کسی که اقدام به عمل حقوقی (مانند عقد یا ایقاع) یا عمل مادی که منشأ اثر یا آثار حقوقی است، نماید و به صحت عمل خود اعتقاد داشته باشد، اعتقاد او، حسن نیّت نام نهاده می شود. در مقابل، هرگاه کسی در حین انجام دادن عمل حقوقی یا مادی، در صحت آن، شک (موضوعی یا حکمی) داشته باشد، فاقد حسن نیّت پنداشته می شود. به عبارت دیگر، هرگاه شخص در حین عمل، در وضعی باشد که آن وضع، قادر به ایجاد سوء ظن نوعی (و نه شخصی) گردد، فرد مذکور، فاقد حسن نیّت ارزیابی می گردد. بنابراین، کسی که ساعت طلا را به ثمن بخس می خرد نمی تواند مدعی داشتن حسن نیّت گردد. بنابراین، اصل حسن نیّت، طرفین را در گفتگوهای مقدماتی و توافقات مقدماتی، ملزم می کتد تا برای رسیدن به هدف مشترک حقوقی، در نهایت صداقت، جدیت و شفافیت با یکدیگر همکاری داشته باشند و صادقانه به ارائه ی اطلاعات ضروری و لازم بپردازند. یعنی طرفین موظفند ضمن رعایت رازداری نسبت به اطلاعات محرمانه ی طرف مقابل و عدم مذاکره ی موازی، منافع یکدیگر را محترم بشمارند. حال سئوال اساسی که در اینجا پدید می آید این است که فقه اسلامی، قوانین موضوعه ی افغانستان و اصول حقوق قراردادهای اروپایی چه جایگاهی را برای اصل حسن نیّت در قراردادهای پیش قراردادی قائل شده است؟ مقاله ی حاضر به هدف یافتن پاسخ پرسش فوق، جایگاه حسن نیّت در توافقات پیش قراردادی را با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرارده و ثابت کرده است که حسن نیّت از منظر منابع مذکور، به عنوان یک قاعده ی کلی، در توافقات پیش قراردادی پذیرفته شده است.