تبیین زیباشناسی سیاسی فارابی مبتنی بر سه عنصر سعادت، تخیل و کمال (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
فارابی به صورت خاص و مجزا به هنر و زیبایی نپرداخته است و به جز اثری تحت عنوان «موسیقی کبیر» که نگاهی علمی و ریاضی وار به موسیقی دارد، نگارش دیگری در این زمینه ندارد. عمده شهرت وی به دلیل نظرات خاصی است که در حوزه سیاست و فلسفه سیاسی مکتوب کرده است. او هدف از زندگی فردی و جمعی انسان ها را رسیدن به سعادت می داند. اما لازمه رسیدن انسان به سعادت را زندگی در جامعه کامل و فاضل می داند. انسان باید در چنین جامعه ای پرورش یابد و تعلیم ببیند تا به سعادت، که غایتی سیاسی و البته آن جهانی است، برسد. معلم و راهنما باید بتواند به واسطه قوه تخیل به عقل مستفاد راه داشته باشد. از همین مجرا است که در آرمان شهر فارابی هنرمندان نقشی کلیدی بازی می کنند و در مرتبه بعد از رئیس مدینه قرار می گیرند. دو انگاره تخیل و محاکات از یک سو در تعلیم شهروندان و از دیگر سو، در خلق آثار هنری، شأن و جایگاه اجتماعی سیاسی هنرمندان را برجسته می کند. تعریف فارابی از زیبایی مبتنی بر مفهوم کمال است. درواقع کمال همان زیبایی است، هچنان که کمال، سعادت است. با چنین نگرشی می توان گفت کد که کلیت فلسفه سیاسی فارابی صبغه زیباشناسانه دارد و از این طریق می توان لوازم و عناصر زیباشناسی سیاسی او را تدوین کرد. در این نوشتار با استفاده از گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، عناصری چون سعادت، قوه متخیله و محاکات بررسی شده و به تعریفی پرداخته ایم که فارابی مبتنی بر کمال از زیبایی ارائه داده است.The explanation of Farabi's political aesthetics based on three elements of happiness, imagination and perfection
Farabi did not deal with art and beauty in a special and separate way, and he has no other writings in this field, except for a work entitled "Great Music", which has a scientific and mathematical perspectives. Therefore, his principal fame is due to his extraordinary opinions in the field of politics and political philosophy. He considers the goal of individual and collective human life to be reaching happiness. But he considers life in a perfect and virtuous society to be necessary for a person to achieve happiness. Man should be raised and educated in such a society to reach happiness, which is a political goal and of course otherworldly. The teacher and guide must be able to use his imagination to reach the useful mind. It is from this channel that artists play a key role in Farabi's utopia and are ranked next to the head of Medina. The two concepts of imagination and simulation, on the one hand, in the education of citizens, and on the other hand, in the creation of works of art, highlight the dignity and social-political position of artists. Farabi's definition of beauty is based on the concept of perfection. In fact, perfection is beauty, even though perfection is happiness. With such an attitude, it can be concluded that the whole of Farabi's political philosophy has an aesthetic aspect, and in this way, the elements of his political aesthetics can be compiled. In this article, by using the collection of library information and the descriptive-analytical method, elements such as happiness, imagination and similes have been examined and addressed the definition of beauty that Farabi has based on perfection.