آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

دموکراسی نوعی از حکومت است که امروزه اکثر کشورهای جهان جهت کسب مشروعیت و تداوم حیات سیاسی خود اذعان به داشتن آن دارند. دموکراسی پس از فروپاشی نظام کمونیستی به عنوان تنها حکومت بی بدیل و مطلوب ترین شیوه زیست سیاسی مطرح گردید لذا از لحاظ عقلی و عرف سیاسی به انگاره ای بدیهی و قطعی تبدیل شده است.معروف ترین و شناخته شده ترین دموکراسی در جهان، دموکراسی غربی یا لیبرال دموکراسی می باشد که مفهوم و مصداق آن بر نگرش اومانیسم مبتنی می باشد.از طرفی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نوع دیگری از دموکراسی به دنیا معرفی گردید که آن نظام مردم سالاری دینی می باشد. علی رغم محاسن عدیده ای که نظام های مردم سالار دارند، این اشکال بزرگ را هم دارند که چون در یک فرایند مشخص، این عوام هستند که حرف آخر را پای صندوق های رأی می زنند، لذا ممکن است دچار اشکالاتی از جمله: جهل اکثریت رأی دهندگان، خرید آرا، ناصالح بودن منتخبین، نادیده گرفتن حقوق و آرای اقلیت ها، گردند.حال در این نوشتار قصد بر این است که آیا این گونه اشکالات در نظام مردم سالاری دینی نیز وجود دارد؟ اگر وجود دارد چگونه می توان با حفظ اصول و ارزش ها و با لحاظ مصالح نظام، مردم، اسلام و انقلاب، با این گونه اشکالات مقابله نمود؟

تبلیغات