ترادف هنگامی روی می دهد که دو یا چند لفظ، دلالت تقریبا یکسانی به معنایی واحد داشته باشد. گاهی این واژگان در شعر به صورت معطوف ذکر می شود، درحالی که ذکر یکی از آن ها برای انتقال مقصود بسنده است. در ادبیات منثور با شکل گیری سبک فنی این شیوه گسترش یافت. اما در شعر سنتی که عواملی چون محدودیت های وزنی، استقلال ابیات، نکاستن از دایره ی معنایی و تداعی واژگانی، دوری از اطناب، رعایت ایجاز، پرمایگی ابیات و امثالهم بستر لفاظی را از شاعر می گیرد، به نظرمی رسد این شیوه چندان رایج و هنرمندانه نباشد. با وجود این، در اشعار شاعران بزرگ، این ساختار بسامد چشمگیری دارد. مقاله ی پیش رو این موضوع را در شعر حافظ بررسی کرده و نشان داده حافظ نیز بارها به مقوله ی ترادفات معطوف وارد شده است. ترادفات در شعر او به دلایلی چون حمل بخشی از معنای واژه به واژه ی دیگر، کاربرد معطوفات مرسوم و قالبی، ایجاد تناسبات و خوشه های آوایی، تناسبات واژگانی و ایجاد ایهام، تاکید بر معنا، ایجاد ساختارهای دوزبانی و غیره انجام گرفته است.