آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

کارآمدى سیاسى از مباحث مهم در اندیشه سیاسى است. مقاله حاضر ضمن پرداختن به‏جنبه‏هاى مختلف کارآورى سیاسى، با استفاده از «رساله مقیم و مسافر» حاج آقا نوراللّه‏اصفهانى که از عالمان عصر مشروطه بوده است، این بحث را مطرح مى‏کند. از دیدگاه حاج آقا نورالله تعلیم و تربیت، آزادى‏هاى اجتماعى و سیاسى، حاکمیت قانون‏اسلام، عدالت و مساوات، امنیت و رفاه، استقلال و خودکفایى از اهداف حکومت کارآمدبشمارمى‏رود. چنان که مشروعیت الهى، توجه به مبانى اعتقادى اسلامى، رعایت مصلحت عمومى وخدمتگزارى از اصول حاکم بر حکومت کارآمد اسلامى است که با استفاده از ابزارهایى‏چون‏نظارت و کنترل همگانى، نیروهاى انسانى متعهد و متخصص، مشارکت وهمکارى‏عمومى، قواعد و مقررات مناسب، حسن تدبیر و مدیریت و جلب اعتماد مردم‏تحقق ‏مى‏یابد.

متن

از مباحث بسیار مهم و بحث‏برانگیز در اندیشه سیاسى، بحث «کارآمدى سیاسى»است.این بحث از آن جا که به جنبه‏هاى عینى و عملى موفقیت یک نظام در تحقق اهداف‏وبرنامه‏هایش و رسیدگى به وضعیت مادى و معنوى مردم مى‏پردازد، اهمیت فراوانى‏یافته‏است و از آنجا که بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران، نظام سیاسى حاکم در ایران‏براساس آموزه‏هاى اسلامى شکل گرفت و در حقیقت انقلابیون از همان آغاز نهضت درپى‏تحقّق نظام سیاسى اسلام در ایران بودند، از همان زمان یکى از پرسش‏هاى اساسى‏مطرح‏در میان نخبگان داخلى و خارجى، بحث کارآمدى نظام سیاسى اسلام بود.حضرت‏امام‏(قدس سره) نیز یکى از دو تذکر مهمى که در آغاز وصیتنامه سیاسى - الهى‏اش مطرح‏مى‏کنند، اشاره به همین مسأله و همین دغدغه است و پاسخ به کسانى است که مى‏گویندآموزه‏هاى اسلامى مربوط به سال‏ها پیش است و براى امروز کارآیى ندارد. هم اکنون نیزباگذشت ربع قرن از حاکمیت نظام جمهورى اسلامى ایران، با طرح موانع و چالش‏هاى‏مختلف توسط مخالفین انقلاب، این بحث به طور جدى‏تر و در قالب‏ها و اَشکال مختلف‏مطرح شده است.
وقوع انقلاب اسلامى ایران و تشکیل نظام جمهورى اسلامى به عنوان نمونه عینى یک‏حکومت اسلامى در زمان غیبت، ریشه در حوادث بسیارى، در تاریخ معاصر ایران دارد. اگرحکومت صفوى در ایران تشکیل نمى‏شد و تشیّع این‏گونه در عمق جان و فکر و ذهن مردم‏ایران شکل نمى‏گرفت - به گونه‏اى که به تعبیر بسیارى از محققان داخلى و خارجى، هویت‏شیعى جزئى از هویت ایرانى شده است و این دو قابل تفکیک نیستند
[1] - در ایران انقلاب‏اسلامى رخ نمى‏داد; چرا که به اعتراف بسیارى از نظریه‏پردازان انقلاب، یکى از علل اصلى‏پیروزى انقلاب در ایران، آموزه‏هاى شیعى بود. چنان که مشابه اوضاع و شرایط اقتصادى،اجتماعى، سیاسى و فرهنگى ایران قبل از انقلاب در بسیارى از کشورهاى مسلمان‏خاورمیانه بود; ولى به دلیل سنى بودن آن‏ها چنین انقلابى در آن کشورها شکل نگرفت.
[2]
اساساً به همین دلیل بود که بعد از انقلاب اسلامى تعداد محققان علاقمند به مطالعه راجع به‏
--------------------------------------------------------------------------------
[1] ر.ک.به: موسى نجفى، جریان‏شناسى و فلسفه سیاسى در تاریخ معاصر ایران، انتشارات دانشگاه علوم اسلامى‏رضوى، مشهد، 1379; نیکى کدى، ریشه‏هاى انقلاب ایران، ص 51
[2] ر.ک.به: نیکى کدى، چرایى انقلابى شدن ایران، مندرج در متین، ش 2، صص 226-228
|165|
شیعة دوازده امامى نیز به صورت فزاینده‏اى گسترش یافت.
[1] اگر نبودتجربه موفق حضور علما در امور سیاسى - اجتماعى مانند نهضت‏میرزا مسیح مجتهد، مقابله مرحوم ملا على کنى با قرارداد رویتر،نهضت تنباکو و ... ، اگر نبود تجربه عدم اعتماد به نیروهاى سکولار وغیر مذهبى در مشروطه و تجربه پرهیز از اختلافات داخلى درمشروطه و نهضت ملّى شدن نفت، در سال 1357 شاهد چنین انقلاب‏اسلامى‏اى نبودیم.
بى‏تردید مى‏توان گفت حکومت استبدادى رضاخان، تحقق‏اهداف و نیات نیروهاى سکولار فعال در مشروطه و انقلاب اسلامى‏ایران تحقق اهداف و نیات حقیقى نیروهاى مذهبى مشروطه بود.بنابراین، مى‏توان گفت به نوعى همان چیزى را که نیروهاى مذهبى‏مشروطه دنبال مى‏کردند، امام خمینى‏(قدس سره) در طول نهضت دنبال مى‏کردو آن چیزى نبود جز حاکمیت اسلام و اجراى قوانین اسلامى در حدممکن و مقدور در هر زمان. لذا در جریان نهضت مشروطیت نیز به‏نوعى این بحث مطرح بوده است و علماى آن دوره در قالب‏رساله‏هاى گوناگون به این بحث پرداخته‏اند.
یکى از کسانى که هم در مقام نظر و هم در مقام عمل به این مسأله‏پرداخته، مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى‏(قدس سره) است. ایشان با پذیرش‏اندیشه تفکیک ناپذیرى دین و سیاست، نه تنها به تفسیر شرعى واصولى این اندیشه پرداخته; بلکه در صحنه عمل سیاسى و اجتماعى‏در نواحى وسیعى از اصفهان و بختیارى و مرکز ایران، حکومتى‏مطابق آن‏چه در نظر داشته، پیاده و اجرا نموده است. از آنجا که وى‏چند سال حکومت عملى داشته و به خوبى بر بسیارى از موارد ریز وجزئى ولى مهم آگاهى یافته، نوشته او در این زمینه، که در دوره فترت‏مشروطیت به نثر در آمده حائز اهمیت است; زیرا این نوشته ناظر به‏
--------------------------------------------------------------------------------
[1] Andrew J.Newman, The formative period of twelver Shi'ism :Hadithas discourse between Qum.Baghdad, p. XVI . and
حکومت استبدادىرضاخان،تحقق‏ اهدافو نیاتنیروهاى سکولارفعال در مشروطه,و انقلاباسلامى‏ ایرانتحقق اهدافو نیاتحقیقىنیروهاىمذهبىمشروطه بود.

|166|
عمل و فارغ از قلم‏فرسایى و آرمان‏گرایى است; لذا مى‏توان گفت ایشان به طور عینى به بحث‏کارآمدى پرداخته است.
مفهوم کارآمدى
مفهوم لغوى: کلمه «کارآمدى» معادل واژه لاتین effectiveness است که در متونانگلیسى با این تعبیر از آن بحث مى‏کنند. این اصطلاح در زبان فارسى به تأثیر، سودمندى، اثربخشى، کارآیى و فایده ترجمه شده است.
[1]
مفهوم اصطلاحى: اصطلاح کارآمدى بیشتر در سه قلمرو مدیریت، اقتصاد و سیاست‏کاربرد دارد. در فرهنگ علوم سیاسى، این اصطلاح به اثر بخشى، تأثیر، توانایى نفوذ، کفایت،قابلیت و لیاقت معنا شده است. در تعریف دیگرى کارآمدى با کارآیى مترادف گرفته شده واین گونه تعریف شده است: قابلیت و توانایى رسیدن به هدف‏هاى تعیین شده و مشخص.سنجش مقدار کارآیى از طریق مقایسه مقدار استاندارد با هدف یا مقدار کیفیتى که عملاً به‏دست آمده صورت مى‏گیرد.
