محمدرضا تاجیک

محمدرضا تاجیک

مدرک تحصیلی: دکترا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۰۹ مورد.
۲۱.

موانع گفتمانی دموکراسی در افغانستان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: اسلام گفتمان دموکراسی مجاهدین طالبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۸ تعداد دانلود : ۲۲۶۸
بعد از یازدهم سپتامبر 2001، طالبان، جای خود را به گفتمان دموکراسی داد. طالبان که خود با غیریت سازی و به حاشیه راندن گفتمان بی قرار مجاهدین، به گفتمان مسلط تبدیل شده بود، خود به همان سرنوشت دچار شد. گفتمان دموکراسی، با مفصل بندی دال های: مردم، آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان، مبارزه با تروریسم و مبارزه با کشت خشخاش، دقیقاً هویت خود را با نفی هویت طالبان معرفی کرد که در آن، دال های: شریعت، حکومت خدا، امنیت، محدودیت زنان، کشت خشخاش و... مفصل بندی شده بود. با گذشت نزدیک به یک دهه از عمر دموکراسی در افغانستان، مهم ترین موانع دموکراسی در افغانستان، موانع گفتمانی است. یعنی معانی ای را که گفتمان دموکراسی به دال های: مردم، حقوق بشر، آزادی، زنان و... داده است، به سختی از سوی جامعه سنتی افغانستان، قابل پذیرش می باشد. گفتمان های رقیب، یعنی مجاهدین و طالبان، مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی در افغانستان شده اند.
۲۲.

دموکراسی، دموکراسی نیست؛ دموکراسی دموکراسی ماست

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۰
به نظر آقاى تاجیک دموکراسى هرگز تعریف و روایتى واحد نداشته و ندارد. دموکراسى یک دالّ میان‏تهى است که از هم‏نشینانش پر مى‏شود و ازاین‏رو، گفتمان‏هاى متعددى در زمینه دموکراسى پدید مى‏آید. دموکراسى، در نظر نویسنده، روشى بى‏منش، بى‏آغاز و فرجام و بى‏هدف نیست و مملو از پیشاذهن‏ها و پیشافهم‏هاست. به نظر وى، اسلام ذاتا با دموکراسى ناسازگار نیست و مى‏توان یک نظام مردم‏سالار در چارچوب معارف دینى و همخوان با روح زمانه ایجاد کرد.
۲۳.

رنج کنش ساز و ریشه های انقلابی آن در اندیشه سیاسی مارکس(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
  3. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
تعداد بازدید : ۲۶۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۸۰
این مقاله به دنبال بررسی دیدگاه کارل مارکس، به عنوان جامعه شناس و فیلسوف سیاسی در ارتباط با برساخت عینی شرایط وقوع انقلاب با توجه به مفهوم کلیدی رنج انسانی است. مارکس در بررسی شرایط و زمینه های وقوع انقلاب، بر مفهوم رنج (که آن را در قالب الیناسیون و شرایط عینی و ذهنی منتهی به وقوع آن تعریف می کند) تمرکز کرده و از وجه پارادوکسیکال رنج سخن می گوید که مبتنی بر توأمانی وجوه مثبت و منفی رنج اجتماعی پرولتاریا است. از دید او، پیش شرط تحقق پراکسیس و کنش انقلابی، وابسته به وجود عینی و ذهنی رنجی اجتماعی است که با تحقق آگاهی (عینی و ذهنی) پرولتاریا نسبت به آن و خروج از وضعیت الیناسیون، می تواند او را از ابژه منفعل به سوژه فعال امر اجتماعی در جهت برساخت کنش انقلابی تبدیل کند. در این راستا او به عنوان فیلسوف سیاسی و جامعه شناس از نقش دین (که به زعم او برساخت عامدانه طبقه سرمایه دار برای آگاهی بخشی کاذب و خنثی کردن اثر رنج اجتماعی موجود است) غافل نیست و آن را به مثابه مانعی در جهت به اوج رسیدن رنج اجتماعی پرولتاریا و تبدیل آن به محرکه عینی لازم برای انقلاب نکوهش می کند. بنابراین مارکس با اذعان به وجه ایجابی رنج (علی رغم تعینات سلبی اجتماعی آن)، آن را در فرایند برساخت کنش سیاسی پرولتاریا (انقلاب) به مثابه یک نیروی حیاتی، پیش برنده و حتی ضروری در پروسه دیالکتیک تحول اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار می دهد.
۲۹.

