مقاله حاضر در پی نقد شیوه ای از غرب است که می توان آن را «غرب فرهنگی» نامید. ماهیت موضوع و اینکه ایران شاید بیش از هر کشور دیگری در نظام بین الملل در معرض مواجهه تعارض آمیز با غرب فرهنگی قرار گرفته، از میان رویکردهای گوناگون فلسفی، فقهی، جامعه شناختی، فرهنگی و مانند اینها که می توان به بحث گذارد، رویکرد فرهنگی را دارای اولویت و منطقِ قابل دفاعی می سازد و بیانات امام خمینی از این حیث محوریت یافته است که ایشان دو حضور مستقیم و نامطلوب غرب در ایران را طی جنگ های جهانی اول و دوم تجربه کرده، دو نظام دست نشانده غرب (پهلوی اول و دوم) را از نزدیک درک کرده و چند سال در غرب یا جایی بوده که غرب فرهنگی در آنجا نفوذ و فعالیت گسترده ای داشته است. ازاین رو خاستگاه تحلیلی تجربه محوری برای بحث فراهم می سازد. برای تحقق هدف مقاله از روش «زمینه ای» استفاده شده است. در همین رابطه دیدگاه های ایشان از کتاب «صحیفه امام» با محوریت مباحث و موضوعات فرهنگی استخراج و تحلیل شده است. داده ها نشان می دهد امام راحل غرب فرهنگی را دارای دو رویه می داند که رویه تهاجمی آن بیشتر به شرق شناسانده شده و رویه فرهنگی که پیامدهای به شدت ضد انسانی دارد که اگر با آن مقابله نشود انسانیت انسان را با چالش روبه رو می سازد.