، به درک تازه ای از «اکنونیت» در «مقام هیچ» می رسد. مقاله حاضر تحلیل همین پناهگاه ایماژیک است که «قرارگاه سکونت» سپهری است.
۲.

تحلیل روان شناختی «خود فعلی و ایده آلی» در رمان «درخت انجیر معابد» احمدمحمود از منظر کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود ایده آلی برتری طلبی کارن هورنای احمدمحمود درخت انجیر معابد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 11 تعداد دانلود : 959
نقد روان شناختی شخصیت ازجمله پژوهش های جدید در حوزه داستان نویسی است. احمدمحمود (اعطا) (1381-1310 ه.ش) در رمان « درخت انجیر معابد » با پرداختن به شیوه های جدید داستان نویسی ازجمله: 1-توصیف ضدّ قهرمان 2-تفاوت در شخصیت پردازی 3-جریان سیّال ذهن 4-عدم قطعیت 5-درهم آمیزی واقعیت و خیال و توصیف ذهنیات اشخاص، اثری متفاوت ایجاد کرده و به رمان های روانکاوانه نزدیک شده است. یکی از نظریات جدید روانکاوانه در تبیین شخصیت، نظریه کارن هورنای است. وی ازجمله روانکاوان پسافرویدی است که با مطرح کردن نظریه «تیپ های شخصیتی سه گانه» و «خود ایده آلی»، همچون آدلر به نقش موثّر اجتماع بر رفتار افراد تأکید ورزید. واکاوی رفتار شخصیت های رمان درخت انجیر معابد که تحت تأثیر اجتماع، دچار اضطراب و تنش های درونی می شوند قابلیت تطبیق با نظریه هورنای را دارد. ازاین رو نگارنده در این مقاله پس از پرداختن به جنبه های گوناگون نظریه هورنای، به بررسی مؤلفه «خودهای سه گانه فعلی، واقعی و خود ایده آلی» در یکی از شخصیت های اصلی رمان یعنی «فرامرز» که بیشترین نقش را در حوادث داستان داشته، پرداخته است. شخصیت یادشده پس از مواجه شدن با «خود فعلی»، با عوامل مخرّبی همچون تحقیر، بی اعتنایی، خشونت و اجحاف، دچار تضاد اساسی شده است و در اسارت خود ایده آلی و تبعات آن: یعنی توقعات عصبی، غرور و بایدهای عصبی قرار می گیرد و بیش از پیش بر اضطراب، خشم و افسردگی وی افزوده می گردد.
۳.

بررسی محتوایی دو اثر از نادر ابراهیمی (صوفیانه ها و عارفانه ها، بار دیگر شهری که دوست می داشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان ساختار داستانی تقابل اندیشه نادر ابراهیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 500 تعداد دانلود : 687
نادر ابراهیمی از بزرگترین نویسندگان معاصر ایران در آثار خود سبک شخصی و خاصی را دنبال می کند. کتاب«صوفیانه ها و عارفانه ها» از یادگارهای ارزشمند او در حوزه ادبیات عرفانی  و رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» از درخشان ترین آثار وی در حوزه ادبیات داستانی است. بررسی درونمایه دو اثر مذکور، موضوع اصلی این پژوهش است. نویسنده در«صوفیانه ها و عارفانه ها» در نقش یک منتقد ادبی ظاهرمی گردد و کتاب را مورد تحلیل ساختاری و محتوایی قرارمی دهد؛ این اثر تنها نوشته ابراهیمی درباره صوفیه و درواقع، تاریخ تحلیلی پنج هزار سال ادبیات داستانی ایران و نمونه بارز گره خوردگی ادبیات عرفانی و هنر داستان پردازی است. رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» نیز با زاویه دید درونی و از منظر قهرمان و شخصیت محوری داستان، پسر کشاورز، روایت می شود. ابراهیمی در کتاب «صوفیانه ها و عارفانه ها» نگاه عملی به عرفان پویا دارد و «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» نیز پس از رمان«شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری از نظر کاربرد شیوه جریان سیّال ذهن از درخشان ترین و موفّق ترین رمان ها به حساب می آید و ابراهیمی را نویسنده ای توانمند و صاحب سبک معرفی می کند. مطالعه و مقایسه دو اثر متفاوت نادر ابراهیمی تقابل اندیشه نویسنده را در حالات مختلف وگستردگی اندیشگی وی و تسلط برفرهنگ ایرانی وعرفانی را نشان می دهد.
۴.

