اسلام، جامعه، سیاست در ادبیات معاصر فرانسه (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
متن
با پیروزى انقلاب اسلامى در بهمن ماه1979=1357، غرب در مقابل حرکتى قرار گرفتکه تا آن زمان سابقه و نسبتى با آن نداشت. بیشترپژوهشها و مطالعات غربیان درباره شرق،مربوط به تمدّن باستانى و اسلامى بود و در موردتاریخ معاصر، مطالعاتى درباره مارکسیسم ونهضتهاى ناسیونالیستى و قومى داشتند؛ اما درارتباط با این مطلب که ممکن است یک حرکتاسلامى فراگیر پدید آید و کشورى مانند ایران رادر تصرف خود بگیرد و حتى اندکى بعد شعاع وپرتو آن سراسر جهان اسلام را ظاهر و روشن کند،چیزى گفته نشده بود.پس از تحقق انقلاب اسلامى، این حرکت به|225|تدریج وسیعتر و پردامنهتر شد. دولتهاى غربى، در عرصهسیاسى، به جاى آنکه راه حل مناسبى پیدا کنند، به سمتدشمنى بیشتر با جهان اسلام حرکت کردند. همین امر سبب شد تا خشمى عمیق تمامى جهان اسلام را فرا گیرد و به جایى برسد که امروز، آمریکا به رغم آنکه در ظاهر قدرتمندترین کشورها به شمار مىآید - در برابر آن گرفتار، بىچاره ودرمانده شود.طى این سالها، مراکز پژوهشى غرب؛ چه آنها که وابسته بهدولتها و نهادهاى حکومتى و دینى هستند و چه آنانکه به صورت آزاد و از روى کنجکاوى در موضوعات بکر و بدیع به پژوهش مىپردازند، با سرعت بسیار در تلاش براىشناخت بیشتر دنیاى اسلام برآمدهاند. براثر تحوّلات یادشده، شرقشناسى از مسیر پیشین خود جدا شده و به مقدار زیادى به صورت پژوهش در یک امر معاصر درآمده است. تمدّن اسلامى پیشتر به عنوان یک پدیده از رده خارج شده، مورد تأمّل قرار مىگرفت؛ همان طور که یک قطعه سفالمتعلق به سه هزار سال پیش از میلاد، مورد مطالعه واقعمىشد، اما اکنون، دنیاى اسلام به صورت یک پدیده زنده،دلمشغولى خاصى را براى مؤسسات پژوهشى غرب فراهم کرده است. هر کدام آنان با انگیزههاى ویژه به این پژوهشمشغول شدهاند و سالانه صدها کنفرانس علمى در مراکزمختلف دانشگاهى و دولتى در ارتباط با جهان اسلامبرگزارمىکنند.یکى از کشورها که ارتباطى نزدیک با دنیاى اسلام دارد،فرانسه است. این کشور که سالها به استعمارگرى درفرانسه که سالها بهاستعمارگرى در کشورهاى اسلامى؛ اعم از آفریقایى و آسیایى مشغول بوده، حدود شش میلیون مسلمان را در خود جاى داده است. این زمینه، به علاوه رقابتى که فرانسه با دیگر دولتهاى استعمارى دارد، انگیزه ویژهاى را براى تعمیق و توسعه مطالعات اسلامى در این کشور پدیده آورده است.|226|
کشورهاى اسلامى؛ اعم از آفریقایى و آسیایى مشغولبوده،حدود شش میلیون مسلمان را در خود جاى دادهاست.این زمینه، به علاوه رقابتى که فرانسه با دیگردولتهاىاستعمارى دارد، انگیزه ویژهاى را براىتعمیقوتوسعه مطالعات اسلامى در این کشور پدیدهآوردهاست.
به همین دلیل، مراکز علمى کشور فرانسه، طى سالهاىاخیر، در ارتباط با جهان اسلام به طور عام و کشورهاىاسلامى به صورت تک تک و احیاناً بحثهاى تاریخىمربوط به تمدّن اسلامى و همچنین اسلام سیاسى، مطالعات گستردهاى داشته و آثارى را پدید آوردهاند. امّا از آنجا که زبان فرانسه در کشور ما بهتدریج در حال حذف شدن است، این آثار کمتر به فارسى ترجمه مىشود.
کتابشناسى حاضر را، که موضوع خاص آن پرداختن بهآثار مربوط به اسلام و خاورمیانه و همچنین انقلاب اسلامى، تشیع و جنبشهاى معاصر اسلامى است، جناب حجتالاسلام، آقاى دکتر حسن فرشتیان - که سالهاست در فرانسه به تحصیل در دانش حقوق اشتغال دارند - فراهم آوردهاند.هدف اصلىِ وى آن بوده است که کتابهاى تازه انتشار یافته معرفى شود و نیز محتواى آن آثار و موضوعاتى که به آنهاپرداختهاند شناسانده شود.
روشن است آثارى که در این زمینه نشر یافته، بسیارفراوان است، اما همین مقدار مىتواند دامنه آن تلاشها راآشکار سازد.
رسول جعفریان
|227|
مرورى بر 21 اثر
نویسندگان: این کتاب به صورت مجموعه مقالات تنظیم شده و توسط نویسندگانمختلفى از پژوهشگران و اساتید و متخصصان اسلام و ایران، به رشته تحریر در آمده است.
مقاله «اروپا، اسلام و جامعه مدنى» توسط LEWIS Bernard نوشته شده است. وى استاددانشگاه پرینستون آمریکا و متخصص مشهور بینالمللى «دنیاى اسلام و جهان عرب» ونویسنده کتابهایى مانند: «عرب در تاریخ»، «تاریخ خاورمیانه» و «تشکیل خاور میانهمدرن» مىباشد. وى در این مقاله، به بررسى رابطه اسلام و اروپا و به بررسى مواضع اسلام در برابر جامعه مدنى مىپردازد.
مقاله بعدىِ این کتاب نیز توسط نویسنده پیشگفته، با عنوان «هویّت شیعه» نگارش یافتهو در آن، به پراکندگى جغرافیایى شیعه و به ریشههاى تاریخى پیدایش تشیع در جهان اسلام پرداخته است. نویسنده در این مقاله، پس از نگاهى تفصیلى به تاریخ خلفا، به زمینههاىتاریخى رشد و گسترش فرهنگ شیعى در ایران اشاره کرده و پس از تبیین دیدگاههاىاعتقادى و فرهنگى شیعه در عصر صفویه، به سلسله خاندانهاى حکومتى که مروّج شیعه بودند، پرداخته است، نویسنده دراین مقاله، همچنین نقش صفویه و آقاخان در رشد وگسترش شیعه را مورد مطالعه و بررسى قرار مىدهد.
|228|
مقاله سوّم توسطِ T HichemDJA استاد تاریخ دانِ دانشگاه تونس و نویسنده کتاب مثل«تفرقه و اختلاف بزرگ مذهبى و سیاسى در صدر اسلام»، نوشته شده است. نویسنده در این مقاله به «فرهنگ و سیاست در جهان عرب» مىپردازد و در این رابطه مطالعهاى مفصل درتاریخ فرهنگ و تمدّن در جهان عرب و پژوهشى علمى در زمینه سیر تکوین اندیشه سیاسى و فرهنگى جهان عرب و مسلمان، از دورانهاى گذشته تاریخى تا زمان معاصر، انجامدادهاست.
«حامد الگار» نویسنده مشهور و استاد دانشگاه بر کلّى که متخصص مسائل ایران وانقلاب است، در مقالهاى تحقیقى با عنوان «منابع و شخصیتهاى انقلاب اسلامى ایران» به صورتى مشروح و با نگاهى مثبت به تبیین نقش روحانیت شیعه در ایران و در انقلاباسلامى ایران پرداخته است. وى در این مقاله به بررسى و پژوهش در مورد «رابطه ایران و شیعه» پرداخته و پس از بررسىِ جایگاه ایران، به عنوان «مهد و پایگاه تاریخى تشیع»، دیدگاه شیعه در مورد سیاست را شرح مىدهد و تفاوت تئورىهاى مطرح شده در شیعه را باتئورىهاى اهل تسنن دراین زمینه تبیین مىکند.
در این مقاله براى آشنایى با برخى از جنبههاى فکرىِ تشیع و انقلاب، نقش تاریخى امامحسین علیه السلام و حادثه کربلا در تکوین و شکلگیرى ساختار زیر بناى فکرى شیعیان (به خصوص شیعیان ایران) مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته است. نویسنده، تاریخ ورودشیعه به ایران و هجوم مغول (در قرن سیزدهم میلادى) به این کشور را بررسى کرده و دوران صفویه را به عنوان عصر به رسمیت شناخته شدن شیعه و قرن شانزدهم را به عنوان اوجنهادینه شدن باورهاى شیعى توصیف کرده است. وى سپس به بررسى حرکتهاى اسلامى در ایران پرداخته و دلایل شکست حرکت اسلامى در نهضت مشروطه را تجزیه و تحلیلکرده است. در بررسى حرکتهاى اسلامى در ایران، به تأسیس حوزه علمیه قم، توسط شیخ عبدالکریم حائرى و به بازخوانى نقش این حوزه در جریانها و حرکتهاى اسلامى قرناخیر پرداخته است. پس از اشاره مختصرى به زمینههاى تحریر کتاب «کشف الاسرار»توسط امام خمینى قدس سره، به حرکتهاى ایشان جهت دفاع از کیان اسلام و حوزه اندیشه و اعتقادات اسلامى پرداخته است و داستان حوادث پانزده خرداد 1342 و سپس تبعیدامام راحل به نجف را توضیح داده است. در بررسى عوامل پیدایش انقلاب، افزون بر نقشروحانیان، به نقش روشنفکران مسلمان مانند: مهندس بازرگان و به تبیین دیدگاهها واندیشههاى دکتر شریعتى در بسیج روشنفکران و دانشجویان مىپردازد. این مقاله به|229|انگلیسى است و توسط ROUBICH-STRETZ Antoinette به فرانسه برگردان شده است.
مقاله چهارم این مجموعه را داریوش شایگان، نویسنده ایرانى (درحال حاضر مقیمفرانسه)، نگاشته است. وى داراى دیدگاههاى انتقادى نسبت به انقلاب اسلامى ایرانمىباشد. موضوع این مقاله، «نقش مدرنیته در بازخوانىهاى جدید از اسلام» است.
