آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

پژوهش در مورد فرایند تصمیم گیری بر موضوعاتی همچون روانشناسی، زیست شناسی عصبی، آسیب شناسی و همچنین اقتصاد متکی است و صرفنظر از این واقعیت که فرایند تصمیم گیری آگاهانه یا ناخودآگاه خلق می شود، شامل عواملی است که هر کدام نقش مهمی را در تصمیم گیری در سطوح مختلف مبتنی بر اع صاب ایفا می کنند. از دیدگاه روانشناسی، تصمیم گیری فرایندی است که جنبه های شناختی، احساسی و انگیزشی نقش حیاتی در آن ایفا می کنند. مطالعات انجام پذیرفته بر روی تکنیک تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی مغز نشان می دهد که فرایندهای تصمیم گیری قبل از اینکه فرد بتواند آن را درک کند، شروع می شود. علم نوروشیمی چندین انتقال دهنده عصبی مانند دوپامین، سروتونین، کورتیزول، اکسی ت وسین و پرولاکتین را شناسایی کرده است که با فرآیندهای تص میم گی ری از راه های گ وناگون مرت بط می باشند و ماهیت پیچیده ای دارند که هنوز به طور کامل شناخته نشده است. از دیدگاه شیمی مبتنی بر اعصاب، کنترل فرایندهای تصمیم گیری توسط ارتباط مطلوب در میان بخش های مختلف مغز که توسط سطوح مختلف هورمون سروتونین تنظیم می شود تعیین می گردد. از نظر آناتومی عصبی، این (قشر پیشانی) است که نقش مهمی در هماهنگ کردن همه فرآیندهای منتهی به تصمیم گیری ایفا می کند و حاصل ترجیحات و باورهای فردی است و در نهایت علوم اعصاب اجتماعی ما را قادر می سازد تا مکانیزم های عصبی بنیادی که توانایی انسان برای نشان دادن اهداف و نیات ما را دارند، مشاهده کنیم. مطالعات پیرامون فرآیندهای تصمیم گیری مبتنی بر علوم اعصاب به ما بینشی بهتر نسبت به عقلانیت محدود انسان و نقش احساسات، اخلاقیات و همدلی در فرایند تصمیم گیری می دهد. همچنین این مطالعات به دانش ما در مورد روند تصمیم گیری ها و ارزش ه ای انط باقی آن ها ک مک می نماید.

تبلیغات