بررسی مناسبات بینامتنی مثنوی عرفانی «شاهد غیبی» از احمد و «یوسف و زلیخا» جامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینامتنیت یوسف و زلیخا شاهد غیبی ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 716 تعداد دانلود : 807
بینامتنیت یکی از مباحث نوین در نقد ادبی است که به ارتباط و تعامل بین متون می پردازد. بر اساس این نظریه، هرمتنی با متون پیش از خود معنی می یابد و هیچ متنی مستقل نیست و گویندگان آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره مند شده اند. بینامتنیت برای اولین بار توسط ژولیا کریستوا مطرح گردید و بعدها ژرارژنت به عنوان یکی از تاثیرگذارترین پژوهشگران این عرصه با بررسی مطالعات او این نظریه را گسترش داد. ژنت مجموعه مطالعات خود را ترامتنیت نامید. او ترامتنیت را به پنج دسته تقسیم نمود که عبارتند از: بینامتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت، بیش متنیت. هر یک از این پنج دسته نوعی از روابط یک متن را با غیر خود طرح و بررسی می کند. که ازآن میان بینامتنیت بیشتر مورد توجه قرار گرفت. این پژوهش، تاثیرپذیری نسخه خطی " شاهد غیبی " از مثنوی" یوسف و زلیخا" ی عبدالرحمن جامی را بر اساس رویکرد بینامتنیت مورد واکاوی قرار داده است. ثمره این پژوهش نشان می دهد که اگرچه این دو اثر از نظر موضوع کاملا متفاوت، اما از نظر متنی و ساختار کلامی و روایی اشتراکات بسیاری دارند. و مؤلف " شاهد غیبی" تحت تأثیر افکار و اندیشه های جامی در " هفت اورنگ" به ویژه " بوسف و زلیخا"ی او بوده است و مناسبات بینامتنی به صورت صریح، غیرصریح و ضمنی در آن کاملا نمایان است.
۵.

بررسی و تحلیل سبک شناسی نسخه خطی دیوان شور عشق سعدالدین احمد انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 545 تعداد دانلود : 521
احمد انصاری، ملقب به حاجی صاحب، در سال 1225 ق. نسخه خطی و منحصربه فرد شور عشق را در قالب مثنوی و بحر متقارب در ده هزار بیت سروده است. این نسخه به خط نسخ تحریر شده است. مثنوی یادشده حماسه ای دینی است که داستان های آفرینش بشر، انبیا و ائمه اطهار علیه السلام را بیان می کند. نوشتار حاضر به معرفی این نسخه خطی می پردازد. از این اثر، تنها دو نسخه باقی است. با توجه به اهمّیت موضوع این اثر که ما را به بسیاری از ویژگی های ادبی، زبان شناسی و اجتماعی دوران رهنمون می شود بر آن شدیم تا به معرفی این اثر بپردازیم؛ بدین امید که از زاویه گمنامی به در آید و در معرض دید علاقه مندان این حوزه قرار گیرد؛ بنابراین، به تناسب موضوع و همچنین برای دریافت بهتر اثر، تلاش شده است درباره احوال این نویسنده مطالبی فراهم آید؛ سپس به تبیین موضوع، ساختار، ویژگی های نسخه، سبک شناسی و رسم الخط این اثر پرداخته شود. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانه ای) است.
۶.

بررسی ویژگی های سبکی نسخه خطی انتخاب منتخب التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 602 تعداد دانلود : 326
نسخه خطی «انتخاب منتخب التواریخ» که به اختصار انتخاب منتخب نامیده می شود یکی از متون تاریخی قرن یازدهم است که توسط عبدالشکور بن عبدالواسع هندوستانی از منشیان دربار گورکانیان هند و به منظور شرح خلاصه ای از تاریخ عمومی بشر از ابتدای خلقت تا زمان ﻣﺆلف (1084 ق.) در پنج فصل مشتمل بر اقسام و ابواب جداگانه با زبانی ادبی به ﺭﺷﺘه تحریر درآمده و به اورنگ زیب، ششمین پادشاه گورکانی تقدیم شده است. در این پژوهش سعی گردیده تا ضمن معرفی اثر و مؤلف آن با استفاده از ﻧﺴﺨه خطی موجود و منابع کتابخانه ای، با رویکرد تحلیلی _توصیفی و به شیوه متن پژوهی به بررسی خصوصیات سبکی آن در سه ساحت زبانی، ادبی و فکری پرداخته شود. در سطح زبانی کاربرد فراوان لغات و اصطلاحات عربی، ترکی و هندی دیده می شود که بخشی از آن مربوط به سبک دوره و بخشی نیز به سواد و دانش ادبی ﻣﺆلف برمی گردد. نثر کتاب در قسمت توصیفات مسجع است، از انواع جناس در آن استفاده شده و کنایات خاصی که منحصر بفرد است در آن دیده می شود. از نظر فکری نیز اثر شامل اطلاعات جامعه شناسی و مردم شناسی ارزشمندی است که برای پژوهشگران این حوزه می تواند مفید باشد. گرچه موضوع نسخه در حوزه تاریخ عمومی است اما به دلیل اشتمال بر اصطلاحات، لغات و اطلاعاتی که در محدوده زندگی ﻣﺆلف کاربرد داشته می تواند در بررسی سیر و تطور نثر فارسی در مناطق فارسی زبان سودمند افتد.
۷.