نویسنده پس از اشاراتى فلسفى و کلامى، با نگرشى مقایسهاى به قرابتها و تفاوتهاىمکاتب کانت و سهروردى، این پرسش را مطرح مىکند که از چهار قرن پیش چه چیزجدیدى رخ داده است که ما شاهد یک غیبت تاریخى اندیشههاى نو در مکاتب اسلامىبودهایم؟ در این مقاله، وى در پى پاسخ دادن به این پرسش است که اصلاً «انقلاب دینى»چیست و داراى چه ویژگىهایى است؟ وى پس از بررسى شاخصههاى فکرى اسلام گرایان و پس از توصیف شاخصههاى یک انقلاب دینى، با نگرشى انتقادى نسبت به بنیادگرایاناسلامى، به تجزیه و تحلیل حرکتهاى اسلام خواهانه معاصر پرداخته و ضمن بررسىانتقادى از گرایشهاى «بنیادگرایى» و «فاندامانتالیسم» اسلامى، معتقد است که طبق نظریهبرخى از متفکران مسلمان، جریانهاى بنیاد گرایى اسلامى معاصر، نه تنها موجب رشد اسلام گردیده، بلکه این اندیشهها در تعارض و اصطکاک با ایدههاى مدرنیته فراگیر، سبب شدهاست تا آرزوهاى اسلام گرایان نیز منتهى به فنا و ناامیدى شود.
این کتاب مجموعه مقالاتى است که توسط نویسنده پیشگفته گرد آورى شده است. دراین نوشتار، تنها بخشى از مقالات مهم و مرتبط با موضوع این کتابشناسى را بررسىمىکنیم. مقالات بخش اوّل در زمینه «مذهب و جامعه» است. در این بخش با مقالات ذیلمواجه مىشویم:
«تولّد اسلام» نوشته DELCAMBRE Anne-Marie، «دگماتیسم در اسلام» نوشته|230|ARNALDEZ Roger، «شریعت و قوانین در اسلام» نوشته LAMAND Francis، «شیعهدیروز و امروز» نوشته MICHEAU Francoise و «سوفیسم» نوشته جمشید مرتضوى.
در مقاله «شیعه دیروز و امروز»، نویسنده ضمن بررسى افکار و اعتقادات شیعه، نقشباورهاى شیعى را در «تشکیل عناصر تمدّن اسلامى - شیعى» مىداند. وى با مرورى گذرا بر انقلاب اسلامى ایران، این انقلاب را دلیلى بر دو باره مطرح شدن شیعه در صحنههاى سیاسى و اجتماعى مىشمارد. او با اشاره به داستان امام على علیه السلام به تبیین جنگ صفینپرداخته و سپس به داستان غمانگیز کربلا و نقش حضرت ابوالفضل در این ماجرا مىپردازد. سپس بینش اعتقادى شیعه نسبت به غیبت و امام مهدى(عج) را مورد بررسى قرار مىدهد. درادامه با تبیین الگوهاى رفتارى خاندان قاجار، وارد مبحث روحانیت شیعه شده و نقش این گروه را در تاریخ سازى جامعه از زمان قاجار تا دوران پهلوى توضیح مىدهد. پس از بررسى تأثیرات باورهاى شیعه در معادلات اجتماعى ایران، به نقش امام موسى صدر و شیعیان لبنان و نقش حزب اللّه در آن کشور اشاره مىکند. وى سپس عملکرد دیگر گروههاى شیعى؛ مثل خوجهها و طرفداران آقا خان را مورد بررسى قرار مىدهد.
مقالات بخش دوم به تمدّن اسلامى اختصاص دارد. عنوان مقالهاى در این بخش «اسلام وتمدّن و علوم» مىباشد که توسط SALAM Abdus نوشته شده است. نویسنده دراین مقاله به نقش مسلمانان در گسترش تمدّن بشرى و علوم مىپردازد. مقاله دیگرى به گسترش اسلام اختصاص دارد. نویسنده پس از بررسىهاى تاریخى و با توضیح نمونه گسترش اسلام ازقرن دهم به بعد در قاره آفریقاى سیاه، نتیجه مىگیرد که گسترش اسلام دراین کشورها، گاهى به روشى مسالمتآمیز بوده و از طریق بازرگانان و جهانگردان صورت پذیرفته و گاهى به شیوهاى قهرآمیز و جنگجویانه و از طریق نظامى گسترش یافته است. در این بخش نقشههاى جغرافیایى قابل توجّهى جلب نظر مىکند، که در آنها محدودههاى پیشرفت اسلام در نقاط مختلف جهان علامتگذارى شده و به بیننده، نمایى کلّى از شیوههاى گسترش اسلام و ازمناطق تحت تأثیر تمدّن و فرهنگ اسلامى ارائه مىکند.
بخش سوم مقالات، در زمینه «چهره مسلمانان در قرن بیستم» است. مقالهاى در بارهرهبرى انقلاب اسلامى ایران، توسط نویسنده کتاب Paul BALTA نوشته شده که نویسنده در آن به نقش آیت اللّه خمینى قدس سره در ارائه چهره جدیدى از اسلام سیاسى واصطکاکهاى آن با تمدّن غربى اشاره مىکند و سپس به نقش ناسیونالیسم عرب در|231|شکلگیرى تمدّن جدید اسلامى معاصر مىپردازد. در پایان، در مقالهاى با عنوان «اسلام وغرب» که توسط LAMAND Francis نوشته شده است، نویسنده روابط اسلام و غرب ومشکلات آن را مورد بررسى قرار مىدهد.
نویسنده: پروفسور دانشگاه در فرانسه بوده است. در زندگى علمى نویسنده، باید گفت:وى استاد رساله دکتراى على شریعتى در فرانسه بوده و فرانسوى الأصل مىباشد. برک ژاک در سال 1910 میلادى در الجزایر متولد شد و در سال 1995 در فرانسه از دنیا رفت. وى اسلام شناس بزرگ قرن بیستم و متخصص روابط عرب و فرانسه بود. حوزه مطالعات و پژوهش وى بیشتر در کشورهاى هند، مصر و ایران بود. مدتى در مراکش اشتغال داشت و به مصر و لبنان و فرانسه مسافرت مىکرد. یک ربع قرن صاحب کرسى اسلام شناسى معاصر در کالج فرانسه بود (که از مشهورترین آکادمىهاى علمى و معتبر فرانسه است). وى حلقهاى غیررسمى از روشنفکران و اندیشوران و متخصصان علوم اسلامى ایجاد کرد و این شبکه به نام خود وى «برک» نامیده شد.
در طول عمر خویش، دهها مقاله و کتب علمى معتبر منتشر کرد که برخى از آنها عبارتنداز: «عربهاى دیروز و امروز»، «شرق رم» و «علما و مؤسسان مذهبى مغرب.»
این کتاب مخلوطى از جامعهشناسى و مسائل اساسى و ریشهاى اسلام معاصر مىباشد.قرآن در آن به عنوان رفرانس اصلى مورد توجّه قرار گرفته است.
بخش «اسلام معاصر»، شامل اسلام در هند، آفریقا، نگاه غرب به اسلام آفریقایى، اسلامطه حسین، برگشت طه حسین در سنین بالا به اسلام، مىباشد.
در بخش هشتم کتاب ذیل عنوان «تودیع با شریعتى» حدود پانزده صفحه از کتاب به شرحزندگى دکتر شریعتى اختصاص دارد و نویسنده ضمن بیان اینکه شریعتى در کلاسهاى|232|درس وى در مدرسه مطالعات عالى حضور پیدا مىکرد، شدیداً اظهار تأسف مىکند که چرانتوانسته است با این شاگرد خویش بیشتر به تبادل نظر و گفت و گوهاى علمى بپردازد، سپس به استفادهها و برداشتهاى شریعتى از نظریات ژرژ گورویچ و لوئى ماسینیون و کتاب حلاج وى اشاره مىکند و بهطور اختصار، به فعالیتهاى شریعتى در حسینیه ارشاد تهران مىپردازد و در پایان شعرى از سرودههاى دکتر را به زبان فرانسه ترجمه کرده و در این بخش مىآورد.
موضوع بعدى این بخش، نقش رهبرى آیت اللّه خمینى در انقلاب اسلامى ایران و کتابولایت فقیه وى و تأثیر شریعتى بر انقلاب ایران است. نویسنده ضمن بررسى نظریه اجتهاد در فقه اسلامىِ شیعى، به بررسى تطبیقى این نظریه با نظریه علّامه اقبال لاهورى درا ینزمینهمىپردازد.
در بخش دهم این کتاب، «مدینه فاضله» و «اتوپیاى اسلامى» مورد مطالعه و بررسىقرارمىگیرد.
نویسنده در این بخش ذیل عنوان «اسلام از دیروز تا فردا» به بررسى آینده اسلاممىپردازد. بخش یازدهم این کتاب، که آخرین بخش آن است، به «اسلام، مسلمانان ومدرنیته» اختصاص دارد و به روابط میان اسلام و مدرنیته و روشنفکران نوگرا مىپردازد و نتیجه مىگیرد که جوّ عمومى و فرهنگ غالب کنونى اسلام، حکایت از جستجوىاندیشوران اسلامى و روشنفکران مسلمان نسبت به هویّت خویش است و توضیح مىدهد که گرایش بازگشت به هویّت خویش، گرایش غالب و فراگیر در حوزه اندیشههاى سیاسى و اجتماعى مسلمانان معاصر مىباشد.
نویسندگان: این کتاب (که دو تن هستند) از پژوهشگران مرکز ملّى تحقیقات علمى|233|CNRS بخش مطالعات جهان عرب و اسلام مىباشند.
نویسندگان در آغاز کتاب، با اشاره به نظریه برخورد تمدّنها، دلایل ترس و واهمه غرباز اسلام را بیان کردهاند و توضیح دادهاند که به چه دلایلى غرب از اسلام وحشت دارد و این دین را دشمن خویش تلقّى مىکند. سپس به نقاط حساس برخورد تمدّن غرب و تمدّناسلامى از قبیل عربستان، فلسطین و بوسنى اشاره کردهاند و سپس کشورهاى تأثیر گذار و تأثیرپذیر فرهنگى را مورد بررسى و کاوش قرار دادهاند.
نگارندگان در بخش نخست کتاب، «قطبهاى تأثیر گذار» در برخورد تمدّن غرب وتمدّن اسلام را مورد مطالعه قرار دادهاند. از دیدگاه آنان، عربستان سعودى به دلیل رهبرىبخشى از تندروهاى جهان عرب و به دلیل مرکز دائمى دبیرخانه «کنفرانس اسلامى» بودن، ایران به دلیل رهبرى جهان تشیع، مصر به دلیل حضور فرهنگى فعال دانشگاه الأزهر، ترکیه بهخاطر نقش حساس حزب رفاه در معادلات سیاسى این کشور و حزب اسلامیت کردستان به دلایل بومى و ناسیونالیستى کردها، تأثیرات مهمى بر بخشهایى از تمدّن و فرهنگ معاصر جهان اسلام دارند.
بخش دومِ کتاب در باره بررسى «قطبهاى تأثیرپذیر» است. هند و پاکستان به دلایلمذهبى، ملّى و مسائل مرزى و بنگلادش بهخاطر مسائل امنیتى شبه قاره هند از مهمترین این قطبها محسوب مىشوند. هنگام مطالعه مسائل بنگلادش، نویسندگان این کتاب به داستان نویسنده این کشور، تسلیمه نسرین مىپردازند. اندونزى، سودان، نیجریه از کشورهایىهستند که دراین بخش مورد بررسى و مطالعه قرار مىگیرند.
