آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی فرهنگ مالیاتی مؤدیان ازطریق واکاوی نظام معنایی آنها درباره پدیده مالیات انجام شده است. روش پژوهش از نوع ترکیبی و راهبرد اکتشافی - متوالی است. در مرحله کیفی پژوهش از روش نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) و در مرحله کمی از روش پیمایش استفاده شد. جامعه مطالعه شده، مؤدیان مالیاتی شهر اصفهان است. تعداد نمونه در مرحله کیفی پژوهش 30 نفر و در مرحله کمی 440 نفر است. شیوه نمونه گیری در مرحله کیفی، هدفمند - نظری و در مرحله کمی، طبقه ای - نسبی است. برای تحلیل داده ها در مرحله کیفی از شیوه کدگذاری و در مرحله کمی از رویکرد مدل سازی معادله ساختاری واریانس محور استفاده شده است. یافته های مرحله کیفی پژوهش نشان دهنده شکل گیری نظام معنایی مؤدیان مالیاتی درباره پدیده مالیات پیرامون تعدادی مقوله عمده و یک مقوله هسته به نام «مطالبه گری نامتوازن» است. یافته های مرحله کمی پژوهش بیان کننده این است که میانگین متغیر فرهنگ مالیاتی در جامعه آماری پژوهش پایین تر از حد متوسط است. متغیرهای مستقل پژوهش در حد نسبتاً بالایی توان تبیین واریانس متغیر فرهنگ مالیاتی را دارند و در الگوی تجربی پژوهش متغیرهای نظام مندی مالیات، اعتماد متقابل کنشگران، عدالت مالیاتی و کارآمدی مصارف مالیاتی به طور مستقیم، متغیرهای شفاف بودن قوانین مالیاتی و اقتدارگرایی مالیاتی به طور غیرمستقیم و متغیرهای انصاف مالیاتی و سلامت اقتصادی مسئولان به طور مستقیم و غیرمستقیم بر فرهنگ مالیاتی مؤدیان اثر می گذارند.

تبلیغات