۱.
هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی در اضطراب مرگ با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان صورت گرفت. روش: جامعه ی آماری پژوهش را افراد بزرگسال بالای 18 سال تشکیل دادند که از میان آن ها 230 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (DA)، پرسشنامه ی دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر (DERS)، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر صورت گرفت. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن با دشواری در تنظیم هیجان رابطه منفی و معنادار اما سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی با دشواری در تنظیم هیجان رابطه مثبت و معناداری داشتند (01/0p<). سبک دلبستگی دوسوگرا و دشواری در تنظیم هیجان با اضطراب مرگ رابطه مثبت و معناداری داشتند (001/0p<). نتایج حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان داد دشواری در تنظیم هیجان در رابطه ی بین سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا با اضطراب مرگ نقش میانجی معناداری ایفا می کند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت سبک های دلبستگی از طریق دشواری در تنظیم هیجان بر اضطراب مرگ اثر می گذارند.
۲.
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های مقابله ای بر اضطراب زنان سرپرست خانوار در همه گیری کوید 19 انجام پذیرفت. روش: روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان دشتستان به تعداد 1574 تشکیل دادند. تعداد نمونه آماری با جدول گرجسی و مورگان 310نفر در نظر گرفته شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک و همکاران و برای سنجش سبک های مقابله ای از پرسشنامه لازاروس و فلکمن استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های اضطراب و سبکهای مقابله ای به ترتیب 87/0 و 8/0 به دست آمد. یافته ها: نتایج نشان دادند که سبکهای مقابله ای هیجان مدار و مساله مدار و اضطراب رابطه معنادار منفی داشته و متغیر سبک های مقابله ای مساله مدار قابلیت پیش بینی اضطراب را نشان داد. نتیجه گیری: سبک های مقابله ای بر اضطراب تأثیر دارند.
۳.
هدف : این پژوهش با هدف مقایسه بلوغ عاطفی و مهارت های اجتماعی و اعتماد بین فردی در فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین انجام شد. روش: برای دستیابی به اهداف پژوهش از روش تحقیق توصیفی از نوع علی-مقایسه ای استفاده شد. نمونه آماری این پژوهش شامل کلیه فرزندان طلاق و عادی سراسر کشور در سال 1400-1401 شامل 108 نفر که تعداد 54 فرزند طلاق و تعداد 54 فرزند عادی بودند که از میان نمونه آماریی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها شامل سه پرسشنامه اعتماد بین فردی رمپل و هولمز(1986)، پرسشنامه بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1991) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون و همکاران (1983) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری آزمون تی مستقل استفاده شد که تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-26 انجام گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین بلوغ عاطفی فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین تفاوت معنی داری در سطح خطای 01/0 وجود دارد ولی بین مهارتهای اجتماعی و بلوغ عاطفی فرزندان با و بدون تجربه طلاق والدین معنی داری در سطح خطای 05/0 وجود ندارد.نتیجه گیری : بلوغ عاطفی می تواند تحت تاثیر پدیده طلاق فرزندان را دچار مشکلات عمده ای نماید .
۴.
هدف : شیوع بیماری کووید 19 منجر شده است تا زندگی روزانه و عادی خانواده ها تغییر یابد و به شکل ویژه ای بر سبک زندگی خانواده ها تاثیر گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین پاندمی کرونا با کیفیت خواب و تکانشگری کودکان مقطع ابتدایی منطقه دو شهر کرج بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی ناحیه دو شهر کرج در سال تحصیلی 1401-1400 بوده که 377 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و داده ها با استفاده از پرسشنامه های اپیدمی ناشی از ویروس کرونا سازمان جهانی بهداشت (2020)، کیفیت و عادات خواب کودک اوونز و همکاران (2000) و مقیاس تکانشگری کودکان هیرسچفیلد (1965) جمع آوری و با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل ماتریس همبستگی پیرسون نشان داد، بین اپیدمی کرونا با کیفیت خواب و تکانشگری دانش آموزان رابطه وجود دارد (05/0>p). همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که پاندمی کرونا تغییرات کیفیت خواب و تکانشگری را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت هر چه میزان محدودیت های ناشی از پاندمی ویروس کرونا بالاتر باشد میزان عادت های منفی خواب، تکانشگری افزایش می یابد.
۵.
هدف : تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با تنیدگی بر اضطراب کرونا و تاب آوری دانشجویان در دوران پاندمی کووید 19. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 1400-1401 بوده است. بنابراین 30 نفر ازدانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار به روش نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند، آزمون اضطراب بیماری کرونا و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون به عنوان پیش آزمون و پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که پس از تعدیل اثرات پیش آزمون، آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر اضطراب کرونا با 95 درصد اطمینان در دانشجویان در دوران شیوع پاندمی کرونا اثربخش بوده است همچنین با 99 درصد اطمینان آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر تاب آوری دانشجویان مؤثر بوده است که این میزان تأثیر به مقدار 24 درصد گزارش شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، در دوران کرونا آموزش مهارتهای مقابله ای نقش بسزایی در کاهش اضطراب کرونا و نیز افزایش تاب آوری در دانشجویان دارد.
۶.
هدف : درپژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر اصلاح الگوی تعامل والد-کودک بر خودکارامدی و شدت وابستگی به اینترنت در کودکان 12-9 ساله دارای اعتیاد اینترنتی پرداخته شده است. روش: این مطالعه نوعی پژوهش تجربی بوده بطوریکه تعداد72 دانش آموز 12-9 ساله که دارای اعتیاد اینترنتی بودند به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه 36 نفری مورد و شاهد قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش ، پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪی ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن (SEQ-C)بود.شرکت کنندگان به مدت 10 جلسه تحت آموزش درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک (بر پایه بازی درمانی لندرث) قرار گرفتند. داده ها به وسیله ی نسخه ی 25نرم افزار SPSS و آزمون نان پارامتریک علامت [1]تجزیه و تحلیل شدند .یافته ها: نتایج حاکی از کاهش میانگین نمره اعتیاد به اینترنت و افزایش میانگین نمره خودکارامدی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود(P˂0/05 ). یافته ها اثر بخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک (بر پایه بازی درمانی لندرث) را در کودکان12-9 ساله تایید کرد. نتیجه گیری: با توجه به کاهش اعتیاد به اینترنت و افزایش خودکارامدی کودکان12-9 ساله باید به نقش درمان مبتنی بر اصلاح تعامل والد - کودک به عنوان یکی از راهکارهای درمان اعتیاد به اینترنت و افزایش خودکارامدی در کودکان توجه شود.
۷.
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان شهر تهران است که برای برخورداری از خدمات مشاوره و روانشناسی به مراکز مشاوره سطح شهر تهران مراجعه کردهاند. 30 نفر از این افراد که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی از نوع قرعهکشی و به طور مساوی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. افراد در گروه آزمایش تحت مداخلهی شناختی رفتاری در طی 9 جلسهی 90 دقیقهای قرار گرفتند و گروه کنترل در انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از مقیاس پریشانی روانشناختی لوبیاند (1995) به دست آمد. یافته ها:در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آماراستنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش، حاکی از آن بود که مداخله شناختی رفتاری بر پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان شهر تهران اثربخش است. بنابراین نتایج این پژوهش ضرورت بکارگیری درمان های روان شناختی در کنار درمان های متداول دارویی برای بیماران را نشان می دهد.