«مواضع مهم محل درگیرى و برخورد و مناقشه» موضوع بخش سوم این کتاب است.نویسندگان این کتاب، به افغانستان، لقب «خداى جنگها» مىدهند؛ زیرا افغانها هنوزازنبرد با کمونیسم و شوروى فارغ نشده بودند که درگیر جنگهاى داخلى و قبیلهاىوگروهى گردیدند.
چچن به دلیل جنگ استعمارى، یکى از محورهاى درگیرى تمدّن شرق و غربمحسوب مىشود.
بوسنى به عنوان اینکه سمبل تحقیر تاریخى مسلمانان است مورد مطالعه قرار مىگیرد.الجزایر در ارتباط با جنگ دوم جهانى و کشورهاى آسیاى مرکزى به دلیل نقش حساسجغرافیایى آنها میان دنیاى فرهنگى قدیم و جدید و سرانجام فلسطین به عنوانانگیزه|234|عمومى و کلّى جهان اسلام مطرح مىشود.
بخش چهارم به مسائل ویژه «غرب» اختصاص دارد. در میان کشورهاى غربى، انگلیس بهعنوان محل تجمع مسلمانان و فرانسه به عنوان مهد لائیسیته و آلمان و ایالات متحده آمریکا به دلایل فرهنگى و نوع خاص برخوردهاى آنان با مسلمانان و با تمدّن و فرهنگ اسلامى، مورد مطالعه و پژوهش قرار مىگیرند.
نویسنده: بورگات فرانسوا، در ویراستارى چاپ جدید این کتاب، با توجّه به حوادثbr>11> سپتامبر، رشد اسلام و اسلامگرایى را در فرانسه قابل توجّه و مهم دانسته و در پى آن است که ریشههاى تاریخ و فرهنگى تروریسم و بنیادگرایى را همراه با ریشههاى تاریخىناسیونالیسم مورد مطالعه قرار دهد. وى با ارائه سیمایى از اجراى «شریعت اسلامى» به رشد خشونت در مناطق خاصى از جهان اسلام؛ مانند الجزایر، مصر و نوار غزه اشاره کرده است. اما وى از تفاوت رفتارى و اعتقادى میان مسلمانان نیز غافل نمانده و خود را نه مخالف اسلام و نه مخالف مسلمانان طرفدار تساهل و تسامح، بلکه خود را مخالف مسلمانان بنیادگرامعرفى مىکند.
در بخشى از کتاب، ذیل عنوان «اسلام و دموکراسى» این دو مفهوم را با مقایسه مفاهیم«خدا و مردم» و با آوردن مثال «آب و آتش» در مقابل هم تلقّى کرده است. بخش دیگرىازکتاب به مسأله «اسلام گرایان و زن» اختصاص دارد و نویسنده تلاش کرده است تا بادیدىانتقادى از جایگاه و موقعیت سیاسى و اجتماعى زنان نزد بنیادگرایان اسلامى بهشدتانتقاد کند.
هنگام بررسى «مدرنیته و اسلام»، وى مدرنیته را در جهان اسلام به دو بخش تقسیممىکند؛ بخش اوّل «مدرنیته وارداتى» است که بدون توجّه به مفاهیم و شرایط منطقهاى، به|235|صورت یک کالاى مصرفى و وارداتى، وارد این کشورها شده و کورکورانه تقلید شده است وبخش دیگر، «مدرنیته تحمیلى» است که بر جامعه مسلمان بالاجبار توسط روشنفکران ومدرنیسمها تحمیل گردیده است. بخش آخر کتاب بعد از حوادث 11 سپتامبر توسطنویسنده در ویراستارى جدید افزوده شده است.
مجله «لوموند دیپلماتیک» در مقالهاى در معرفى این کتاب مىنویسد:
«نویسنده این کتاب، فرانسوا بورگات تلاش کرده است تا دراین کتاب یک دیالوگوگفت و گوى واقعى میان تمدّنها ایجاد کند و همزمان، از ارزشهاى جهانى - انسانى دفاع نماید. جهان ما یک جهان چند ملیتى است، همراه با بازار جهانى واقتصاد و تجارت جهانى بایستى فرهنگ جهانى نیز براى نزدیکتر شدن تمدّنها وفرهنگهاى مختلف بشریتایجاد شود. این کتاب گامى جهت شناخت ریشههاى فرهنگى تمدّن اسلامى بوده و دراین راستا تدوین شده است.»
نویسنده: بورلت ژوزف استاد دانشگاه
جهان اسلام همه روزه در صدر اخبار و در اولین صفحه مطبوعات قرار دارد.
جنگهاى داخلى و جنگهاى محلى و منطقهاى و مسائلى چون نفت، انقلاب و...موجب ارائه نگاهها و برداشتها و تفسرهایى متفاوت از اسلام مىشود. اسلام که اینقدر در نزدیکى ما قرار دارد، به تعبیرى دیگر، همین مقدار از ما دور است و با ما فاصله دارد وبرایمان مجهول و ناشناخته است. مطالعه این کتاب سه فایده اساسى دارد؛ در مرحله نخست، از تاریخ جهان اسلام و اصول تمدّن کشورهاى اسلامى، اطلاعات قابل توجّهى ارائه مىکند. در مرحله دوم، به دلیل ضمایم و فرهنگ لغت ضمیمه، این کتاب راهنماى مفیدى براىشناخت جهان عرب و مسلمان است و در نهایت مىتوان این کتاب را به عنوان منبع معرفى کرد و از منابع و رفرانسهاى آن نیز بهره برد.|236|
این کتاب داراى ضمایم بسیار و قابل توجّهى است. در بخش ضمایم، تابلوهاى قابلتوجّهى از خاندانهاى حکومتى در جوامع و کشورهاى اسلامى وجود دارد. تقویم تاریخى از رویدادهاى مهم تاریخى جهان اسلام، زینت بخش این ضمایم مىباشد. نویسنده با ارائه «تابلوى جهان اسلام»، شکل گسترش و بسط اسلام و حوزههاى نفوذ تمدّن و فرهنگاسلامى را در قالب تابلو و جدول منظم و دسته بندى شده، در معرض دید خوانندگان قرار مىدهد. «ضمیمه نامها و مکانهاى تاریخى»، «فرهنگ لغت» غنى و جالب توجّه، «کتابنامه» و «لیست کتابشناسى» از مزایاى این کتاب است که بر غناى مطالب متن مىافزاید.
بخش نخست کتاب، «تولّد و پیدایش تمدّن عرب» را بررسى مىکند و از شبه جزیرهعرب به عنوان گاهواره تمدّن اسلامى - عربى و محل نزول وحى و مکان سکونت پیامبراسلامصلّى اللّه علیه و آله یاد مىکند. در این بخش، خلافت خاندان بنى امیه را به عنوانامپراتورى بنى امیه مورد بررسى قرار مىدهد و نقش آن در گسترش و شکلگیرى و زیربناهاى تمدّن اسلامى را به بحث مىگذارد.
بخش دوم، در زمینه تداوم و پیوستگى تاریخى تمدّن مسلمانان از عصر بنى امیه تا عصربنى عباس مىباشد. در بخش بعدى امپراتورى اسلامى از اسپانیا تا مغرب بزرگ عربى مورد مطالعه قرار مىگیرد. بخش چهارم به اضمحلال و انحلال امپراتورى اسلامى و افول دوران خلافت اختصاص دارد. در این بخش امپراتورى عثمانى، خاندان صفویه در ایران، مغولها در هند، حکومتهاى مغرب، به عنوان مرزهاى تاریخى دوران انتقال از عصر خلافت بهعصر حکومت مدرن مطرح مىشوند. بخش پنجم ذیل عنوان «رنسانس معاصر در قرننوزدهم و بیستم» از شکست امپراتورى عثمانى و ناکامى آرزوهاى مسلمانان براى ایجاد یک امپراتورى اسلامى در برابر امپریالیسم غرب سخن مىگوید. بیدارى جهان عرب، همراهى ملّى گرایان براى بازگشت به هویّت عربى - اسلامى، نتایج جنگ جهانى اوّل و دوم، که منجر به استقلال و رهایى بسیارى از کشورهاى اسلامى از سلطه استعمارگران شد، به عنوانمهمترین رخدادهاى قرن اخیر در تاریخ تمدّن اسلامى ذکر شده است. در لابلاى مطالبمطرح شده در این کتاب، نویسنده به مناسبتهاى مختلف به ایران قدیم و جدید و نقش آن در حوزه فرهنگ و تمدّن اسلامى اشاره مىکند. به هنگام مطالعه ایران، نویسنده حدود یک صفحه از کتاب را به شیوه و دلایل اسلام آوردن ایرانیان اختصاص مىدهد. صفحه دیگرى از کتاب نیز به جهان شیعه اختصاص دارد که نویسنده تلاش مىکند براى خوانندگان تصویرى|237|اجمالى از فرهنگ شیعه و مختصات فکرى و اعتقادى آن، ارائه کند. هنگام مطالعه ایرانمعاصر، نویسنده با اشارهاى به تحوّلات قرن بیستم در ایران و حرکت ایران به سوى مدرنیته و تحوّلات اجتماعى - اقتصادى و سیاسى ایران، به نقش رضا خان و موضعگیرى وى درجنگ جهانى دوم مىپردازد و نیز نقش انقلاب ایران، نقش مساجد در بسیج عمومى مردم، نقش افکار على شریعتى در ایجاد آرمانهاى انقلابى و برداشتهاى انقلابى از اسلام براى جوانان، نقش آیت اللّه خمینى در هدایت و رهبرى انقلاب، سفر او به پاریس و بازگشتپیروزمندانه وى به ایران، پیروزى انقلاب، داستان گروگانگیرى دیپلماتهاى آمریکایى در ایران و سرانجام داستان جنگ عراق بر ضدّ ایران، مطالبى هستند که نویسنده در زمینه ایران و نقش آن در تاریخ تمدّن اسلامى مورد بررسى و تجزیه و تحلیل قرار داده است.
نویسندگان: شاربى لوران و شاربى انى
بخش اوّل کتاب، به چگونگى تشکیل ارزشهاى شاخصه هویّت عربى و اسلامىمىپردازد. این بخش را با بحث سیستم بدوى و قبایلى عرب آغاز مىکند و شاخصههاىعرب بدوى را بر مىشمارد. یکى از شاخصههاى تعیین کننده ساختار تمدّن عربى، «زبانعربى» است. قرآن مجید کتاب پیامبر اسلام به زبان عربى بود و خود ایشان نیز عرب زبان بود و به عربى سخن مىگفت.