جایگاه دانشگاه در مناسبات قدرت بررسی موردی: انقلاب فرهنگی در سطح محتوا، ساختار و سوژه دانشگاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت دولت نظام آموزش دانشگاه ایدئولوژی دم ودستگاه های ایدئولوژیک دولت انقلاب فرهنگی محتوا ساختار سوژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۱ تعداد دانلود : ۱۹۵۱
از اولین دانشگاه های نونهاد تا دانشگاه های امروزی، تحولات بسیاری در ایده دانشگاه و نظام آموزشی مدرن رقم خورده است. بر سر این که آیا اساس دانشگاه با توجه به درآمیختگی آن با فرایند تولید و کسب معرفت (دانش)، مستقل است یا وابسته به قدرت، حتی برساخته است یا برسازنده قدرت، هنوز هم مجادله نظری باقی است. سؤال اصلی این جاست که آیا دانشگاه به منزله یک نهاد مدرن آموزشی، زیست و حیاتی آزادانه دارد یا این که اساساً ایده دانشگاه تنها زمانی متحقق خواهد شد که در یک نهاد یا تحت سایه قدرت مستقر شود؟ دیگر این که دانشگاه در قامت یک نهاد، چرا و چگونه در خدمت ساختار قدرت قرار می گیرد و کارکردهای آن به چه شکلی تحت تأثیر تکنولوژی قدرت قرار می گیرد؟ در این نوشتار، به کمک اندیشه لویی آلتوسرو از منظر نظریه «ایدئولوژی و دم ودستگاه های ایدئولوژیک دولت» [1]، تلاش خواهد شد تا برای پرسش های فوق پاسخ مناسبی بیابیم. در این پژوهش، سعی بر آن است که نشان دهیم نظام آموزشی، خاصه نهاد دانشگاه، تحت تأثیر تکنیک های قدرت و نهادهای دولت چه تغییراتی پیدا می کند و این نوع تغییرات چگونه و در چه سطوحی صورت می پذیرد. در این راه، از روش های تحلیل کیفی، شامل تحلیل محتوا و روش روایی کمک گرفتیم (چراکه به نظر می رسد به جهت ریشه یابی علل یک پدیده خاص چون موضوع این پژوهش و به سبب تاریخی بودن موضوع و محدود بودن روابط و اجزای چنین پدیده سیاسی-اجتماعی ای، روش هایی کیفی چون تحلیل محتوا و روش روایی است که ما را در متن و بطنِ به جامانده از وقایع، یاری خواهد رساند). به همین ترتیب، برای گردآوری اطلاعات و جمع آوری مواد خام این پژوهش، از مشاهده مشارکتی، مطالعه اسناد و کتاب ها و مدارک و مصاحبه های عمیق بهره گرفته ایم. هدف از این پژوهش، آن است که نشان دهیم دانشگاه چه جایگاهی در زندگی انسان امروز پیدا کرده است و یا به سبب نوع ماهیت و کارکردهایی که امروز ارائه می کند، چه فرایندهایی را پشت سر نهاده تا در این عصر چنین ویژگی های کارکردی را عهده دار باشد. [1]Ideology and Ideological State Apparatuses
۳۰.

مبانی نقد و بازاندیشی جامعه شناسی سیاسی در اندیشه ژاک رانسیر (امر اجتماعی در عصر پساجهانی شدن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهایی پولیس جامعه شناسی سیاسی ضدجامعه شناسی ژاک رانسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۶۹
این نوشتار بر آن است تا زاویه ای از معنای متحول امر اجتماعی و اندرکنش آن با امر سیاسی را در دهه های متاخر، با تبیین مبانی نقد و بازاندیشی ژاک رانسیر نسبت به جامعه شناسی سیاسی مورد واکاوی قرار بدهد. پرسش کانونی نوشتار این است که جامعه شناسی (سیاسی) در تفکر انتقادی رانسیر چگونه و بر مبنای چه نشانگان، مبانی، مقوله ها و مولفه هایی مفصل بندی شده و چگونه در پی تحلیل و بازنمایی امر واقع است؟ در پاسخ، این فرضیه مقدماتی مطرح می گردد که جامعه شناسی (سیاسی) در اندیشه رانسیر در سایه فهم خاص از مفهوم ضدجامعه شناسی، برپایه طرح و بازخوانی انگاره هایی مانند رهایی، دموکراسی، پولیس، سیاست، کهن سیاست، زیبایی شناسی سیاسی، سوژه سازی سیاسی، امر محسوس و... و در دیالکتیک و اندرکنش عموما سلبی با نظریه پردازانی همچون بوردیو، در راستای ساخت بندی و بازاندیشی امر اجتماعی مفصل بندی می شود. این فهم از جامعه شناسی سیاسی به دنبال گذار از معانی و خوانش های متعارف این علم (سنتی، مدرن و حتی پسامدرن) و دادن عمق فلسفی و کنش گرانه بیشتر به آن است. این سنت نوپدید، که به وسیله کسانی همچون رانسیر نمایندگی می شوند می کوشد معنای امر اجتماعی در عصر پساجهانی شدن را صورت بندی مجدد نماید.
۳۶.