[2] در فرهنگ اقتصادى، «کارآمدى» و «کارآیى» را مترادف دانسته‏و چنین تعریف کرده‏اند: استفاده مطلوب از منابع یا عوامل تولید یا قابلیت و توانایى رسیدن‏به اهداف از پیش تعیین شده.
[3]
در مدیریت، کارآمدى به درجه و مقدارى که یک اقدام یا فعالیت به هدف پیش‏بینى شده‏نایل مى‏شود،
[4] یا به نسبت ستاده‏ها به نهاده‏ها تعریف شده است.
[5]
با توجه به تعریف‏هاى گوناگونى که براى توصیف مفهوم کارآمدى آمده براى تعیین‏ملاک و معیار دقیق کارآمدى، تئورى‏هاى مختلفى ارائه شده است‏
[6] که در اینجا مهم‏ترین‏آن‏ها را مطرح کرده و مورد بررسى قرار مى‏دهیم. پس از طرح این تئورى‏ها و جمع‏بندى‏
--------------------------------------------------------------------------------
[1] جعفرى، محمدرضا; فرهنگ نشر نو، نشر تنویر، تهران، 1377، ج‏1
[2] آقابخشى، على; فرهنگ علوم سیاسى، انتشارات چاپار، تهران، 1379، ص 446
[3] گلریز، حسن; فرهنگ توصیفى لغات و اصطلاحات علوم اقتصادى، مرکز آموزش بانکدارى، چاپ اول، تهران،1368
[4] فرنج، درک; فرهنگ توصیفى مدیریت، ترجمه محمد صائبى، مرکز آموزش مدیریت دولتى، تهران، 1371،ص‏211
[5] زاهدى، شمس‏السادات; فرهنگ جامع مدیریت، چاپ سپهر، تهران، 1376، صص 111 و 112
[6] ر.ک.به: لاریجانى، محمد جواد، حکومت: مباحثى در مشروعیت و کارآمدى، صص 97 - 49
|167|
آن‏ها به بحث «کارآمدى سیاسى از نظر حاج آقا نورالله اصفهانى‏(قدس سره) بر اساس «رساله مقیم و مسافر» مى‏پردازیم:
تئورى‏هاى کارآمدى
تئورى توفیق: مطابق این تئورى، از آنجا که هر سازمانى براى نیل به هدف یا اهداف‏معینى تأسیس مى‏شود، در ارزیابى کارآمدى یک سازمان، «توفیقات نهایى» آن مورد محاسبه‏قرار مى‏گیرد و ملاک اصلى کارآمدى همین توفیقات نهایى است و روش‏هاى نیل به این‏اهداف، در ارزیابى کارآمدى آن نقشى ندارد.
تئورى سیستمى: در بررسى کارآمدى یک سازمان بر اساس تئورى سیستمى، مسأله‏کارآمدى آن، به سه رکن مثل ارکان موجود در سیستم (ورودى، عملیات تغییر و تحوّل،خروجى) تجزیه مى‏شود. در این تئورى، کارآمدى مبتنى بر قدرت تهیه ورودى،چگونگى‏انجام عملیات روى آن‏ها، چگونگى سازماندهى خروجى و حفظ استقرار درتعادل سیستم است.
تئورى رضایت: براساس این تئورى، حکومتى کارآمد است که عناصر مؤثر دربقاى‏خود را ارضا کند. بنابراین، کارآمدترین حکومت، حکومتى است که بتواندبیشترین‏وبهترین رضایت مردمى (عموم مردم یا نخبگان یا خواص) را نسبت به خودجلب‏کند.
تئورى نسبیت: این تئورى بر اساس دو مبنا شکل گرفته است:
1. عدم وجود مبنایى واحد و اصیل براى مفهوم و میزان کارآمدى
2. محدود بودن زمینه‏هاى ارزشى دخیل در مسأله کارآمدى‏
دو اصل پیش گفته این امکان را به وجود مى‏آورد که بر اساس ترکیبى از معیارهاى ارزشى‏مختلف، الگوهاى عملى براى ارزیابى کارآمدى سازمان‏ها به تناسب وضع ناظر تهیه شود وبر اساس آن کارآمدى تعیین گردد.
تئورى ذاتى عمل: صاحب این تئورى معتقد است که ریشه کارآمدى در ماهیت عامل‏بودن حکومت است. بنابراین، کارآمدى به چگونگى صدور فعل از عامل مربوط است. بدین‏گونه که هر عاملى; فرد یا جمع، که افعال درست‏تر (معقول‏تر) از او صادر شود کارآمدتر
|168|
است. هر عملى هم سه رکن دارد: فهم وضعیت موجود، ترسیم وضعیت مراد یا مطلوب،طراحى برنامه براى حرکت از وضع موجود به وضع مراد یا مطلوب. بنابراین، براى بررسى‏کارآمدى، باید سه رکن یاد شده بررسى شود.
منتقدان، بر هریک از تئورى‏هاى اشاره شده اشکالاتى وارد کرده‏اند و هرکدام را به نوعى‏ناکافى دانسته‏اند. به نظر مى‏رسد براى بحث کارآمدى و تعیین ملاک‏هاى لازم براى ارزیابى‏کارآمدى یک حکومت، باید عناصر و عوامل گوناگونى را در نظر گرفت و بر اساس این‏عوامل، کارآمدى و ناکارآمدى یک حکومت را تعیین کرد.
لذا با ملاحظه تمام تعاریف بالا، مى‏توان در یک جمع‏بندى، تعریفى ارائه کرد که به طورکلى حاوى روح همه این تعاریف باشد و در عین حال مشکلات آن‏ها را نداشته باشد، لذا به‏عنوان جمع‏بندى مى‏توان گفت:
«کارآمدى عبارت است از موفقیت در تحقّق اهداف، با توجه به امکانات و موانع».
[1]
الف) اهداف: در هر حکومتى، اهداف به دو دسته کلى تقسیم مى‏شود: اهداف غایى‏ومتوسط.
اهداف غایى، اهداف نهایى و کلى یک حکومت است که حکومت در نهایت مى‏خواهد به‏آن‏ها برسد. اما اهداف متوسط یا میانى، اهدافى هستند که قبل از رسیدن به اهداف غایى،مورد توجه قرار مى‏گیرند و حکومت و برنامه‏هاى آن به سمت آن حرکت مى‏کند. دلیل‏تفاوت اهداف، به نوع ارزش آن‏ها باز مى‏گردد. نظام ارزشى به طور کلى تابع نظام‏جهان‏شناسى است. بنابراین، کارآمدى هر نظام با توجه به جهان بینى و نظام ارزشى آن‏مشخص مى‏گردد.
[2] علاوه بر اهداف، نظام ارزشى بر برخى
[3] امکانات و موانع نیز تأثیرگذاراست. بنابراین:
--------------------------------------------------------------------------------
[1] این تعریف را جناب آقاى محمود فتحعلى، با در نظر گرفتن تعاریف مختلفى که در مورد کارآمدى‏وجود دارد، به عنوان جمع میان تعاریف مختلف مطرح کرده است. (ر.ک.به: فتحعلى، محمود; مباحثى در باب‏کارآمدى، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، قم، 1382).
[2] مرتضوى، سید ضیأ; کارآمدى نظام جمهورى اسلامى، مندرج در: مجله حکومت اسلامى، ش 14، ص 10
[3] چون بر برخى موانع و امکانات تأثیر گذار است، در نمودار، بخشى از آن با رنگ مشخص شده است; به‏این معنا که بر برخى از آن‏ها تأثیرگذار نیست.
|169|
ب) امکانات: یکى از عناصر ارزیابى کارآمدى، امکانات است که این امکانات لازم براى‏کارآمدى را مى‏توان به دو دسته کلى «امکانات مادى» و «امکانات معنوى» تقسیم کرد.
ج) موانع: موانع کارآمدى هر نظامى را نیز مى‏توان دو دسته کلى «داخلى» و«خارجى»دانست.
کارآمدى سیاسى از نظر مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى
الگوهایى را که بیشتر نظریه‏پردازان غربى، جهت کارآمدى ارائه کرده‏اند، مى‏توان به چنددسته کلى تقسیم کرد:
1. در دسته‏اى از این نظریات، هدف حکومت، به عنوان یکى از مؤلفه‏هاى کارآمدى مدنظر قرار نگرفته است; مانند تئورى رضایت که مهم جلب رضایت مردم است ولو این که‏حکومت به اهداف از پیش تعیین شده خود هم نرسیده باشد. بلکه مهم این است که اقدام‏انجام شده فقط مورد رضایت مردم باشد. به تعبیرى جلب رضایت مردم، هدف‏اصلى‏حکومت است و هیچ مبنایى جز رأى و نظر مردم وجود ندارد که به عنوان ملاک مدنظرقرار گیرد.
