دانشگاه به مثابه فضای فرهنگی اجتماعی ای است که روابط نسلی، به صورت درون نسلی و میان نسلی در آن جریان می یابد و بر مدیریت، برنامه ریزی، یاددهی یادگیری، و تحقیق و خدمات تخصصی در آن تأثیر می گذارد؛ بنابراین، مطالعه نسلی در فضای دانشگاهی ضرورت پیدا می کند. این پژوهش با هدف نسل بندی دانشگاهیان ایران و مقایسه با نسل بندی موجود در جهان انجام شده است تا ویژگی های اجتماعی هر نسل را در زیست بوم خودش بررسی کند. پژوهش به روش مطالعه اسنادی و استدلال تحلیلی انجام شده است. در مباحث نظری، پنج نسل ایرانی متناظر با پنج نسل جهان معاصر قابل پی جویی هستند؛ نسل نخست، نسل کهنه سربازان/ نسل مشروطه ایران؛ نسل دوم، نسل بومر/ نسل ناسیونالیسم ایرانی؛ نسل سوم، نسل X/ نسل نوسازی در ایران؛ نسل چهارم، نسل y یا هزاره/ نسل انقلاب اسلامی؛ و نسل پنجم، نسل Z یا نت/ نسل پساانقلاب. نسل نخست، با هنجارهای مرتونی و سنت اقامت در دانشگاه نخبه گرا آشنا است؛ نسل دوم، با رشد هنجارهای سیاسی در کنار هنجارهای غالب علمی روبه رو است؛ نسل سوم، رشد سیاست و ایدئولوژی در کنار علم آموزی و سپس، غلبه آن را تجربه کرده است؛ در نسل چهارم، رشد کمّی آغاز شده و چرخش از آموزش به پژوهش و علم سبک دو است؛ در نسل پنجم، دانش، کالایی و تجاری شده و چرخشی از پژوهش به کارآفرینی همراه با کاهش سنت اقامت رخ داده است. نتیجه اینکه، تفاوت های جدی در ویژگی های نسل های پنج گانه در قرن اخیر، موجب شده است که این نسل های متفاوت نتوانند با هم زندگی خلاق و مؤثر دانشگاهی را تجربه کنند.