تحلیل ساختاری زمان در نگارگری رمان و روایت (مطالعه موردی: رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» از نادر ابراهیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 386 تعداد دانلود : 603
تحلیل ساختاری زمان از رویکردهای نوین در زمینه نقد ادبی است که خطّ سیر روایت بر مبنای آن شکل می گیرد. روایت شناسی، علم شناخت شیوه های گوناگون بیان رویدادها و تحلیل ادبیات روایی از جمله «رمان» می باشد و نقد روایت شناسانه در تحلیل ساختار روایت های داستانی، بستر مناسبی برای بررسی مؤلّفه های اصلی متن روایی همچون مفاهیم نظم، تداوم و بسامد فراهم می سازد. ژنت (Gérard Genette) با کتاب «گفتمان روایی» خود، با تأکید بر عنصر «زمان روایی»، درخشان ترین نظریّه را در باب روایت ارائه داده است. پژوهش حاضر می کوشد با بررسی رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» اثر نادر ابراهیمی براساس نظریّه ژنت، ساختار زمانی در این روایت را با شیوه ای تحلیلی_استنباطی واکاوی کند و بازتاب مسئله زمان در نگارگری ایرانی را تحلیل و ارزیابی کند. نادر ابراهیمی در رمان مذکور با تغییراتی که در سیر خطّی داستان ایجاد می کند، شکل داستانی مدرن و نوینی پدید می آورد و در ترتیب و توالی وقایع داستان در قالب گزینشی تازه و تا حدودی پیچیده، زمانمندی خاصّی را برای جهان داستان خود خلق می نماید. ابراهیمی این رمان را از پایان، آغاز می کند و درآن، سه زمان متفاوت (جهش های زمانی) را شاهد هستیم. ازنظر تداوم، داستان دارای سه نوع شتاب مثبت و منفی و ثابت است و بیشتر بسامدها از نوع مکرّر و بازگو می باشند. اهداف پژوهش: تحلیل مؤلّفه های روایت و نقش عنصر زمان براساس نظریّه ژنت در رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم». درک و نگرشی تازه از کاربرد عنصر «زمان» و ساختار در نگارگری ایرانی. سؤالات پژوهش: چگونه می توان با تحلیل ساختاری زمان، رمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» را تحلیل کرد؟ نادرابراهیمی تا چه میزان از شیوه های زمان روایی درسیر روایت رمان استفاده کرده است؟
۸.

ساختمان واژه عطف و تشخیص آن از گروه نحوی همپایه با تکیه بر چند متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور زبان فارسی مرکب عطفی گروه همپایه ساختمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 844 تعداد دانلود : 844
مقاله حاضر با رویکرد زبانی به متون ادب فارسی و با هدف بازشناسی کلمه مرکب عطفی از گروه همپایگی حرف عطف و بازنمایی ساختمانِ آن سامان یافته است. در روند تحقیق واژه های دو سوی حرف «و» بررسی شد و کلماتی که به عنوان اجزای یک واحد واژگانی از نشانه های مرکب به ویژه از استقلال نحوی برخوردار بودند، همراه با نمونه هایی گردآوری شد. سپس با بررسی ساختمان داده ها، ساختار واژگانیِ مرکب عطفی، مرکب اتباعی و نام آوای مرکب، زیرعنوان واژه عطف ترسیم شد و نمونه هایی از دشوارترین شواهدی که در آن ها واژه عطف، آوا و صورتی همسان با ساخت نحوی اش داشت، ارائه شد تا نشان داده شود که از نشانه های چندگانه مرکب، «استقلال نحوی» در شناسایی مرکب عطفی از گروه نحوی به ویژه در صورت های همسان، کاراتر است؛ واژه عطف در متن ادبی به تمامی از قاعده بازگشت ناپذیری مرکب پیروی نمی کند و نسبت به زبان معیار از تنوع ساختاری بیشتری بهره مند است
۹.