2. دسته‏اى دیگر، نظریاتى هستند که در آن‏ها هدف حکومت نیز یکى از مؤلفه‏هاى‏کارآمدى است. اما على‏رغم اهمیت هدف، راه رسیدن به هدف اصلاً مهم نیست; مثل‏تئورى‏توفیق.
3. دسته سوّم، نظریاتى است که علاوه بر توجه به هدف حکومت به عنوان یکى از
|170|
حاج آقانوراللّهاصفهانى‏(قدس سره)هدف اصلىحکومت راحفظاساس‏ اسلامو رساندنمسلمانانبه بالاترینمراتب رشدمادى ومعنوى‏مى‏داند.
مؤلفه‏هاى کارآمدى، به راهِ رسیدن به هدف هم توجه شده است، ولى‏مهم نیست که هدف چیست! اگر حکومت اهداف غیر انسانى داشته‏باشد و از راه‏هاى متناسب با اهداف، به این اهداف برسد، این‏حکومت کارآمد خواهد بود. مانند تئورى سیستمى و تئورى نسبیت.
به همین جهت در بحث کارآمدى سیاسى از نظر حاج‏آقا نورالله‏(قدس سره)، با توجه به الگوى فوق در این مقاله، در پى این مطلب‏هستیم که از نظر حاج آقا نورالله اصفهانى، نظام سیاسى مطلوب وکارآمد، باید چه اهدافى را دنبال کند و از چه امکانات و ظرفیت‏هایى‏(اصول، ابزار، منابع و ...) براى رسیدن به این اهداف بهره ببرد؟
[1] این‏مطالب را مى‏توان از نوع سخنان و آثار این بزرگوار استفاده کرد:
1. مطالبى که به اهداف و امکانات لازم براى رسیدن به حکومت‏مشروطه، به عنوان قالبى براى یک حکومت مطلوب و کارآمد مطرح‏مى‏کردند.
2. نقایص و مشکلاتى که به عنوان اشکالات و نقایص حکومت‏استبدادى و به تعبیر بهتر حکومت ناکارآمد مطرح مى‏کردند.لذا در این بحث نیز در هریک از موارد، از هر دو نمونه براى بیان‏عناصر لازم جهت کارآمدى حکومت استفاده خواهیم کرد.
الف. اهداف‏
1. هدف غایى‏
حاج آقا نوراللّه اصفهانى‏(قدس سره) هدف اصلى حکومت را حفظ اساس‏اسلام و رساندن مسلمانان به بالاترین مراتب رشد مادى و معنوى‏مى‏داند. لذا در بحث از علت اقدام عملى در راستاى تحقق مشروطه‏در آن زمان و عدم چنین اقدامى در زمان‏هاى قبل، مى‏نویسند:
--------------------------------------------------------------------------------
[1] از آنجا که موانع موجود در هر نظام سیاسى بسته به موقعیت زمانى و مکانى‏آن نظام حاکم است و نمى‏توان دستورالعمل کلى به عنوان موانع ارائه کرد، در این‏بخش به این بحث پرداخته نشده است.
|171|
«علت آن بود که هرچند ظلم ازسلاطین اعصار در دربار بسیار بود،لیکن اصل‏ اساس اسلام محفوظ و بهواسطه قدرتى که سلاطین اسلامداشتند، هجوم اجانب‏ و تسلط خارجهو اضمحلال محکمه اسلام بالکلیهنمى‏شد، اما این اوقات که‏ سلاطین
بیت‏المال مسلمین را خرج شهوترانى و مصارف مضرّه به اسلام وتضعیف مسلمین نمودند ... ناچار به جهت حفظ اسلام در مقام احیاى قانون‏مشروطه و ... برآمد که به این وسیله اسلام را محفوظ و مسلمین را قوى و به‏فواید دینیه و دنیویه محفوظ دارد.»
[1]
بنابراین، از نظر این بزرگوار، هدف غایى در یک حکومت مطلوب و کارآمد، رساندن‏بشر به سعادت حقیقى است و سعادت حقیقى با گام نهادن در صراط مستقیم و عمل به‏دستورات شرع مقدس حاصل مى‏شود. لذا وظیفه اصلى حکومت، حفظ اسلام و تأمین‏زمینه‏هاى رشد و تعالى انسان‏ها براى رسیدن به این مرحله است.
2. اهداف متوسط
در آثار مرحوم حاج آقا نورالله و برخى اقدامات عملى ایشان، عناوین دیگرى نیز به‏عنوان اهداف و وظایف حکومت مطرح مى‏شود که در حقیقت همان اهداف متوسط و میانى‏حکومت به حساب مى‏آید. این اهداف عبارتند از:
1-2. تعلیم و تربیت‏
حاج آقا نورالله، یکى از اهداف میانى حکومت را ترویج علم و معارف و تعلیم و تربیت‏مى‏داند و معتقد است که باید زمینه تعلیم و تربیت و آموزش احکام و آداب دین مبین اسلام،براى تمام افراد، در تمام نقاط مملکت فراهم شود:
--------------------------------------------------------------------------------
[1] اصفهانى، نورالله، رساله مقیم و مسافر، مندرج در نجفى، موسى، اندیشه سیاسى و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله‏اصفهانى، ص‏356
|172|
«باید در مملکت ترویج علم و معارف کرد. باید در تمام شهرها مدارس علمیه‏دایر کرد و مدارس ابتداییه و متوسطه و عالیه، که تمام اطفال مردم را به تعلیم وتعلّم گذارد که همه صاحب علم و ثروت شوند. اولاً خواندن و نوشتن را همه کس‏بداند و بتواند و آداب دین و اسلام را به قاعده به آن‏ها یاد بدهند.»
[1]
ایشان همچنان یکى از مشکلات دولت استبدادى وقت و یکى از علایم ناکارآمدى آن رادر این مى‏داند که اکثر مردم از سواد ابتدایى و قدرت خواندن و نوشتن محروم بوده و توانایى‏خواندن کتاب مذهبى خود; یعنى قرآن را ندارند; ایشان علت این امر را هم در این مى‏دانند که‏اساساً صلاح دولت مستبد در این است که رعایا بى‏علم و سواد باشند و چیزى نفهمند وعارف به حقوق خود نشوند.
[2] ایشان در این رابطه گام‏هاى عملى مهمى نیز برداشت که از آن‏جمله مى‏توان به تأسیس مدارس عام و مدرسه خاص ایتام اشاره کرد. در یکى از روزنامه‏هاى‏زمان مشروطیت اصفهان آمده است:
«بحمدالله اصفهان که بازار ترقى و تمدن [است‏] به همت و اهتمام حضرتثقة ‏الاسلام، به منتهاى مدارج امکان رونق‏افزا گشته و تمام جهات و حیثیات‏شرف و عزت توصیت و استقلال را محل مواظبت و دقت خود قرار داده،دقیقه‏اى از دقایق لازمه را از مد نظر دقت غفلت نمى‏فرمایند... از جمله نتایج‏اقدامات حضرت ایشان افتتاح مدرسه ایتام است.»
[3]
2-2. آزادى‏
مرحوم حاج آقا نورالله، یکى از مسائل مهمى را که حکومت باید به دنبال تأمین آن‏باشد،آزادى مى‏داند و بر لزوم این آزادى تأکید دارد. ایشان معتقدند که یکى از مشکلات‏مهم‏حکومت استبدادى این است که مى‏خواهد این آزادى را از مردم سلب کند و همه بنده‏وچاکِر دست به سینه سلطان باشند و هیچ‏گونه آزادى در برابر سلطان نداشته باشند. نکته‏مهم‏این است که آزادى از نظر ایشان نیز آزادى در چارچوب شرع مقدس و دین مبین‏اسلام‏است:
--------------------------------------------------------------------------------
[1] اصفهانى، نورالله، پیشین، ص‏369
[2] همان.
[3] روزنامه جهاد اکبر، 12 رجب 1325 قمرى.
|173|
«تمام خلق در غیر آن‏چه قانون کتاب و سنت آن‏ها را مقید نموده، باید آزاد باشند;نه آزادى به این معنى که بعضى از جهال خیال کرده و مى‏گویند که مرادشان آزادى‏در مذهب باشد; بلکه همان حریت و آزادى مقصود است که خداوند در کتاب وسنت فرموده و آن‏ها را آزاد فرموده، در مقابل بندگى.»