نویسنده، سپس به بررسى نژاد عرب که از نژاد سامى است، پرداخته و توضیح داده استکه مسأله خون و نژاد و نسب و قبیله تا چه مقدارى در میان اعراب، از اهمیت والایىبرخوردار بوده و اسباب فخر و مباهات آنان را تشکیل مىدهد، تا جایى که برخى از نژادهاى خاص؛ آنان که منسوب به خاندان پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله مىباشند، به نام «شریف»|238|لقب گرفتهاند. نویسنده توضیح مىدهد که در برابر این ارزشهاى نژادى و خونى عربیّت،پارسها و کردها شدیداً مقاومت کردهاند.
بخش دوم، به تفاوت معیارهاى اسلامى و عربى مىپردازد. با توضیح و تبیین روابطعرب با کشورهاى غربى و اروپا، روابط مصر و قسطنطنیه و فرانسه را بررسى مىکند. بههنگام سخن از روشنفکرانى که پرچمدار بازیابى هویّت عربى - اسلامى بودند، از سید جمال الدین نام مىبرد و مىنویسد: جمال الدین افغانى، یک ایرانى بود که با برقرار کردن روابطى وسیع و گسترده و در سطوح بالا، از دربار عثمانى آغاز کرد و به اروپا و افغانستان و هند وایران و مصر سفر کرد تا پیام خویش را به مسلمانان برساند. از میان روشنفکران جهان عرب و اسلام و ادامه دهندگان مسیر حرکت فکرى نوگراى سید جمال الدین، مىتوان از متفکرانى چون محمد عبده، رشید رضا، عبدالرحمن کواکبى و شکیب ارسلان نام برد.
در این بخش، نویسنده به بررسى موضوع طرفداران ملّى گرایى در جهان عربى - اسلامىپرداخته و سپس اندیشه مخالفان این تز را نیز مورد بررسى و تجزیه و تحلیل قرار مىدهد. او به هنگام سخن گفتن از حزب بعث، از بنیانگذاران آن؛ میشل عفلق و ناصر یاد مىکند و سپس سخن از قذّافى به میان مىآورد.
بررسى جریان اخوان المسلمین مصر و بنیانگذار آن حسن البنا از مباحث قابل توجّه اینبخش است و نیز افکار و اندیشههاى سید قطب به عنوان طرفدار انقلاب اسلامى موردبررسى قرار مىگیرد.
در ادامه مطالب این بخش، نویسنده سیاستهاى لائیک و غیر مذهبى کردن کشورهاىمختلفى چون سوریه، عراق و تونس را به نقد و بررسى مىگذارد. در ادامه مطالب این بخش، نظریه «حکومت اسلامى» نیز مطالعه مىشود. گروههاى فعال مسلمان؛ مانند «جهاد و تکفیر» که از مصر سرچشمه گرفته، گروه مجاهدان «عرب - افغان» آنان متشکّل از اعرابى بودند که در زمان مبارزه مردم افغانستان بر ضدّ شوروى، براى کمک به آنها، به افغانستان آمدند و در کنار افغانستان به نبرد و جهاد بر ضدّ شوروى پرداختند) گروههاى مسلح الجزایر که سلفیهمىباشند، از گروههایى هستند که در این بخش از کتاب، مورد مطالعه و نقد و بررسىقرارگرفتهاند.|239|
نویسنده: شارناى ژان پل مدیر تحقیقات CNRS مرکز ملّى تحقیقات علمى فرانسه
عربها احساس مىکنند «درمانده» شدهاند و در محرومیت و ناموفقیت و ناکامیابى بهسر مىبرند و به همین دلیل نمىتوانند در زندگى اجتماعى بینالمللى و روشنفکرى وفنآورى به موفقیتهایى دستیابند پیدا کرده و خودى نشان دهند و به عنوان موفقین اینصحنهها شناخته شوند. بعد از اینکه عربها در اورشلیم شکست خوردند، انتفاضه و «جنگ سنگها» آغاز شد و اعتماد به نفس و باور جدیدى به اعراب داد. جنگ خلیج(فارس) موجب ایجاد شکاف میان دولتهاى عربى شد. درگیرىهاى داخلى الجزایر سبب گسترش شدید روند مهاجرت آنان به اروپا و آمریکا گردید.
بخش اوّل کتاب به مشکلات اجتماعى و صنعتى کادرهاى حکومتى و ادارى وسیاسىکشورهاى عربى مىپردازد و ساختار سیاسى قدرت دراین کشورها را بادیدىانتقادى بررسى مىکند. در این بخش، از نقش روشنفکران لبنانى در ساختارسیاسىاین کشور و از نقش ارتش، نظامیان و انقلابیان و روشنفکران در برخى ازکشورهاىعربى یاد مىکند. نقش مهم و قابل توجّه روستائیان درالجزایر نیز مورد مطالعه قرار داده مىشود.
بخش دوم کتاب به بررسى ساختارهاى اجتماعى داخلى و بینالمللى کشورهاى عربىمىپردازد. نویسنده در این بخش از کتاب، «جغرافیاى اجتماعى» و چگونگى حکومت قانون در این کشورها را مورد تجزیه و تحلیل قرار مىدهد.
بخش سوم به مطالعه «استراتژى انقلاب اسلامى»، به عنوان یک جایگزین و راه حلىدرمقابل محرومیتهاى جهان عرب مىپردازد. و سرانجام آخرین بخش این کتاببه«بررسى باورها و اعتقادات عرب» و به مطالعه زبان عرب به عنوان زبان اسلاماختصاصدارد.|240|نویسنده: پروفسور مطالعات عربى در دانشگاه منچستر
مخاطبان این کتاب، دانشجویان و محققان مطالعات اسلامى هستند. نویسنده با ارائه روزشمارى تحلیلى از تاریخ سلسله خاندانهاى حکومتى اسلامى، از اوّلین خلیفه مسلمانان تا عصر حاضر، تلاش کرده است تا دیدى کلّى و عمومى نسبت به تاریخ تمدّن اسلامى و نقش خلفا به خوانندگان کتاب ارائه دهد. وى از خلفاى مدینه شروع کرده و سپس خلفاى دمشق و بغداد و سایر خاندانهاى حکومتى را مورد مطالعه قرار داده است.
پس از آن، خواننده را با سایر سلسلههاى حکومتى خارج از جهان عرب آشنا مىکند.دراین زمینه، شاخصههاى رفتارى و منشهاى حکومتى سلسله حاکمان و خلفاى اسلامى حاکم بر اسپانیا و مصر را تجزیه و تحلیل مىکند. به اعتقاد وى ایران و کشورهاىداراىفرهنگ ایرانى و پارسى، ترکیه و کشورهاى اسلامىِ شبه قاره هند، با حفظویژگىهاىفرهنگى و تمدنى خویش، میان فرهنگ اسلامى و تمدّن بومى خویش تلفیقمناسبى ایجاد کردهاند.
به هنگام مطالعه خاندانهاى حکومتى ایران، سلسلههاى سلطنتى مظفریه، جلایریه،تیموریه، قره خانلو، آقا خانلو، صفویه، افشاریه، زندیه، قاجار و پهلوى مورد تحقیق وبررسى قرار گرفتهاند و در فرجام، حاکمان جمهورى اسلامى به نقد و بررسى گذاشتهشدهاند. بنابر نظریه نویسنده، رضا خان تحت تأثیر آتاتورک، نقش مهمى در لائیسیته ایران و کنار گذاشتن فرهنگ مذهبى ایفا کرد. دکتر محمد مصدق به دلیل مقابله با خودکامگى خاندان سلطنت پهلوى، نقش فراموش ناشدنى در ساختار فرهنگى ایران ایفا کرد و سرانجامجمهورى اسلامى به دلیل بازگرداندن مذهب به جامعه ایران، در پى احیاى هویّت اسلامى کشور برآمد و امروزه در برابر موج فزاینده مدرنیسم در ایران، نسل جدیدى از ثروتمندان خورده بورژوا در ایران ظهور پیدا کرده و چالشهاى جدّى را ایجاد نموده است.|241|نویسنده: داخ لیاژوسلین، متخصص انسانشناسى و تاریخ مغرب، تدریس در مدرسهمطالعات علمى علوم اجتماعى.
اسلام، مذهبى معنوى و الهى است ولى همزمان به نحو عجیبى با سیاست در هم آمیختهاست. نوستالژى مسلمانان نسبت به دوران خلفا و تمایل آنان به داشتن «خلیفه» و همزماندرگیرى و مقابله آنان با استعمار، سبب شده است که مسلمانان به طرز بىسابقهاى در برابر لائیسیته مقاومت کنند و به همین دلیل، امروزه بسیارى از کشورهاى اسلامى ثبات و پایدارى سیاسى ندارند. در میراث سیاسى تاریخ تمدّن و فرهنگ اسلامى، شاهان جنبه الوهیت دارند و از مقام و جایگاهى ربّانى و مقدس و ویژه برخوردار هستند. «عدالت» از شاخصههاىاصلى حکومت اسلامى است؛ زیرا طبق بینش اعتقادى مسلمانان «حکومت با کفر دواممىآورد ولى با ظلم و ستم نه.»
نویسنده، مطالعات خویش را در چارچوب کشورهاى مغرب و شمال آفریقا تا ابتداىقرن بیستم ادامه مىدهد. سپس به تفاوتهاى «خلیفه»، «پیامبر»، «شاه» و «فرعون» مىپردازد. در ادامه روابط و مبادلات میراث تمدّن اسلامى با تمدّن غرب را مورد تجزیه و تحلیلقرارمىدهد.
نویسنده به واژهها و مفاهیم نمادین اسلامى و عربى توجّه خاصى کرده و برخى از آنهارا، در مقام مقایسه و تطبیق با معادلهاى غربى و بومى و منطقهاى موردمطالعه قرار مىدهد. وى با منبع دادن به داستانهاى هزار و یک شب، برخى از شخصیتهاى مغرب را به چالش مىکشد. مفاهیم «گنبد» و «دائره» در عرفان اسلامى و در معمارى و نقشهاى هندسى جهان اسلام، در مساجد و در قصرهاى سلطنتى از موضوعاتى است که نویسنده با علاقه و جدیت خاصى، آنان را مورد مطالعه قرار مىدهد. وى سپس به نقد و بررسى آراى «ابن خلدون» در زمینه شناخت جوامع اسلامى و عربى مىپردازد.
|242|نویسنده: جیت هشام، تاریخ دان تونسى و استاد دانشگاه و نویسنده مقالاتى مانند:«فرهنگ و سیاست در جهان عرب»
این کتاب با بررسى رابطه مذهب و سیاست در صدر اسلام آغاز مىشود. بحث انتخابخلیفه آغاز گر پیدایش یک تفرقه و نفاق و اختلاف بزرگى میان مسلمانان شد، ملت«محمدصلّى اللّه علیه و آله» که نام «امت» به خویش گرفته بود در عصر خاندان بنى امیهبهتفکیکها و انشقاقهاى زیادى مبتلا گردید. تقسیم مسلمانان به شیعه و سنى و خارجى ازهمان تقسیماتى است که در صدر اسلام و در اولین دهههاى بعد از ظهور اسلامرواجگرفت. در پى شوک ایجاد شده در جوامع اسلامى توسط موج «مدرنیته»سؤالاتىاساسى؛ از قبیل رابطه مذهب و سیاست و جدایى مذهب از سیاست و یااسلامىکردن جامعه مطرح شد. این کتاب در پى یافتن جوابى براى این پرسشها است وبراى یافتن پاسخ مناسب به سراغ دوره اولیه و اساسى صدر اسلام مىرود تا با الگو گرفتن از آن عصر، که اسلام هنوز دست نخوردهتر بود، بتواند به تبیین نظریات و دیدگاههاى اسلام در این زمینه بپردازد.