آثار خطی سعدالدین احمدکابلی بره کی انصاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: نسخه خطی نظم عرفان شور عشق سعدالدین انصاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 463 تعداد دانلود : 730
مطالعه،تصحیح و بررسی دقیق نسخ خطی، جنبه های مختلف ادبی و فکری هر دوره را آشکارتر خواهد کرد. با توجه به مشترکات فرهنگی و همسایگی ایران و افغانستان، بررسی نسخ خطی شاعران و عارفان فارسی زبان این خطه، دارای اهمیت بسیار است. به علت تشابهات فرهنگی و تاریخی گذشته،کشوری چون افغانستان به عنوان بخشی از مناطق فرهنگی زبان و ادب فارسی، سرشار از نسخه های خطی ارزشمندی است. یکی از شاعرانی که آثار شعر و نثر عارفانه اش ،نقش مؤثری در ترویج زبان و ادبیات فارسی و مفاهیم عرفانی داشته ،سعدالدین احمد انصاری است که در قرن دوازدهم هجری در توابع کابل می زیسته است. کتاب شعر «شور عشق» اثر سعدالدین احمد انصاری، از نسخه های خطّی و ارزشمند قرن دوازدهم هجری محسوب می شود که تا کنون مورد پژوهش مستقل قرار نگرفته است، بی شک این پژوهش در روشن شدن وجوه مبهم و ارزش و بهای این کتاب عرفانی موثر واقع خواهد بود.
۱۰.

حوزه های گفتمانی در حکایت «عاشق منافق» در حدیقهالحقیقه سنایی با تکیه بر نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان میدان گفتمانی دال و مدلول لاکلا و موف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 395 تعداد دانلود : 965
با بسط و گسترش زبان شناسی در حوزه ادبیات در جهان، مبحث گفتمان نیز به همان اندازه رشد کرد. تا آنجا که در این عرصه، نظریه پردازانی نظیر فرکلاف، پنی کوک، فاولر، وندایک و لاکلا و موف رویکردهای خود را در این حوزه مطرح  کردند. از میان اینان ارنستو لاکلا و شانتال موف کسانی بودند که نظریه گفتمانی خود را با رویکردی پساساختارگرایانه و در حوزه سیاست در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی با بسط معنایی متشکل از مجموعه از مفاهیم و ایجاد ساختاری نظام مند مطرح کردند. این مقاله باهدف بررسی میدان های گفتمانی و تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد لاکلا و موف، حکایت عاشق منافق از باب پنجم کتاب حدیقهالحقیقه سنایی، قصد دارد تا با شناسایی دال های مرکزی و مفصل بندی عناصر در متن به عملکرد گفتمانی سنایی  در چگونگی کاربرد کنش های کلامی وی در حکایت دست یابد. روش تحلیل در این مقاله به صورت تحلیلی و توصیفی است و در پایان به این نتیجه رسیده است که سنایی با برجسته سازی وقته ها و معنا بخشیدن تازه به آن ها، دال مرکزی عاشق منافق را به دلیل رابطه نزدیک با جریان حاکم زمان خود به حاشیه رانده است تا استیلا و هژمونی قدرت مقابل تضعیف شود.
۱۱.