[1]
ایشان معتقدند این آزادى باید به گونه‏اى باشد که آزادى احدى مزاحم با آزادى دیگرى‏نباشد. ایشان با استناد به روایت «الناس کلّهم أحرار ولکن فضل الله بعضکم بعضاً» معتقدندکه به رغم وجود آزادى، باید مقام و شأن هرکس نیز به جاى خود محفوظ باشد و از کسى‏سلب شرف و عزت نشود.
یکى از موارد بحث آزادى، که در اقدامات عملى مرحوم حاج آقانورالله و برادرشان آیت‏الله آقانجفى اصفهانى بروز دارد، آزادى بیان است. در سال 1320 قمرى، جمعى از مبلغان‏عیسوى که از اروپا به هندوستان رفته و زبان فارسى را آموخته بودند، کتب متعددى در رداسلام نوشته و در هند چاپ مى‏کنند. برخى از این مبلغان به ایران مى‏آیند که سردسته آن‏هاشخصى انگلیسى به نام تیزدال بوده که در محله جلفاى اصفهان ساکن شده و علماى اصفهان‏را به مباحثه درباره مذهب مسیح دعوت مى‏نموده و کتاب خود در رد اسلام را به نام «ینابیع‏الاسلام» منتشر مى‏کند.
[2]
مرحوم حاج آقا نورالله و برادرشان، آقانجفى، با همراهى مرحوم رکن الملک شیرازى وبا همت و علاقه مرحوم داعى الاسلام، انجمنى در محله جلفاى اصفهان تشکیل داده وروزنامه‏اى هم به نام «الاسلام» براى بیان مقاصد و طرح مناظرات دو طایفه منتشر مى‏کنند. تامدت‏ها در محیطى آزاد و علمى، علماى دو مذهب به بحث و احتجاج مى‏پردازند ونسخه‏هاى این روزنامه به سایر بلاد نیز راه یافته و بحث‏هاى آن مورد استناد دیگر مسلمانان‏قرار مى‏گیرد.
[3]
3-2. حاکمیت قانون اسلام‏
از دیگر اهداف میانىِ حکومت، که تقریباً مهم‏ترین آن‏ها نیز مى‏باشد، حاکمیت قانون‏
--------------------------------------------------------------------------------
[1] اصفهانى، نورالله، پیشین، ص‏365
[2] صدر هاشمى، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، ج‏1، ص‏238
[3] ر.ک.به: نجفى، موسى، پیشین، صص‏75 و 74
|174|
اسلام است. مرحوم حاج آقا نورالله‏(قدس سره) همواره بر این مسأله تأکید داشت که:
اولاً: باید در حکومت، قانون حاکم باشد و همه چیز بر اساس قانون اجرا شود. باید قانون‏وضع شود تا هرکس; از شاه و گدا، تکلیف خود را بدانند و از وظیفه خود تجاوز ننمایند وکارها مطابق قانون منظم گردد. میان حاکم و مردم در اجراى قانون هیچ فرقى نباشد و قانون‏بدون هیچ کم و کاستى و مصلحت‏اندیشى‏هاى ظاهرى، در مورد همه اعمال شود.
ثانیاً این قانون حاکم باید قانون اسلام باشد و بر اساس کتاب و سنت و قانون اسلامى،حدودى براى هریک از طبقات جامعه تعیین شود.
ایشان در این باره مى‏فرمایند:
«در صورتى اطاعت امر و حکم آن پادشاه یا حاکم یا آقا لازم مى‏شود که قول و امرو فرمان او مطابق با قانون مملکت باشد. یقین باشد که اگر حکمى بر خلاف قانون‏از او صادر باشد، مطاع نخواهدبود. پس در حقیقت در سلطنت مشروطه حاکم‏قانون است و شاه و امیر و حاکم و قاضى و آقا بیان آن قانون را مى‏نمایند و چون درمملکت اسلامى قانون کتاب‏الله و سنت پیغمبر است در سلطنت مشروطه اگرحکم هر حاکمى مطابق با قانون اسلام باشد، مطاع است و اگر از روى هواى نفس‏باشد، وجود غرضى بر خلاف قانون اسلام حکمى بنماید، به هیچ وجه مطاع‏نخواهد بود.»
[1]
از جمله اعتراضات ایشان به حکومت استبدادى قاجاریه در این اواخر، که حاکى ازناکارآمدى آن حکومت بود، اختیار بى‏حد و حصر شاه و عدم حاکمیت قانون و فقدان‏هرگونه حد و حدودى براى سران مملکت و حاکمان محلى و عدم اجراى احکام الهى بود.مشکل این نوع حکومت این است که اساساً در این نوع حکومت‏ها تعیین حدود و تشخیص‏تکلیف معنا ندارد:
«در زمان استبداد کدام یک از صد هزار حکمى که از شرع مقدس رسیده بود;مجرا بود و به کدام یک از اوامر الهیه، به آن قسمى که صاحب شریعت فرموده بودشاه که صاحب اختیار و مالک الرقاب‏]در حکومت استبدادى‏[عمل مى‏شد؟ ...
--------------------------------------------------------------------------------
[1] اصفهانى، نورالله، پیشین، صص 355 و 354
|175|
جان و مال و ناموس رعیت است حاکم که از جانب پادشاه‏است البته صاحب اختیار مال و ناموس رعیت است. وهکذا ضابط و فراش و سایر طبقات دولتى. در این صورت‏تعیین حدود یعنى چه؟ و تشخیص تکلیف چه معنى‏دارد؟...»
[1]
4-2. عدالت و مساوات‏
مرحوم حاج آقا نورالله یکى از چشم‏اندازهاى حکومت مطلوب‏و کارآمد را ایجاد عدالت و تحقّق آن در تمام زمینه‏ها و ریشه‏کن کردن‏ظلم و ستم و بى‏عدالتى مى‏داند. ایشان معتقدند قانون باید با عدالت‏کامل بر همه حاکم باشد و نسبت به همه اجرا شود:
«در مملکت باید قانون عدل مجرى باشد و هیچ‏کس بردیگرى ظلم و ستم نکند و کسى را به ناحق حبس نکرده وصدمه و اذیت و زنجیر ننمایند و هتک عرض و فحاشى‏نکرده، بد نگویند ... این وجوهى که به عنوان مالیات گرفته‏مى‏شود، به طور عدل و انصاف و صحت باید باشد ... بایدضعیف و قوى یکسان باشد.»
[2]
ایشان معتقدند مطابق حکم الهى، در تمام حدود و مجازات، بایدتمام افراد مساوى بوده و احکام الهى در مورد همه اجرا شود. کسى که‏مرتکب خلافى شد; خواه حاکم باشد یا محکوم، امیر باشد یا مأمور،باید بر اساس قانون، حدود خاص آن بر وى اجرا شود. اگر کسى ازدست حاکم یا ضابط یا یکى از اعیان شاکى شد، باید به شکایت اورسیدگى شود و اگر صدق ادعاى او ثابت گردید باید احقاق حق شده‏و حاکم یا ضابط یا هرکس دیگر که باشد مجازات شود:
--------------------------------------------------------------------------------
[1] همان، صص‏368 و 384
[2] همان، صص‏361 و 365
مرحومحاج آقا نوراللهیکى ازچشم‏اندازهاىحکومت مطلوب‏و کارآمد راایجاد عدالتو تحقّق آندر تمامزمینه‏هاو ریشه‏کن کردنظلم و ستمو بى‏عدالتىمى‏داند.

|176|
«وکلاى ملت نظارت و مراقبت تامه داشته باشند که در آن‏چه از صاحب شریعت‏حکم آن معین و مبین شده تغییر و تبدیل واقع نشود وحکم آن ما بین وضیع وشریف و بزرگ و کوچک و شاه و گدا مجرا گردد... و احکام قوانین الهیه بر تمام‏بندگان على‏السویه جارى گردد.»
[1]
ایشان یکى از مشکلات اصلى حکومت استبدادى به عنوان یک حکومت نامطلوب وناکارآمد را رواج ظلم و بى‏عدالتى حکام نسبت به رعایا، تحمیل مالیات اولیاى دولت وصاحبان قدرت به ضعفا، عدم توجه به توانایى افراد هنگام اخذ مالیات وتعرض به مال وناموس و عرض مردم بر اساس خواست نفسانى، شهوانى و غضبانى یک حاکم یا مأموردولتى ِجاهل و بى‏علم مى‏داند.
