اسماعیل سعادتی خمسه

اسماعیل سعادتی خمسه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

جایگاه نظر کانت در میان نظریه های ناظر بر روابط دین و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دین اخلاق کانت دین عقل عملی دین وحیانی و تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۹۵
چنانکه می دانیم، کانت یکی از مهمترین نظریه ها را درباره نسبت میان دین و اخلاق ارائه کرده است. توضیح و تحلیل موضع کانت در خصوص نسبت میان اخلاق و دین و تعیین جایگاه آن با معرفی مهمترین آراء مطرح در این خصوص آغاز می شود تا از این رهگذر موقف و موضع کانت کشف و تعیین گردد. تعیین و تشخیص موضع کانت به سبب تمایزی که میان دین وحیانی و تاریخی و دین طبق تلقّی و تفسیر خود می گذارد، در بدو نظر دشوار می نماید. نهایتاً معلوم می شود که رابطه اخلاق کانتی با دین وحیانی رابطه ای غیر تاریخی است؛ دوگانگی میانشان حاکم است و منشأ واحدی ندارند؛ ولی با تفسیر عقلانیِ دین وحیانی سازگاری میان آن ها امکان پذیر است. ولی اگر اخلاق کانتی با دین عقل عملی سنجیده شود، رابطه آن دو غیر تاریخی بوده و میان آن ها دوگانگی برقرار است؛ از حیث منشأ مستقل از هم بوده و دین عقل عملی وابسته به اخلاق خواهد بود. در اثر منتشره پس از مرگ خدا همان عقل عملی است و کمال اخلاقی و سعادت حقیقی که ظهور کامل عقل عملی در عالم پدیدار است در جامعه مشترک المنافع اخلاقی تحقق می یابد.
۲.

تحلیل معنای اتوس در آرای هراکلیتوس (مطالعه موردی: قطعه 119ب هراکلیتوس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتوس هراکلیتوس دایمون حکمت لوگوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۴۰
واژه اتوس (ethos) که نخست درآثار هنرمندان قرن های هشتم تا پنجم پ.م در معنای جایگاه عادت، سرشت، شخصیت و شخصیتی فریبکار به کار رفته است، در آرای فلاسفه آن زمان و بیش از همه در آثار هراکلیتوس نیز دیده می شود اما معنای اتوس نزد هراکلیتوس، همواره محل اختلاف محققان بوده است و این اختلاف، بیش از همه در قطعه 119ب دیده می شود. با تحلیل دو اصطلاح کلیدی این قطعه، «دایمون» و «اتوس» می یابیم، «دایمون» در معنای «والاترین مرتبه هستی انسانی» و اتوس در معنای «سرشت الهی» است؛ سرشتی که کانون ربط و پیوند میان دایمون، حکمت و لوگوس است. از منظر هراکلیتوس، علی رغم تفاوت فاحش مرتبه اتوس و دایمون در تبعیت از حکمت که خود جزئی از نظام لوگوس است و فضیلت شمرده می شود، این امکان وجود دارد که انسان به مرحله دایمون در حد دنیوی عروج نماید؛ اما نیل به سرشت کامل الهی در دنیا منتفی است.
۳.

خود ادراکی کانتی و علم به وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودادراکی وحدت استعلایی خودادراکی علم حضوری خودانگیختکی تالیف وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
خودادراکی یا ادراک نفسانی مهم ترین تعلیم کانت در استنتاج استعلایی نقد عقل محض و اصل بنیادی معرفت شناسی کانتی است. این اصطلاح در کتاب کانت صفات محض، اصلی و استعلایی به خود می گیرد. این تعلیم را شارحان نقد گاه با کوگیتوی دکارت مقایسه کرده اند و گاه پاسخی به شکاکیت هیوم شمرده اند. برخی آن را بیانگر انتساب تصورات به خود می دانند و برخی دیگر با قرائتی منطق گرایانه شأن صوری به آن می دهند. تعلیم خودادراکی، در اصل، درصدد تبیین معقول وحدت اندیشه و اندیشنده است. کانت با این تعلیم به علم حضوری نزدیک می شود ولی از اخذ نتایج هستی شناختی در مورد آن خودداری کرده و آن را در محدوده ی علم حصولی صرف توجیه می کند.این مقاله کوششی است برای توضیح و بررسی تحلیلی انتقادی تعلیم خودادراکی کانتی و تفاسیر مختلفی که از آن ارائه شده است.
۴.