مقایسه حکایت ابراهیم ادهم بر لب دریا بر اساس نظریه اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق در حکایات عطار نیشابوری و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب تأثیر بدخوانی خلاق هارولد بلوم نظریه ادبی مولانا عطار نیشابوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 963 تعداد دانلود : 618
اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق، دو نظریه ادبی است که هارولد بلوم آن ها را راجع به تأثیر و تأثرات شاعرانه مطرح می کند. پژوهش پیش رو می کوشد با بومی سازی نظریه غربی، به روش اسنادی و تحلیلی به مقایسه حکایت ابراهیم ادهم بر لب دریا بر اساس نظریه اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق در حکایات عطار و مولانا بپردازد. بررسی ها نشان می دهد مولانا برای رهایی از دلهره اجتناب نا پذیرِ قرار گرفتن در سایه عطار به تکاپو می افتد اثر خود را به شگردهایی خلاقانه مجهز کند تا آن را از آنِ خود کند و با طرزی نو به آفرینش گری هایی در ارائه بیان مطالب عرفانی بپردازد به شکلی که به اثر خود هویتی جدید داده و آن را به استقلال برساند؛ نمادسازی، بهره گیری به جا از اصطلاحات عرفانی، به کارگیری متمایز عناصر داستانی برای پرورش مطالب عرفانی، کاربست صنایع ادبی برای عمق بخشیدن به مضمون و معانی صوفیانه، تأکید بر کرامت اولیا در جهت بزرگداشت مرشد طریقت و توجه به صنعت التفات، شگردهایی است که مولانا ناخودآگاهانه با تمسک به آن ها تلاش دارد به برتری جوییِ کلامی پرداخته و اثری متفاوت ارائه کند. نتیجه تحقیق نشان می دهد که مولانا عمیقاً مؤید عطار و مفتخر به تأسی از اوست؛ بنابراین، با وجود بازخوانی خلاقانه و دستیابی به عینیت مستقل در برخی مواضع، با تکرار ویژگی های سبکیِ فکری عرفانیِ عطار، تسلیم پدر می شود و در نهایت روایت عطارِ پدر در هیئتی جوان تر و متفاوت تر از پیش در روایت مولانایِ پسر ظاهر می شود.
۱۲.

بررسی و تحلیل شخصیت پردازی در داستان های ابراهیم یونسی (با تأکید بر دعا برای آرمن و دادا شیرین)

کلید واژه ها: شخصیت پردازی داستان ابراهیم یونسی دادا شیرین دعای برای مادرم آرمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 829 تعداد دانلود : 181
ابراهیم یونسی، داستان نویس معاصر که خاستگاه وی غرب(مناطق کردنشین) ایران است. رمان های «دادا شیرین» و «دعای برای آرمن» دو اثر شاخص ابراهیم یونسی محسوب می شود و از آن جهت که به درونکاوی شخصیت ها و طبقات مختلف مناطق غرب ایران پرداخته در رده رمان های اجتماعی-دهقانی به حساب می آید و معمولاً حول شخصیت های روستایی و فقیر دوران پهلوی می گردد. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی، رویکرد ابراهیم یونسی را در بازپروری شخصیت و شخصیت پردازی به تصویر کشیده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که ابراهیم یونسی در شخصیت پردازی داستان های خود از شیوه شخصیت پردازی غیرمستقیم به عنوان شیوه غالب در پردازش شخصیت ها استفاده کرده است؛ توصیف، گفتگو، عمل و رفتار، نام و محیط نمودهای شخصیت پردازی غیرمستقیم در داستان های داداشیرین و دعا برای آرمن است که در این میان، عناصر توصیف و محیط نمود بیشتری داشته است. گفت وگوها از جمله مونولوگ در رمان های ابراهیم یونسی چندان حضور برجسته ای ندارند و این امر نشان می دهد که ابراهیم یونسی در رمان هایش چندان علاقه و اعتنایی به روان کاوی شخصیت ها ندارد و تلاش می کند در جایگاه یک نقال و راوی ظاهر شود.
۱۴.

پژوهشی در واژگان خاصّ فرهنگ مصرّحهالأسماء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرحه الأسماء فرهنگ نویسی فرهنگ های کهن واژه های شاذ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 68 تعداد دانلود : 987
مصرّحهالأسماء از فرهنگ های دوزبانه عربی به فارسی در قرن نهم هجری قمری است. این فرهنگ از نظر لغات، معانی و تلفّظ های خاص و کمیاب حائز اهمّیّت است. در این پژوهش بیش از صد نمونه از این نوع واژه ها، همراه با شواهد اندک شمار آن ها از متون دیگر، بر اساس داده های پیکره های زبانیِ قابل دسترس، با توضیحاتی چند، ارائه شده است. این لغات به ترتیب بر اساس شاذ بودن در متون کهن، دارا بودن تلفظ های کمیاب، داشتن معانی نادر، کاربرد ویژه آن ها در فرهنگ حاضر و تبعیت از فرهنگ های پیشین دسته بندی شده اند. یافته های این پژوهش در مصرّحهالأسماء نشان دهنده بسامد و کاربرد لغات خاص، دگرگونی های آوایی آن ها و تحوّلات زبانی در این قرن است. همچنین ضبط برخی از واژگان این فرهنگ می تواند به خوانش و ضبط درست لغات مبهم متون کهن دیگر کمک کند. در این پژوهش، بستر مناسبی برای محقّقان حوزه های لغت شناسی، معناشناسی، فرهنگ نویسی، سبک شناسی و واژه گزینی و ... فراهم آمده است
۱۵.