5-2. امنیت و رفاه‏
حاج آقا نورالله‏(قدس سره) یکى از چشم‏اندازهاى دولت کارآمد را تأمین امور رفاهى مردم‏مى‏داند. در رابطه با تأمین مسائل رفاهى، یکى از مهم‏ترین مواردى که ایشان بر آن تأکیدفراوان دارند، این است که حکومت باید زمینه اشتغال و رونق تجارت و زراعت و سایرحرفه‏ها را فراهم کند تا تمام مردم در حد نیاز خود، از ثروت و امکانات مادى مناسب‏برخوردار باشند:
«باید کارى کرد که در مملکت زراعت و تجارت و فلاحت ترقى کند و مردم‏صاحب ثروت و مکنت باشند ... باید تشکیل کمپانى‏هاى بزرگ تجارى درمملکت کرد و ... معادن را بیرون آورد، کارخانجات دایر کرد. ثروت مملکت راباید زیاد کرد. به اهل زراعت کمک کرد زراعت را توسعه داد، تجارت را ترویج‏کرد. هم براى بیکارهاى رعایا کار پیدا شود که از گرسنگى نمیرند و به گدایى‏نیفتند و هم به دولت فایده برسد. خزانه معمور شود.»
[2]
یکى دیگر از تأکیدات شدید ایشان در بحث امکانات رفاهى، مسائل بهداشتى و پزشکى‏و تأسیس بیمارستان است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] همان، ص‏360
[2] همان، صص‏368 و 369
|177|
خود ایشان از مؤسسین و حامیان مالى بیمارستانى اسلامى در اصفهان بودند و پس‏ازتأسیس آن طى اعلامیه‏اى از همه اقشار مردم دعوت مى‏کند که در تأسیس چنین‏مراکزى‏پیش قدم شوند و در محافل و مجالس مختلف، با زبانى شیوا و بیانى زیبادیگران‏رابه چنین کارهایى تشویق و ترغیب کنند. ایشان در مورد ضرورت تأسیس‏مریضخانه‏مى‏نویسند:
«باید در تمام شهرها مریضخانه باز کرد که فقرا براى آن که تمکن حالى و مالى‏براى علاج امراض خود ندارند، به مریضخانه بروند که غذا و پرستارى مجانى‏داشته باشند و محتاج نشوند که فقرا و مسلمانان در مریضخانه خارجه بروند.»
یکى دیگر از موارد امکانات رفاهى، بحث تعلیم و تربیت و آموزش همگانى است که دربخش‏هاى قبلى به آن اشاره شد. بحث امنیت نیز مورد توجه خاص مرحوم حاج آقانورالله‏بوده است و براى تحصیل آن پیگیرى‏ها و تلاش‏هاى فراوانى داشته‏اند. زمانى به‏علت شکایات فراوانى که از بى‏امنیتى مى‏شود، ایشان مسأله را از مأمورین دولتى جویامى‏شوند و با پیگیرى‏هاى فراوان و برخى اقدامات مالى این مشکل را حل مى‏کنندومى‏فرمایند به مردم اعلام شود، که الحمدلله امنیت حاصل شد. ایشان در رابطه باضرورت‏وجود امنیت مى‏نویسند:
«در مملکت امنیت جانى و مالى و عرضى باید باشد وگرنه زندگانى براى رعایا وسالکین ممکن نیست.»
[1]
6-2. استقلال و خودکفایى‏
حاج آقا نورالله‏(قدس سره) به ضرورت کوتاه کردن دست اجانب از مملکت و رسیدن به استقلال‏سیاسى و اقتصادى تأکید فراوان داشتند. ایشان معتقد بودند باید در حد امکان ازمحصولات‏داخلى استفاده کرد تا وابستگى‏ها نسبت به کشورهاى خارجى تقلیل یابد و به‏خودکفایى داخلى برسیم:
«باید اسباب کسب و تجارت داخله را فراهم آورد که از اول صادرات مملکت به‏قدر واردات باشد. امروز بر ملت ایرانیه و حوزه اسلامیه لازم و متحتّم است که‏
--------------------------------------------------------------------------------
[1] همان، ص‏370
|178|
در رفع احتیاج از خارجه به قدر مقدور و اندازه میسور بکوشیم ... و تا آخرین‏درجه امکان از امتعه داخله خود استفاده نماییم.»
[1]
پس از قیام عظیم مردمى و مذهبى ملت ایران علیه قرارداد امتیاز انحصارى توتون وتنباکو و تحریم تنباکو توسط مرحوم میرزاى شیرازى، حاج آقا نورالله‏(قدس سره) به فکر توسعه این‏تحریم به سایر کالاهاى خارجى افتاد; لذا براى رسیدن به این هدف، اقدام به تلاش‏هایى درجهت سازندگى و خودکفایى داخلى کرد. یکى از مهم‏ترین اقدامات ایشان تأسیس شرکت‏اسلامیه و شرکت شرافت بود. این شرکت به گونه‏اى گسترش یافت که در همه شهرها و حتى‏در برخى کشورهاى خارجى نیز دفاترى ایجاد نمود. تولیدات و منسوجات این شرکت درسراسر کشور پخش گردید و مردم با عشق و علاقه، لباس‏هایى را که پارچه خارجى داشت ازتن درآورده و از محصولات این شرکت استفاده مى‏کردند.
[2] این گونه اقدامات و صدوراعلامیه‏ها و ایراد نطق‏هاى مهیج و تشویق مردم به پرهیز از کالاهاى خارجى تا مرز تحریم‏این کالاها و استفاده از تولیدات محدود ملّى، از اقدامات ایشان در راستاى رسیدن به استقلال‏و خودکفایى است.
ب. امکانات‏
دومین عنصرى که باید در بحث کارآمدى مدّ نظر قرار گیرد بحث امکانات است که‏امکانات شامل اصول و ابزارهاى مورد نیاز مى‏باشد. لذا امکاناتى که امام‏(قدس سره) براى کارآمدى‏حکومت اسلامى لازم مى‏دانند، در دو بخش «اصول» و «ابزارها» مطرح مى‏شود:
1. اصول‏
مراد از این بخش، اصول فکرى حاکم بر رفتار حکومت است که این اصول کاملاً متأثر ازجهان بینى و نظام ارزشى حاکم بر جامعه است. اصولى که در نظام سیاسى اسلام باید حاکم‏باشد و موجب کارآمدى آن مى‏شود عبارت است از:
1-1. مشروعیت‏
از جمله عوامل بسیار مؤثر در کارآمدى هر نظامى، حقانیت و مشروعیت آن است. در
--------------------------------------------------------------------------------
[1] نجفى، موسى، پیشین، صص‏16 و 17
[2] همان.
|179|
جاى خود ثابت شده است که از میان ملاک‏هاى حقانیت ومشروعیت، ملاک حقانیت و مشروعیت الهى پذیرفتنى است و هیچ‏یک از ملاک‏هاى زور و غلبه، وراثت، توافق جمعى، اکثریت و ...نمى‏تواند ملاک مشروعیت واقعى باشد. مشروعیت الهى; حس‏رضایتمندى، اطمینان، فداکارى و مسؤولیت در حاکمان و مردم را بالامى‏برد و از این طریق بر کارآمدى نظام مى‏افزاید.
[1] مرحوم حاج آقانورالله یکى از اشکالات حکومت پادشاهى را عدم مشروعیت آن‏مى‏داند و معتقد است که سلطنت پادشاه را به هیچ عنوان‏نمى‏توان‏مشروع شمرد; به همین جهت، ایشان دستورات و فرامین‏پادشاه را واجب الاطاعه نمى‏دانند و نیز توافق جمعى و رضایت‏عمومى و رأى اکثریت را ملاک مشروعیت نمى‏شمارند و معتقدندقوانین و دستوراتى از مجلس شورا لازم الاجرا است که بر اساس‏کتاب و سنت الهى باشد. بر همین اساس اصل نظارت فقها برقوانین‏مجلس را مى‏پذیرند و بر لزوم اجراى آن تأکید دارند.لذادرنامه‏اى که ایشان و دیگر علماى اصفهان در زمان تحصن‏مرحوم‏شیخ فضل الله نورى در حرم عبدالعظیم‏(ع) خطاب به مجلس‏نوشته‏اند، بر این مسأله تأکید فراوان دارند و خواهان اجراى‏فورى‏این قانون هستند:
«حضور امناى مجلس شوارى ملّى - دامت برکاتهم -... جز نشدن فصل نظارت علما که مرجع تقلید ناس‏باشند، بدون عضویت به مجلس و بدون تقید به علم به‏اقتضاى وقت در قانون اساسى، که جز شدن این فصل‏باعث بقاى اساس اسلام است، مهیج علما و متشرعین وطلاب غیور در دین شد. از امناى مجلس - دامت برکاتهم -رفع مراتب منظور را فوراً مستدعى هستیم، والاّض خوف‏
--------------------------------------------------------------------------------
[1] صنیعى منفرد، محمد على; تثبیت و کارآمدى نظام سیاسى جمهورى اسلامى ایران،ص‏105
مشروعیت الهى;حس‏ رضایتمندى، اطمینان،فداکارىو مسؤولیتدر حاکمانو مردم رابالا مى‏بردو از این طریقبر کارآمدىنظاممى‏افزاید.

