تغییر جهت فعالیت های آینده نگاری از سیاست تحقیق وتوسعه به سمت بستر گسترده تر سیاست اجتماعی، سبب ظهور شکافی در ادبیات، در زمینه ارتباط میان آینده نگاری و سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری شده است. اغلب پژوهش های موجود، بر سازماندهی و پیاده سازی آینده نگاری و تبدیل دستاوردهای حاصل از این فعالیت ها به سیاست متمرکز می شوند. با وجود تلاش برخی از پژوهش ها، هنوز شکل دادن به آینده نگاری به عنوان یک ابزار سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری در قالب چارچوب نظری، یک کمبود در ادبیات موضوع به شمار می آید. از این رو، هدف این مقاله ارائه یک چارچوب برای ارزیابی اثرات آینده نگاری بر سیاست گذاری، با تأکید بر نقش آن به عنوان ابزار هوشمندی سیاستی است. در این راستا از روش شناسی ترکیبی با رویکرد طراحی اکتشافی ترتیبی استفاده شد. در بخش کیفی، چارچوب مفهومی پژوهش، با بهره گیری از مفهوم آینده نگاری انطباقی و روش تحلیل تطبیقی پایدار تعیین گردید و سپس، به منظور اعتبارسنجی آن، در بخش کمّی از آزمون دوجمله ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده های کمّی، پرسش نامه بود که توسط 15 نفر از خبرگان حوزه آینده نگاری و سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کشور تکمیل گردید. تمامی فرضیه های پژوهش و اعتبار چارچوب پیشنهادی پژوهش مورد تایید قرار گرفت.