معرفی و تحلیل محتوایی و سبکی نسخه خطی "سراج الهدایه" حسینی بخاری و متن "التنزیل" عزیزالدین نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 808 تعداد دانلود : 349
متن حاضر معرفی و بررسی نسخه خطی «التنزیل» عزیزالدین نسفیاز عرفای قرن هفتم است که در کتابخانه مرعشی نجفی به عنوان «سراج الهدایه» جلال الدین حسین حسینی بخاری ثبت شده است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و متن اثر، ضمن معرفی جلال الدین بخاری و نسفی و شرح زندگی و آثار آنها به بررسی ویژگی هایفکری، ادبی و زبانی این اثر در جایگاه نثری عالمانه و عارفانه از قرن نهم هجری پرداخته می شود. معرفت جسم و روح، معرفت افلاک، معرفت معجزه و کرامت، معرفت سلوک، معرفت وحی و الهام، معرفت موت و حیات، و ... بعضی از مطالب این نسخه در مجموعه ای با حدود بیست اصل است که در894.ق. نوشته شده و نام کاتب در آن نیامده است. معرفی و تحلیل این نسخه به دلیل دربرداشتن اصطلاحات فراوان عرفانی و فلسفی و تفسیر برخی آیات قرآن و کاربرد سخنان برخی مشایخ تصوف ضروری است. در این مقاله به این پرسش که آیا این نسخه، التنزیل نسفی است یا خیر؟ پاسخ داده شده است.
۱۶.

تأویل و نقد ماهیت آن در مثنوی معنوی با تکیه بر آرای پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل ریکور نقد تأویل مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 695 تعداد دانلود : 911
هدف پژوهش حاضر، نقد ماهیت تأویلی مثنوی معنوی به عنوان وجهی تقدیری و پویا در ادبیات است. برای جهت دهی و اعتباربخشی به این هدف، رویکردهای تأویل مولوی را براساس فلسفه اندیشگانی و پدیدارشناسی تأملی پل ریکور مشخص کردهT نشان داده ایم که تأمل و فکرت در تأویل چگونه سبب شده مثنوی در ردیف پرنفوذترین متن های نوشتاری باشد و واجد سه خصیصه توضیح، فهم و کاربست شود. نگارندگان مقاله حاضر برآنند برای تفسیر هر متنی، لازم است فرایند شکل گیری متن و رابطه آن با سخنوری، دیالکتیک و کاربردزدایی بررسی شود. ازاین رو، با بررسی انگاره های تأویل در مثنوی معنوی نشان داده اند که این اثر، توصیف فربهی از فهم است و فهم، زبان آن را غنی، دلالت گرایانه، پویا و خودآیین ساخته است؛ ازاین رو، مثنوی معنوی در مقام یک اثر کلاسیک 5 و تأملی در سویه متن، حاوی دیسکورس و موکول به تأویل و در خوانش، تمامیتی کنش دار و دیالکتیک مند است که به خواننده فرصت فهم و بازپیکربندی معنا را می دهد.
۱۷.