|180|
حدوث فتنه و این که زحمت کامله یک ساله هدر رود هست. (علماى اصفهان)داعى شیخ محمد تقى نجفى، داعى شیخ نوراللّه، الأحقر شیخ مرتضى و ... سایرعلما و طلاب.»
[1]
بنابراین، ایشان مشروعیت بر اساس وراثت، غلبه، رضایت عمومى و رأى اکثریت رانمى‏پذیرند. تنها مبناى مشروعیتى که مى‏توان در نظر و عمل ایشان دید، مشروعیت الهى‏است. حاج آقا نورالله در عمل قائل به مشروعیت الهى بود و حکومت ایشان در اصفهان،نمونه یک حکومت مشروع الهى به شمار مى‏آمد; زیرا بزرگان فقها و استوانه‏هاى فقاهت‏وزهاد علماى حوزه بزرگ اصفهان، اطاعت وى را واجب دانسته و در مقام تأیید اوبوده‏اند.لذا باید گفت:
«حکومتى که به ریاست سیاسى حاج آقا نورالله در اصفهان پیاده و اجرا شده بود،از نظر عقیدتى و دیدگاه شرعى بر مبناى مشروعیت و ولایت فقیه و مجتهدسیاسى و آگاه به زمان استوار بوده است.»
[2]
2-1. مبانى اعتقادى‏
یکى از اصول مهم و مؤثر در کارآمدى نظام سیاسى، مبانى اعتقادى و اندیشه‏اى است.مبانى اندیشه‏اى حکومت مطلوب از نظر مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى، مبانى اسلامى به‏طور عام و شیعى به طور خاص است; زیرا خواستار تشکیل حکومت بر اساس مبانى اسلامى‏به معناى خاص شیعى آن بودند. مبانى اندیشه‏اى شیعه نیز امورى هستند که هر کدام به نوبه‏خود عامل بسیار مؤثرى در افزایش کارآمدى سیاسى مى‏باشند.
اولین مبناى اندیشه‏اى شیعه خدامحورى و وحى‏گرایى است. اعتقاد به خداوندووحى‏گرایى، از امورى است که موجب احساس مسؤولیت در برابر خداوند مى‏شودواین‏خود نقش مؤثرى در ایفاى مسؤولیت حکومتى در حاکمان دارد. یکى از مؤلفه‏هایى‏که‏حضرت امام در کارآیى حکومت اسلامى تأکید دارند همین خدایى بودن و اعتقاد به‏
--------------------------------------------------------------------------------
[1] ترکمان، محمد; نظارت مجتهدین طراز اول: سیر تطور اصل دوم متمم قانون اساسى در دوره اول‏تقنینیه، مندرج در: تاریخ معاصر ایران، کتاب اول، ص‏33
[2] نجفى،موسى، پیشین، ص‏182
|181|
وحى‏و تمسک به وحى است. یکى دیگر ازمهم‏ترین مبانى اندیشه‏اى تشیع، امامت‏و ولایت‏مدارى است.
ولایت مدارى موجب مى‏شود که عالم‏ترین وعادل‏ترین فرد حاکم باشد و رهبر جامعه، الگوىجامعه و در صف مقدم عمل باشد. محور سوم دراین مبانى، اعتقاد به معاد است. چنین اعتقادى
موجب دقت در رفتار و گفتار به دلیل لزوم پاسخگویى در قیامت خواهد شد. یکى دیگر ازاین مبانى، عدالت محورى است که قبلاً به تفصیل از آن بحث شد. مبناى مهم‏ دیگر در اندیشهشیعه عقل‏گرایى است. عقل‏گرایى موجب انعطاف‏پذیرى و مطابقت احکام با شرایط زمان ومکان مى‏شود و خود عامل مهمى در کارآمدى حکومت است.
[1]
3-1. رعایت مصلحت عمومى‏
یکى دیگر از مهم‏ترین اصول حاکم بر نظام سیاسى اسلام، که همان نظام سیاسى مطلوب‏مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى است، بحث رعایت مصلحت عمومى و منافع عامه‏مى‏باشد. حاج آقا نورالله اصفهانى معتقدند که در تصمیم‏گیرى‏هاى مملکتى، باید صلاح‏ملت و مملکت و اسلام و مسلمین در نظر گرفته شود; نه امیال و هوس‏هاى شخصى وخواسته‏هاى نفسانى یک فرد حاکم:
«در مجلس بنشینند به هر قسم صلاح ملت و مملکت را دانسته و رأى دادند،رفتار نمایند ... و هر نوعى که صلاح اسلام و مسلمین را مشخص نموده، مجراشخص جاهل و بى‏علم و صاحب قواى نفسانى و شهوانى و] نه این‏که‏[دارند ... غضبانى باشد که به هر قسم میل و رضا و شهوت‏پرستى او اقتضا نماید، تمام افرادمملکت بدون چون و چرا اطاعت و انقیاد او را نمایند.»
[2]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] -. ر.ک.به: فتحعلى، محمود; مباحثى در باب کارآمدى، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام‏خمینى، 1382
[2] اصفهانى، نورالله، پیشین، ص‏360
|182|
از امکاناتىکه مى‏توانبراىتحقّق کارآمدىاز آنبهره گرفت،نظارتو کنترلاست.
4-1. خدمتگزارى‏
از اصول مهم دیگر در نظام سیاسى مطلوب مرحوم حاج آقانورالله اعتقاد به خدمتگزارى مسؤولان نسبت به مردم است. واضح‏است در حکومتى که مسؤولان خود را خدمتگزار مردم بدانند قطعاًدر جهت منافع و مصالح آنها قدم برخواهند داشت و این خود ضریب‏کارآمدى حکومت را به شدت افزایش مى‏دهد. حاج آقا نورالله‏(قدس سره) برلزوم خدمتگزارى مسؤولان نسبت به مردم تأکید فراوان دارند وضمن استفاده از تعبیر راعى و رعیت، معتقدند که راعى عنوان ومسؤولیتى جهت حفظ رعیت است، نه رعیت وسیله‏اى براى‏خوش‏گذرانى راعى.
لذا به تعبیرى مردم راولى نعمت حاکمان مى‏داند:
«پادشه پاسبان درویش است. دولت به فرّ نعمت اوست...پادشاه باید شب و روز در فکر آسایش رعیت باشد ... نه‏این‏که از آن‏ها منتفع شود و آن‏ها را به دست گرگان‏آدمى‏خوار بسپارد و خود شب و روز مشغول عیش گرددو خلقت خلق را از پرتو وجود خود داند و آن‏ها را جهت‏آسایش و عیش و کامرانى خود پندارد.»
[1]
ایشان معتقدند یکى از علل ناکارآمدى حکومت‏هاى استبدادى‏این است که در این نوع حکومت‏ها اعتقاد بر این است که خلقت‏خلق‏جهت آسایش و عیش و کامرانى پادشاه است و رعیت بایدشب‏و روز زحمت بکشد و حاصل زحمت و دسترنج خود راتقدیم‏حضور پادشاه نماید و پادشاه همیشه مشغول عیش وکامرانى‏باشد!
[2]
--------------------------------------------------------------------------------
.35 همان، ص‏367
[1] همان.
|183|
 2. ابزار
1-2. نظارت و کنترل همگانى‏
از امکاناتى که مى‏توان براى تحقّق کارآمدى از آن بهره گرفت، نظارت و کنترل است. به‏ویژه نظارت و کنترل عمومى که از ناحیه مردم در قالب امر به معروف و نهى از منکر اعمال‏مى‏شود، عاملى بسیار قوى و مهم براى کنترل تمام افراد موجود در حاکمیت و حرکت به‏سوى کارآمدى است. مرحوم حاج آقا نورالله بر کنترل و نظارت همگانى به عنوان یکى ازمهم‏ترین ارکان نظام سیاسىِ کارآمد اشاره دارند و معتقدند باید از طریق نمایندگان مردم درمجلس شورا، بر تصمیمات مملکتى نظارت شود تا این تصمیمات خارج از محدوده شرع‏نباشد و قوانین نسبت به همه اجرا شود:
«وکلاى ملت نظارت و مراقبت تامه داشته باشند که در آنچه از صاحب شریعت‏حکم آن معین و مبین شده، تغییر و تبدیل و کم و زیاد نشود و احکام قوانین الهیه‏برتمام بندگان، على‏السویه جارى گردد.»