ابتدا، دوران صدر اسلام را بررسى مىکند دراین زمینه با عناوین مطالب ذیلمواجهمىشویم: عصر جهاد و تشکیل امپراتورى اسلامى، انتخاب عثمان به خلافت،تشکیلشوراها، آغاز فتنه و جنگ، ریشههاى مخالفت عایشه با على و درگیر شدن اودرصحنههاى نبرد، همراهى مردم کوفه با علىعلیهالسلام، جنگ جمل، نقش معاویهدرجنگ صفین، پذیرش حکمیت و داورى، پیدایش خوارج نهروان، عقاید محترم و مقدس اولین گروههاى خوارج، فاصله گرفتن سایر خوارج از ایدههاى بنیانگذاران و درگیرجنگوآدمکشى و قتل و غارت شدن آنان، جنگ براى قدرت درصدر اسلام، همراهىایرانیان با علىعلیهالسلام، از دست دادن مصر توسط على، همراهى عراق و ایران باعلى،نقش فارس به عنوان مرکز مذهبى ایران و پایتخت خاندان هخامنشى در این برهه
|243|
ازتاریخ و...
نویسنده به هنگام بررسى دلایل پیروزى معاویه بر على و بر حسنعلیهماالسلام، تأکیددارد که معاویه بر این دو، نه تنها به زور جنگ بلکه با حیله و تدبیر و تعقّل برنده شد! على از نسل همراهان پیامبر بود ولى معاویه با واسطه به پیامبر مرتبط مىشد؛ زیرا وى از شاگردان عمر به حساب مىآمد ولى او داراى تجربه حکومت دارى بود. فتنه این درگیرىها پنج سالِ تمام امت اسلام را تجزیه کرد. نویسنده پس از بررسى نقش على و عایشه و طلحه و زبیر،مىنویسد که معاویه در این میان از این فرصت استفاده کرد و وارد بازى شد و جنگ را به نفع خویش پایان داد.
وى مدعى است که در پى مطالعات تاریخىاش، با نظریات سنتى موافق و با نظریاتمدرنیسمها مخالف شده است، بلکه او با پژوهشها و مطالعات جدّى به این نتایج رسیدهاست و تلاش مىکرده تا خودش را در ظرف تاریخى آن زمان قرار دهد تا در نتیجه بتواندراحتتر بفهمد که آن مردان در آن دوران چگونه فکر مىکردهاند و چرا و چگونه براىمعارضات و اختلافاتشان با هم مىجنگیدهاند.
مطالعه این کتاب از این جهت قابل توجّه است که تلاش کرده با دیدى جامعه شناسانه وبىطرفانه، حوادث تاریخى آن دوران را بررسى کند؛ حوادثى که بى شک مهمترین تأثیرات را بر تمدّن و فرهنگ اسلامى از خویش بجا گذاشته است. نویسنده در این کتاب بدون در نظر گرفتن اعتقادات مذهبى، تحلیلهاى تاریخى و مادى ارائه مىدهد که این تحلیلها بتواند با معیارهاى علم تاریخ نگارى منطبق باشد.
نویسندگان: دو مانژ ژان پىیر، لوشون کریستیان، بودن و رونیک.
|244|
این کتاب مجموعه مقالاتى از پژوهشگران «مرکز عالى مطالعات آفریقا و آسیاى مدرن»است. در این بررسى، ما فقط به برخى از مقالات مرتبط با موضوع تمدّن و تاریخ تمدّن وفرهنگ اسلامى اشاره مىکنیم.
مقالات بخش اوّل به «فرهنگ» اختصاص دارد. مقاله «منابع دکتر ین مذاهب اسلامى» بهبررسى جنبههاى تئوریک منابع مذاهب و فرق مختلف اسلامى مىپردازد. این مقاله توسط «SANTUCCI Robert» نوشته شده است. مقاله بعدى به «شیعه» اختصاص داده شده، در این مقاله «RICHARD Yan» استاد دانشگاه پاریس و متخصص امور ایران به بررسىتحلیلى تاریخچه شیعه پرداخته و مختصرى از عقاید شیعه را مورد مطالعه قرارمىدهد.مقاله «اسلام و اسلامیسم» که توسط «LOCHON Cristian» مدیر مرکز عالىمطالعات آفریقا و آسیاى مدرن نوشته شده به بررسى اوضاع فکرى و موقعیتهاىاسلامگرایان مىپردازد.
بخش دوم مقالات، به «مسائل منطقهاى» مسلمانان مىپردازد. در این بخش مقالاتى باعناوین «مغرب مشرق»، «بحران فرهنگى، سیاسى، اجتماعى و اقتصادى خاورمیانه» و«قفقاز» وجود دارد که به بررسى اوضاع و احوال منطقهاى مسلمانان در این مناطق مىپردازد.
بخش سوم با مقالاتى تحت عنوان «دولتها: تکامل و چشم انداز آینده» به بررسى رابطهدولتها با فرهنگ و تمدّن اسلامى و اسلام گرایان به انجام مىرسد. در این بخش رفتارهاى سیاسى و حکومتى و مذهبى دولتهاى زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار مىگیرند: مراکش، الجزایر (در رابطه با مسائل مربوط به جنگ داخلى)، تونس، مصر، سودان، عربستان سعودى، عراق، کویت، لبنان، سوریه، یمن، ایران و ترکیه.
مقاله مربوط به ایران را («HOURCADE Bernard» مدیر تحقیقات مرکز ملّىپژوهشهاى علمى، بخش ایران) نوشته است. او به بررسى اوضاع ایران از ابتداى قرن بیستم تا حکومت دکتر مصدق، کودتاى سیاه 28مرداد، ناسیونالیسم، مدرنیته و جمهورى مىپردازد و در این مقاله با نگاهى به جغرافیاى سیاسى ایران، موقعیت استراتژى ایران را در منطقهخاور میانه مورد مطالعه و پژوهش قرار مىدهد.
|245|
نویسنده: عبدو فلالى - عصارى پروفسور فلسفه در دانشگاه محمد پنجم در شهر رباطمراکش، مدیر مجله Livre Prologuerc در مراکش و مدیر بنیاد ملک عبدالعزیز درکازابلانکامىباشد.
موضوع اصلى کتاب بررسى تاریخى و فلسفى رابطه اسلام و لائیسیته است. نویسنده درآغاز کتاب کوشیده است تا شناختى کلّى و اجمالى از تمدّن و فرهنگ اسلامى ارائه دهد. وى در این بررسىِ تحلیلى تاریخ تمدّن اسلامى، از دوران قرون وسطى شروع کرده و تا دوران معاصر نظرى اجمالى انداخته است.
در فصل نخست کتاب، تعارضات فرهنگى و تعارضات مفهومى را مطرح مىکند و دربخش دوم کتاب به وجدان تاریخى جامعه مسلمانان مىپردازد. عنوان بخش بعدى کتاب این است: «آیا پیامبر اسلام پادشاه جامعه بود؟» در این بخش به تفاوت نقش پیامبر به عنوان رهبر مذهبى و باطنى مسلمانان و نقش وى به عنوان رهبر سیاسى جامعه اشاره دارد. از دیدگاه وى، در زمان پیامبر و در زمان خلفا رهبران جامعه هر دو نقش را ایفا مىکردهاند و مشکل خاصى تا قرنها پدید نیامده است اما مسأله اصلى اسلام و لائیسیته از دو قرن پیش آغاز شده است.
تا دو قرن پیش در تاریخ تمدّن اسلامى، در زمینه رابطه مذهب و لائیسیته بحثى جدّىمیان اندیشوران مسلمان صورت نپذیرفته است؛ زیرا لائیسیته دل نگرانى مسلمانان نبوده و مسلمانان نیازى به ورود در این مباحث تئوریک نداشتهاند. ولى از دو قرن پیش همزمان با اوج گرفتن حرکتهاى لائیسیته در کشورهاى غربى، اندیشوران و روشنفکران کشورهاى اسلامى، خود را مواجه با مسأله لائیسیته در برابر مذهب یافتهاند و اولین واکنش خویش را بروز دادهاند. در بخش پایانى کتاب، نظریات نظریه پردازان جدید مسلمان را به بررسىگذاشته که همراه با موج مدرنیته و روشنفکرى، به تدریج از بخش اندیشوران سنتى اسلامى فاصله گرفته و خطوط جدید مرزى میان آنان به تدریج شکل مىگیرد و مدرنیستها در برابر بنیادگرایان به موضعگیرى پرداخته و اصول پایهاى تفکّرات خویش را در هارمونى با
|246|
لائیسیته تبیین کردهاند. نویسنده کتاب، فردى کردن مذهب را عنوان راه حل نهایى مطرحمىکند و تلاش دارد با به وجدان فردى واگذار کردن مسائل عقیدتى و مذهبى، نقش اجتماعى دین را کمرنگتر بنماید تا اسلام با لائیسیته در تضاد به سر نبرد. وى دوران معاصر را به نام عصر «پست اسلامیسم» (بعد از اسلامگرایى) تعریف مىکند و بر این باور است که نقشمذهبىها به مرور کمتر مىشود. وى اسلام فردى را جایگزین براى اسلام سیاسى مىداند.
نویسنده: گارسیا سیلون، پروفسور و متخصص مذهبشناسى است که وى بارها بهکشورهاى خاورمیانه سفر کرده و از نزدیک با مسائل آنان آشنا شده و مدتى در برخى از این کشورها اقامت گزیده است.
داستان از شن زارهاى عربستان آغاز مىشود و در 11 سپتامبر به نیویورک مىرسد. بنلادن اعلام کرده است، به جبران آن چه غرب بر سر کشورهاى اسلامى آورده، انتقام اعراب را از غربیان خواهد گرفت. غرب در طول یک ربع قرن اخیر در کشورها و سرزمینهاىاسلامى چه کرده بود که بن لادن مىخواست انتقام آن را بگیرد؟ این کتاب در پى یافتن پاسخى تاریخى براى این پرسش فراگیر دوران معاصر مىباشد و مىکوشد تا با نگرش واقعبینانهنسبت به سابقه تمدّن و فرهنگ و اندیشه اسلامى، به ریشه یابى حوادث روز بپردازد.
