آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

تورم پدیده ای ساختاری و اقتصادی است که پیامدهای مهمی در سطح کنش و ساختار دارد. این پدیده بر جنبه های مختلف ذهنی و ارتباطی در زندگی روزمره کنشگران تأثیر می گذارد؛ ازاین رو، کنشگران اجتماعی تجربه و سازوکارهای رویارویی معینی با آن دارند. هدف این مطالعه کیفی، دست یابی به معنا و تفسیر جوانان طبقه پایین از زندگی روزمره در شرایط تورم است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش انجام آن روش کیفی بنیانی است. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و با حداکثر تنوع انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است که با 30 نفر مصاحبه شد. داده ها با فن کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شدند و درنهایت، 7 مقوله اصلی به دست آمد. تجربه و تفسیر جوانان در قالب این مقولات توصیف می شود: بحران انگیزه، بزرگسالی زودرس، عطش پول، غلتیدن در ابهام و روزمرگی، عادی پنداری، قناعت پیشگی و ناهنجاری تعاملی. نتایج تحلیل داده ها نشان دهنده شکل گیری نوعی احساس ابهام و بی هنجاری در زندگی روزمره است. این وضعیت به تدریج بخشی عادی و ماندگار در زندگی مشارکت کنندگان تلقی می شد که پیامدهای مهمی در ابعاد خرد و کلان به دنبال دارد.

تبلیغات