خود ادراکی استعلایی و خودشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود ادراکی استعلایی حس درونی خود عقلیاب خودشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۳ تعداد دانلود : ۴۷۲
معمولاً اصل خود ادراکی/ ادراک نفسانی را در بخش «استنتاج استعلایی» کتاب نقد عقل محض، شاهکار آن بخش کتاب کانت دانسته اند. خودادراکی استعلایی آغازگاه بحث استعلایی را تعیین می کند. کانت اصطلاح «خود ادراکی» را برای اشاره به خودآگاهی به کار می برد. از این رو، تألیف بنیادی ای را که هم تجربه را ممکن می سازد و هم به ما امکان می دهد همه تجربه های خود را به شناسنده یا من خودآگاهی نسبت دهیم، وحدت تألیفی خود ادراکی می نامد. نقد عقل محضمشتمل بر دو تعلیم متفاوت درباره رابطه و نسبت بین فاعل خود ادراکی و خود عقلیاب است. طبق یک تعلیم فاعل و سوژه خود ادراکی با خود عقلیاب یا واقعی کاملاً یکسان است. براساس تعلیم دیگر، فاعل یا سوژه خود ادراکی از خود عقلیاب و هر نوع شیء یا متعلّق معقول دیگر متمایز است. من در این مقاله، این رابطه و نسبت بحث انگیز را مورد بررسی و ارزیابی قرار خواهم داد.
۵.

نسبت نظر و عمل با ملکات اخلاقی و تبدل ذاتی انسان در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه حرکت جوهری تبدل نفس ملکات اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۲۵۱
در حکمت متعالیه میان حکمت نظری و حکمت عملی رابطه هستی شناختی دقیقی وجود دارد. ملاصدرا بر پایه اصالت و تشکیک وجود، حرکت جوهری و حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس به تبیین این رابطه و تبدل نفسانی ناشی از آن میپردازد. تأثیر و تأثر میان افکار و اعمال و نیات و خلقیات فرد طی فرایند حرکت جوهری نفس صورت باطنی و حقیقی انسان را شکل میدهد؛ انسانها ابتدای آفرینش از نوع واحدند ولی در باطن و در آخرت بسبب غلبه ملکات مختلف نفسانی تحت انواع مختلف ملکی، حیوانی، سبعی و شیطانی قرار میگیرند. تجسم صورت اخروی و بدن مثالی انسان نیز متناسب با ملکات نفسانی و اخلاقی وی خواهد بود، زیرا در آخرت اجسام سایه ارواحند. این همان مسخ باطن یا تجسد اخلاقِ اشاره شده در نصوص دینی است. در عین حال، حرکت جوهری نفس چه در مسیر ملکی و چه در مسیر حیوانی، سبعی یا شیطانی از سنخ لبس بعد از لبس است، زیرا منشأ شقاوت باطنی و اخروی نیز نوعی اشتداد در فعلیت است. بنابرین، میتوان نتیجه گرفت که بر اساس مبانی و اصول حکمت صدرایی مسخ باطنی و اخروی انسان از سنخ انقلاب محال نیست.
۶.

Relativism: Protagoras and Nelson Goodman(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: relativism Protagoras Nelson Goodman true-for-me worldmaking

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۶ تعداد دانلود : ۵۸۷
Discussion of the many faces of relativism occupies a highly prominent place in the epistemological literature. Protagoras in ancient Greece and Nelson Goodman in the modern period are two most notable proponent of relativism. In the present article, I discuss and explain relativistic approaches of this two important relativist. I will first briefly define and review some faces of relativism. Then I will discuss and elaborate Protagorean or true-for-me relativism and Goodman’s radical relativism in turn. I will argue that there are crucial difficulties in Protagorean and radical relativism, and that these difficulties, as the realist philosophers insist, make these two faces of relativism be undefensible. No doubt, these two shapes of relativism have paved the way for anti-realism. In the end, it will appear that Goodman’s radical relativism and so the theory of worldmaking, like Protagorean relativism, suffers from a fatal flaw: the flaw of self-refuting.
۷.

خودادراکی استعلایی کانت و خودشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودادراکی استعلایی حس درونی خود عقلیاب خودشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۸ تعداد دانلود : ۵۲۰
معمولاً اصل خود ادراکی/ ادراک نفسانی را در بخش «استنتاج استعلایی» کتاب نقد عقل محض شاهکار آن بخش کتاب کانت دانسته اند. خودادراکی استعلایی آغازگاه بحث استعلایی را تعیین می کند. کانت اصطلاح «خودادراکی» را برای اشاره به خودآگاهی به کار می برد. از این رو، تالیف بنیادی ای را که هم تجربه را ممکن می سازد و هم به ما امکان می دهد همه ی تجربه های خود را به شناسنده یا من خودآگاهی نسبت دهیم، وحدت تالیفی خودادراکی می نامد. نقد عقل محض مشتمل بر دو تعلیم متفاوت درباره رابطه و نسبت بین فاعل خودادراکی و خود عقلیاب است. طبق یک تعلیم فاعل و سوژه ی خودادراکی با خود عقلیات یا واقعی کاملاً یکسان است. براساس تعلیم دیگر فاعل یا سوژه ی خودادراکی از خود عقلیاب و هر نوع شی یا متعلّق معقول دیگر متمایز است. من در این مقاله این رابطه و نسبت بحث انگیز را مورد بررسی و ارزیابی قرار خواهم داد.
۱۰.

