یکی از دانش هایی که در متون ادب فارسی بازتاب زیادی داشته، طب است. مولوی ازجمله شاعرانی است که در دانش های مختلفی صاحب اطلاع است و تردیدی نیست که آگاهی های پزشکی نیز مانند بسیاری از درس خواندگان دنیای قدیم داشته؛ اما به هیچ وجه این آگاهی ها را به شکل تصنعی و فضل فروشانه در آثارش منعکس نکرده است. در این پژوهش سعی شده با توجه به مفردات گیاهی، گزاره های پزشکی و گیاهان دارویی به کار رفته در دیوان شمس ، نشان داده شود که مولانا به چه میزان و برای چه مقاصدی از مضامین، ترکیبات و اصطلاحات طبی سود جسته است؟ هدف اصلی این پژوهش، آسان تر کردن فهم پیچیدگی های متون کهن و تصحیح آن ها و حل تسامحات معنایی اصطلاحات پزشکی است. درواقع مولانا فقط قصد بیان مفاهیم طبی یا پزشکی سنتی را در دیوان شمس ندارد؛ بلکه همان گونه که از شیوه های عرفانی او پیداست، اصطلاحات پزشکی را وسیله ای برای ابراز آرا و عقاید و اندیشه های خود قرار می دهد؛ بنابراین علم طب و ابزار آلاتی را که زمانی در درمان بیماری ها کاربرد داشته، با مفاهیم معنوی آمیخته و درنهایت علوم پزشکی را با عوالم روحانی و معنوی در جهت بیان اندیشه های عرفانی و اخلاقی خود، عجین کرده و به منظور سلامت روحی، برای عروج از بعد جسمانی به درجه ی روحانی و معنوی بهره جسته است.