آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

اندیشه های ایران باستان از خاستگاه های مهم و اصلی نظام فکری و اندیشه ای نظامی گنجوی است. او به ایران باستان و زبان پهلوی دلبستگی خاصی داشت و برخی داستان هایش نیز در فضای ایران پیش از اسلام رقم می خورد. مطالعه و بررسی آثار وی نشان می دهد که او بسیار تحت تاثیر این نوع اندیشه ها قرار دارد و این اندیشه ها باعث شده است تا استعاره های درباری متنوعی در خمسه ی نظامی شکل بگیرد؛ استعاره هایی که به دلیل انسجامی که در متن خمسه ایجاد کرده، به یکی از شاخصه های سبکی برجسته و قابل توجه در سطح بلاغی خمسه تبدیل شده است. با توجه به همین موضوع و اهمیت نقش استعاره های درباری در خمسه، این پژوهش تلاش دارد با مبنا قرار دادن نظریه ی استعاره ی شناختی، به بررسی نقش اندیشه های ایران باستان در شکل گیری استعاره های درباری بپردازد و از رهگذر تحلیل برخی از استعاره های مهم درباری، تاثیر این نوع اندیشه ها را بر ذهن و روان نظامی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، کاربرد استعاره هایی نظیر محمد شاه است، خورشید شاه است، شاه نور است و خورنق آرمانشهر است در خمسه ی نظامی، حاکی از این است که اندیشه-هایی همچون اندیشه ی ایرانشهری و برخی از مولفه های آن مانند اعتقاد به شاه آرمانی و آرمانشهر و همچنین باورهای مربوط به فره ایزدی و آیین میتراییسم نقش به سزایی در شکل گیری برخی از مهم ترین استعاره های درباری نظامی داشته اند.

تبلیغات