مقدمه کتاب با این پرسش آغاز مىشود که آیا خداى بن لادن و بنیادگرایان همان خداىاسلام است؟!
نویسنده کتاب در آغاز به نقش و جایگاه مسلمانان در فرانسه مىپردازد او معتقد است کهاعمال تروریستى خطرى حتى براى خود اسلام و آینده این مذهب است. وى تصریح مىکند که محمد صلّى اللّه علیه و آله پیامبرى فقط براى عرب نبود بلکه او رسالتى براى جهانیانداشت و مخاطب او قبیلهاى خاص نبود، بلکه همه بشریت را به دین خویش خواند. یازده
|247|
سپتامبر زنگ خطرى براى همه جهان اسلام بود، رهبران مذهبى همه فرق اسلامى؛ اعم ازشیعه و سنى، به اتفاق این حادثه را محکوم کردند. وى مقدمه کتاب را با این پرسش به پایان مىرساند که: آیا بایستى از اسلام ترس و وحشت داشت؟
براى پاسخ دادن به این پرسش، نویسنده از داستان پیدایش اسلام و نزول وحى بر پیامبراسلامصلّى اللّه علیه و آله و کتابت قرآن مجید آغاز مىکند. در ادامه بررسى اوضاع صدراسلام، نقش خلفا و به خصوص عثمان را در ایجاد فرهنگ امپراتورى در اسلام تبیین مىکند. به هنگام بررسى اوضاع مصر، به نقش حضور فرانسویان در آن کشور مىپردازد و نقشکشورهاى استعمارگر را در سرزمینهاى اسلامى مورد مطالعه قرار مىدهد.
به هنگام بررسى اوضاع مسلمانان در قرن بیستم، از نقش اعراب در جنگ دوم جهانى یادمىکند. اوضاع ترکیه و مغرب و ایران و عراق و فلسطین را در سالهاى آغازین قرن بیستم بررسى مىکند.
نویسنده معتقد است که در هنگام جنگ جهانى دوم، ایران به دلیل روابط تجارىِ در سطحبالا و پیشرفته با آلمان، عملاً از نازیسم حمایت کرده و در آن مقطع تاریخى، بیش از یک هزار تکنیسین آلمانى در بخشهاى مختلف عمرانى و صنعتى ایران فعالیت مىکردند. در معاهده این دوران، ایران به دو منطقه تحت نفوذ تقسیم مىشود و در زمان حکومت رضاخان،چرچیل، رزولت و استالین در تهران به معاهدهاى دست مىیابند ولى در این مذاکرات نه با تهران مشورت کردند و نه حتى دولت تهران را در جریان این مذاکرات قرار دادند.
نویسنده سپس به بررسى دوران انقلاب اسلامى ایران و جنگ تحمیلى و رابطه اعراب باایران مىپردازد.
مبحث دیگر کتاب جنگ فلسطین و لبنان و نقش بن لادن در عربستان سعودى، سودان وافغانستان مىباشد.
در پایان کتاب نتیجه مىگیرد که اسلام بسیار بالاتر از یک مذهب یا یک تمدّن است.اسلام منادى صلح است و واژه اسلام ریشه در صلح و امنیت دارد. و این لغت معادل لغات ذیل در سایر مذاهب مىباشدSalomon, JERUSALEM,Chalom همه این واژهها ریشه در معناى صلح و درود و سلامتى دارند.
نگارنده در پایان دست نیاز به سوى رهبران دینى اسلام دراز مىکند و تنها راه نجات ازاین مخمصهها و درگیرىها را در این مىداند که رهبران فکرى و علماى اسلامى آستین بالا
|248|
زده، با ارائه تفاسیرى منطقى، اسلام را از چنگ بنیادگرایى و تروریسم نجات دهند تا اسلام ومسلمانان در این آشفته بازار دنیاى مکر و سیاست، راه حقیقى خویش را بپیماید.
نویسنده: لامشیشى عبدالرحیم، دکتراى علوم اقتصادى و سیاسى، استاد سیاست واقتصاد در دانشگاه پیکاردى، عضو کمیته هیئت نویسندگان مجله «مناقشات مدیترانه»،نویسنده کتابهایى در مورد مغرب و جهان عرب و «اسلام در فرانسه»، «اسلام در برابر چشم اندازهاى مدرنیته» و «ژنو پولوتیک اسلام گرایان.»
این کتاب در هیجده بخش فهرست بندى شده و نویسنده در هر بخش، کشورى یاکشورهایى را با وجوه مشترک فرهنگى و تاریخى مورد تجزیه و تحلیل قرار مىدهد و هر کشورى را با مهمترین ویژگى فرهنگى و سیاسى آن معرفى مىکند. دراین کتاب، شاخصهها و ویژگىهاى مطرح شده این کشورها، با سیماى ارائه شده از این کشورها در رسانههاىکشورهاى غربى بسیار نزدیک مىباشد. تجزیه و تحلیلهاى نویسنده و قضاوت او در مورد این کشورهاى اسلامى، مشابه تحلیلهاى ژورنالیستى و روزنامه نگارى غربى از اینکشورها مىباشد.
بخش اوّل کتاب به «اسلام و سیاست مغرب: الجزایر و...» اختصاص دارد. بخش بعدى،«لائیسیته دیکته شده و اسلام گرایان ترکیه، حزباللّه اکراد ترکیه و حزب «.P.K.K» را مورد ریشه یابى قرار مىدهد. سپس هنگام بررسى اوضاع مصر، این کشور را به عنوان سیما و آیینه اسلامگرایان معرفى مىکند و آن را چونان گاهواره رشد و پیدایش حرکت اخوان المسلمین مىداند و این کشور را منبع و سرچشمه اسلام گرایى معاصر مىشناسند.
در تجزیه و تحلیل اردن به نقش اسلام گرایان در این کشور اشاره کرده و نقش شاه حسینو شاه جوان این کشور عبداللّه را در مذاکرات سیاسى منطقه و در مسائل مربوط به فلسطین مورد تجزیه و تحلیل تاریخى قرار مىدهد. در بررسى سرزمینهاى اشغالى، از نقش
|249|
حرکتهاى اسلامى غافل نمىماند. سوریه را به عنوان حکومتى خودکامه معرفى مىکند کهتوسط ابزارى چون تشکیلات «حزب بعث»، حافظ اسد و سپس فرزندش بشار براىمشکلات کشور چاره جویى کرده و مىکنند.
نویسنده کتاب، در بررسى اوضاع تاریخى یمن به سیاست قبیلهاى در این کشور و نقشتاریخى اسلام در تمدّن و فرهنگ آن اشاره مىکند. در ادامه، تجربه حکومت اسلامى واسلامخواهى در کشور سودان را به نقد و چالش مىکشاند. عربستان سعودى به عنوان مهد بنیادگرایان مورد مطالعه قرار گرفته و نقش وهابیت در این کشور و در رشد بنیادگرایىاسلامى در جهان اسلام را بررسى مىکند.
در بخش دهم کتاب، به مسائل ایران مىپردازد و این کشور را به عنوان نقطه پایان و ختمانقلاب اسلامى معرفى مىکند. آنگاه به بررسى عقاید و تاریخ «شیعه» پرداخته، نقش ولایت فقیه و روحانیان در ساختار حکومت ایران را تبیین مىکند. نویسنده، انقلاب ایران را نتیجه مدرنیته نسنجیده شاه مىداند. سپس به تئورى صدور انقلاب اشاره کرده و ذیل عنوان «جنگ بر ضدّ عراق، افزایش قدرت ملّاها!» این جنگ را سبب تقویت حکومت روحانیان در ایران دانسته است، همچنانکه مشاهده کردیم انتخاب عنوان این مبحث به گونهاى است که القامىکند ایران بر ضدّ عراق وارد جنگ شده است! اما نویسنده در متن مطلب این اشتباه راتصحیح کرده و ذیل عنوان «تجاوز عراق 1980....» تجاوزگرى عراق بر ضدّ ایران را بهصراحت مىپذیرد.
بخش بعدى کتاب به افغانستان و جنگهاى قبیلگى این کشور و پیداش طالبان اختصاصداده شده است. است که در زمان نوشته شدن این کتاب (سال 2001)هنوز طالبان بر افغانستان حکومت مىکردند. در بررسى اوضاع پاکستان، نویسنده به مسائل و درگیرىهاى منطقهاى این کشور و به اختلاسهاى دولتى رایج درا ین مملکت و در میان زمامداران آن، توجّهخاصى مبذول مىکند. سپس به بررسى اوضاع هند و بنگلادش و کشمیر و وضعیتمسلمانان در این منطقه مىپردازد.
اندونزى را به عنوان کشورى با ترکیبى فرهنگى متضاد از دموکراسى و خشونت معرفىمىکند. در بررسى اوضاع کشورهاى خاور دور، به نقش مسلمانان در فیلیپین و مالزىمىپردازد و در ادامه وضع مسلمانان و اسلام گرایان در کشورهاى مسلمان نشین آسیاىمرکزى و قفقاز را مورد مطالعه قرار مىدهد. بوسنى را به عنوان نمونهاى از شکست تجدید
|250|
حیات اسلامى و جهاد معرفى مىکند.
این کتاب با تجزیه و تحلیل «نقش اسلام در اروپاى غربى» و با بررسى «نقاط اختلافوتفاوتهاى فرهنگى مسلمانان مقیم اروپا و مشکلات جذب آنان در فرهنگ اروپا»پایانمىپذیرد.
نویسنده: لویس برنارد، استاد دانشگاه پرینستون و متخصص مشهور بینالمللى دنیاىاسلام و جهان عرب، نویسنده کتابهایى؛ مانند «عرب در تاریخ» و «تشکیل خاور میانهمدرن». این کتاب با عنوان دقیق «تاریخ خاور میانه: دو هزار سال تاریخ، از تولّد مسیحیت تا امروز» توسط برنارد لویس در سال 1995 به زبان انگلیسى نوشته شده و سپس توسطJacqueline CARNAUD و «Jacqueline LAHANA» به زبان فرانسه برگردان شده است.
خاورمیانه نه تنها مرکز و پایگاه و خاستگاه سه دین توحیدى در طول تاریخ است، بلکهمرکز بزرگ گسترش علوم و اختراع تکنیکهاى جدید علمى بوده است و از سویى محلتجارت و نبرد قدرت و درگیرىها و مناقشات سیاسى و فرهنگى در تاریخ به حسابمىآمده است. در این کتاب تلاش شده تا مسائل سیاسى و نظامى و مذهبى حاکم بر منطقه از دوران مسیحیت تا کنون بررسى شود و دلایل افول و اضمحلال امپراتورى رم و ایران مورد مطالعه قرار گیرد. داستان گسترش اسلام و جنگها و تهاجمها و اشغالها نیز مورد مطالعه قرار داده شده است. نویسنده در راستاى بررسى دلایل ظهور و افول تمدّنهاى اسلامى ومسیحى غرب، به تهاجم مغول، درگیرى بامسیحیت و جنگهاى صلیبى و دوران حکومت عثمانى نیز پرداخته است.
