کشف راز جذابیت کلام گویندگان بزرگ جهان، همواره کنجکاوی محققان زبان و ادبیات را در شرق و غرب برانگیخته و آنان از اعصار کهن در قالب فن شعر، علوم بلاغی، مکاتب یا نظریه ها ی ادبی و دانش زبان شناسی به مشاهده، جست وجو و موشکافی در این زمینه پرداخته اند. امروزه توجه به شیوه های تحلیل و بررسی آثار در هنرهای دیگر ازجمله نقاشی و سینما می تواند نگرش به شعر را گسترده تر و دقیق تر کند. در مقاله ی حاضر کوشش شده بر اساس ترکیبی ذوقی از آنچه در سنن بلاغی و صنایع ادبی مرسوم بوده با نگاهی هنری به برخی نمونه های شعری از سعدی و حافظ، مقدمات تدوین مبانی و روش عملی شیوه ی تازه ی کارکردگرایانه ای مطالعه شود. در این نظریه نخست شناخت و تشخیص هدف اصلی شعر تدارک دیده می شود و سپس با محور قراردادن این هدف، همه ی اسباب و عناصر و تمهیدات زبانی و ادبی و هنری که به تقویت این هدف اصلی کمک می کنند، به تدریج شناسایی و به دقت تحلیل می شوند. بدیهی است که انجام درست و موفق این مرحله بستگی تام با چگونگی نگرش هنری و تجربه ی ادبی و دقت نظر زبانی و از همه مهم تر نوعی تخیل خلّاق و مرکب دارد که در اشخاص مختلف یکسان یافت نمی شود. با این همه به نظر می رسد نمونه هایی که برای تدوین و نیز راستی آزمایی این نظریه مطرح شده می تواند شاهدی بر باروری و قابلیت های عملی مفید آن در دیگر آثار نظم و حتی نثر فارسی در دست منتقدان مجرب و صاحب ذوق باشد.