هم راستایی استراتژیک بازاریابی و فناوری اطلاعات از اولویت های سال های اخیر مدیران است که باید جهت دستیابی به عملکرد بهینه در حوزه بازاریابی دیجیتال موردتوجه واقع شود. به کارگیری فناوری اطلاعات به شیوه ای شایسته و در توازن با استراتژی های بازاریابی به منظور مرتفع سازی نیازهای بازاریابی تأکید اصلی هم راستایی استراتژیک بازاریابی و فناوری اطلاعات است. علیرغم رشد سرمایه گذاری ها در حوزه فناوری های بازاریابی و ضرورت هم راستایی استراتژیک در این حوزه، تاکنون در ادبیات هم راستایی به شناسایی عوامل مؤثر بر هم راستایی استراتژیک بازاریابی با فناوری اطلاعات پرداخته نشده است و مورد غفلت واقع شده است. لذا، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر هم راستایی استراتژیک بازاریابی با فناوری اطلاعات در سازمان ها جهت بهبود بازدهی سرمایه گذاری های فناوری اطلاعات در حوزه بازاریابی بوده است. پژوهش در دو مرحله با رویکرد آمیخته صورت پذیرفته است. در مرحله اول به منظور شناسایی و استخراج عوامل از دیدگاه صاحب نظران و خبرگان از رویکرد کیفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. در مرحله دوم به منظور وزن دهی و اولویت بندی عوامل از رویکرد کمی و تکنیک BWM بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه خبرگان دانشگاهی در حوزه مرتبط با تحقیق و مدیران ارشد باتجربه در حوزه بازاریابی و فناوری اطلاعات در سازمان های دارای واحد بازاریابی دیجیتال می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. یافته های پژوهش دربرگیرنده 7 عاملِ حمایت و پشتیبانی مدیر ارشد بازاریابی، قابلیت های فناوری اطلاعات، مشارکت/ ارتباطات، حکمرانی، شایستگی های بازاریابی، مهارت ها/نیروی انسانی و عوامل رقابتی است که از میان آن ها، مشارکت/ ارتباطات بیشترین وزن و اهمیت را به خود اختصاص داده است و عوامل رقابتی/ محیطی با کمترین وزن، کم اهمیت ترین عامل بوده اند.