بی تفاوتی، کنشی منفعلانه است که در آن، افراد از مشارکت فعال و انجام کنش های دگرخواهانه اجتناب کرده و در مورد مسائل جامعه، بی اعتنا می شوند. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی پدید ه بی تفاوتی اجتماعی در استان ایلام و یافتن زمینه ها و پیامدهای آن است. این مقاله به روش کیفی، مبتنی بر رهیافت نظریه زمینه ای، و با بهره مندی از راهبردهای نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) انجام شده است. داده های موردنیاز، از طریق مصاحبه با 28 نفر از صاحب نظران و متخصصان استان ایلام به دست آمده و با استفاده از روش کدگذاری استراوس و کوربین، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی، تجزیه وتحلیل شده است. برپایه یافته های پژوهش، غفلت از نقش شهروندان، نوع ساختار سیاسی، توقع های فزاینده، فردگرایی خودخواهانه، زوال وفاداری جمعی، بده بستان اجتماعی، نابرابری های اجتماعی اقتصادی، و انباشتگی فقر و فلاکت، به عنوان شرایط علّی، تنبلی اجتماعی، ضعف در ابراز وجود، اقتصادزدگی فرهنگ، شکاف قانونی، نارسایی نظام تربیتی، آشفتگی سنت، خویشاوندگرایی، کم کارایی تشکل های مدنی، و انزواگرایی، به عنوان شرایط زمینه ای، و سرانجام، ناکارآمدی دولت، هیستری اجتماعی، و کژکارکردی رسانه ها، به عنوان شرایط مداخله گر مشخص شده اند. برپایه یافته های پژوهش، «بی سازمانی اجتماعی»، به عنوان هسته اصلی پژوهش به دست آمد که حاصل شرایط علّی، زمینه ای، و مداخله گر است.