[1]
از اشکالاتى که ایشان نسبت به حکومت ناکارآمد زمان خودشان دارند، عدم اطلاع مردم‏و نظارت آن‏ها بر مسائل مملکتى به ویژه بحث مالیات‏ها و چگونگى دخل و خرج آن‏هاست.ایشان معتقدند در زمان سلطنت استبدادى قاجاریه در ایران، نه تنها مردم و رعیت از این‏که‏مالیات مملکت به کجا مى‏رود بى‏خبرند; بلکه امر به گونه‏اى است که بزرگان مملکت هم بایداز صورت دخل و خرج دولت ابداً اطلاعى نداشته باشند.
[2] از اقدامات مهم عملى مرحوم‏حاج آقا نورالله در جهت افزایش نظارت بر امور دولتى، تأسیس انجمن مقدس ملّى اصفهان‏است که همواره بر امور مختلف دولتى نظارت داشته و نسبت به آن‏ها اظهار نظر مى‏نموده‏است. در یکى از روزنامه‏هاى این انجمن از قول مرحوم حاج آقا نورالله آمده است:
«انجمن به مقتضاى نظارتى که دارد باید درباره مالیات اصفهان و دخل و خرج آن‏توضیح بخواهد و باید به ایالت جلیله اخطار کنیم که ترتیب جمع و خرج مالیات‏امساله داده شود.»
[3]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] همان، ص‏360
[2] همان، ص‏379
[3] روزنامه انجمن مقدس ملّى اصفهان، رمضان سنه 1325. به نقل از موسى نجفى، پیشین، ص‏106
|184|
حاج آقا نورالله غیر از این اقدامات عملى در جهت نظارت بر عملکرد دولت، اقدام به‏برخى فعالیت‏ها نموده که زمینه‏ها و بسترهاى مقدماتى براى افزایش آگاهى و اطلاع‏رسانى‏به مردم و نظارت آنان بر امور عمومى را ایجاد کرده است. یکى از این اقدامات ایجاد خانه‏مطبوعات است که با عنوان «قرائت‏خانه» از آن یاد مى‏شده است.
قرائت‏خانه مکانى بوده که در آنجا جراید و سایر اخبار و اطلاعات وجود داشته و کسانى‏که مایل به کسب آگاهى در این زمینه‏ها بودند به آنجا مراجعه مى‏کردند. در یکى ازروزنامه‏هاى اصفهان آمده است:
«محض اشاعه معارف و خدمت به نوع، اعضاى انجمن عارف اصفهان‏قرائت‏خانه افتتاح نموده و براى سهولت که هرکس از خاص و عام به قرائت‏خانه‏رفته و از اخبارات مستحضر شوند، بابت آن یکشاهى قرار داده‏اند ... به عموم‏ارباب جراید اعلان مى‏شود که هر کدام محض همراهى به این اساس خیرخواستند روزنامه ارسال و مؤسسین قرائت‏خانه را رهین منت فرمایند.»
[1]
2-2. نیروى انسانى متعهد و متخصص‏
از امکانات و ابزار مهم براى کارآمد شدن حکومت، استفاده از نیروهاى متعهد ومتخصص است. حاج آقا نورالله نیز استفاده از افراد متعهد و آگاه را از مهم‏ترین ابزارهاى‏کارآمدى مى‏دانستند. ایشان براى تحقق تفکّر اصیل و حفظ شعائر اولیه دخالت روحانیون وعلماى صالح و مردمى و رجال خوشنام و ملّى را بهترین و مورد اعتمادترین راه براى حفظمنظور خود مى‏شناخت. او به خوبى مى‏دانست که اگر رهبران اصیل و دلسوز جامعه منزوى‏ومطرود شوند و حاکمیت به دست افراد غیر صالح بیفتد، نهضت به تدریج به شکست‏خواهد انجامید.
[2] در رابطه با انجمن مقدس ملّى اصفهان نیز از آنجا که مى‏دانست اگر این نهاددر دست افرادى فاقد صلاحیت و بى‏تعهد یا ساده‏اندیش و ضعیف بیفتد، موجب انحراف‏نهضت مى‏شود; لذا با هوشیارى توانست دست اشخاص فاقد صلاحیت ونیز مدعى‏سرسخت ودشمن اصلى یعنى ظل السلطان را از این نهاد مهم کوتاه کند و خود و افرادى چون‏مرحوم مدرس کنترل آن را برعهده گرفتند.
[3]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] روزنامه جهاد اکبر، 1326 قمرى، به نقل از موسى نجفى، پیشین، ص‏99
[2] نجفى، موسى; جریان‏شناسى و فلسفه سیاسى در تاریخ معاصر ایران، صص‏173 و 172
[3] همان، ص 84
|185|
3-2. شورا، مشارکت و همکارى‏
امروزه مشارکت سیاسى و همیارى در زمینه‏هاى گوناگون اجتماعى، از ملاک‏هاى‏توسعه، پیشرفت و کارآمدى نظام به حساب مى‏آید. هر اندازه مردم در تصمیم‏سازى‏ها و به‏عهده گرفتن مسؤولیت‏ها سهم بیشترى داشته باشند، توسعه، پیشرفت و کارآمدى بیشترخواهد بود.
[1] مرحوم حاج آقا نورالله بر لزوم مشورت با مردم و جلب دیدگاه‏هاى آن‏ها درمسائل حکومتى تأکید فراوان دارند. ایشان معتقدند بحث شورا و مشورت مسأله‏اى نیست‏که از خارج آمده باشد و اولین بار غربى‏ها به چنین کارى دست زده باشند; بلکه مشورت وشورا را از امورى مى‏داند که از آغاز خلقت آدم و عالم بوده و شخص پیامبر گرامى(ص) نیز درموارد بسیارى در مسائل حکومتى با مردم مشورت مى‏کردند. البته ایشان بر این نکته تأکیددارند که همه امور حکومتى قابلیت مشورت ندارد; بلکه مشورت محدود به امورى است که‏حکم و قانون معینى در کتاب و سنت در مورد آن وجود ندارد; وگرنه در امورى که از جانب‏خداوند نسبت به آن دستور و حکم خاصى صادر شده، احدى حق چون و چرا و تغییر وتبدیل ندارد:
«مطالب بر دو قسم است: یک، امرى که خداوند در آن امر فرموده ... در این قبیل‏احکام، احدى را حق سؤال و جواب و ... نیست ... یک امرى است که حکم وقانون معینى در کتاب و سنت نوشته نشده ... خداوند عالم این امور را به مشورت‏ارجاع فرموده که مسلمانان مشورت و مصلحت بینى کنند و هر قسم صلاح دانندرفتار نمایند.»
[2]
ایشان معتقدند تمام امور دولتى که در محدوده فوق است باید بدون استثنأ توسط وکلاى‏مجلس و در مجلس شورا مورد بررسى قرار گیرد و در آنجا راجع به آن تصمیم‏گیرى شود:«تمامى امور دولت باید از روى قانون و به تصویب وکلاى ملت بوده باشد. هرمطلبى راجع به داخله یا خارجه باشد، باید در مجلس شورا عنوان بحث قرار
--------------------------------------------------------------------------------
[1] در این رابطه ر.ک.به:
Myron Weiner & Samuel P. Huntington "Understanding Political Development", The goals ofDevelopment , Little , Brown & Co, 1987.
[2] اصفهانى، نورالله، پیشین، ص‏358
|186|
بدهند و بدون امضاى مجلس شورا هیچ امرى مجرا نباشد.»