در تحلیل مسائل سیاسى منطقه خاور میانه، به شیوههاى سیاسى حکومت اسلامى وشبکه مبادلات تجارى و فرهنگى ایجاد شده توسط مسلمانان، مسائل اجتماعى زنان در
|251|
مناطق اسلامى، بردگى قدیم در مناطق تحت نفوذ اسلام نیز پرداخته شده است.
در ضمایم کتاب، با تاریخنامه دقیق و مفصلى از دوران قبل از مسیحیت تا سالهاى پایانىقرن بیستم، در هشت صفحه، برخورد مىکنیم که به عنوان فهرست تاریخ نگارى قابلتوجّهى از تغییرات تاریخى خاورمیانه محسوب مىشود. نُه عدد نقشه جغرافیایى و سیاسى نیز در مورد محدوده جغرافیایى گسترش امپراتورى رم و ایران، گسترش و تولّد اسلام،حمله مغول و مناطق تحت نفوذ آنان، امپراتورى عثمانى و... ضمیمه این کتاب مىباشد.تصاویر تاریخى از داستان ذبح اسماعیل مزین به آیات مربوط قرآنى، تصاویر سکههاىخلفاى اسلامى، تصویر طراحى شده صحنه کشتن نظام الملک وزیر سلطان سلجوقى درسال 1092 میلادى، تصاویر مشاهیرى چون سلطان بایزید و آتاتورک، تصاویرى از فرش تبریز و مینیاتورهاى ایرانى، تصویر مسجد الحرام، عکسى از صحنههاى تظاهرات انقلاب اسلامى 1357 ایران، تصویر صحنههایى از راى دادن زنان ایرانى در همهپرسى سال br>1979> براى جمهورى اسلامى، و....در لابلاى صفحات کتاب مشاهده مىشود.
بر خلاف شیوه رایج، مقدمه کتاب به عنوان بخش اوّل کتاب آورده شده است و بخش دومبه دوران قبل از مسیحیت و قبل از اسلام اختصاص دارد. بخش سوم به «آستانه ظهور اسلام» مىپردازد و به پیدایش خلفاى عباسى و گسترش اسلام اشاره مىکند. در بخش بعدىنویسنده شیوههاى دعوت پیامبر اسلامصلّى اللّه علیه و آله و مکاتبات و نامههاى ایشان بهپادشاهان و رؤساى قبایل عرب و عجم را تجزیه و تحلیل مىکند. سپس به دولت و اقتصاد و مذهب و حقوق و فرهنگ در تمدّن اسلامى مىپردازد.
نویسنده آغاز مدرنیته را از قرن هیجدهم در مصر مىداند که ناپلئون دروازه فکر واندیشه غربى را در آن کشور گشود و تقسیمات دار الاسلام به وجود آمد. نویسنده در اینبخش از کتاب مىنویسد: که مسلمانان از قرنها قبل خود را حامل حقیقت الهى مىدانستند و پیامبرشان را به عنوان نماینده خدا حامل رسالت الهى تلقّى مىکردند. وى سپس بهجنگهاى مختلف مسلمانان اشاره مىکند. در این تاریخ نگارىها از جنگهاى عثمانىعصر محمد على پاشا تا وضعیت ایران در دوره جنگ جهانى اوّل و دوم و موقعیت ویژه ایران با توجّه به مرزهاى مشترک با روسیه، درگیرىها در مصر و مراکش و ترکیه، مورد بررسى قرار مىدهد. سال 1918 پایان دوره عثمانى است و در همین دوره مرزها و استقلال ایران نیز در خطر و تهدید قرار دارد، آتاتورک در ترکیه به حکومت مىرسد و سیاست اسلام زدایى را
|252|
در این کشور پیشه مىکند. در سال 1945 همزمان با جنگ دوم جهانى، کشورهاى مسلمان،مستعمرات سابق، به استقلال و رهایى دست مىیازند. بررسى تاریخى نبردهاى لبنان واسراییل بخش دیگرى از مطالب این کتاب را تشکیل مىدهد. اشغال کویت توسط صدامحسین به عنوان برگى با اهمیت در موضعگیرى جهان عرب و در شکلگیرى صف بندىهاى جدید منطقهاى و جهانى تلقّى مىشود و همین موجب بىاعتبار شدن نقش سازمان ملل در نزد افکار عمومى جهانیان مىگردد. سپس کشورهاى تصمیم گیرنده جهان برخى از این ملل را به حال خویش رها مىکنند تا خود بجنبند و خود سرنوشت خویش را به عهده گیرند.
نویسنده در صفحات مختلف کتاب و به مناسبتهاى گوناگون، ضمن یادآورى سابقهتمدّن ایرانى و اسلامى، از حوادث مختلف تاریخ ایران؛ مانند فئودالیسم و شاه و مذهب وانقلاب و ملّى گرایان و خاندان پهلوى و انقلاب و تغییرات اساسى در ساختار حکومتى وفرهنگى ایران اشاره مىکند.
نویسنده: لویس برنارد، استاد دانشگاه پرینستون و متخصص مشهور بینالمللى دنیاىاسلام و جهان عرب، نویسنده کتابهایى مثل «عرب در تاریخ»، «تاریخ خاورمیانه». کتاب حاضر به زبان انگلیسى نوشته شده و توسط «CARNAUD Jacqueline» به زبان فرانسهبرگردان شده است.
نگارنده در آغاز کتاب، دوران قدیم و گذشته مسلمانان و حوادث صدر اسلام را موردمطالعه تاریخ نگارى قرار مىدهد. سپس به تجزیه و تحلیل مسائل اسلام و شوک وارد شده بر غرب مىپردازد. در همین رابطه، مفاهیم «ملّى گرایى» و «وطن دوستى» در اسلام را بررسى کرده است. بخش بعدى کتاب به «اسلام و انقلاب» مىپردازد. سرانجام بخشى از کتاب به«خاورمیانه و مسائل بینالمللى» اختصاص مىیابد.
|253|
در بخش «اسلام و انقلاب» به بررسى افکار سیاسى شخصیتهایى مانند عبدالقادر، ابنوهاب، سر سید احمد خان و جمال الدین افغانى مىپردازد. در توضیح شخصیت جمالالدین، نویسنده بىآنکه وارد مباحث تحقیقى تاریخى شود، وى را افغانى دانسته و در نتیجه، با این پیشداورى غیر تحقیقى، اعلام مىکند که جمالالدین سنى مذهب بوده و حرکت او به جامعه اهل تسنن انتساب داشته است. نویسنده در همین بخش از کتاب به بررسى اسلامرادیکال و اسلام سلفى و ریشهها و خصوصیتهاى اندیشه وهابیت مىپردازد. در ادامهکتاب، نویسنده، تاریخ سیاسى مسائل مربوط به مسلمانان را تجزیه و تحلیل مىکند و برخورد استالین و روسیه با مسلمانان را بررسى مىنماید.
صفحاتى از کتاب به بررسى سیاسى روابط اسلام و حکومت در ایران اختصاص دارد. دراین بخش به تفکّرات اعتقادى و سیاسى «فدائیان اسلام» و اندیشههاى اسلام گرایانه رهبر آنان، (مرحوم) نواب صفوى پرداخته است و در این بخش از کتاب، داستان ترور رزم آرا و ملاقات نواب صفوى با اخوان المسلمین در مصر را توضیح مىدهد که منجر به اختلافاتى میان اخوان المسلمین و دولت وقت مصر شد.
در ادامه بررسى جریانهاى اسلام گرایى در ایران، به تجزیه و تحلیل انقلاب اسلامىایران و نقش آیت اللّه خمینى به عنوان سکاندار رهبرى این انقلاب، مىپردازد. وى با اشاره به جمله معروف رییس ساواک وقت، پاکروان به آیت اللّه خمینى که: «سیاست، کثیف و آلوده است، آن را براى ما بگذارید» و پاسخ آیت اللّه که: «اسلام و سیاست با هم هستند»، به تبیین دیدگاه ایشان در مورد وحدت و همسانى دیانت و سیاست در اسلام اشاره مىکند. در ادامه این بخش، نویسنده، آیت اللّه خمینى را به عنوان یکى از سیاستمداران مهم در میان رهبران جهان اسلام معرفى مىکند و با تاریخچه اقامت تبعیدى وى در نجف و سپس در نوفللوشاتو فرانسه تا به حادثه تاریخى پیروزى انقلاب اسلامى ایران اشاره مىکند.
این کتاب حاوى نقشههاى بسیار جالب توجّهى در زمینه پراکندگى و توزیع جغرافیایىفرهنگ اسلامى و «مذهب» و «زبان» در میان مسلمانان مىباشد.
برخى از این نقشهها که از اهمیت و اعتبار علمى و تاریخى قابل توجّهى برخوردار استعبارت هستند از : نقشه پراکندگى جغرافیایى فرهنگى اسلام و مسلمانان در عصر صفویه(1600میلادى)، سیر روند تاریخى تهدید اروپا توسط مسلمانان (1800میلادى)، تقسیمات جدید جغرافیایى و سیاسى در کشورهاى حوزه جهان اسلام به هنگام جنگ اوّل جهانى
|254|
توسط روس و بریتانیا (1914) تقسیم جهان عرب به بلوک مختلف با وابستگىهاى سیاسىمتفاوت (1925) و ظهور و پیدایش دولتهاى جدید التاسیس و کشورهاى مسلمان نشین در حوزه حکومت اتحاد جماهیر شوروى سابق پس از سقوط بلوک شرق و کمونیسم وتعارضها و درگیرىهاى قومى، منطقهاى و مذهبى جدید در مناطق تازه استقلال یافته،آرایش و صف بندىهاى جدید سیاسى عقیدتى در سطح منطقهاى و جهانى(1993).
نویسنده: مونیور اولیویه، دکتراى مردمشناسى و جامعهشناسى، عضو لابراتوارمردمشناسى تاریخى و سیاسى دانشگاه پاریس هشتم، پژوهشگر مرکز ملّى تحقیقات علمى، پژوهشگر مرکز سکولاریزاسیون رسمى در کشورهاى نیجر و نیجریه.