خوانش تأملی «پیر چنگی» در زمان و حکایت پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل ریکور هرمنوتیک تأمل گرا زمان حکایت قصه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 615 تعداد دانلود : 705
از دیدگاه هرمنوتیک تأملی، نقل قصه و روایت حکایت متعلق به دو دنیای گفتمانی متفاوت است. هر چند هیچ روایتی بدون کنش و تهی از زمان نیست، ولی تحلیل انتقادی حکایت، پیش انگاشت هم سویی و هم گونی کنش و زمانِ آن را با قصه متعارض می سازد. به طوری که می توان گفت چالش حکایت، واداشتن زبان به پیروی از اندیشه و استعارگی فهم و دغدغه قصه، عمق بخشی به یکپارچگی زبان و رویدادانگاری داستان است. آن چه که اندیشه نوشتار حاضر حول محور آن می گردد در نافذترین شکل خود در دقایق سه گانه زمان و حکایت «پل ریکور» فرانسوی مطرح شده است. او با تحلیل انتقادی ماهیت کنش و زمان در عرصه محاکات می گوید: هم-بستگی تنگاتنگ بین محاکات و پیرنگ سبب شده نظریه پردازان ادبی متوجه حضور مؤلفه ای پنهان بنام «آفرینش» که حکایت را برخلاف قصه سرشار از اندیشندگی می کند نشوند و کنش و بازنمود آن در قصه را با بازعمل آوری کنش در حکایت یکسان پندارند. پنداشت اخیر سبب غفلت از پیکربندی و فهم عملی حکایت شده خصیصه هایی را نادیده می گیرد که این سنخ ادبی را در مقابل قصه قرار می دهد. پژوهشگران مقاله حاضر با استفاده از رهیافت های وی روایت «پیر چنگی» را که از داستان های مشترک عطار و مولوی است به شیوه تحلیلی- محتوایی مقایسه کرده در مواجهه با این سؤال که کدام خصیصه های روایتی قادر است قصه و حکایت را از هم متمایز سازد به این برآیند رسیده اند که حکایت برخلاف قصه، فربه از «برون گستری»، «فهم عملی»، «خودآیینی» و «شاکله سازی» است.
۱۸.

بررسی و تحلیل زمان روایی در رمان «مدار صفر درجه» براساس نظریه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدار صفر درجه احمد محمود روایت زمان ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 93 تعداد دانلود : 945
یکی از مؤلفه های بنیادی روایت، زمان است که خط سیر روایت براساس آن به پیش می رود. ژنت از جمله نظریه پردازانی است که با تأکید بر اهمیت زمان -در چارچوب عناصر زمانی- روایت را بررسی می کند. از آنجا که با توجه به تجسم زمان در روایت (برحسب مفاهیم نظم، تداوم و بسامد) می توان به چگونگی ساختار زمان و اهمیت آن در روایت های داستانی پی برد، برآن شدیم تا با بررسی رمان مدار صفر درجه اثر احمد محمود به این هدف دست یابیم .شیوه این پژوهش تحلیلی– استنباطی است و اساس تحقیق برمبنای مؤلفه های الگوی روایت شناسی ژنت بنا نهاده شده است. این جستار، ضمن تحلیلی توصیفی از زمان در «مدار صفر درجه» که از کانون دید دانای کل محدود روایت می شود به این نتیجه می رسد که در فصول یکم تا چهارم رمان، نمونه هایی از زمان پریشی از نوع بازگشت زمانی و پیشواز زمانی مشاهده می شود که هر یک در نوع خود کارکردهای متفاوت دارد. تداوم داستان در این رمان به طور تقریبی هفت سال است و با توجه به شتاب معیار، داستان در پاره ای موارد ضرباهنگی تند و گاه کند را نشان می دهد. گفت وگوها حجم وسیعی از متن را به خود اختصاص داده اند و نویسنده با حذف بسیاری از زمان های تقویمی و حوادث با ذکر صحنه های نمایشی، وقایع مهم را به تصویر می کشد. کارکرد انواع بسامد نیز در این رمان جریان دارد.
۱۹.

