هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساختاری (تدوین مدل) تفکر انتقادی بر اساس، سبک های یادگیری و میانجیگری فراشناخت در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بود.این مطالعه به روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش بودند؛ نمونه گیری به شیوه تصادفی طبقه ای انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1985)، پرسشنامه فراشناخت ولز (1997)، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها نشان داد سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال، انتزاعی به طور غیرمستقیم و با میانجی گری فراشناخت با تفکر انتقادی ارتباط معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد؛ اما بین سبک یادگیری عینی به طور غیرمستقیم و با میانجی گری فراشناخت با تفکر انتقادی ارتباط معناداری وجود ندارد. بین سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال و انتزاعی با تفکر انتقادی ارتباط مستقیم و معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد. اما بین سبک یادگیری عینی با تفکر انتقادی رابطه مستقیم معنادار وجود ندارد. همچنین بین سبک یادگیری تأملی، آزمایشگری فعال، عینی، انتزاعی به طور مستقیم با فراشناخت ارتباط معناداری در سطح P≤.01 وجود دارد.