آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی روان شناسی مثبت گرای سلیگمن و آموزه های قرآنی بر افزایش شادکامی زنان شاغل متأهل بود. روش: این پژوهش با طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان شاغل متأهل آموزش و پرورش شهر آمل در سال تحصیلی 96-1395 بود که به روش نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن نمره پایین شادکامی آکسفورد و ملاکهای ورود و خروج 75 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده در 3 گروه 25 نفر (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. هر دو گروه آزمایش 4 جلسه ی 90 دقیقه ای هفتگی، تحت آموزش های روان شناسی مثبت گرا و آموزه های قرآنی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد. داده ها با استفاده از طرح اندازه گیری مکرر و آزمون d کوهن تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر کدام از روش های آموزشی بر افزایش شادکامی زنان شاغل متأهل تأثیر معنا داری داشت (01/0 p< ). با این وجود، روش مبتنی بر آموزه های قرآنی در مقایسه با روان شناسی مثبت گرا مؤثرتر بود (01/0 > p ) . نتایج پیگیری نیز نشان داد روش های آموزش اثر ماندگاری داشته است (05/0 > p ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش این نتیجه گیری به دست آمد که می توان از طریق آموزش مداخلات روان شناسی مثبت گرا و آموزه های قرآنی به افزایش شادکامی زنان کمک نمود.

تبلیغات