جستجوی انگاره خانه در آثار «سهراب سپهری» بر مبنای پدیدارشناسی تخیل «گاستون باشلار»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگاره ی خانه سهراب سپهری گاستون باشلار هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 862 تعداد دانلود : 751
«خانه» یکی از مؤلفه های اصلی در تخیّل ادبی است که انگاره های متفاوتی را صورت بندی می کند. در انگاره ی خانه، مفاهیمی چون هویت یابی، دلبستگی، فضائیت وجود (به تعبیر هایدگر)، مکان کاوی روان (به تعبیر باشلار)، انسجام کالبد روان شناختی (از دیدگاه شولتز)، انگاره ی ماندلا یا تمرکز روان ناخودآگاه از جنبه ی روان شناختی یونگ و مانند آن، دیده می شود. خانه ی زادگاه مهم ترین انگاره ای است که در اشعار و آثار ادبی منثور می توان یافت. انگاره ی خانه که سرشار از رمانس، با تمام ویژگی های آن است، بی شک نزد هر شاعری دارای ویژگی هایی خاص، مطابق با رویکرد آن شاعر به جهان و هستی است و سبک شناسی این انگاره می تواند رویکردی مناسب برای شناخت جهان درونی و ذهنی شاعر باشد. مقاله<sub> </sub>ی حاضر به سبک شناسی انگاره ی خانه در هشت کتاب سهراب سپهری می پردازد و با بخش بندی آن به سه دوره ی متفاوت و متمایز، رویکرد سپهری را به مفهوم خانه، از ابتدا تا انتهای دوره ی شاعری در مجموعه ی هشت کتاب و همچنین کتاب ناتمام اطاق آبی بررسی می کند. از بررسی این سه دوره می توان دریافت که چگونه مفهوم خانه، در سه ایماژ متفاوت، در تخیّل ناخودآگاه سپهری شکل گرفته است و چگونه یک ایماژ مشخص – در اینجا خانه – در محور جانشینی تخیّل، به تصویری دیگر، دگردیسی می یابد. «خانه» یکی از مؤلفه های اصلی در تخیّل ادبی است که انگاره های متفاوتی را صورت بندی می کند. در انگاره ی خانه، مفاهیمی چون هویت یابی، دلبستگی، فضائیت وجود (به تعبیر هایدگر)، مکان کاوی روان (به تعبیر باشلار)، انسجام کالبد روان شناختی (از دیدگاه شولتز)، انگاره ی ماندلا یا تمرکز روان ناخودآگاه از جنبه ی روان شناختی یونگ و مانند آن، دیده می شود. خانه ی زادگاه مهم ترین انگاره ای است که در اشعار و آثار ادبی منثور می توان یافت. انگاره ی خانه که سرشار از رمانس، با تمام ویژگی های آن است، بی شک نزد هر شاعری دارای ویژگی هایی خاص، مطابق با رویکرد آن شاعر به جهان و هستی است و سبک شناسی این انگاره می تواند رویکردی مناسب برای شناخت جهان درونی و ذهنی شاعر باشد. مقاله<sub> </sub>ی حاضر به سبک شناسی انگاره ی خانه در هشت کتاب سهراب سپهری می پردازد و با بخش بندی آن به سه دوره ی متفاوت و متمایز، رویکرد سپهری را به مفهوم خانه، از ابتدا تا انتهای دوره ی شاعری در مجموعه ی هشت کتاب و همچنین کتاب ناتمام اطاق آبی بررسی می کند. از بررسی این سه دوره می توان دریافت که چگونه مفهوم خانه، در سه ایماژ متفاوت، در تخیّل ناخودآگاه سپهری شکل گرفته است و چگونه یک ایماژ مشخص – در اینجا خانه – در محور جانشینی تخیّل، به تصویری دیگر، دگردیسی می یابد. واژه های کلیدی: انگاره ی خانه، سهراب سپهری، گاستون باشلار، هویت.  
۲۰.

بررسی تطبیقی بوران دخت و آتنا، الهگان جنگ آوری در داراب نامه و اودیسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آتنا بوران دخت زن در اساطیر داراب نامه طرسوسی اودیسه هومر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 113 تعداد دانلود : 796
پژوهش در قلمرو اساطیر، آن هم از طریق تطبیق ادبیّات ملل، کشف نمادهای جهان شمول را در پی خواهد داشت. اسطوره ها، افسانه ها و حماسه های ملل هندواروپایی بازتاب جهان بینی مشترکی هستند که می توان آن را در لابه لای متون ادبی رصد کرد. یکی از درون مایه های مهم این قلمرو، زنان و ویژگی های خاص ایشان، در خلال قرن ها دگرگونی، در اعتقادات و آئین های اسطوره ای است. این مقاله بر آن است تا با دیدگاهی اسطوره ای و روشی تطبیقی، به قیاس نقش زنان در دو حماسه اودیسه و داراب نامه طرسوسی بپردازد. در این بررسی، کارکردهای برجسته شخصیت های اصلی زن در این دو اثر و شباهت های ایشان شمرده شده است. نگارنده برای بررسی این شباهت ها، پس از برشمردن ویژگی ها و خویش کاری های «آتنا» الهه جنگاوری و خردورزی یونانی، و «بوران دخت» پهلوان بانوی خارق العاده داراب نامه، اثبات می کند که بوران دخت، بازآفرینی متأخر «آناهیتا»، الهه ایرانی است که با آتنای یونانی، هم عرض و همسان است. این نوع همسانی و این همانی در بستر حماسه های دو فرهنگ مختلف، نشانگر ریشه ها و خاستگاه های یکسان اساطیر در ادبیّات ملل است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان