هدف: هدف این پژوهش ارائه الگوی علی روابط باورهای فراشناخت بر یادگیری خودراهبر با نقش میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهرستان کبود راهنگ بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری نیز کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر کبورآهنگ به تعداد 1150 نفر بود که از بین آنان با استفاده از جدول مورگان تعداد 288 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد شده باورهای فراشناخت بیر و مونته آ (2010)، یادگیری خودراهبر گاگیلمینو (1977) و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (۱۹۹۹) بود. روایی (محتوا و سازه) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ) پرسشنامه ها حاکی از آن بودند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها توسط نرم افزار spss و pls و با استفاده از آزمون های همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که باورهای فراشناخت بر یادگیری خودراهبر تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین باورهای فراشناخت بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان تأثیر مثبت و معنی داری دارد. تأثیر یادگیری خودراهبر بر خودکارآمدی تحصیلی مثبت و معنی دار است. همچنین در ادامه نتایج نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین باورهای فراشناخت و یادگیری خودراهبر تقش واسطه ای ایفا می کند. نتیجه گیری: بنابراین می توان با تقویت باورهای فراشناخت در دانش آموزان و به تبع آن افزایش خودکارآمدی تحصیلی آنان زمینه افزایش یادگیری خودراهبر در آنان را نیز فراهم نمود.