در قلمرو شعر، نوع غنایی، کهن ترین شکلی است که شاعر در آن خویشتن خویش را به تصویر می کشد و ضمن آن به بیان عواطف شخصی خود از زندگی و جهان می پردازد و شاعر ساختار ذهنش را در قالب یک اثر ادبی به جامعه عرضه می دارد. واقعیت های اجتماعی و فرهنگی متن جامعه به صورت بازتاب های عینی اما جزئی و پراکنده کمابیش در آثار ادبی یافت می شود. خوانش اجتماعیات در شعر بازخوانی شعر یک دوره یا اشعار یک شاعر، در جهت تحلیل دغدغه های اجتماعی آن دوره است. از آن جا که قرن ششم جریان های مختلف سیاسی، اجتماعی جامعه و ازجمله شاعر را تحت تأثیر قرار می دهد، شعر بستر مناسبی برای ترسیم این دگرگونی ها می شود. نگارنده بر آن است تا با نگاهی مقایسه ای و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی به بررسی مسائل اجتماعی این قرن در اشعار سنایی، انوری، خاقانی و نظامی بپردازد تا با شناخت طبقات، ارزش ها و جریان های این عهد به تصویری روشن از واقعیت ها و بینش های حاکم بر ذهن جامعه و شاعر دست یابد. نتیجه ی پژوهش بیانگر آن است که مشکلات سیاسی و اجتماعی غالباً بنیاد اندیشه و جهت فکری و رفتاری مردم و شاعران را دستخوش تغییراتی کرده که مانع تکوین یک جهان بینی مستحکم درآنان شده است.