[1]
4-2. قواعد و مقررات مناسب‏
از مهم‏ترین عوامل کارآمدى هر نظام سیاسى، وجود قواعد و مقررات مناسب در آن نظام‏است. حاج آقا نورالله بر دین اسلام به عنوان یک دین جامع، کامل و جاودانى تأکید داشتند ومعتقد بودند که دستورات و قواعد و احکام اسلامى، امورى کهنه‏شدنى نیست، بلکه به دلیل‏انعطاف‏پذیرى نوع احکام اسلام و قابلیت تطابق با شرایط زمان و مکان بهترین و کاملترین‏قواعد ومقررات را دارد. قطعاً قوانین و مقررات حکومتى اسلام، که بسیار هم در این زمینه‏احکام وجود دارد، از این شرط مستثنى نیست. مرحوم حاج آقا نورالله‏(قدس سره) بر این مطلب تأکیددارند که قوانین و مقررات مورد تصویب مجلس، که موجب حل مشکلات مردم خواهدشد، باید بر اساس احکام و دستورات دین مبین اسلام باشد. ایشان قانون اسلامى را مساوق‏صلاح و فلاح و رفاه و آسایش مسلمین مى‏داند:
«اگر بگوییم مشروطه مى‏خواهیم یا این‏که لفظ مشروطه را نگوییم و بگوییم‏قانون اسلامى را مى‏خواهیم، صلاح و فلاح و رفاهیت و آسایش مسلمین رامى‏خواهیم و تقلیل در ظلم مى‏خواهیم در حقیقت یک معنى دارد.»
لذا ایشان معتقدند که باید با وضع قوانین و مقررات مناسب، اوضاع و شرایطنامناسب‏کشور سامان داده شود، بهترین و کارآمدترین قانون را قانون اسلام و کتاب وسنت‏پیامبر(ص) مى‏دانند.
5-2. حسن تدبیر و مدیریت‏
همچنین یکى از ابزارهاى مهم حکومت براى رسیدن به شایستگى و کارآمدى، تدبیرنیک و مدیریت صحیح و مطلوب است که گاه از آن با عنوان حسن التدبیر، حسن‏السیاسة و یاحسن مدیریت یاد شده است. مرحوم حاج آقا نورالله براى افرادى که قرار بود وکالت مردم‏را بر عهده بگیرند و در مورد امور مملکتى تصمیم‏گیرى نمایند و باید از حسن تدبیر لازم‏برخوردار باشند، از همین تعبیر صاحبان عقول استفاده کرده‏اند:
--------------------------------------------------------------------------------
[1] همان، ص‏368
|187|
«خوب است صد نفر یا صد و پنجاه نفر از عقلاى هر مملکتى را که وکلایشان‏مى‏نامند، در مجلس بنشینند، به هر قسم صلاح ملت و مملکت را دانسته و رأى‏دادند، رفتار نمایند.»
[1]
ایشان همچنین در تقبیح حکومت استبدادى، به عنوان یک حکومت ناکارآمد، به بحث‏عدم علم و عقل حاکم اشاره دارند و معتقدند وقتى قرار باشد یک نفر به عنوان پادشاه،تمام‏امور را رتق و فتق و تصمیم‏گیرى نماید و اختیار کامل در دست او باشد، از آنجاکه‏همیشه آن یک نفر عادل، عاقل و کامل نمى‏شود و گاهى ممکن است شخص جاهل‏وبى‏علم در مصدر امور باشد، لذا حکومت کارآمدى لازم را ندارد و در موارد مختلف‏دچارمشکل خواهد شد.
[2]
6-2. جلب اعتماد مردم‏
از ابزارها و عوامل دیگرى که دولت براى رسیدن به کارآمدى مى‏تواند از آن بهره ببرد،جلب اعتماد و اطمینان مردم است. مرحوم حاج آقا نورالله به این مطلب اشاره دارند که‏دولت باید اطمینان مردم را به خود جلب کند تا بتواند از سرمایه‏گذارى آن‏ها در داخل کشوراستفاده کند و مانع خروج سرمایه‏ها از کشور شوند:
«باید به رعایا اطمینان داد که پول‏هاى خودشان را به کار بیندازند و اشخاصى که‏در خارج رفته‏اند، تجارت و صناعت مى‏نمایند به میهمانى و امنیت تامه به‏مملکت وارد کرد و آن‏ها را تشویق کرد تا فواید تجارت و صناعت آن‏ها عایدمملکت شود. نروند پول‏هاى خودشان را در بانک‏هاى خارجه از قرار صد پنج‏بگذارند و در داخله پول نابود باشد ... باید طورى اطمینان داد که رعایا به دولت‏قرض بدهند.»
[3]
ایشان یکى از اشکالات حکومت استبدادى را اخذ اموال مردم توسط حکومت مى‏داندوبى‏اعتمادى آن‏ها به حکومت را متأثر از این مسأله مى‏داند:
--------------------------------------------------------------------------------
[1] همان، ص‏360
[2] همان.
[3] همان، ص‏369
|188|
«مستبد مى‏گوید: هرکس هر چه دارد، باید از او گرفت به هر وسیله باشد، بایدرعیت را دوشید و به قول و نوشته بلکه به قسم قرآن هم نباید پایبند بود!»
[1]
ملاک‏هاى تعیین شده در نظریه مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى نشان مى‏دهد که‏نقطه‏افتراق نظریه شیعه با تئورى‏هاى رایج غربى، در بحث کارآمدى سیاسى، بحث محوروملاک اصلى سنجش کارآمدى و عدم کارآمدى یک نظام سیاسى است. بنابر آن‏چه گذشت،در نمونه‏اى که براى تبیین کارآمدى ارائه شد، عناصر اصلى (اهداف،امکانات و موانع)که‏باید با در نظر گرفتن مجموع آن‏ها کارآمدى یک نظام سیاسى را سنجید، به ویژه‏اهداف،همواره مبتنى بر یک نظام ارزشى خاص هستند که این نظام ارزشى برآمده ازیک‏جهان‏بینى مشخص است. بنابراین، مى‏توان گفت که تفاوت اصلى در همین جهان بینى‏ظاهر مى‏شود. در جهان بینى اسلامى و به خصوص شیعى، محور هستى خداست و انسان‏وعالم هستى بر مدار و محور او تعریف مى‏شوند. بر همین اساس نظام ارزشى برآمده‏ازاین‏جهان‏بینى یک نظام الهى است; اما مبناى تئورى‏هاى غربى، جهان بینى جدیدى‏است‏که پس از رنسانس با نگاه جدید انسان به خود، خدا و عالم پدید آمده است. دراین‏جهان بینى محور هستى انسان است (اومانیسم) و همه چیز بر اساس خواست و اراده‏اوتعریف مى‏شود.
در جهان بینى الهى جلب رضایت خداوند و اجراى احکام ودستورات او، از مؤلفه‏هاى‏مهم در اهداف حکومت است و خواست مردم و رضایت آن‏ها در طول رضایت الهى‏سنجیده مى‏شود. اما در نظام سیاسى مبتنى بر جهان‏بینى اومانیستى وجود مؤلفه‏اى به نام‏جلب رضایت خداوند معنا ندارد; زیرا در این‏جا خداوند محور نیست; بلکه انسان محوراست. بنابراین، در حکومت‏هاى غربى، هم در بحث مشروعیت، رأى و خواست مردم ورضایت و قرارداد اجتماعى ملاک و معیار است و هم در بحث کارآمدى، محورى‏ترین‏هدف، تأمین رضایت مردم است. به همین جهت حکومت‏هایى که بتوانند امنیت و رفاه رابراى مردم به ارمغان آورند و بیشترین امکان آزادى و تحقق خواست مردم (فقط با قید عدم‏تضییق آزادى دیگران) را فراهم آورند کارآمدترین حکومت‏ها محسوب مى‏شوند ولواین‏که این خواست‏ها بر خلاف خواست الهى و دستورات دینى باشد. در حالى که در نظام‏
--------------------------------------------------------------------------------
[1] همان.
|189|
سیاسى اسلامى، اصل اولى، اجراى دستوراتالهى است که البته اجراى صحیح این‏ دستوراتموجب تأمین رفاه و سعادت دنیوى و اخروىمردم و عمدتاً جلب رضایت آن‏ها خواهد شد. امااگر زمانى مردم خواستى برخلاف خواست الهىداشتند و به این جهت عدم‏ رضایت خود را ازحکومت اعلام کردند، از نظر مبانى شیعى
این‏حکومت یک حکومت‏ ناکارآمد نخواهد بود. به تعبیر دیگر، جلب رضایت مردمیکى‏ازمؤلفه‏هاى کارآمدى‏ حکومت است ولى با این قید که رضایت مردم در طولرضایت‏الهى سنجیده شود; به این‏ معنا اگر حکومتى نتواند رضایت مردم را جلبکند،درصورتى ناکارآمد است که این عدم‏ جلب رضایت، بر خلاف رضایت و دستورات الهى باشد.

تبلیغات