مطالعه تحول معرفت شناسی شخصی در کودکان سنین پایین، به عنوان خلأ پژوهشی، در سال های اخیر توجه متخصصان را به خود معطوف ساخته است. نتایج مطالعات نشان می دهد که تحول باورها در کودکی را می توان در ارتباط با نظریه ذهن موردمطالعه قرار داد. این در حالی است که کسب توانایی در عملکرد اجرایی نیز در ارتباط با باورها و نظریه ذهن قابل بررسی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تحول باورها در ارتباط با نظریه ذهن و عملکرد اجرایی در کودکان پیش دبستانی است. روش پژوهش مقطعی است. بدین منظور، تعداد 110 کودک 6 ساله با روش نمونه گیری در دسترس از پیش دبستانی های شهر تهران انتخاب شدند. برای هر کودک دو تکلیف باور غلط (وایمر و پرنر، 1983؛ پرنر، لیکمن و وایمر، 1987)، دو تکلیف معرفت شناسی شخصی (بور و هوفر، 2002) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که بین معرفت شناسی شخصی، نظریه ذهن و عملکرد اجرایی رابطه معنادار مثبت وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که معرفت شناسی شخصی از طریق نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی قابل پیش بینی است. بر این اساس، در گام اول، تقریباً 56% از واریانس معرفت شناسی شخصی از طریق نظریه ذهن تبیین شد. در گام دوم، نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی 73% از واریانس معرفت شناسی شخصی را تبیین کردند. بنابراین، با ورود متغیر کارکردهای اجرایی به تحلیل، ضریب تعیین از 56% به 73% درصد افزایش یافت.