در شرایط فعلی و با وجود اعتراضات و بحران های اجتماعی متفاوت، بیشتر مسئولان و سیاست گذاران اجتماعی و اقتصادی، سیاست هایی را مطرح می کنند که پیش از این بارها اجرا شده و به شکست و نارضایتی های اجتماعی متعددی منجر شده است. حال آنکه با توجه به ادعای این پژوهش، پیچیدگی مسائل کنونی و انتزاع عینی یا ذهنی حاکم بر جامعه سبب شده است که حتی استفاده متعارف از دوگانه های مفهومی جامعه شناختی مانند عقلانیت-ناعقلانیت و سنت-مدرنیته نیز برای نقد روندهای موجود، نابسنده به نظر بیاید. روندهایی که هم اکنون اشکال مختلف سرمایه مالی از جمله استارتاپ ها را جایگزین صنعت و شبکه های اجتماعی و فضای مجازی را جایگزین عرصه عمومی سیاسی و فرهنگی کرده است؛ از این رو در این نوشتار به تبعیت از نظریه آدرنو تلاش شده است تا نابسنده بودن نگاه یک سویه و غیردیالکتیکی به این مفاهیم برای نقد کلیت اجتماعی فعلی و مسائل آن در ساختاری انضمامی، یعنی ساختار شرکت های استارتاپی نشان داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که این دوگانه ها تنها موضوعاتی معرفت شناختی نیستند که از جانب جامعه شناسان و نظریه پردازان برای تحلیل واقعیت اجتماعی ساخته شده باشند، بلکه سازنده نظم اجتماعی فعلی هستند؛ نظمی که در شرایط بحرانی (ناعقلانی) از جمله شرایط فعلی، میانجی انواع واپس روی به اشکال پیشامدرن سیاست و اجتماع است.