مبانی نظری دموکراسی متکثرگرای لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دموکراسی دانش فراروایت بازیهای زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۱۹۲
لیوتار ضمن آسیب‏شناسی جوامع مدرن، وضعیت پیش‌آمده، یعنی فروریختن فراروایت‌ها و تبدیل شدن آنها به ‌روایت‌های خرد و محلی در تمام حوزه‌ها را گرامی می‌دارد. برای وی چنین وضعیتی به خرده‌روایت‌های خرد و محلی به حاشیه رانده شده فرصتی دوباره برای ابراز وجود و امکان حیات می‌دهد که تاکنون بواسطه‌ی خواست حفظ یگانگی و ثبات و ...از امکان ابراز هویت خود محروم بودند. اما حفظ و ماندگاری این تنوع و تکثر نیاز به یک چارچوب یا قالبی دارد تا نه تنها این وضعیت دوام بیاورد بلکه تقویت و حمایت نیز بشود که به نظر می‌رسد قالب دموکراسی متکثرگرای وی این توانایی و ظرفیت را داشته باشد. البته نظریه‌ی دموکراسی وی بطور خیلی صریح بیان نشده و آن را را باید از لابلای آثار و نظریاتش یافت.
۳۹.

پسامدرنیسم و روش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بازی زبانی پسامدرنیسم فراروایت پساساخت گرایی پساپوزیتیویسم فرا گفتمان منطق ذره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۹۵
پسامدرنیسم منظری انقلابی، در حوزه مطالعات علوم انسانی و اجتماعی پیشنهاد می کند. این رویکرد، با به پرسش کشیدن اعتبار علم مدرن و انگاره دانش عینی و مقاومت در برابر هر گونه ادعایی درباره حقیقت، افق جدیدی در عرصه علوم انسانی و اجتماعی می گشاید. در تاملی دیرینه شناختی، ریشه های پسامدرنیسم را در انسان گرایی جستجو کرده، به برجسته کردن نقش واژگان در باز ساختار بندی علوم اجتماعی و انسانی می پردازند. آنان همچنین تلاش می کنند تا نشان دهند که چگونه چالش پسامدرنیسم با عقل و سازمان عقلایی، تمامی حوزه های عملی را تحت تاثیر قرار داده است: در روانکاوی، با به پرسش کشیدن آگاهی و سوژه منسجم و منطقی؛ در سیاست، با به چالش کشیدن اقتدار ساختارهای تصمیم سازی سلسله مراتبی و بورو کراتیک که در سپهر و ساحت مشخصی عمل می کنند؛ در انسان شناسی، حمایت از فرهنگ های محلی در مقابل فرهنگ جهانی و ... .
۴۰.

مردم سالاری دینی: به سوی یک گفتمان مسلط

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در دوران جدید
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
تعداد بازدید : ۲۰۴۰ تعداد دانلود : ۹۷۶
مقاله ی حاضر ضمن بررسی -، گفتمان مشخص پیرامون مردم سالاری دینی، یعنی رابطه ای درون گفتمانی میان مردم سالاری و دین؛ ملازمه ی تنگاتنگ میان مردم سالاری دینی با جامعه ی دینی؛ و گفتمانی که بر مبنای قرائتی ناظر بر مشروعیت الهی – مدنی شکل گرفته است؛ به شرایط مسلط کردن و نهادینه کردن گفتمان مورد نظر می پردازد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان