آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

یکی از مؤلفه های بنیادی روایت، زمان است که خط سیر روایت براساس آن به پیش می رود. ژنت از جمله نظریه پردازانی است که با تأکید بر اهمیت زمان -در چارچوب عناصر زمانی- روایت را بررسی می کند. از آنجا که با توجه به تجسم زمان در روایت (برحسب مفاهیم نظم، تداوم و بسامد) می توان به چگونگی ساختار زمان و اهمیت آن در روایت های داستانی پی برد، برآن شدیم تا با بررسی رمان مدار صفر درجه اثر احمد محمود به این هدف دست یابیم .شیوه این پژوهش تحلیلی– استنباطی است و اساس تحقیق برمبنای مؤلفه های الگوی روایت شناسی ژنت بنا نهاده شده است. این جستار، ضمن تحلیلی توصیفی از زمان در «مدار صفر درجه» که از کانون دید دانای کل محدود روایت می شود به این نتیجه می رسد که در فصول یکم تا چهارم رمان، نمونه هایی از زمان پریشی از نوع بازگشت زمانی و پیشواز زمانی مشاهده می شود که هر یک در نوع خود کارکردهای متفاوت دارد. تداوم داستان در این رمان به طور تقریبی هفت سال است و با توجه به شتاب معیار، داستان در پاره ای موارد ضرباهنگی تند و گاه کند را نشان می دهد. گفت وگوها حجم وسیعی از متن را به خود اختصاص داده اند و نویسنده با حذف بسیاری از زمان های تقویمی و حوادث با ذکر صحنه های نمایشی، وقایع مهم را به تصویر می کشد. کارکرد انواع بسامد نیز در این رمان جریان دارد.

تبلیغات