علم حضوری و فراروی از سوبژکتیویسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری علم حصولی اصالت وجود سوبژکتیویسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۹ تعداد دانلود : ۸۵۲
علم حضوری نظریه خاصی در باب علم است که در فلسفه اسلامی و بخصوص در فلسفه صدرایی بخوبی پرورده شده و آثار معرفتشناختی آن آشکار گشته است. علم حضوری بدون اصالت وجود قابل دفاع نیست. براساس فلسفه صدرایی علم عین وجود است نه چیزی عارض یا اضافه بر آن. از اینرو، مراتب مختلف وجود دارای مراتب خاصی از علم و آگاهی هستند. در این میان، انسان علاوه بر وجود خود بر قوای نفسانی و معلومات خود نیز علم حضوری دارد. از آنجا که علم حضوری آغازگاه علم انسان است و پس از آن است که مفهوم سازی و علم حصولی شروع میشود، از اینرو بمدد این نظریه میتوان نقص و خطای اصلی ایده آلیسم، سولیپسیسم، شکاکیت و نهایتاً سوبژکتیویسم را آشکار کرد و از آنها فراتر رفت. در این مقاله سعی میشود ضمن معرفی اجمالی نظریه علم حضوری، بر توانایی آن در فراروی از اقسام مختلف سوبژکتیویسم استدلال شود.
۱۲.

شان معرفتی قوه خیال در نقد اول کانت: ارزیابی از منظر صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حصولی شناخت آگاهی استنتاج استعلایی تالیف قوه خیال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۴ تعداد دانلود : ۸۴۱
اهمیت و کارکرد معرفتی خاص قوه خیال در بحث استنتاج استعلایی نقد عقل محض به عنوان واسطه حس و فاهمه مورد تاکید قرار می گیرد. کانت، برخلاف دکارت، نقش معرفتی ایجابی برای قوه خیال قائل است. خیال یکی از قوای اصلی در فرایند تالیف های سه گانه استعلایی است. تالیف بازسازی کاملا بر عهده قوه خیال است. در تالیف بازشناسی، که با مشارکت خیال و فاهمه محقق می شود، معلوم می شود که کانت فقط علم حصولی را به رسمیت می شناسد. با این حال، پرسش از آگاهانه یا ناآگاهانه بدون تالیف ها پرسشی است که کانت نمی تواند بر اساس علم حصولی پاسخ قابل قبولی به آن ارائه دهد. در انتهای مقاله با توجه به نظر ملاصدرا درباره خیال و علم، آرا کانت درباره قوه خیال و فرایند تالیف مورد ارزیابی مقایسه ای قرار می گیرد.
۱۴.

نسبت عقل و دین در فلسفة کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا عقل دین غایتمندی جامعه مشترکالمنافع اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۱ تعداد دانلود : ۶۶۲
نسبت دین و عقل در فلسفة کانت از جملة موضوعاتی است که داوری سریع و قطعی در مورد آن دشوار است. در این مقاله سعی می شود با توجه به آثار مهم کانت و به ویژه با تأکید بر دین فقط در محدودة عقل موضع حقیقی و واقعی کانت در این مورد کشف و تشریح شود. با توجه به ایده آلیسم استعلایی و اصالت بخشی به خودآیینی عقل در فلسفة نقدی و نیز با دقت در استعاراتی که کانت در آثار خود به کار می برد، به این نتیجه متمایل می شویم که در ساختمان فکری کانت اموری از قبیل خدا، وحی، دین و جاودانگی هر چند به اشکال مختلف مورد توجه و گاه مورد تأکید قرار گرفته است؛ ولی این امور یا به عنوان اصل موضوعة اثبات نشدة اخلاق و ایدة ذهنی فرادید هستند و یا اهمیت و اعتبار آن ها تا اندازه ای است که هم سو و هم ساز با اصول و قواعد وضع شده توسط عقل خودآیین بشری و وجدان گاه معینْ این عقل و گاه پشت گرم به چنین عقلی باشد. خدا در نهایت در اندیشه ی کانت به جامعه مشترک المنافع اخلاقی، که جامعة مبتنی بر فضیلت محسوب می شود، تحویل می رود؛ و جاودانگی نیز از جنبة فردی و شخصی خارج شده به امیدی نوعی و جمعی برای تحقق چنان جامعه ای تبدیل می شود. بدین ترتیب، وحی به عنوان پدیده ای شخصی، همچون خواب، تا آنجا مورد توجه است که هم سو و سازگار با قواعد و قوانین و آرمان های عقل خودآیین، اعم از نظری و عملی، باشد؛ وگرنه، علی الاصول، مانند خواب نوعی جنون موقت و خروج از ساحت اجتماعی انسان به شمار آمده و به طور ضمنی و با ظرافت تمام چوب رد و انکار می خورد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان