نظام های دینی در بسترهای جغرافیایی گسترش پیدا می کنند و از این طریق صورت بندی های تاریخی و جغرافیایی خاص خودشان را شکل می دهند. به طور عمده، درک و تحلیل های موجود از صورت بندی تشیّع، حول محور زمانی و تحوّلات تاریخی آن است. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است تا به این وجه از صورت بندی هویت شیعی با تأکید بر تحوّلات اخیر، بالاخص فروپاشی صدام و آزاد شدن زیارت کربلا و سایر شهرهای مقدس شیعی در عراق، به نسبت جغرافیای ارض مقدس در فرهنگ شیعی و تحوّل اخیر آن بپردازد. داده های تاریخی نشان می دهد که تشیّع همیشه در حسرت زیارت ارض مقدس خودش یعنی کربلا قرار داشته و این مسئله به طور نمادین به بخشی بنیادی از هویت و قلب ایمانی شیعیان در اقصی نقاط جهان بدل شده است. مهمترین پیامد دسترسی آزادانه به عتبات عالیات، تغییر بنیادی این صورت بندی، محوریت ارض مقدس و پایان این سندرم تاریخی حسرت ارض مقدس و آرزوی زیارت بوده است.