خود ادراکی کانتی و علم به وجود (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
خودادراکی یا ادراک نفسانی مهم ترین تعلیم کانت در استنتاج استعلایی نقد عقل محض و اصل بنیادی معرفت شناسی کانتی است. این اصطلاح در کتاب کانت صفات محض، اصلی و استعلایی به خود می گیرد. این تعلیم را شارحان نقد گاه با کوگیتوی دکارت مقایسه کرده اند و گاه پاسخی به شکاکیت هیوم شمرده اند. برخی آن را بیانگر انتساب تصورات به خود می دانند و برخی دیگر با قرائتی منطق گرایانه شأن صوری به آن می دهند. تعلیم خودادراکی، در اصل، درصدد تبیین معقول وحدت اندیشه و اندیشنده است. کانت با این تعلیم به علم حضوری نزدیک می شود ولی از اخذ نتایج هستی شناختی در مورد آن خودداری کرده و آن را در محدوده ی علم حصولی صرف توجیه می کند.این مقاله کوششی است برای توضیح و بررسی تحلیلی انتقادی تعلیم خودادراکی کانتی و تفاسیر مختلفی که از آن ارائه شده است.The kantian apperception and existence
Apperception is the most important doctrine in transcendental deduction of Kant`s Critique of Pure Reason, which has fundamental role and station in his epistemology. This term have been used in Critique with several descriptive adjective such as pure, original, and transcendental. Some commentators of Critique have compared this doctrine with Descartes`s cogito, and the other have considered that as a replay against Humeian skepticism. A number of them think that apperception is attributability of representation to self, and some with a logocenterical reading attribute a formal station to it. This doctrine in principle is a reasonable account of unity of thinking and subject. Kant by this doctrine approaches to the theory of presential cognition but refuses from ontological refrences and explains it in the limits of acqiered knowledge.
This essay is an analytical – critical search to explain and to assess the Kantian apperception and various commentes on it that have been presented by commentators.