مفاهیم اسطوره ای به دلیل گستردگی آنها در عمق ساختارهای ذهنی انسان قسمت وسیعی از زیر ساختهای وجودی ما را تشکیل داده اند. شکار نیز به منزله آیینی بنیادین و دیرینه و به دلیل شاخصه های اسطوره ای در دایره مفاهیم اسطوره ای می گنجد. از جهتی این مثنوی سراسر مشحون از رمز و نمادهای اسطوره ای است که در برخی از موارد با شکار پیوندی وثیق برقرار می کند. از دیدگاه رویکرد اسطوره شناختی، بهرام در هفت پیکر تنها به دلیل آنکه مولفه های شخصیت شکارگر اسطوره ای را داراست در پی رسیدن به جایگاه ابرمرد است. این مقاله علاوه بر آنکه شکار را مفهومی اسطوره ای می داند از این رویکرد نیز زوایای نهانی داستان و شناخت عمیق تر آن را بر اساس اسطوره شکار نشان می دهد و بر آن است که هر زمان پیامی بنیادین یا رخدادی عظیم در راه است از رهگذر اسطوره شکار، انتقال پیام صورت می پذیرد. از جهتی بنیادی ترین اسطوره که سبب قوام، دل انگیزی و رازآلود بودن این داستان شده، اسطوره شکار است.