نکاح موقت هرچند دارای تشابهات بسیار با نکاح دائم است لیکن دارای شرایط و ویژگی های مخصوص به خود است یکی از این ویژگی ها لزوم ذکرمدت است.قانون گذار ایران راجع به تعیین حداکثر مدت در نکاح موقت ضابطه ای تعیین نکرده است.هدف مقاله حاضر تبیین حدود اختیار متعاقدین درتعیین حداکثر مدت نکاح موقت است و در آن سعی شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که طویل المدت شدن چه تاثیری بر ماهیت و وضعیت حقوقی نکاح موقت دارد.با توجه به اصول کلی حقوق ومنابع معتبر فقهی بایدگفت اصل حاکمیت اراده ایجاب می کند متعاقدین در تعیین حداکثر مدت نکاح موقت مختار باشند. قانون مدنی ایران نیز با تأسی از فقه جعفری، نکاح منقطع را به رسمیت می شناسد. در این مقاله با مراجعه و بررسی اقوال فقها به این نتیجه می رسیم که آنچه باید برای قانون مهم باشد حکم واقعی است نه حکم ظاهری. در جایی که استنباط حکم واقعی کار دشواری نیست نباید به ظاهر حکم کرد. از این رو هرگاه نکاح منقطع بدون ذکر مدت واقع شود، حکم واقعی آن به دلیل عدم قصد نکاح دائم ونیز عدم شرایط نکاح منقطع، بطلان نکاح است لذا طویل المدت بودن فی نفسه،ماهیت و وضعیت حقوقی نکاح موقت را تغییر نمی دهد.