این کتاب در زمینه مردمشناسى سیاسى است و موضوع آن بررسى چگونگى گسترشاسلام در آفریقاى غربى و به خصوص در کشورهاى نیجر و نیجریه از قرن هشتم تا نوزدهم میلادى مىباشد. نویسنده تحقیقات قابل توجّهى در مورد شیوههاى گسترش اسلام درآفریقا نموده و تلاش کرده است تا با اتخاذ شیوههاى تاریخى و مردمشناسى، این موضوع را تجزیه و تحلیل کند. بخش اوّل کتاب به نقش «خوارج» به ویژه بخش «عبادیه» آنها درگسترش اسلام و دعوت به اسلام در نیجر و نیجریه در قرن هشتم تا یازدهم میلادىمىپردازد. سپس مطالبى در چگونگى مسلمان شدن اهالى صحراى جنوبى در قرن یازده تا چهاردهم میلادى مىنویسد. بخش دوم کتاب به رفورمیستها و اصلاح طلبان مذهبى از قرن پانزده تا نوزده میلادى از «عبدالرحمان زیت» تا «المغیلى» و سپس تأثیر اسلام مالکى و صوفیه بر حکومتهاى نیجر و نیجریه را در قرن چهارده تا شانزده میلادى بررسى مىکند. در ادامه، به تبیین شخصیت «عثمان دان فدیو» و نقش او در گسترش اسلام در منطقهمىپردازد. دراین بخش از کتاب به تهاجم «غدیریه» بر ضدّ «عبادیه» و «مالکیه» (کهریالیستتر و واقع نگرتر بودهاند» اشاره شده است.
|255|
بخش بعدى کتاب به تاریخچه شکلگیرى برخى از فرهنگهاى مذهبى متعلق به قرننزدهم میلادى اختصاص دارد.
کتاب حاوى نقشههاى دقیق حوادث تاریخى است. توضیحات دقیق تاریخى کتاب،بیانگر یک پژوهش کاملاً علمى و دقیق از یک مقطع از رشد تاریخى فرهنگ و تمدّن اسلامى در منطقهاى از آفریقا مىباشد.
نویسنده: مهدى مظفرى، استاد سابق دانشگاه تهران، تدریس در دانشگاه پاریس یک، وىبعد از انقلاب به دانمارک مهاجرت مىکند و در آنجا به تدریس مشغول مىشود.
نویسنده در آغاز کتاب ادعا مىکند در این نوشتار، در پى معرفى ذاتى ماهیت شیعهکلاسیک مىباشد تا افکار انقلابیان ایران و رهبر آنان را بشناساند. نویسنده با دیدگاهىانتقادى شدید به بررسى زیر بناهاى فکرى انقلاب ایران و رهبرى آن مىپردازد ولىهمچنانکه خودش نیز ادعا کرده است در سراسر کتاب به رفرانسهاى قدیم و حتى به کتب دستنویس و منابع اصیل ارجاع مىدهد، هر چند در نتیجهگیرى هایش پیش داورىها کرده و تفکّرات سیاسى وى نقل اوّل را داشته است، اما منابع و مستندات مورد استفاده وى، بدونشک منابع با ارزشى محسوب مىشوند.
در مقدمه کتاب به تعریف شیعه و ریشههاى تاریخى آن مىپردازد. در بخش اوّل کتاب بهدوران پیامبر اکرمصلّى اللّه علیه و آله اشاره مىکند و ضمن بررسى اوضاع سیاسى و اقتصادى و اجتماعى صدر اسلام در عربستان، نقش صحابه در دوران صدر اسلام را تبیین کرده است. بخش دوم تحت عنوان «رشد قدرت» پس از تحلیل جنگ حنین و خیبر، به نقشعلىعلیهالسلام در همراهى با پیامبر و داستان غدیر خم و مسأله جانشینى او مىپردازد. در این قسمت به شیوه شورایى و سایر شیوههاى انتخاب خلفاى صدر اسلام اشاره کرده، سپس نقش سیاسى ائمه را بررسى مىکند از صلح حسنعلیهالسلام تا قیام حسینعلیهالسلام و
|256|
شرایط سیاسى زمان این دو امام و موضع اهل کوفه و قیام توابین و زندگى سایر ائمه،بخشهایى از مطالب این فصل را تشکیل مىدهند. به عنوان نمونه به حوزه درس امامششمعلیهالسلام و به داستان مهاجرت امام هشتمعلیهالسلام به ایران و خراسان و به قضیه ولایتعهدى وى مىپردازد.
بخشى از کتاب به شرایط امامت و به مباحثى از قبیل اعجاز و عصمت اختصاص دارد.نویسنده در بررسى رشد شیعه در ایران، به عصر صفوى و قاجار پرداخته و در پایان بهموضعگیرىهاى خاندان پهلوى در این رابطه اشاره مىکند.
به هنگام توصیف «عصمت» مىنویسد: انسان در معرض خطا و اشتباه است، امام نیز هرچند مجبور به ترک خطا نیست اما در پناه چتر حمایتى قرار دارد که این چتر حمایتى وى را از خطا مصون مىدارد. او عصمت را صفتى غیر ارادى مىداند که امام به اختیار خویش معصوم نشده، بلکه از سوى خداوند انتخاب گردیده است تا معصوم باشد. در پاسخ این پرسش که آیا امام مجبور است معصوم باشد، به بحث کلامى «جبر و اختیار» اشاره کرده و با نقل حدیث«أمر بین الأمرین» و سایر احادیث مشابه تلاش کرده است تا دیدگاه شیعه را در این زمینهتوصیف کند. در این بخش به برخى اعتقادات خاص شیعى مانند «قاعده لطف» نیز اشارهنموده و آن را به نقل از دیدگاه شیخ طوسى تبیین مىکند. نویسنده تلاش کرده است تا درسراسر کتاب به احادیث معتبر فقهى و کلامى شیعى ارجاع دهد.
نویسنده: رووآ الیویه، متخصص اسلام و افغانستان، مؤلف کتاب «افغانستان، اسلام ومدرنیته سیاسى»
از دیدگاه غربىها اسلام و مسلمانان در پى تجدید حیات و همکارى و هماهنگى میانخودشان مىباشند. دور از مسأله «برخورد تمدّنها» و «جنگ تمدّنها»، نگرانىهاى اساسى
|257|
نسبت به «برخوردغرب و اسلام» وجود دارد.
در آغاز کتاب، نویسنده به داستان پیدایش و تولّد اسلام در جهان غرب اشاره مىکند وسپس به تفاوتهاى میان احساسات و عقاید ناسیونالیستى و اسلامى مىپردازد. دورانمعاصر را به عصر «پست اسلامیسم» [بعد از اسلام] نامگذارى مىکند. بخش بعدى کتاب«تولّد خرده فرهنگهاى اسلامى» در میان جوانان مقیم غرب و حاشیه نشینان شهرکهاى اقمارى غربى را بررسى مىکند. نویسنده معتقد است که «بحران مذهبى» در میان جوانانسبب شده است که آنها «هویّت خویش را از دست بدهند و خود را در اقیانوس تمدّن غربى گم کرده و ریشههاى خود را باز نیابند.
در این میان، ارائه چهرههاى بشر دوستانه از اسلام، در چارچوب تأسیس انجمنهاىخیریه و کمک رسانى فعال مىشود تا چهره اسلام را ترمیم کند. اما در مقابل «نئوفاندامانتالیسمها» (بنیادگرایان جدید) و «سلفیه» در پى رشد و گسترش هواداران خویشدرغرب هستند.
هم اکنون در شبکه اینترنت «امت مجازى» از جامعه جوان مسلمان تشکیل شده است کهاز طریق شبکههاى «وب» با هم در ارتباط اینترنتى مىباشند. رادیکالهاى جدید جهان اسلام مثل «القاعده» در افغانستان دعوت به «جهاد» مىکنند، نسل دومى از مجاهدان در حالشکلگیرى است. برخى از به اسلام گرویدگان و برخى از اعضاى حزب التحریر هم در میان آنها دیده مىشوند. نویسنده نتیجه مىگیرد که گرفتارى و مشکلات اسلام گرایان درسالهاى تشدید شده است و هم اکنون ما شاهد آغاز دوران «پست اسلامیسم» (دوران بعد ازاسلام) هستیم. «اسلام سیاسى» حتى در کشورهاى اسلامى شکست خورده است. شکست اسلام سیاسى ناشى از مخالفت با اسلامى کردن نیست بلکه ناشى از مخالفت با سیاسى کردن اسلام است.
اوجگیرى مدرنیته، سبب تضعیف محدودهها و مرزىهاى اسلام سیاسى مىشود.حکومتهاى جدید در جهان اسلام دیگر «حکومت اسلامى» نیستند و داعیه اسلامى کردن جامعه را ندارند و براى خویش رسالت نجات جهان اسلام را قائل نیستند، بلکه خود راحکومتهاى «مردمسالار» مىدانند.
نویسنده در پایان با انتقاد کردن از واژههاى تلفیقى؛ مثل «جامعه مدنى اسلامى» و یا«دموکراسى اسلامى»، با به کارگیرى این نوع گفتمان و این شکل از واژههاى التقاطى مخالفت ورزیده و مىپرسد: که اگر بنا باشد اسلام «جامعه مدنى» داشته باشد نه «جامعه اسلامى» و اگر
|258|
بنا باشد در جامعه، «مردم» حکومت کنند نه «خدا»، در این صورت دیگر از اسلام چه چیزىباقى مىماند؟
نویسنده: تور اوال ایو، کتابدار کتابخانه ملّى فرانسه، دیپلمه از انیستیتو زبان و تمدّنشرقى، نویسنده مقالاتى در مورد هند، مصر، ترکیه، ایران، پاکستان و آسیاى مرکزى است. او همچنین مترجم کتب شرقى و انگلیسى است همکارى و نویسندگى در مجله لومونددیپلماتیک دارد.
بخش اصلى کتاب به شکل دیکسیونر و فرهنگ لغتى از تمدّن اسلامى است که به ترتیبالفباى لاتین از «A» تا «Z»، لغات کاربردى در فرهنگ و تمدّن اسلامى را تعریف کرده است. این «فرهنگ نامه تخصّصى» براى متخصصان و مطالعه کنندگان در تاریخ تمدّن اسلامى،منبع و مرجع غیر قابل اجتنابى است. از صفحه نخست کتاب تا صفحه 285 به فرهنگتعریفى این لغات اختصاص دارد و سپس بخش ضمیمه کتاب آغاز مىشود.
در بخش ضمایم و ملحقات کتاب، ابتدا «دولتهاى اسلامى» به ترتیب تاریخى آن ذکر وتوصیف شدهاند. سپس «سلسلههاى خلفا و خاندانهاى خلافتى و سلطنتى» تاریخ نگارى گردیدهاند. آنگاه از دوازده سلسله حکومتى در تاریخ مسلمانان و خلفا، از سال 661 تا 750 میلادى به ترتیب نام برده شده است. ابتدا، از عصر خلفا آغاز مىکند و سپس دوران معاویه و خاندان بنى امیه تا عصر مروان دوم را مورد مطالعه قرار مىدهد. در این بخش از کتاب،نویسنده، حکومتهاى مصر، ترکیه، عربستان سعودى و ایران عصر صفویه را تجزیه وتحلیل مىکند و در پایان عصر حکومت مغول و دوران حکومت «شریفها» در مراکش را بررسى مىکند.
در پایان، «کتابنامه» مفصل و قابل توجّهى به عنوان بخش کتابشناسى موضوعىآوردهاست.