آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

یکی از موضوعات و بن مایه های اسطوره ای که در حماسه های ملّی با آن روبه رو هستیم، بن مایه ی تقدیر و سرنوشت است. در این باور، سرنوشت آدمی به نوعی تقدیر وابسته است که از طرفی پیروزی و شادمانی و از طرف دیگر سیه روزی و مرگ را نصیب آدمی می کند. بنابراین، سرنوشت محتوم آدمی در چنبر تقدیر رقم می خورد و از آن هیچ گریز و گزیری نیست. آبشخور باور به تقدیر و چیرگی زمان در افکار ایرانیان، به دوره قبل از اسلام باز می گردد و تلّقی زمان به عنوان عامل تقدیر، ریشه در آیین هایی چون زروانیسم تواند داشت. به باور مردمان روزگار باستان، آسمان منشأ اصلی تقدیر و راقم سرنوشت آدمیان بوده و ستارگان و سیّارات، کارگزاران آن به شمار رفته اند. از این روی، روزگاری طولانی به پرستش ستارگان، ماه و خورشید می پرداختند و پادشاهان نیز در دربارهای خود منجّمان و پیشگویانی داشته اند که در جنگ ها و کارهای بزرگ از آنان یاری می خواستند و گفته ی آنان را که کاردانان فلک بودند، به کار می-بستند. بنابراین، پیشگویی نمود دیگر باور به گریزناپذیری تقدیر در حماسههای ملّی است و بهره گیری از سخنان اخترشناسان یکی از شگردهای پرداخت حماسه. قهرمانان حماسی در هنگام قرار گرفتن در تنگنا و پیش آمدن شرایط سخت، به کمک ستاره شماران، به پژوهش راز کیهان می پردازند. این پژوهش به بررسی کارکردهای تقدیرباوری و نشانه های آن در منظومه های حماسی پس از شاهنامه می پردازد. با ردیابی این باور در منظومه های مورد نظر، نشانه های زیادی از تقدیرباوری و به تبع آن پیشگویی را می توان یافت که در عمل حماسی و خط سیر داستان تأثیرگذار است.

تبلیغات