هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی خوانایی گزارشگری مالی بر رابطه بین مدیریت سود و هزینه سرمایه است. روش: برای سنجش خوانایی گزارشگری مالی از دو شاخص فوگ و طول کل متن، جهت اندازه گیری مدیریت سود از الگوی دچو و دیچو (2002)و برای سنجش هزینه سرمایه از الگوی رشد گوردن استفاده شده است. بدین منظور داده های 68 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396، مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که خوانایی گزارشگری مالی بر اساس شاخص های فوگ و طول کل متن، اثر میانجی کامل بر رابطه بین مدیریت سود و هزینه سرمایه دارد. نتیجه گیری: براساس رویکرد مدیریت سود فرصت طلبانه، شرکت های دارای مدیریت سود، اقدام به انتشار گزارش های مالی پیچیده تر با خوانایی کمتر می کنند تا از این طریق، رفتار فرصت طلبانه مدیران را پنهان کنند و امکان شناسایی آن توسط سرمایه گذاران، تحلیل گران مالی و سایر نهادهای قانونی را کاهش دهند. از سوی دیگر، خوانایی کمتر گزارش های مالی و افشای پیچیده تر شرکت ها، سبب افزایش عدمتقارن اطلاعاتی و نقصان آگاهی سرمایه گذاران در مورد عملکرد آینده شرکت می گردد و موجب بازماندن توانایی سرمایه گذاران از تفسیر گزارش های مالی سالانه است. لذا، شرکت های با گزارش سالانه مبهم تر، نیازمند برآورد ریسک بالاتر بوده، که در نهایت منجر به افزایش هزینه های سرمایه آنها می شود.