پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانواده با وابستگی به شبکه های اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای خودتنظیمی هیجانی نوجوانان انجام شده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بوده که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه عملکرد خانواده ﭘﺸﺘﺎیﻦ، ﺑﺎﻟﺪیﻮن و ﺑیﺸﺎب(1983) ، پرسش نامه خودتنظیمی هافمن و کاشدان(2010) و پرسش نامه وابستگی به شبکه های اجتماعی حقایق و همکاران(1395) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد بین عملکرد کلی خانواده به خودتنظیمی هیجانی و وابستگی به شبکه های اجتماعی تنها مسیر مستقیم با ضریب 64/0- و 32/0- وجود دارد اما اثر کلی بین عملکرد خانواده به وابستگی به شبکه های اجتماعی برابر با 37/0 است که از این مقدار 17/0 اثر مستقیم و 20/0 به اثر غیر مستقیم و نقش میانجی خودتنظیمی هیجانی مربوط بوده است. این یافته ها نشان داد که نوجوانان دارای بافت خانوادگی ناسالم و کارکرد ضعیف به دلیل نقصی که در مهارت های تنظیم هیجان دارند و به جهت دوری از تنش و استرس ناشی از این مشکلات به شبکه های اجتماعی روی می آورند و همین امر به درک و بینش بهتر مربیان و متخصصان سلامت و سیاست گذاران از تأثیرات استفاده مفرط و آسیب زا از اینترنت در میان کاربران نوجوان و آگاهی خانواده ها در جهت نقش مهم در رفتارهای نابهنجار فرزندانشان و در نهایت تدوین مداخله مناسب از سوی متخصصان کمک می کند.