پیامدهای تربیتی و رفتاری یادگیری به شیوه کلاس معکوس: یک مطالعه پدیدارشناسانه (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی پیامدهای تربیتی و رفتاری یادگیری به شیوه کلاس معکوس انجام گرفت. روش پژوهش، کیفی، از نوع پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان این پژوهش، والدین و دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهرستان بیرجند در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بودند. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند، از نوع معیار، استفاده شد که با مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۲ نفر، شامل ۷ دانش آموز و ۵ نفر از والدین آن ها، داده های اخذشده به اشباع رسید. داده های حاصل، به روش کُلایزی (۲۰۰۲) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و از نرم افزار MAXQDA11 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد. همچنین جهت ارزیابی یافته های پژوهش، از معیار گوبا و لینکلن (1985) استفاده شد. یافته های پژوهش، در ۴ مضمون اصلی تربیتی و رفتاری شامل: پیامدهای «فردی و شخصی»، «اجتماعی»، «ارتباطی و روابط بین فردی» و «محیطی و زمانی» دسته بندی شدند. تجارب دانش آموزان و والدین نشان می دهد که استفاده از کلاس معکوس که در دو بخش آموزش خارج از کلاس و تعمیم یادگیری در کلاس درس، صورت می گیرد، پیامدهای فردی، شخصی و اجتماعی مختلفی برای دانش آموزان به همراه داشته است؛ به طوری که وقتی در منزل یا در محیط دیگر، یادگیری خود را دنبال می کنند، شخصی سازی یادگیری برای آن ها اتفاق می افتد؛ از سوی دیگر، در مرحله دوم یادگیری به شیوه کلاس معکوس، دانش آموزان در حوزه مسائل اجتماعی و سطوح مختلف ارتباطات آموزشی، دچار تحول می شوند. به طورکلی، نتایج پژوهش نشان می دهد یادگیری به شیوه کلاس معکوس، پیامدهای تربیتی و رفتاری مثبتی را به همراه دارد. همچنین یافته های پژوهش، زمینه را برای بررسی دیگر پیامدهای یادگیری به شیوه کلاس معکوس فراهم می آورد.Educational and Behavioral Consequences of Flipped Classroom Learning: A Phenomenological Study
The current research was conducted with the aim of investigating and analyzing the educational and behavioral consequences of learning in a flipped classroom. The research method is qualitative and phenomenological. The participants of this research were the boy students of a primary school and their parents in Birjand city in the academic year of 2020-2021. According to the nature of the research, a criterion-type purposive sampling method was used, and with a semi-structured interview of 12 participants, including 7 students and 5 of their parents, the obtained data reached saturation. The data obtained from the students' and parents' lived experiences were analyzed using the Colizzi method (2002) and MAXQDA11 software was used as a data analysis tool. Also, Guba and Lincoln (1985) criterion was used to evaluate the research findings. The research findings were categorized into 4 main educational and behavioral themes, including "individual and personal", "social", "communication and interpersonal relations" and "environmental and temporal" consequences. The experiences of the students and parents show that the use of the flipped classroom, which takes place in two parts of education outside the classroom and the generalization of learning in the classroom, has brought different individual, personal and social consequences for the students; So that when they pursue their learning at home or in another environment, individual education and personalization of learning happen to them, and, on the other hand, in the second phase of the flipped class, students undergo transformation in the field of social issues and different levels of educational communication. In general, the results of the research show that using the flipped classroom method has brought positive educational and behavioral consequences. Also, the findings of the research provide the basis for examining other consequences of learning in the flipped classroom manner.